خبرگزاری فارس: روحالله ایزدخواه نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی طی گفتوگویی با خبرگزاری فارس، به تشریح حواشی به وجود آمده درباره خودروی دناپلاس و البته موضوع شفافیت پرداخت.
ایزدخواه در بخشی از سخنان خود درباره شفافیت عنوان میکند که «دورههایی بوده که مردم نماینده را ابتدای دوره و انتهای میدیدند و دیگر خبر نداشتند، این نماینده در این 4 سال چه میکند؟ چه موضعی دارد؟ کجا میرود؟ اصلاً خبر نداشتند، نماینده را روز اول مجلس میدیدند و 4 سال بعد انتخابات بعدی دوباره او را میدیدند، واقعاً این بوده و من به چشم دیدم.»
او در عین حال معتقد است مجلس قوی نیازمند شفافیت است، شفافیت موجب تقویت مجلس است، موجب تقویت نماینده است، موجب ارتقای جایگاه نمایندگی است، چطور قاضی در جایگاه خودش محکم مینشیند و رای میدهد و حکمش را اعلام میکند و از کسی هم اِبایی ندارد، چون لازمهی قضاوت این است، نماینده هم در این فضا است و باید شفاف باشد، باید به رای خودش آنقدر اطمینان، اِتقان داشته باشد که بتواند در ملاء عمومی از رای خودش دفاع بکند، اگر این را بردارید موجب تضعیف مجلس میشود.
در بخش زیر مصاحبه خبرگزاری فارس با روح الله ایزدخواه نماینده مردم تهران در مجلس را میخوانید:
فارس: بحث اعطای خودرو و تسهیلات مربوط به آن بود که حاشیهساز شد و شما موج آن را در فضای مجازی برای اولین بار ایجاد کردید و خبر این موضوع را دادید و بعد حاشیهساز شد، یک توضیح در این مورد بدهید.
ایزدخواه: اولاً موج را بنده ایجاد نکردم، از دو سه روز قبلتر سوال در فضای رسانهای ایجاد شده بود و از من سوال میشدم و پیامهایی میآمد که قضیه خودروها چیست و آیا نمایندهها خودرو گرفتند؟ طبق قولی که در ابتدا به مردم دادم که از روز اول به شفافیت پایبند باشیم.
*سه گزینه مجلس برای دریافت خودروی نمایندگان
من صرفاً بابت سوال و ابهامی که مردم داشتند و از دو سه روز قبل سوال میپرسیدند که قضیه خودرو چیست و آیا نمایندهها خودرو گرفتند، اقدام کردم. براساس اصل شفافیت و براساس قانون اعلام داراییهای مسئولین وظیفه دانستم که توضیح دهم که چرا خودرو را گرفتیم؟ لذا آن شرایطی که مجلس در ابتدای کار به ما اعلام کرده بود، گزینههای مختلف برای تامین خودرو را به ما گفته بود که سه گزینه مشخص داشت، من همان سه گزینه را توضیح دادم که نماینده این سه گزینه را داشت و من هم گزینه سوم یعنی خرید خودرو را انتخاب کردم و توجیه من هم این بود که خودرو نداشتم و نمیتوانستم به صورت آزاد بخرم و هزینهی آن را نداشتم و من هم این گزینه را انتخاب کردم و آن را اعلام کردم که به این دلیل خودرو گرفتم و اظهارنظری راجع به مجلس و خودرو نکردم و بعد آنجا دیدم که یک موج سنگینی راه افتاد که گفتند این مصداق رانت است، در شرایطی که مردم امکان خرید خودرو ندارند، در صف طولانی با قیمتهای گزاف، قرعهکشی، گاهی تاریخ تحویل خودرو چند ماه به تاخیر میافتد و موج مطالبهی سنگینی شد که این خودرو مصداق رانت است و شما قول داده بودید که اهل رانت نخواهید بود، من آنجا احساس کردم این فضا ایجاد شده و گرفتن این خودرو با این شرایط نارضایتی مردمی ایجاد کرده است، لذا تصمیم شخصی گرفتم و از گرفتن خودرو منصرف شدم و پس دادم و باز هم قضاوتی در مورد مجلس و مکانیزم مجلس نکردم، صرفاً در مطلب دوم اعلام کردم که هر چند که نیاز داشتم ولی حاضر نشدم و انصراف دادم.
فارس: که به دنبال آن موج رسانهای ایجاد شد...
ایزدخواه: حالا آنجا باز یک موج رسانهای ایجاد شد که نمایندگان دیگر هم باید اعلام موضع کنند، شفاف کنید که به خودرو نیاز داشتید یا نداشتید و بعضی از همکاران به من گفتند تو چرا اعلام کردی؟ البته رسماً موضعی نگرفتند، من از آن روز تا به الان دیگر در مورد آن موضوع صحبتی نکردم و لازم ندانستم به حواشی بحث بپردازیم. منتها خروجی این بود که اولاً قانون است که مسئولین باید دارایی و اموالشان را اعلام کنند و من بر این اساس اعلام کردم و حق مردم و موکلین است که بدانند این داراییها از کجا آمده است.
نکته آخر این است که من به بعضی از دوستان هیات رئیسه گفتم به هر حال مساله خودروی نمایندگان چندین دوره است که مساله بوده است، من از مجلس پنجم خاطرم است که پاترول دادند، پرشیا دادند، زانتیا دادند. من گفتم شما در جریان بودید و هستید که نمایندگان خودرو یک مسالهِی حساسیتزا است و از ابتدا هم بوده و از چند دورهِی قبل بوده، بحث من به هیات رئیسه این بود که شما هر تصمیمی که گرفتید باید در ابتدا افکار عمومی را مطلع کنید و توضیح بدهید و مطلب را جا بیندازید که کاسه و کوزه سر یک نماینده نشکند که تو چرا اصلاً خبر دادی؟ تو نباید خبر میدادی! بالاخره ما فردا با این خودرو این طرف و آن طرف میرویم و مردم سوال میکنند.
فارس: شما خودرو نداشتید؟
نه؛ من نداشتم من اموالم را قبل از انتخابات اعلام کردم و این از کجا آوردهای؟ قانون است و مسئول باید پاسخ بدهد که این خودرو از کجا آورده است. بنابراین هیات رئیسه یک تصمیمی گرفت که انشاءالله مساله حل شود، مسالهی من این است که امتیازات ملکی نمایندگی نباید زیاد باشد، ممکن است بگوییم امکانات لازم است در اختیار نمایندگان باشد، من حتی موافق هستم نمایندگانی که حوزه انتخابیه آنها 4، 5 شهرستان است، دو یا سه خودروی اداری در اختیار آنها باشند و بعد از مسئولیت خودروها را پس بدهند، بعضی حوزههای انتخابیه، از ابتدا تا انتهایش 500 هزار کیلومتر است.
فارس: یکی از نمایندهها گفته بود حوزه انتخابیه من صعبالعبور است و شاسیبلند میخواهم؛
ایزدخواه: من در همین سفری که به چابهار رفتیم از مسیری رفتیم که مسیر تردد عمومی مردم است و ما با ماشین شاسیبلند در آن مسیر کم آوردیم یعنی میزبانان ماشین آورده بودند ما را ببرند، ماشین مردمی بود و دولتی هم نبود، ماشین خوب و آخرین سیستم هم بود واقعاً کم میآوردند و مسیری بود که میگفتند مردم عادی این مسیر را با پراید میروند و اتفاقاً از آن مسیر رفتند که ما بفهمیم آنها چقدر مشکلات زیادی دارند؛ این واقعیت انکاناپذیری است، نماینده هم باید به حوزه انتخابیه و روستاها سرکشی بکند. در این فضای رسانهای هم که ایجاد شد کسی نگفت نماینده خودرو نمیخواهد، بحث این بود که چرا خودرو باید به نماینده تعلق بگیرد و با این شرایط مالک آن شود؟! درحالی که مردم با این شرایط نمیتوانند خودرو تهیه کنند؟
فارس: نظر شخصی شما در مورد این مساله آیا مصداق بارز رانت و ویژهخواری نیست که یک حوالهای به نماینده داده شود آن هم سه ساله، بدون سود و آن هم با 50 درصد تخفیف و آن هم در شرایطی که مردم خرید توان پراید آن هم قسطی خیلی سخت دارند؟
رانت یک تعریف ثابت و مشخصی ممکن است نداشته باشد، نسبی، مقطعی و موردی است، شاید اگر خودرو را سال 96 میدادند چون آن سال، سالِ نرمالی بود و بازار خودرو بازار باثباتی و متعادلی بود و قیمتها ساکن بود و هر کسی هم میخواست خودرو را بگیرد و هر کسی با اندکی زحمت میتوانست خودرو را تهیه کند، شاید آن زمان اگر خودرو میدادند، ملکی هم به نماینده یا مسئول دیگری میدادند، مردم اعتراضی نداشتند اما در حال حاضر بازار خودرو بسیار نوسان پیدا کرده است و نامتعادل شده است طبیعتاً مردمی که الان برای تهیه سادهترین خودرو هم به لحاظ قیمت و هم نحوهی دسترسی به آن و خرید آن مشکل دارند، میگویند شما نماینده ما هستید و باید شرایط ما را درک کنید ما حدیث داریم که حضرت علی فرمودند مسئول باید خودش را در سطح اقل مردم قرار بدهد تا شرایط مردم را درک کند و از آن طرف هم مردم دلگرم شوند که بگویند مسئول ما مانند ما زندگی میکند و تفاوتی با ما ندارد. از این جهت ممکن است در این زمان خاص و در شرایط امروز نحوهی واگذاری خودرو مصداق یک امتیاز و تبعیض بشود و از این جهت مردم و افکار عمومی معترض شوند که این خوب و درست نیست. رانت یعنی امتیاز ویژه و امتیاز ویژه در این شرایط امتیاز ویژه شد و شاید شرایط چند سال بود اصلاً شاید امتیاز محسوب نمیشد.
آن طرف دوستان ستاد مجلس میفرمایند که ما صرفهجویی هزینه کردیم، درست هم میگویند، وقتی خودروی ملکی میدهیم و نماینده باید خودش اقساط آن را پرداخت کند، این برای مجلس صرفهجویی دارد و کاهش هزینه دارد، این حرف هم درست است اما به نظر من مطالبه مردم مهمتر است باید بیینیم مردم چه انتظار، برداشت و تفسیری دارند به صرف نگاه هزینه ـ فایده نمیشود به این موضوه نگاه کرد، اثرات روانی، بازتاب اجتماعی مهم است، باید نگاه کنیم، گاهی شاید مجلس باید یک هزینهی مضاعفی هم بدهد برای اینکه هیچ شبهه و نارضایتیای در مردم ایجاد نشود. البته اگر فکر کنیم به نظر من راهکارهای دیگری هم وجود دارد مثلاً اینکه حداقل در مناطق برخوردار، دستگاههای دولتی خودروهای زیادی دارند اگر این قانون شود که حداقل در حوزههای مسالهدار، حوزههایی که بزرگ است، شهرستانهای زیادی دارد، صعبالعبور هستند، قانون شود که ادارات دولتی ملزم شوند که امکانات در حد نیاز در اختیار نمایندگان بگذارند، اگر این قانون شود هم از امکانات کشور استفاده میشود، بیتالمال مجلس و دولت ندارد، این پول اگر بخواهد از بیتالمال برداشته شود، در دستگاههای دولتی گاهی میبینیم انبوه ماشینهای بیمصرف افتاده است، ملزم شوند این را در اختیار نمایندهها بدون منت قرار بدهند، چون میگویند اگر نماینده برای دریافت امکاناتش به دولتیها رو بزند و بگوید به من امکانات بدهید، وامدار آنها میشود و فردا باید خواستههای مدیران را تامین بکند، ما میگوییم نه این را قانونی کنید، اگر قانونی شود دیگر منتی نیست، آن را قانونی کنیم که مجلس برای انجام نمایندگیاش در حد نیازش، از امکانات دولتی استفاده بکند و بعد هم پس بدهد. مثلاً نماینده مسیر صعبالعبوری را میخواهد برود ماشین شاسیبلند خوبی در بخشداری و فرمانداری است که در اختیار نماینده قرار بگیرد.
فارس: میگفتند اعضای هیات رئیسه و یکسری از نمایندگان به شما ایراد گرفتند و بحث تهدید مطرح شد؟
ایزدخواه: خیر. تکذیب میکنم تهدیدی مطرح نبوده است، بعضی از دوستان همکار اعتراض داشتند که شما شرایط ما را درک نمیکنید، حوزههای انتخابی ما و وضعیت ما اینگونه است، دوستی که میگفت حوزه انتخابیه من 8 فرمانداری است و من برای سرکشی این حوزهها چه باید بکنم؟ خودرو لازم دارم، در این مجلس هیچ کس نمیگفت این حق ما است و شما بیجا کردی این حرف را زدی! نه اصلاً گفتمان این نبود، من یادم است در برخی از دورههای قبلی من دانشجو بودم، عضو جنبش دانشجویی بودم و از برخی از نمایندهها یا مسئولین دولتی سوال میکردیم که این چه امکاناتی است که شما دارید؟ راحت به ما جواب میدادند که این حق ماست و کم هم است و باید بیشتر هم بدهند! شهردار تهران در یک دورهای یک ماشین مدل بالایی سوار میَشد، ما دانشجو بودیم سوال کردیم قصهی این چیست؟ این برای من کم است من برای تردد در تهران هلیکوپتر شخصی میخواهم، اما این دوره نمایندهها آن روحیهی انقلابی را دارند و کسی از این منظر صحبت نمیکرد، صحبت همه این بود که شرایط ما را درک کنید به هر کار نمایندگی و سرکشی به حوزههای مختلف، بعضی از نمایندهها برای سرکشی به حوزههای انتخابیه از 6 صبح تا 2 نصف شب بازدید دارند، جلسات دارند، رفت و آمد دارند و خیلی از نمایندهها وظیفه میدانند که مرتب به مردم سرکشی کنند و دورههای قبل این کمکاری در بعضیها بود که نماینده شاید دو ماه یکبار به حوزه انتخابیه سرکشی میکرد و وقتی هم میرفت در دفتر خودش مینشست و میگفت هر کسی با من کار دارد بیاید، الان اینطوری نیست و نمایندگانی داریم که واقعاً فعال و پویا هستند.
آن اعتراض طبیعی بود که گفتند شما با این کار به ما و افکار عمومی فشار آوردی، عرض من این است که نماینده انقلابی اولاً باید خودش را برای این فضاها و پاسخگویی به مردم آماده کند، در مجلس گذشته و دورههایی بوده که پاسخگویی نبوده، این مطالبات انباشت شده، چرا مطالبهی شفافیت در اوج خودش است و همه مطالبه دارند که مجلس شفاف شود؟ چون دورههایی بوده که مردم نماینده را ابتدای دوره و انتهای میدیدند و دیگر خبر نداشتند، این نماینده در این 4 سال چه میکند؟ چه موضعی دارد؟ کجا میرود؟ اصلاً خبر نداشتند، نماینده را روز اول مجلس میدیدند و 4 سال بعد انتخابات بعدی دوباره او را میدیدند، واقعاً این بوده و من به چشم دیدم.
این شفافیت به اوج رسیده ولی ما میراثدار گذشته بعضاً ناکارآمدی هستیم و از این جهت باید به خودمان فشار مضاعفی بیاوریم، اگر میخواهیم مسیر اصلاح شود و اهداف و آرمانهای انقلاب سر جای خودش باشد، لاجرم باید به خودمان فشار مضاعف بیاوریم تا این قطار به ریل خودش برگردد، طبیعتاً بخشی از این مطالبات مردم ناشی از گذشته است و از این جهت ما نباید بهراسیم و باید جواب مردم را بدهیم و نظر شخصی من این است «اِجتنبوا من مواضع التُهم» هر جا احساس کنیم برای مردم یک شبههای ایجاد میشود و اتهامی متوجهِی ما میشود ما از حق طبیعی خودمان دست بکشیم و بگذاریم مردم راضی باشند به نفع انقلاب است.
فارس: بحث توبیخ اصلاً مطرح نبود؟
ایزدخواه: نه توبیخ مطرح نبود.
فارس: یک ابهامی بعد از این قضیه مطرح شده است موضوع پژوپارس مجلس قبل است که میگویند الان آنها دارد واگذار میشود، قصهی آنها چیست؟ الان آن ماشینها چه شدند؟
ایزدخواه: خبری ندارم. الان نماینده مجلس خودرو دارد، خودروهای متعددی است، من خودم استفاده میکنم.
*بسیاری از نمایندگان، خودروی خود را پس دادند
فارس: یکسری نمایندهها آن را پس دادند؟
ایزخواه: بله؛ بعضی نمایندهها برای امورات جاری خودرو دارند یا ندارند، آن که است و خودروهایی است که استفادهشده است، حالا نمیدانم از دورهی قبل است یا نه، در جریان قصهای که گفتید نیستم و الان یکسری خودرو نماینده برای انجام امورات دارد. من از دورهی پنجم که نوجوان بودم و رای میدادم شاهد بودم پاترول را در دورهی پنجم به همه دادند و اصلاً سروصدای رسانهها بلند شد که این قصه چیست؟ یک دوره پرشیا، یک دوره زانتیا داده شد؛ بنابراین نگاه مردم به این ماجرا برای مجلس یازدهم نیست از چند دوره قبل است که قصهی خودرویی که به نماینده واگذار میکنند و مال خودش میشود چیست؟
فارس: شما فرمودید در مجالس قبلی هم اتفاق میافتاد بخصوص مجلس دهم که موضوع ودیعه و مسکن مطرح شد اما اینقدر مطرح نشد، الان همانها به این نمایندگان نقد ندارند، مگر نه آنها هم از این امتیازات استفاده کردند و صدای آن را درنیاوردند؟ امثال آقای محمود صادقی
ایزدخواه: قطعاً هر کسی که یک زمانی در این کشور مسئول بوده بخواهد در لباس مطالبهگر برود اول نوک پیکان متوجهِی خودش میشود که عملکرد دورهی خودت را توضیح بده و چپ و راست هم ندارد، اصلاحطلب و اصولگرا هم ندارد هر کسی هر جایی مسئول بوده، این را رهبری هم فرمودند که کسانی که وزیر بودند، رئیسجمهور یا معاون رئیسجمهور بودند و بعد به معترض تبدیل میشوند ابتدا باید خودشان جواب بدهد، امروز نتیجهِی گذشتهِی شما است، نه اینکه مطالبه نکنند، مطالبه بکنند اما اول باید جوابگوی عملکرد خودشان باشند و شفاف اعلام کنند و بگویند چه امتیازاتی مصرف کردند و بعد اگر ایرادی دارند به این مجلس وارد کنند، بحث جناحی و سیاسی نیست، بحث رفتاری است، یک مسئول جمهوری اسلامی به لحاظ اخلاق مسئولیت و به لحاظ رفتار مسئولیت باید این شکلی باشد هم در دوره مسئولیت و هم بعد از آن باید پاسخگوی عملکرد خودش باشد و دفاع بکند. آقای توکلی هم اعتراض داشتند آقای توکلی هم دو سه دوره نماینده بودند ایشان هم اعلام کنند بگویند امتیازاتی گرفتند یا نه توضیح بدهند.
* جمع و ترکیب این مجلس ترکیب امیدوارکنندهای است
فارس: شما پیام خاص یا رفتار خاصی از سوی مردم برای این اتفاق داشتید؟
ایزدخواه: نه، من شروعکنندهی جریانی نبودم، اولاً مجلس شورای اسلامی شورا است یعنی جمع و ترکیب این مجلس ترکیب امیدوارکنندهای است همانطور که رهبری در ابتدای افتتاح مجلس گفتند، ترکیب جوانان مجلس یک طیف 60، 70 نفرِ جوانِ باانگیزهی کاربلد هستند که واقعاً من بعضی از همکاران را میبینم امیدوارتر میشوم که آنها کارهای خوبی خواهند کرد؛ پیگیر و مسالهَشناس هستند، چابک هستند و میخواستند مساله را سریع حل بکنند، درگیر بروکراسی، حاشیه و ظواهر کار نیستند. یک طیف دوستان مجربی که یا وزیر بودند، مسئول بودند، یا نماینده بودند اینها طیف کسانی هستند که اشراف خوبی به پیشینهِی مسائل دارند و سابقه قانونی و عملکرد اجرایی دارند و واقعاً ترکیب مجلس خوب و امیدوارکننده است؛ از این جهت این قصه را نمیشود به راحتی بحث کرد که بعضاً بخواهیم بین نمایندهها تفکیک قائل شویم و الان اصلاً جا ندارد حالا شاید بعضی رسانهها دوست دارند به این قصه دامن بزنند، بیایند در مجلس دستهبندی راه بیندازند حتی اگر نمایندگانی از مواضع سیاسی مختلف وارد مجلس شدند، در روز اول ما با خیلیها رفیق صمیمی و همفکر شدیم درحالی که ممکن است در بعضی رایها مخالف هم باشیم و نظر مخالف داشته باشیم، در این چند ماه طرحهایی بوده که یکی مخالف و یکی موافق بوده است.
فارس: این پستی که گذاشتید بازخورد خاصی از سوی مردم داشتید؟
ایزدخواه: بعضی از دوستان مشوق ما اعتراض داشتند از این جهت که میگفتند ممکن است این بحثی که ایجاد شد باعث ناامیدی مردم شود و از این منظر اعتراض داشتند و اعتراض آنها شخصی بود، اتفاقاً در بازخوردهایی که داشتم برعکس خیلیها ابراز امیدواری به مجلس کردند با اینکه شاید به این قصه نقد داشتند ولی خیلی جاها صریحاً گفتند ما امیدوار شدیم که مجلس مجلسی است که از درون زنده است و محافظهکاری نمیکند و میخواهد با خودش شفاف باشد و از این جهت این بحثها موجب تقویت مجلس میشود نه ناامیدی مردم.
*مجلس قوی نیازمند شفافیت است
فارس: مردم هنوز آن شفافیتی که از مجلس انتظار دارند را نمیبینند و میگویند ما توقع داریم حتی در رایگیریهای مختلف، در جریان مصوبات طراحها و لوایح، نماینده شفاف اعلام کند یا در جریان رای اعتمادها، توقع دارند نمایندهها شفاف اعلام کنند به چه کسی رای دادند، آن حداقلهایی که برای یک مجلس لازم است که شعار شفافیت را مبنای کار خودش قرار داده است چیست؟ و آیا آن استانداردها رعایت میشود؟
ایزدخواه: مخالفین شفافیت دو دلیل عمده دارند که میگویند نه نباید شفاف کنیم، یکی این است که میگویند شفافسازی مجلس و آرای نمایندگان موجب تضعیف نماینده میشود، نمایندهای که به یک وزیر رای نمیدهد و اعلام میکند من به این وزیر رای ندادم، از فردا از آن وزارتخانه مورد حمایت نیست و برای او کاری نخواهند کرد و دلیل دوم هم میگویند شفافیت موجب پوپولیسم میشود یعنی نماینده به افکار عمومی نگاه میکند و به همان رای میدهد دیگر بر ضد افکار عمومی رای نمیدهد، حالا اگر یک عده بروند افکار عمومی را تغییر بدهند و فضاسازی کنند، روی رای نمایندهها تاثیر میگذارند و نمایندهها مجبور میشوند به چیزی رای بدهند که افکار عمومی میطلبد و دوست دارد و این از مسیر حق خارج میشود؛ من مخالفم و به نظرم این دو دلیل متقن نیست، اولاً نماینده هر چه قویتر باشد اتفاقاً بیشتر موثر میشود، این را دوستان که مجربتر هستند و مجالس دیگر را دیدند این را به استناد تجربه میگویند، میگویند نمایندهای که منتقد، صریح و جدی است، اتفاقاً از طرف دولت بیشتر حمایت میشود و هوای او را بیشتر دارند.
پس اگر نماینده بتواند از رای خودش دفاع کند منظور صراحت با عقلانیت است، نماینده شفاف اعلام کند که من به این دلیل این رای را دادم، نمایندهای که از رای خودش دفاع میکند اولاً نشان میدهد من با شناخت رای میدهد، این یعنی قوت نمایند، هم موکلین و هم دولت، مردم میفهمند این نماینده، نمایندهی قویای است، به رای خودش فکر کرده، اشراف و شناخت داشته و رای داده است و حاضر است از رای خودش دفاع کند، این نشاندهنده قدرت نماینده است نه تضعیف و ضعف نماینده.
*شفافیت موجب تقویت مجلس است
این خود در اصلاح ورودی مجلس کمک میکند یعنی وقتی نمایندگی کار سخت و حساسی شد دیگر هر کسی حاضر نیست وارد این میدان شود و مردم هم به هر کسی رای نخواهند داد، وقتی نماینده به مجلس برود و ما نفهمیم چه دارد میکند و تا 4 سال بعد از او هیچ اطلاعی نداشته باشیم، راحت میشود و هر کسی میگوید من نماینده میشوم، الان وقتی معلم مدرسه ببیند والدین مطالبه میکنند، حواسشان است، پرسو جو میکنند، او خوب یاد نمیگیرد، داخل مدرسه چه کار میکنید؟ بعد مدیران و معلمین مدرسه حساس میشوند و آنها هم باید از عملکردشان دفاع کنند و آن مدرسه به سمت جذب معلم قوی میرود، معلم ضعیف نمیآورد چون میداند از طرف والدین زیر سوال میرود و ممکن است فرزندشان را از آن مدرسه به مدرسهی دیگری ببرند.
اتفاقاً امروز مردم در مطالبه عدالت، آرمانهای انقلاب و مبارزه با فقر و فساد از مسئولین جلوتر هستند
مجلس قوی نیازمند شفافیت است، شفافیت موجب تقویت مجلس است، موجب تقویت نماینده است، موجب ارتقای جایگاه نمایندگی است، چطور قاضی در جایگاه خودش محکم مینشیند و رای میدهد و حکمش را اعلام میکند و از کسی هم اِبایی ندارد، چون لازمهی قضاوت این است، نماینده هم در این فضا است و باید شفاف باشد، باید به رای خودش آنقدر اطمینان، اِتقان داشته باشد که بتواند در ملاء عمومی از رای خودش دفاع بکند، اگر این را بردارید موجب تضعیف مجلس میشود و تضعیف جایگاه نمایندگی میشود و نماینده ضعیف بالا میآید، چون میداند دردسری ندارد رای دادن راحت است و کسی نمیفهمد، میتواند در رسانه یک حرفی بزند و در باطن یک رای دیگری بدهد و کسی هم متوجه نمیشود و مطالبه نمیکند ولی وقتی بدانند نمایندگی زیر تیغ افکار عمومی و رسانهها است و مردم او را میبینند و از او سوال میکنند و باید جواب مردم را بدهند، جایگاه نمایندگی سخت میشود آن وقت نماینده قوی میتواند وارد مجلس شود.
دوم میگویند پوپولیست میشود و نماینده به افکار عمومی نگاه میکند، البته لزوماً همیشه افکار عمومی اشتباه نمیکند، پیشفرض این نیست که افکار عمومی همیشه اشتباه میکند، اتفاقاً امروز مردم در مطالبه عدالت، آرمانهای انقلاب و مبارزه با فقر و فساد از مسئولین جلوتر هستند، بنابراین اینطور نیست که بگوییم لزوماً هر چه افکار عمومی بگوید بد است، اگر پوپولیسم به این معنا است که ما نباید تابع افکار عمومی باشیم، نخیر، افکار عمومی یا اصطلاح بهتر خواست مردم، حق است و مردم اتفاقاً باید خودش را تابع آن قرار بدهد، اگر مردم امروز مطالبهی مبارزه با رانت دارند، نماینده هم باید با رانت مبارزه کند اما اینکه بگوید نه من نظر مردم را قبول ندارم، بعضاً میّبینم بعضی از دوستان استناد غلط به آیات قرآن میکنند و میگویند قرآن میگوید «اَکثرهُم لایعقلون» یعنی مردم اغلب نمیفهمند لذا نباید به آن نگاه کرد، اولاً از مفسرین شنیدم که اکثرهم لا یعقلون به احتمال زیاد به مسئولین و حاکمان مردم برمیگردد که آنها اغلب نمیفهمند، مردم که ادعای فهم و شعور ندارند مسئولین هستند که ادعای فهم و شعور دارند.
* مردم در مطالبهها و مبارزه با فقر و فساد از مسئولین جلوتر هستند
منطقاً وقتی شما رای را از مردم گرفتید حق ندارید بگویید مردم اشتباه میکنند، پس به اشتباه به شما رای دادند، شما با رای مردم نماینده شدید، بعد میگویی مرد متوجه نیستند و نمیفهمند! بگذارید مساله را توضیح ندهم و روشن نکنم! شما وکیل هستی و باید منطقاً و عقلاً پاسخگوی موکل باشی و موکل حق دارد به شما بگوید شما باید جواب من را بدهی، از شما بپرسد چه کردی؟ عملکرد شما چه بوده؟ به چه کسی رای دادی؟ بعد شما بگویید مردم حق ندارید بدانید، شما ممکن است اشتباه کنید؟ ممکن است شما پوپولیست شوی؟ به نظرم اینها حرفهای بیخودی است و جایگاهی ندارد. ممکن است ما میخواهیم رایی بدهیم که افکار عمومی نمیپسندد، مثلاً دولت لایحه آورده که 80 درصد حقوق کارمندان را افزایش بدهیم و نماینده تشخیص بدهد این کار درست نیست، افزایش حقوق بین کارمندان و غیرکارمندان تبعیض ایجاد میکند، هم منابع کشور را تحت فشار قرار میدهد، نماینده اگر قوی است و شناخت دارد و قاطعانه میخواهد رای مخالف بدهد، من را توجیه بکند، موکلین خودش را توجیه بکند؛ این موجب ارتقا و رشد کشور میشود، اینکه حضرت فرمود حکومت اصلاح نمیَشود مگر با اصلاح مردم و مردم اصلاح نمیشوند مگر با اصلاح حاکمان، این دوطرفه است، مردم و مسئولین با هم قرار است اصلاح شوند، پس یک تعامل دوطرفه لازم داریم هم مسئولین بر مردم و هم مردم بر مسئولین میتوانند تاثیر بگذارند، نمایندهای اگر قوی و شجاع است میگوید من به این دلیل رای منفی میدهم و توجیه میکند و این موجب ارتقای شناخت عمومی میشود.
فارس: چقدر در مجلس راه مانده که به اینجا برسیم؟
ایزدخواه: قدم سخت آن این است که ما از خودمان شروع کنیم، برای ما هزینه دارد و سخت است، قطعاً اگر ما به لاک خودمان برویم و کسی نفهمد چه داریم میکنیم راحتتر هستیم ولی اگر روزانه برای هر رای و هر رفتارمان باید پاسخ بدهیم و برای هر دریافتی باید جواب بدهیم، سخت میشود. قدم اول این است که یک مجلس از خودش شروع کند و قطعاً در مجالس بعدی کار راحتتر میشود، ضمن اینکه طبق قولی که به مردم دادیم باید قانون بکنیم، اغلب نمایندگان در انتخابات سال 98 به مردم قول دادند و مرامنامه شفافیت امضاء کردند و مساله هم فراگیر بود و شعار مجلس بود، الان در ارکان راهبردی مجلس، دکتر قالیباف رئیس مجلس چندین بار به صراحت گفتند در 4 رویکرد اساسی مجلس یازدهم، ابتدا شفافسازی را میگویند، شفافسازی، کارآمدسازی، چابکسازی و مردمیسازی. این هم مطالبهی مردم است، هم جهتگیری ما است و هم اعلام کردیم و باید طبق قولی که به مردم دادیم وفادار باشیم و شفافیت را عملی بکنیم. حالا پیشنهادی که ما دادیم و من جزء طراحان آن هم بودم، طرح شفافیت آرای نمایندگان را دادیم و گفتیم قدم اول آرای نمایندگان است، آرای نمایندگان شفاف شود چون روزمرهترین کار نماینده است و ما هر روز داریم رای میدهیم، این باید شفاف باشد، بعد به سایر ابعاد دیگر برسیم و آنها را هم به مرور جلو ببریم.
فارس: در جریان بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی صمت شما مخالف این گزینه بودید و به عنوان مخالفین در کمیسیون صحبت کردید، شنیده میشد که وعدههایی از سمت وزارتخانههای متبوع و رای اعتمادی که اتفاق افتاد، برای اینکه این رای اعتماد اتفاق بیفتد و انجام شود و آن استیضاح انجام شود به نمایندهها پیشنهاد شده بود، این اتفاق برای شما افتاده است؟
ایزدخواه: نه اتفاق نیفتاد و من هم ندیدم. تا این لحظه در این 4 ماه در مجلس هیچ پیشنهاد مادی به این شکل به من نشده است و یکی از اثرات شفافسازی همین است که خودبخود جلوی این مفاسد گرفته میشود یعنی نمایندهای که شفاف است و قرار گذاشته چیزی بین خودش و مردم پنهان نماند، خودبخود جلوی خیلی از پیشنهادها گرفته میشود و کسی به خودش اجازه نمیدهد به این نماینده پیشنهاد بدهد.
من قائل به شفافیت هستم، خودم را عدالتخواه میشناسم و با همین هدف و انگیزه وارد این میدان شدم، این برخوردهای صفر و یکی را باید در فضای عمومی، رسانهای اصلاح میکنیم مثلاً در قضیه رای آقای تاجگردون، شعبه رای مثبت داد، موج رسانهای آمد که این مجلس دیگر انقلابی نیست، فردا در صحن رایگیری شد که باید رای اعتماد در صحن مجلس رایگیری شود موج بعدی آمد که این مجلس انقلابی است، دوباره کمیته تحقیق و تفحص به ایشان رای مثبت داد دوباره گفتند ما ناامید شدیم، دوباره در صحن مجلس رای نهایی منفی شد، دوباره گفتند این مجلس انقلابی است! این با یک مویز گرم شدن و غوره سرد شدن، را باید اصلاح کنیم، روند عمومی و رفتار را بررسی کنیم، نمودار حرکت را بررسی کنیم البته در مقاطع حساس هم جدی باشیم و پیگیری کنیم ولی یک حرکت تعاملی بین حاکمیت و مردم و رسانهها باید شکل بگیرد و اینها همدیگر را با هم اصلاح کنند که یک مسیر مشوقانهای شکل بگیرد و با یک اتفاق صرف یک جریان و یک حرکت عمومی را نکوبیم و با یک اتفاق صرف هم رد و قبول نکنیم.
*مطالبه مردم به درستی جواب داده نشده است
فضای رسانهای فضای باطمأنینهتری شود، چون عملکرد ادوار گذشتهی دولت و مجلس، خواست مردم انباشت شده و مطالبهی مردم به درستی جواب داده نشده است، آرمانخواهی به درستی پاسخ نگرفته است، طبیعتاً این به صورت تاریخی انباشت شده و سن مطالبه و آرمانخواهی امروز وارد گود شده و بر سر منِ نوعی و یا مجلس وارد شده است. اما یک فکری برای اخلاق عمومیِ فضای رسانه بکنیم که مانند یک جادهی کوهستانی است که یک اتوبوسی دارد از آن جاده میرود، که این اتوبوس یک راننده دارد و یکسری مسافر هم سوار آن هستند، با هر اتفاقی که برای اتوبوس میافتد، یک تکانی میخورد، یک جا میلغزد، دلها میریزد و مردم نگران میشوند، اگر اطمینان پیدا کنیم که این نماینده نمایندهی ماهری است و میتواند از اینجا عبور کند، مردم و مسافرین آرامشخاطر دارند و دیگر با اندک لغزشی، دلهره پیدا نمیکنند و امیدشان این است که به مقصد میرسند و به آن نماینده کمک میکنند و مسیر را هموار میکنند که اتوبوس راحتتر پیش برود و حرکت تعاملی میَشود و همه کمک میکنند تا مشکل حل شود. اما اگر هیچ اعتمادی به راننده نداشته باشند ممکن اختلاف پیش بیاید و اتوبوس از حرکت بایستد و یک عده جدا شوند. در کشور هم همینطور است ما باید کاری کنیم، البته وظیفه مسئولین است که کاری بکنند که به مردم اطمینان قلبی بدهند که ما برای حل مشکل تلاش میکنیم هرچند مسیر ناهموار و سخت است و مردم آرامش قلب میگیرند. در زمان جنگ اینطوری بود، مردم به رئیسجمهور و مسئولین اعتماد داشتند، جنگ و بحران بود، گاهی در یک کالای خاصی قحطی بود اما مردم خودشان را نمیّباختند اما شور و هیجان انقلابی حاکم بود. بعدها بین مردم و مسئولین فاصله افتاد و مقصر اصلی مسئولین بودند که بین سبک زندگی خودشان و مردم فاصله انداختند و اعتماد مردم کم شد تا امروز به جایی رسیدیم که یک نمایندهای انقلابی است و عزم دارد که کار کند با یک اتفاقی ممکن است او را زیر سوال ببریم و کل انگیزه و انرژی او را زیر سوال ببریم.
*گفتگوی بین مردم و مسئولان باید زیاد شود
این درست نیست باید این مسیر تعاملی باشد، باید همراهی باشد، گفتگوی بین مردم و مسئولین زیاد باشد، اتفاقاً شفافیت به این مساله کمک میکند، من وقتی به شفافیت قائل باشم ملزم هستم تا در رسانه و ملاعام صحبت کنم و حرف بزنم و این تعامل و گفتگو به نفع مردم کشور است، مسئولی که ساکت است و پاسخگو نیست بیشتر به کشور ضربه میزند، هر چند ممکن است عملکرد او مثبت باشد، مردم که خبر ندارند لذا همیشه متهم است و لذا بیاعتمادی بیشتر میشود اگر ما میخواهیم در مردم امید ایجاد کنیم باید شفاف باشیم و اگر میخواهیم مردم پشت مسئولین و دستگاه حاکمیت قرار بگیرند و کمک بکنند و همراهی مردم رخ بدهد مانند زمان جنگ باید شفاف باشند، زمان جنگ شفاف میگفتند الان پالایشگاه آبادان تخریب شده است، مقام ارشد در سخنرانی گفت پالایشگاه آبادان تخریب شده است ما باید آن را بسازیم پول نداریم باید یک کوپن برنج را کم بکنیم و سوبسید آن را بگذاریم پالایشگاه آبادان را احیاء بکنیم هنوز حرفش تمام نشده بود مردم تکبیر فرستادند، یعنی برو این کار بکن و ما موافقیم، مردم در مشکلات همراهی میکردند، اینکه فکر کنید مردم میخواهند دائماً مچ مسئولین را بگیرند غلط است، مردم اتفاقاً دوست دارند حرکت انجام شود و اگر حرکت در راستای اهداف و آرمانها باشد مردم جلو میآیند و وقتی به مردم بگویید ما تحریم هستیم و تحت فشار هستیم و مشکل داریم و باید کمتر مصرف کنیم مردم میپذیرند و جلوتر از مسئولین رعایت میکنند. این فضای تعاملی و همیاری ببین مسئولین و مردم در عین حفظ آرمانها و شفافیت، باید به نظرم روی این فکر کرد و تمهید کرد.
*«خودرو» اولویت اصلی کمیسیون صنایع است
فارس: الان در کمیسیون صنایع چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
ایزدخواه: در کمیسیون خودرو اولین اولویت ما بوده است.
فارس: آن طرحی که..
ایزدخواه: روزانه درگیر آن هستیم و الان مراحل خوبی را جلو رفته است.
*قیمت خودرو به تعادب میرسد
فارس: پیشبینی میکنید قیمت پایینتر بیاید؟
ایزدخواه: آن طرحی که ما داریم چون عرضه خودرو در بازار را ساماندهی میکند امیدواریم به تعادل برسد.
فارس: نقش مافیا در شکل گرفتن وضعیت قیمت خودرو چیست؟ آیا با طرح شما حذف میشوند یا نه؟
ایزدخواه: مافیا به اصطلاح بهتر دلالی و سوداگری و واسطهگریهای زائد است، اینها است به اصطلاح عرفی مافیا درست میکند. ما در صنعت و اقتصاد متاسفانه دچار این پدیده هستیم چون اقتصاد ما مولد نیست نه اینکه تولید نداشته باشیم اما فرمان اقتصاد دست حوزهی تولید نیست، دست حوزهی دلالی و سوداگری است و در این سوداگری هم مسئولین و دولت و هم بخش سوداگر و دلالها مقصر هستند، یعنی دو طرفه است، البته مکانیزمهای ما در مجلس همین قصه است، یعنی اگر ما مکانیزمها و قواعد اقتصادی را هر چه به سمت تولید ببریم و تولید را راحتتر کنیم و دلالی و سوداگری را سختتر کنیم، این اتفاق تا الان نیفتاده است، الان کسی بخواهد خودرو وارد کند با دو سه مجوز کارش راه میافتد اما اگر کسی بخواهد تولید گاهی تا 48 مجوز لازم دارد، کسی که بخواهد قاچاق کند به هیچ مجوزی نیاز ندارد! علیرغم افزایش بسیار چشمگیر تولید در کشور وضعیت الان اینطوری شده است و در اغلب رشتهها مازاد تولید داریم، در فولاد 50 درصد مازاد تولید داریم، ظرفیت تولید خودرو با ما میزان تقاضای واقعی مساوی است یعنی کمبود تولید نداریم، با این حال نمیتوانیم بازار را تنظیم کنیم، مشکل در کمبود نیست، نه کمبود منابع، نه نقدینگی، 3 هزار میلیارد تومان نقدینگی داریم، مشکل در ساختار اقتصاد است و ساختار به نفع دلالی و سوداگری چربیده است و لذا تولیدکننده در محاق است و مصرفکننده هم به رفاه نسبی نمیرسد با اینکه جنس و کالا وجود دارد و امکان تولید داریم.
ما نه دچار قحطی هستیم، نه دچار کمبود هستیم، به اذعان خود مدیران کارخانجات میگویند تحریم خیلی اثر گذاشته باشد 20 درصد کار ما را سخت کرده است و آقای رئیسجمهور میگوید مشکلات زیر سر واشنگتن است
اینجا است که من معتقدم اساسیترین و فوریترین کاری که باید صورت بگیرد اصلاح ساختار به نفع تولید است که مستقیماً به نفع مصرفکننده است اگر تولید در راس قرار بگیرد و ما همهی امتیازات و تسهیلات را به تولیدکننده واقعی بدهیم بلافاصله مصرفکننده هم منتفع میشود و رفاه بهتری پیدا میکند و خودبخود مسیر دلالی و سوداگری را سخت میکند ولی این کار نشده است و این اتفاق باید بیفتد، منطقه آزاد را برای هدف توسعه صادرات ایجاد کردیم الان میبینیم واردات آن چندین برابر صادرات است و عاملی برای گسترش واردات شده است، سیاستهای اقتصادی همینطور، محیط کسب و کار همینطور، در کار تولیدکننده 10، 20 دستگاه دخالت میکند، در واردات یکی دو دستگاه و در قاچاق هیچ دستگاهی دخالت نمیکند و قاچاق سازمانیافته و شبهدولتی داریم، مسیر را داریم اشتباه میرویم یکجا باید ترمز را بکشیم و باید برگردیم و به سمت تولید برگردیم.
در حوزه ارز همینطور است ارز 4200 به درد دلالها و واسطهها خورد و به درد مصرفکننده نخورد، کار برای تولیدکننده سختتر شد چون آن نگاه کلان ما عیب و ایراد اساسی دارد هر سیاستی بگذاریم به خطا میرویم و ما باید به سمت تولید برویم، این همه رهبری میگویند تولید شعار نیست، التزام، واقعیت، اضطرار است، همهِی کشورهای صنعتی این مسیر ما را یک دورهای طی کردند یعنی در مقابل سوداگری و دلالی جنگیدند که صنعتی شدند به این راحتی نمیتوانستند، الان در کشاورزی ما نسبت دلالی به تولید 7 به 1 است، یعنی یک نفر باغدار، کشاورز دارد محصولی را تولید میکند، 7 نفر این محصول را دست به دست میکنند تا به مصرفکننده برسد بعد مزایای طبیعی ما در ایران مغفول مانده است، 18 میلیون هکتار مستعد کشاورزی است اما رها مانده است چون به نفع تولید کار نکردیم، کشاورز وقتی کشاورزی به نفعش نباشد آن را تعطیل میکند و به حاشیه شهر کوچ میکند و دنبال مشاغل کاذب میرود، روستا تخلیه میشود، تولید میخوابد، جنس گران میشود مجبور هستم از کشورهای پایینتر و ضعیفتر از خودمان واردات بکنیم و چرخه اقتصاد بهم میریزد، هیچ راهی نداریم جز به تولیدگرایی برگردیم و تولید شود، همهِ مسئولین در همه بخشها هر سیاستی میگذارند باید مستقیماً به تولید کمک کند و مستقیماً بر ضددلالی و واسطهگری باشد، دیگر مسیرهایی که سیاستهای مُسکنی و وصلپینهای و تزریقی، تزریق سوبسید، دلار ارزان، تزریق زمین رایگان گذشته و دیگر جواب نمیدهد برای همین بنده با طرح کالاهای اساسی هم مخالف بودم و اعلام مخالفت کردم چون ما الان در زمان قحطی نیستیم، ارائه کوپن برای زمان قحطی و جنگ است، کارخانهها تخریب شده، تولیدی نداریم و نمیتوانیم مصرف را نتامین کنیم مجبور هستیم کوپن بدهیم و ما الان در آن شرایط نیستیم مازاد تولید داریم، در صنایع مازاد تولید داریم این همه صنایع راکد است، سرمایههای خوابیده داریم، 60 درصد سرمایهها خوابیده است، سوله، امکانات، تجهیزات، خط تولید در شهرهای صنعتی خوابیده است و بانکها آنها را تصرف کردند برویم آنها را نجات بدهیم، چرا بانک باید بر تولید بچربد؟ چرا بانک حق دارد کارخانه تولیدی را تعطیل کند؟ وام دادی، اقساط آن را نداده است، تیم مدیریتی آن را عوض کنید و یک تیم مدیریتی قوی بگذارید، حق ندارید تولید را تعطیل کنید، تعطیل تولید یک مسالهی اجتماعی و بعضاً سیاسی است، امنیت کشور را تهدید میکند، آیا بانک حق دارد چون 5 قسطش را نداده کل کارخانه را مصادره بکند؟ قانون به نفع بانک نوشته شده و نه به نفع تولید، بانک تعطیل کند چه نفعی برای کشور دارد؟ جنازه ماشینآلات و سوله به چه درد بانک میخورد؟ بعد چه کسی از او میخرد؟ این راهحل است؟ از این قسم سیاستهای غلط داریم که تولید را با دست خودمان زمین زدیم، کارآفرین ما متخصص خارجی آورده است، دستگاه تحریمی را با مشقت از خارج وارد کرده است، تولید داخل راه انداخته است، ساخت داخل راه انداخته است و متخصصین داخلی را به کار گرفته و برای متخصصین داخلی اشتغال ایجاد کرده است و بعد با یک واردات فاتحه او را میخوانیم و او را بیچاره میکنیم! آن مسئولی که صبح بیدار میشود با یک دستوری واردات را آزاد میکند و یک تعرفه را برمیدارد باید پاسخگو باشد، باید او را به دادگاه بیاوریم و بگوییم تو این همه بیکاری ایجاد کردی باید پاسخگو باشی، آیا رانت داشتی؟ ذینفع بودی؟
ما نه دچار قحطی هستیم، نه دچار کمبود هستیم، به اذعان خود مدیران کارخانجات میگویند تحریم خیلی اثر گذاشته باشد 20 درصد کار ما را سخت کرده است و آقای رئیسجمهور میگوید مشکلات زیر سر واشنگتن است، ما 20 درصد مشکل داریم، تحریم جایی دست میگذارد که ما معیوب هستیم، دشمن نقطهضعف ما را شناسایی میکند و روی آن دست میگذارد، شما اگر کشور پیشرفتهای باشید چه کسی میتواند شما را تحریم بکند؟ اصلاً امکانپذیر نیست، وقتی شما صادرکنندهی محصولات صنعتی که موردنیاز دنیا است چه کسی میتواند شما را تحریم بکند؟ کسی امروز میتواند ژاپن و آلمان را در محصولات صنعتی تحریم کند؟
تولید قلب و استخوانبندی کشور است و کشوری که تولید نداشته باشد، هر چه نقدینگی و رفاه اقتصادی در آن باشد فایده ندارد، سالها میگفتند دبی قطب توسعه است بعد که بورس آمریکا بالا و پایین شد، دبی به مدت چند سال خوابید و راکد شد. من هیچ راهی را در شرایط حال حاضر قبول ندارم جز اینکه همه همت کنیم که تولید به مسیر اصلی خودش برگردد و تولیدکننده فرماندار اقتصاد کشور بشود. شما به تولیدکننده بها بدهید بعد مشکل ارز، بیکاری، تورم، تبعیض حل میشود، اگر اختیاررا به دست تولیدکننده بدهیم همین اتفاق میافتد. زمان جنگ نظامی کار را به دست مردمی دادیم که یک روز هم نظامی نبودند جوان 17 سالهای که اساساً سربازی نرفته بود، با 45، 2 ماه آموزشی او را به خط مقدم فرستادیم و به او اسلحه دادیم، امروز هم باید با تولیدکننده همین رفتار را بکنیم و فرمان اقتصادی را باید به دست او بدهیم، صادرات دست شما باشد، ما حامی شما هستیم، در مشکل ارزی و بیکاری تولیدکننده را فعال کنیم، ما پشت سر تولیدکننده نرفتیم تا توانستیم مانع کار او شدیم. صدا و سیما هم باید همین کار را بکند، کوپن و توزیع کالا معلول است، ما مگر کمبود کالا داریم، انبارهای ما پر است، سر قضیه ماسک، فروشگاههای آمریکا را تخلیه میکنند کسی در اینجا به خاطر تامین جنسهای روزمرهاش به مشکل برنخورده است و صف هم تشکیل نشده است و ما کشور ثروتمندی هستیم، این سیاستهای وصل و پینهای سالها است صدها بار تکرار کردیم و جواب نگرفتیم، راه اساسی و تنها راه نجات اقتصادی امروز کشور این است که دست تولید را تا میتوانیم باز کنیم و تولیدکننده را محور کار بکنیم و دستش را باز نگه داریم و ببینیم مشکلات کشور چطور حل میشود.
فارس: از توضیحات شما بسیار ممنونیم.
ایزدخواه: من هم از شما ممنونم.