به قلم : اعظم اسلامی مجد
تحریریه زندگی آنلاین : گروهی از سالمندان شهر حیدرآباد در کشور هند، دست به ابتکار جالبی زدهاند. این گروه از سالمندان اعم از زن و مرد در واقع بر این هدف متمرکز شدهاند که دوران یائسگی و بازنشستگی را تبدیل به دوران طلایی زندگی خود کنند و در این میان به سایر بازنشستگان نیز کمک کنند تا زندگی خود را سرشار از انگیزه و حس باروری دوباره نمایند.
با شیوع بیماری همهگیر کرونا از سال 2020، نوعی قرنطینهی جهانی، آغاز شد ولی ماجرا فقط به قرنطینه محدود نمیشد، این بیماری حس اضطراب، استرس زیاد و تنهایی را هم به همراه داشت. این موارد در واقع از عوارض جانبی و البته بسیار خطرناک این بیماری بودند. سوکانیا بابا، یکی از بازنشستگان این گروه است. در ابتدای شیوع بیماری، او نیز مثل بقیه حیرتزده و درگیر بُهتی عظیم بود ولی یکی دو ماه بعد تلاش کرد تا راهی پیدا کند و از طریق آن ارتباطش را با دنیای خارج از خود و تنهاییاش بیشتر کند. سوکونیا دریافته بود که بیماری در میان آنها که روحیه شکنندهتر دارند، تاثیر مخربتری به جای میگذارد و تعاملات ما با دیگران میتواند از بار سنگین این تأثیرات مخرب بکاهد. بعد از کمی تحقیق و تأمل در این خصوص، تصمیم گرفت برنامه ملاقات مجازی Dobara (دوبارا) را راه بیندازد. این برنامه مجازی، در اصل پل ارتباطی او با دوستانش بود، ارتباطی متفاوت و از نوع مجازی، دوبارا به او و دوستانش کمک کرد تا از این طریق دوستان جدیدی را به جمع خود اضافه کنند و نظرات خود را در یک گروه دوستانه به اشتراک بگذارند. گروه دوبارا، از اضطراب اعضای آن کم میکند و نوعی حمایت عاطفی مداوم از افرادش را ایجاد میکند که با اتکا به آن حتی شرایط درگیری با بیماری نیز آسانتر میشود. اعضای گروه، با ارتباط مداوم و مشارکت در برخی فعالیتهای جدید و تبادل اطلاعات سعی میکنند از اضطراب و نگرانیهای اعضای مبتلا به بیماری بکاهند. این گروه از بازنشستگان و سالمندان به این نتیجه رسیدهاند که دوستیابی در سنین بالا کار چندان راحتی نیست و حفظ ارتباط در ایام قرنطینه و دوری از یکدیگر، بسیار دشوار است اما دیدارهای مجازی میتواند از فاصلهها کم کند و جای خالیها را پر کند. به نظر اعضای گروه، این ایده بسیار درخشان است و هدف اصلیاش رهایی از استرس و نگرانیهای ناشی از پیر شدن و تنهایی در افراد سالخورده و بازنشسته است. این گروه هفت سال پیش توسط متین انصاری تاسیس شد متین هفتاد ساله است و قبل از بازنشستگی مربی یوگا و متخصص ارتباطات اجتماعی بود. متین میگوید که دوبارا به معنی «یکبار دیگر» است با این طرز فکر که ما میتوانیم یکبار دیگر آغاز کنیم و چیزی نمیتواند به ما احساس خستگی و بیهودگی بدهد.
بیشتربخوانید:
نیاز به تغییر فکر و اندیشه غلط
متین تلاش کرد که روی رفتارهای سالمندان کشورهای پیشرفتهتر مثل آمریکا تمرکز کند. سبک زندگی آنها چگونه است که روحیه شادتری دارند او دریافت که فرق اصلی تفاوت دیدگاه در کشور خودش و آن کشورها به ذهنیت خود افراد مربوط میشود. در کشور او مردم در سنین بالای شصت سالگی، زندگی را تمام شده تلقی میکنند و معتقدند «چون بازنشسته شدهاند پس دیگر کاری برای انجام ندارند.»
دلیل شروع و شکلگیری این گروه در ابتدا، کمک به رهایی و تغییر این طرز فکر غلط بود ولی کم کم بستری فراهم شد که در آن سالمندان از مهارتها و دانش خود نیز بهرهبرداری کردند. مسنترین عضو این گروه 99 ساله است که در این سن و سال قادر به استفاده از تلفن همراه و برنامههای مجازی در آن است. دوبارا دائما در حال رشد و ارتقا خود است. از طریق یافتن انواع سرگرمیها، تبادل اطلاعات، ایجاد اشتیاق و.... کمک میکند تا در این فرایند به سالمندان یاری رساند و آنها را به عنوان داراییهای ارزشمند به جامعه بازگرداند. بیماری همهگیر و خوفناک کرونا، همه جهان را مجبور به سکوتی طولانی مدت کرده است. جوانها نیز مثل سالخوردگان در بهت و سکوت رفتهاند. این رنج دامن همه را گرفته ولی ابدی نخواهد بود و روزی به پایان میرسد. حمایت عاطفی در چنین شرایطی باعث ایجاد حس عزت نفس میشود و این مسئله پیر و جوان نمیشناسد.
سامین، دختر متین سالها پیش در هلند زندگی میکرد. تقریبا در همان سالهای سکونتش در اروپا، پیشنهاد تشکیل یک گروه مجازی را به پدر داد. فعالیتهای گروه به صورت آنلاین و در گروه واتساپ شکل گرفت. اعضای گروه به بیش از دویست نفر رسیدند. این افراد فقط محدود به منطقه یا شهر خاصی نبودند. اعضا از کشورهای مختلف بودند و گروه به شکل 24 ساعته و هفت روز هفته فعال بود تا تفاوت زمانی در قسمتهای مختلف کرة زمینی منجر به عدم دسترسی برخی از افراد گروه نشود. متین و سامنی مدیران خلاق این گروه، تلاش کردند تا گروه معناداری را درست کنند و اهداف بالایی را دنبال کنند. آنها میدانستند که افراد این گروه در گروههای دیگر نیز عضویت دارند، ولی اتفاقی که در این گروه میافتد، این گروه برای این به وجود آمد تا اعضای آن در هیچ جای دنیا، احساس نکنند در جای تاریکی ایستادهاند و تنهای تنها در آن گوشه تاریک رها شده و به فراموشی رسیدهاند چه کسی میتواند به ما کمک کند؟ چه کسی دست ما را میگیرد؟ قطعا هیچکس نمیتواند به اندازه خودمان، دلسوز ما باشد. احساس پوچی، تنهایی و طرد شدگی، مخرب است. برای مقابله با افکار منفی باید مجهز به سلاح قویتر بود. یک گروه منسجم و قدرتمند با اهداف و آرمانهای حقیقی، همان سلاح قدرتمندی است که از نگرانیها کم میکند و با همدلیها و مهربانیها، در جهان تعادل و توازن بیشتری ایجاد میکند، حتی اگر نتواند به طور کامل بیماری را شکست دهد، ولی اثرات مخرب آن را به حداقل میرساند. ما به حمایت هم نیاز داریم.
بیشتربخوانید: