سرویس جهان مشرق _ کشور امارات متحده عربی، شیخ نشینی کوچک با رویاهای بزرگ و معمولا دست نیافتنی در سطح منطقه در سالهای اخیر اقدام به 2 ماجراجویی بزرگ نظامی کرده است : جنگ یمن و لیبی
ارتش امارات که به مدت 3 دهه سالانه دهها میلیارد دلار هزینه نظامی داشته و حجم بالایی از تسلیحات مدرن را از کشورهای غربی خریداری کرده است از سال 2014 خود را برای ایفای نقش منطقهای و نظامی در حد فاصل جنوب غرب آسیا و شمال افریقا آماده میکرد. بدین منظور این کشور که فاصله زمینی زیادی تا مناطق مورد اشاره داشت اقدام به توسعه و ساخت و ساز نظامی در منطقه موسوم به شاخ افریقا و کشور اریتره کرد.
پایگاه هوایی عصب (Assab) در کشور اریتره به همین منظور توسط امارات اجازه شده و این کشور بخش بزرگی از هواگردهای ترابری نظامی و جنگنده و بالگردهای رزمی خود را به این پایگاه منتقل کرد. از سال 2014 قوای نظامی امارات شروع به حمایت از نیروهای تحت امر ژنرال خلیفه حفتر در خاک لیبی علیه گروه داعش در اطراف شهر سرت و دولت وفاق ملی لیبی مستقر در طرابلس کرد.
همچنین در ماه مارس 2015 میلادی این کشور به همراهی عربستان اقدام به تجاوز نظامی به خاک یمن کرده و از طریق پایگاه هوایی عصب، قوای مزدور تحت امر خود در جنوب یمن را پشتیبانی میکرد.
نتیجه هر دو جنگ برای ارتش شیخنشین اماراتی اما چیزی جز شکست نبود : در خاک لیبی علیرغم اینکه نیروهای خلیفه حفتر در اوایل سال 2020 میلادی تا آستانه اشغال طرابلس پایتخت لیبی و بیرون راندن دولت قانونی این کشور پیش رفتند اما با ورود نظامی گسترده ارتش ترکیه در حمایت از دولت فائز السراج، نیروهای دولت وفاق GNA با ضد حملهای گسترده قوای مشترک حفتر-امارات را عقب رانده و بخش اعظم شهرهای غرب لیبی را از تصرف آنها خارج کردند.
در جنگ یمن نیز اگرچه امارات و نیروهای مجلس انتقالی جنوبی موفق به بازپسگیری عدن و برخی سواحل جنوب غربی این کشور از قوای انصارالله شدند، اما پس از شکست عملیات اشغال بندر الحدیده، بازگشت ورق در نبرد میدانی و مشاهده حملات گسترده موشکی و پهپادی ارتش یمن به خاک عربستان، اماراتی ها که هرگز تحمل چنین حملاتی به خاک خود و شهرهایی نظیر دبی و ابوظبی را نداشتند ناچار به پذیرش صلح و قرارداد آتش بس شدند تا حد نهایی پیشروی آنها در یمن همان چند بندر سواحل جنوبی یمن باشد.
این قرارداد صلح اما موجب خشم شدید عربستان و اختلافات جدی میان دو کشور سابقا متحد در یمن شد، زیرا با آرام شدن جبهههای جنوبی یمن، تمرکز قوای انصارالله بر استانهای شمالی و مرکزی یعنی محل نبرد با نیروهای تحت حمایت عربستان قرار گرفت که منجر به شکستهای سنگین برای مزدوران سعودی در استانهای ضالع، الجوف و مارب شد.
سران اماراتی که در دوران اتحاد نظامی با عربستان سعودی چیزی جز شکست و هزینههای بیفایده نصیبشان نشده بود ناچار به ایجاد اتحادی جدید با شریکی تازه در منطقه شدند : رژیم صهیونیستی
در واپسین روزهای حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید و با وساطت مستقیم وی، امارات و اسرائیل اقدام به عادی سازی روابط و برقراری پیمان منطقهای غیررسمی کردند تا این کشور از انزوای ناشی از اختلاف با دولت سعودی و ناکام ماندن طرح های منطقه ای خود خارج شود. طبیعتا آنچه که صهیونیستها در وهله نخست از ابوظبی انتظار داشتند همکاری امنیتی، نظامی و اطلاعاتی با این رژیم در بحث مقابله با جمهوری اسلامی ایران بوده است.
از آنجا که منطقه عمومی جنوب یمن، خلیج عدن، تنکه باب المندب و ورودی دریای سرخ تحت اشراف نظامی امارات قرار دارد و بخش مهمی از مسیر تجاری دریایی ایران از همین کریدور دریایی عبور میکند، صهیونیستها درخواست توسعه جزایر واقع در این منطقه و استقرار تجهیزات شنود و جاسوسی خود را به امارات میدهند.
در گذشته اختلاف بر سر کنترل جزیره استراتژیک سقطری در دریای عرب موجب شد تا نیروهای تحت حمایت عربستان و امارات تا آستانه درگیری تمام عیار در این جزیره پیش بروند اما به هر شکل بخش اعظم این جزیره به ویژه فرودگاه آن در کنترل امارات بوده و عربستان نیز با مجوز اماراتی ها از این جزیره استفاده میکند.
اما به تازگی تصاویری از توسعه و ساخت و ساز گسترده در جزیره میون یا Perim منتشر شده است که نشان میدهد، این جزیره مستقر در ورودی دریای سرخ و تنگه باب المندب احتمالا به پایگاه جدید اماراتیها در این منطقه تبدیل خواهد شد.
نکته مهم اینکه به تازگی تحلیل تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که ارتش امارات در حال تخلیه پایگاه هوایی عصب در اریتره و انتقال به جزیره میون است.
پایگاه عصب دارای یک باند فرود به طول 3500 متر بود که نشست و برخواست کلیه هواگردهای نظامی امارات را ممکن میساخت. تصاویر ماهوارهای منتشر شده از جزیره Perim نشان میدهد که این کشور در حال ساخت یک باند فرود به طول تقریبی 1800 متر به منظور انتقال هواگردها و تجهیزات خود به این جزیره است.
با توجه به روابط میان ابوظبی و تل آویو که در بالا به آن اشاره شد، به احتمال بسیار زیاد اسرائیل نیز با همراهی امارات اقدام به استقرار تجهیزات ویژه شنود و رصد خود در این جزیره برای آگاهی دقیق از تردد ناوگان تجاری ایران به ویژه نفتکشهای این کشور از دریای سرخ به سمت کانال سوئز و یا حتی ناوچههای رزمی نیروی دریایی ایران خواهد کرد.