فرادید؛ سرطان را به عنوان «امپراتور تمام ناخوشیها» میشناسند و تردیدی نیست که تشخیص سرطان زندگی را بهطور کامل از کنترل خارج میکند. متأسفانه، این هرجومرج میتواند آسیبپذیریهایی ایجاد کند که زندگی را با چالشهای سختتری مواجه میکنند.
به گزارش فرادید، باور داشتن به این ایده که اگر افکارتان را کنترل کنید و مثبتاندیشانهتر زندگی کنید، میتوانید سرطان را تحت کنترل درآورید، بسیار وسوسهکننده است. اما تحقیقات از این افسانه حمایت نمیکنند!
علیرغم آنچه در رسانهها میشنوید، هیچ شواهد علمیای که اثبات کند افسانه رایجی که میگوید با مثبتاندیشی یا داشتن «نگرش مثبت» میتوان سرطان را درمان، از پیشرفت آن پیشگیری و عمر را طولانیتر کرد، وجود ندارد.
تحقیقات در زمینه ارتباط بین مثبتاندیشی و سرطان
تحقیقاتی بروی فرضیه «روانشناسی مثبتگرا» انجام شده است. برای مثال تحقیقی که در سال 2004 انجام شد نرخ نجات یافتن از سرطان ریه را در بیماران مطالعه کرد. این بیماران قبل و بعد از شروع آزمایشهای بالینی به پرسشنامههای مثبتاندیشی پاسخ دادند. پنلوپه اسکافیلد، محقق ارشد این تحقیق، میگوید: «هیچ شواهد علمیای که ارتباط بین مثبتاندیشی و افزایش بقا در بیماران با سرطان ریه سلولهای غیرکوچک را نشان دهد، وجود نداشت.»
او میگوید: «در واقع تشویق بیماران به «مثبت بودن» فقط به افزایش بار بیماری سرطان کمک میکند و هیچ منفعت دیگری، حداقل در بیمارانی که از سرطان ریه سلولهای غیرکوچک رنج میبرند، ندارد.»
بهطور مشابه تحقیقی در سال 2007 بروی 1000 بیمار که از سرطان گردن سر و گردن رنج میبردند، انجام شد و به گفته محققان «هیچ شواهدی به دست نیامد که از این فرضیه که میگوید: «داشتن احساسات منفی میزان بقا در بیماران سرطانی را کاهش میدهد"، حمایت کند.»
روحیه مبارز؟
تحقیقات دیگر برخی دیگر از ادعاهای رایج در روانشناسی مثبتگرا را بررسی کردهاند. برای مثال این ادعا که میگوید در افرادی که «روحیه مبارز» دارند رشد سرطان کند میشود و طول عمر افزایش مییابد، مطالعه شده است.
مباحث رسانهای درباره سرطان اغلب از اصطلاحات و واژگانی مانند «مبارزه» با سرطان یا «بردن از» یا «باختن به» سرطان استفاده میکنند. اصطلاح «روحیه مبارز» که در روانشناسی مثبتگرا استفاده میشود به این ایده اشاره میکند که افرادی که چنین روحیهای دارند میتوانند بر سرطان غلبه کنند.
در یک مطالعه 578 زن که سرطان پستان آنها در مرحله اول یا دوم تشخیص داده شده بود، در هفته چهارم و دوازدهم بعد از تشخیص پرسشنامه «روحیه مبارز» را پر کردند تا میزان این ویژگی شخصیتی در آنها ارزیابی شود. پنج و 10 سال بعد، وضعیت سلامتی آنها دوباره ارزیابی شد.
نویسندگان این مطالعه نوشتند: «دادههای ما اثبات کرد که داشتن روحیه مبارز باعث نشد که بیماران بعد از تشخیص فراتر از نرخ بقای 5ساله زنده بمانند. این نتیجه مهمی است، زیرا ممکن است به از بین بردن احساس گناه یا سرزنش در مورد بازگشت بیماری سرطان پستان در آن دسته از زنانی که نگرانی زیادی دارند کمک کند، زیرا آنها همیشه نمیتوانند روحیه مبارز یا نگرش مثبت داشته باشند.»
یافتن تحقیقات علمی در حمایت از این ایده که مثبتاندیشی سیستم ایمنی افراد را تقویت میکند نیز دشوار است.
موضعگیری
انجمن سرطان آمریکا مخالفت خود با افسانه مثبتاندیشی را با پرسش یک زن با بیماری سرطان آغاز میکند:
زن میپرسد: «آیا نگرش مثبت برای مبارزه با سرطان مهم است. دوستانم مدام به من میگویند که تأثیر دارد، اما من احساس غم و بیانگیزگی دارم.»
انجمن سرطان آمریکا اینطور پاسخ میدهد:
«در سالهای اخیر توجه زیادی به اهمیت نگرش مثبت شده است. برخی افراد تا آنجا جلو رفتهاند که ادعا میکنند نگرش مثبت میتواند از پیشرفت بیماری و مرگ در اثر آن پیشگیری کند.
حتی به بیماران گفته میشود که اگر احساسات بد، احساس افسردگی یا آنچه در کل از آن با عنوان "احساسات منفی" یاد میشود را کنار نگذارند، جان سالم به در نخواهند برد.»
این نوع پیامها برای افرادی که با سرطان و بازگشت مجدد آن دستوپنجه نرم میکنند، مخرب و ویرانگر است. آنها برای زنده ماندن مبارزه میکنند و به آنها گفته میشود که آنها مسئول بیماریشان هستند.
بدتر از آن، آنها ممکن است احساس کنند که نباید به دلیل سختیها و تغییرات بزرگی که در زندگیشان رخ داده احساس غم داشته باشند. لطفاً اجازه ندهید تلاشهای انحرافی افراد برای تشویق شما به مثبتاندیشی بار اضافی به شما تحمیل کند. این تفکر صحیح و عادلانه نیست.»
وادار شدن به سکوت
ترس به تداوم این افسانه دامن میزند. ترس از بیماری و ترس از سرطان این مشکل را در جامعه تداوم میبخشد. نتیجه آن است که افراد وادار به سکوت میشوند.
نادیده گرفتن احساسات به نام «مثبتاندیشی» پاسخ درستی برای مدیریت احساسات در بیماران مزمن نیست. این چیزیکه اکنون تبدیل به هنجار شده غیرواقعبینانه و ناسالم است. مثبت بودن باعث محافظت فرد از بیماری نمیشود. منفی بودن دلیل دچار شدن به بیماریهای مزمن و سرطان نیست. سرکوب احساسات و وادار کردن دیگران به سرکوب احساساتشان به هیچ کسی کمک نمیکند.
این افسانه ممکن است باعث شود بیمارانی که به درمان پاسخ نمیدهند، گمان کنند این تقصیر خودشان و طرز فکرشان است. چنین ادعایی از حقیقت دور است.
اهمیت بروز احساسات واقعی
به اشتراکگذاری و سهیم شدنِ احساساس غم یا ترس از ناشناختهها رفتاری مثبت و سالم است. به بزرگسالان اغلب گفته میشود که بیماریهای مزمن ناشی از منفینگری و بدبینی خودشان بوده است. این کار گرفتن انگشت اتهام به سمت بیمار و بدتر کردن ترسهای اوست.
امیدواری همیشه مفید است. اتفاقاً سرکوب احساسات منفی است که باعث استرس بیشتر در افراد شده و میتواند وضعیت بیماری آنها را بدتر کند. اصلاً مهم نیست که احساس غم، احساس منفی یا مثبت داشته باشید یا بین این دو احساس در نوسان باشید، نکته اینجاست که باید بتوانید احساسات واقعیتان را بروز دهید.
بهیاد داشته باشید که شخصیت و احساسات نمیتوانند باعث بیماری سرطان شوند. همچنین ویژگیهای شخصیتی و طرز نگرش نمیتواند نرخ بقا از بیماری سرطان را بیشتر کند. غم، ناراحتی، احساس افسردگی، ترس و اضطراب همه احساسات طبیعی هستند که افراد در هنگام تجربه بیماری سرطان با آنها مواجه میشوند.
نادیده گرفتن این احساسات یا صحبت نکردن درباره آنها باعث میشود بیمار سرطانی احساس تنهایی کند.
تکنیکهای مثبتاندیشی باعث افزایش طول عمر یا پیشگیری از رشد سرطان نمیشوند، اما میتوانند کیفیت زندگی بیمار و خانوادهاش را ارتقاء و علائم بیماری مانند درد، خستگی مفرط، سرگیجه، تهوع، اضطراب و افسردگی را کمتر کنند.