فیلمی که در کمال تعجب امسال برنده نخل طلای کن شد، کاری از روبن اوسلوند با نام «مربع»
روبن اوستلوند (Ruben Östlund) در فیلم «مربع» The Square (که «میدان» هم ترجمه شده است) -برندهی جایزهی نخل طلایی جشنواره کن امسال- دنیای هنر را به دنیای هنرهای نمایشی سینما تبدیل کرده است.
نظر پیتر بردشاو (Peter Bradshaw) منتقد گاردین (theguardian) دربارهی این اثر در ادامه میخوانید.
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/03/10/1603360200.jpg)
فیلم سورئال و پر جرئت روبن اوستلوند، «مربع» The Square، دنیای هنر معاصر و موزه را به شهر مانندی عجیب غریب و نامتوازن تبدیل کرده است. دنیای که حس پشیمانی یک نفر تمام جمع و جامعه را در حین اجرای اثری هنری، غیر معمول و حتی مقبول از لحاظ زیبایی شناسی، به قهقرا و حملهی عصبی میکشاند. این فیلم یک نمایش خارق العاده و عجیب، به همراه لحظاتی شدیدا نامعقول و نا آشنا ست. البته در لحظاتی هدف اصلی فیلم در میان این عجایب گم میشوند که تنها از خود گذشتگی کوچکی در راه رسیدن به هدف بزرگتر و ساخت این فیلم عجیب است. شاید ضربه شصتی که فیلم قبلی اوسلوند «فورس ماژور» Force Majeure داشت را نداشته باشد ولی حتما شما را بر روی صندلی هایتان میخکوب خواهد کرد.
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/03/10/1603370421.jpg)
همانند فیلم قبلی او، این فیلم هم تمرکزی بر روی تلفن مبایل دارد. کریستین (کلاس بنگ – Claes Bang)، مدیر یک موزهی هنرهای معاصر است، خلاصهای از مدل اروپاییِ رسانه ها و مردی شهری. او در صدد است که گالریش را بالا بکشد و سر و صدا راه بیاندازد تا توجه ها را به گالریش جلب کند، تیم بازاریابیاش به او می گویند که احتیاج است کاری عجیب، غیر معمول، چالش برانگیز و نمایش محور ارائه دهد، نمایشی که نگاهها و حرفها را به خود متوجه کند و رسانه های اجتماعی را به خود مشغول کند. او ایدهای به نام مربع را معرفی میکند، محیطی بسته که در آن به افراد دستور انجام کارها و مسئولیت پذیری داده میشود.
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/03/10/1603390750.jpg)
به هر حال زمانی که گوشی تلفنش در ماجرایی در این محیط بسته توسط فریبکارانی که کارشان از هر اثر هنری که شاید قرار بود به اجرا درآید، هنرمندانه تر است، دزدیده میشود، کریستین حسابی شک زده میشود. با اپلیکیشن مبایلم را پیدا کن، سعی به پیدا کردن دزدها میکند و در حین عصبانیست و حرص زیاد تصمیم میگیرد که تلافی کند که بازخوردی ناجور پیدا می کند.
کریستین که از دزدها و کارشان خیلی عصبانیست این عصبانیت را نادرست به محل کار منتقل میکند، گوی عصبانیت راهش را به راه آبِ فرهنگی شهر پیدا کرده است. زهری عجیب که همهگیر میشود. با یک مجری تلویزیونی (آن – Anne) آشنا و دوست میشود و در مهمانی افتتاحیه به حرف و گفتگو می پردازند، در این میان صحبت های هنرمند معروفی که بر روی سن صحبت میکند هم قطع میشود.
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/03/10/1603400832.jpg)
صحبت و جر و بحث شان دربارهی وسایل کنترل جمعیت و حیوان خانگی عجیب و غریبیست که آن در خانه نگاه میدارد، حیوان عجیبی که کابوسوار سر و کلهاش در نمایش هنرمندی که قرار است در موزه به اجرا بپردازد و موزه تبلیغش را میکند هم پیدا میشود. آن، بعد معاشرت اولیه، در موزه، کریستین که ترس از تعهد و رابطه دارد را تحت فشار برای تعیین موقعیت روابطهشان میکند. در کنار تلی از صندلی روی هم قرار گرفته در حال جر و بحث اند گویی کار آنها هم جزوی از نمایش و اجرای هنری موزه است.
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/03/10/1603410651.jpg)
از همه اتفاقات سختتر، شامی رسمی ست که موزه برای مهمترین و پولدارترین مشتریانش و آدم های معروف تدارک دیده است. ستارهی اجرای آن شب هنرمندی به نام اولِگ است که تظاهر می کند میمون است. قرار است بعد از مراسم شام، این هنرمند به داخل سالن و به میان مهمان ها بیاید بالا پایین بپرد، مانند میمون ها رفتار کند و شاید سیخونکی هم به مهمان های متشخص بزند و مهمان هم در کمال تشخص از این رفتارها و داروینیزمی که در اطرافشان در حال اتفاق است لذت ببرند. ولی روش اولِگ کمی عجیب است و کنترل از دستشان خارج میشود. (بازیگر این نقش هنرپیشهای آمریکایست که در حرکات و اجراهای هنری تبحر دارد و در فیلم «سیارهی میمون ها» Planet of the Apes هم نقش داشته است).
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/03/10/1603430222.jpg)
صحنهی مهمانی شام یکی از خشن ترین و سردترین صحنه های فیلم است، نمایشی از تمسخر انسانها. احتمالا اوستلوند از کارهای اندرسون (Roy Andersson) و شاید لارس فون تریه (Lars Von Trier) تاثیر گرفته باشد. حتی چیزهایی از بونوئل (Buñuel) هم در او دیده میشود. البته اوسلوند امضای خودش را دارد و این فیلم یک اثر پر ارزش سینماییست.
Post Views:
2