سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** اگر همینطور پیش برویم آمریکا مجبور می شود به ایران حمله کند
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «قاسم محبعلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات نوشت: «تنها ابزار ایران برای چانهزنی بحث غنیسازی است که اگر حذف شود، ابزار تهدید ایران از بین میرود. از طرفی دغدغه آمریکا در این زمینه این است که زمان لازم برای دستیابی ایران به بمب چنان که گفته میشد، در دوران برجام یک سال بود و الان به چند ماه و حتی به گفته برخی به چند روز کاهش یافته است. اگر این مسیر به همین شکل ادامه یابد، آمریکا مجبور میشود سیاست خود را کلا تغییر بدهد و غیر از گزینههای تحریم به گزینههای دیگر هم فکر کند که گزینههای اقدام عملی و نظامی هم در میان آنها هست».
قاسم محبعلی در سالهای گذشته در مصاحبه با یک رسانه خارجی گفته بود: «نظام ایران رفتار و سیاست خود را صرفا زیر فشار تحریمهای اقتصادی تغییر نخواهد داد...چرخش اساسی در سیاست خارجی ایران جز از طریق وارد کردن شوک نظامی ایجاد نخواهد شد».
حالا چنین شخصی با سابقه گرادادن به دشمن برای اقدام نظامی علیه ایران، اکنون مدعی شده است که اگر با همین دست فرمان- مثل اجرای غنی سازی 60 درصدی- پیش برویم، آمریکا ناچار می شود که گزینه نظامی علیه ایران را اجرا کند.
فعالین اصلاح طلب حتی به خود زحمت نمی دهند که تحلیل های اندیشکده ها و کارشناسان غربی درخصوص توانایی آمریکا در حمله نظامی به ایران را مطالعه کنند. تحلیلگران غربی به دفعات تاکید کرده اند که آمریکا به دلیل توان بالای دفاعی و نظامی ایران و قدرت منطقه ای کشورمان، مدت هاست که گزینه نظامی را از روی میز برداشته است.
نشان به آن نشان که پس از سیلی سخت ایران به آمریکا در موشک باران پایگاه عین الاسد، علیرغم لاف زنی ترامپ و مقامات دولت وی، آمریکا هیچ غلطی نکرد و این مسئله در اسقاط پهپاد پیشرفته و گران قیمت ترایتون نیز به همین صورت رخ داد.
تحلیلگران غربی از آمریکا با عنوان «ببر کاغذی» نام می برند. با اینحال طیف تندرو اصلاح طلب در داخل، این ببر کاغذی را بزک کرده و آن را «شیر غران» نمایش می دهد.
**حاکمیت از خاتمی بخواهد تا به میدان بیاید
«غلامعلی رجایی» فعال سیاسی اصلاح طلب که پیش از این مشاور رسانه ای «محمدعلی نجفی» شهردار سابق تهران و مشاور مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده است در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «به نظر من گزینهای که اصلاحطلبان میتوانند بر روی وی اجماع کنند که شوری ایجاد کند البته نه شور سابق را شخص آقای خاتمی است. من قبلا هم گفتم که باید نخبگان از ایشان بخواهند که در انتخابات حضور پیدا کند البته آقای خاتمی نخواهد آمد چون میداند که با وجود چنین محدودیتهایی که وجود دارد از وی کاری بر نخواهد آمد».
رجایی در ادامه گفت: «به نظر من کشور به شخصی در تیپ آقای خاتمی احتیاج دارد که مقبولیت جهانی و تجربه داشته باشد و هم در دولتش هیچ حاشیه اقتصادی نبوده است. من معتقدم که حاکمیت باید از آقای خاتمی بخواهد که در انتخابات شرکت کند. در این صورت اصلاحطلبان میتوانند با شوق در انتخابات شرکت کنند».
اصلاح طلبان مهارت خاصی در پاک کردن «ردِ پا» و جداکردن سفره خود از دولت دارند. برخلاف ادعای فعالین اصلاح طلب، محمد خاتمی از جمله بانیان اصلی وضع موجود اقتصادی در کشور است.
افزایش 700 درصدی قیمت دلار، رشد 650 درصدی قیمت مسکن، کوچک شدن 35 درصدی سفره مردم، نابسامانی در بازار اقلام خوراکی و صف های طویل مرغ، نارضایتی مردم در بازار بورس، افزایش نجومی قیمت خودرو، افزایش افسارگسیخته قیمت اجاره بهای مسکن، اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی، خسارت محض برجام، توتال، دلار 4200 تومانی، حقوق های نجومی، فساد بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان و...همگی نتیجه «تَکرار می کنم» های لیدر اصلاح طلبان است.
خاتمی حداقل در 2 مورد باید از ملت ایران عذرخواهی کرده و خسارت های ایجاد شده را جبران کند. مورد اول، فتنه 88 و دروغ تقلب و لگدمال کردن رای مردم و ایجاد آشوب و التهاب در کشور است و مورد دوم، تشویق مردم به رأی دادن به روحانی و سپس کنارکشیدن خود از پاسخگویی به افکارعمومی درباره کارنامه دولت است.
خاتمی به هیچ عنوان صلاحیت کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد. شخصی که سابقه «شورش علیه جمهوریت» را در کارنامه خود دارد و به راحتی رأی میلیون ها ایرانی را لگدمال می کند و به دشمن گرای تحریم و فشار می دهد، به هیچ عنوان شایستگی حضور در پاستور را ندارد.
شخصی که در محافل خصوصی تاکید می کند که تقلبی صورت نگرفته ولی به جهت نفاق و بی صداقتی با مردم حاضر نیست این واقعیت بدیهی را به صورت عمومی اعلام کند.
خاتمی مردم را به رای دادن به دولت روحانی تشویق کرد و همقطاران وی در ادامه سهم خود را تمام و کمال از دولت روحانی گرفتند. اما وی در زنگ حساب بجای پاسخگویی به مردم، همچنان درگیر مسائل قبیله ای و باندی و حزبی بود.
برای نمونه، خاتمی هیچگاه بابت صف های عریض و طویل خرید مرغ و گرانی روزافزون قیمت دلار و کوچک شدن سفره مردم، عذرخواهی نکرد اما بلافاصله پس از اقدام جنایتکارانه نجفی در قتل همسر دوم خود، به میدان آمد و برای نجات «قاتلِ یک زن» چند میلیارد پول فراهم کرد تا یک قاتل را که هم قبیله خود بود از مخمصه نجات دهد.
**ترافیک کاندیدا، معضل اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: «با وجود تمرکز اصلاحطلبان بر انتخابات ریاستجمهوری اماهمچنان نگرانیهایی درباره تعیین کاندیدای نهایی اصلاحطلبان وجود دارد...حزب کارگزاران سازندگی که پیش از این طوماری از کاندیداهای خود را ارایه داده بود و اخیرا اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی را به عنوان مهمترین گزینههای مدنظر خود اعلام کرده است. حزب اعتماد ملی نیز از محمدجواد حقشناس، ابراهیم امینی و محمدعلی افشانی به عنوان 3 گزینه اولیه این حزب برای کاندیداتوری نام برده است. مجمع ایثارگران بر سیدمحمد خاتمی و سیدحسن خمینی تأکید داشت که هر دوی آنان از میدان خارج شدهاند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «حزب ندای ایرانیان نیز از صادق خرازی، دبیرکل خود به این عنوان نام برده است. به غیر از اینها احزاب دیگری هم هستند که احتمالا تلاش میکنند افراد مورد نظر خود را در جبهه معرفی کنند و با جلب حمایت حداقل 15 عضو جبهه نامشان را وارد فهرست اولیه کنند...با این اوصاف احتمالا باید شاهد این باشیم که در روزهای پیشرو جنب و جوش بیشتری در جریان اصلاحات شکل بگیرد و نامهای متعددی در بین این جریان سیاسی برای انتخابات 1400 شنیده شود».
اصلاح طلبان اکنون با معضل ترافیک کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری مواجه شده اند. این در حالی است که این طیف پیش از این بارها مدعی شده بود که رئیس جمهور در ایران هیچ اختیاراتی ندارد.
ترافیک کاندیداهای اصلاح طلب برای راهیابی به پاستور، یکبار دیگر بر بی صداقتی این طیف با مردم صحه گذاشت. رئیس جمهور اختیارات فراوان و امکانات گسترده ای دارد، اما مسئله اینجاست که متاسفانه دولت آقای روحانی و شخص رئیس جمهور در 8 سال اخیر، اهتمام و اراده ای برای بهره مندی از این اختیارات با هدف رسیدگی به مطالبات و مشکلات مردم را نداشت.
جریان اصلاح طلب بجای سر و دست شکستن برای راهیابی به پاستور، باید برای رفع مشکلات کشور و رسیدگی به مطالبات اصلی جامعه، طرح و برنامه ارائه دهد.
جالب اینجاست که اصلاح طلبان از اشخاصی همچون اسحاق جهانگیری به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری برای 1400 نام می برند، این در حالی است که وی 8 سال معاون اول رئیس جمهور بوده و یکی از بانیان اصلی وضع موجود است.