ماهان شبکه ایرانیان

مبانی تمدن اسلامی (۱) رشد اجتماعی انسان

انسان در میان تمامی جانداران موجودی است که باید اجتماعی زندگی کند و این مطلب احتیاج به بحث زیاد ندارند، چرا که فطرت تمامی افراد انسان چنین است یعنی فطرت تمام انسانها این معنا را درک می کند و تا آنجا هم که تاریخ نشان داده هر جا بشر بوده اجتماعی زندگی می کرده و آثار باستانی هم(که از زندگی قدیمی ترین بشر آثاری بدست آورده) این مطلب را ثابت می کند.

 

انسان در میان تمامی جانداران موجودی است که باید اجتماعی زندگی کند و این مطلب احتیاج به بحث زیاد ندارند، چرا که فطرت تمامی افراد انسان چنین است یعنی فطرت تمام انسانها این معنا را درک می کند و تا آنجا هم که تاریخ نشان داده هر جا بشر بوده اجتماعی زندگی می کرده و آثار باستانی هم(که از زندگی قدیمی ترین بشر آثاری بدست آورده) این مطلب را ثابت می کند.

قرآن کریم هم بابهترین بیان در آیاتی بسیار از این حقیقت خبر داده، از قبیل آیه:یاایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا... (1).

............................................ (1)هان ای مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شعبه شعبه و قبیله قبیله تان کردیم تایکدیگر را بشناسید.سوره حجرات آیه: 13.

صفحه : 145

و آیه: نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیوة الدنیا، و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات، لیتخذ بعضهم بعضا سخریا(1) و آیه: بعضکم من بعض (2).

و آیه: و هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا(3) و آیاتی دیگر که خواننده عزیز برای درک هر یک از این آیات و نحوه دلالتشان لازم است به تفسیر یک یک آنها در این کتاب مراجعه کند.

انسان و نمو او در اجتماع

اجتماع انسانی مانند سایر خواص روحی انسان و آنچه که مربوط به اواست از روزآغاز پیدایش بصورت کامل تکون نیافته تا کسی خیال کند که اجتماع نمو وتکامل نمی پذیرد، نه در کمالات مادی و نه در کمالات معنوی بلکه اجتماعی شدن انسان هم مانندسایر امور روحی و ادراکیش دوش به دوش آنها تکامل پذیرفته، هر چه کمالات مادی ومعنویش بیشتر شده، اجتماعش نیز سامان بیشتری به خود گرفته است و مسلما انتظار نمی رودکه این یک خصوصیت از میان همه خصوصیات و خواص انسانیت مستثنا باشد،یعنی خصوص اجتماعی بودنش از همان اول پیدایشش بطور کامل تحقق یافته باشد، و اجتماع امروزیش با اجتماع روز اول خلقتش هیچ فرق نکرده باشد، بلکه این خصیصه انسان مانند سایرخصائصش که بنحوی با نیروی علم و اراده او ارتباط دارند، تدریجا بسوی کمال در حرکت بوده و کم کم در انسان تکامل یافته است.

وآنچه بعد از دقت و تامل در حال این نوع از موجودات یعنی انسان روشن می شود این است که اولین اجتماع و گردهم آئی که در بشر پیدا شده گردهم آئی منزلی از راه ازدواج بوده، چون عامل آن یک عامل طبیعی بوده است که همان جهاز تناسلی(که زن و مرد هر کدام جهازتناسلی مخصوص به خود را دارند)است، و این خود قوی ترین عامل است برای اینکه بشر را به اجتماع خانوادگی وادار نماید زیرا معلوم است که این دو دستگاه هر یک بدون دیگری بکارنمی افتد، به خلاف مثلاجهاز هاضمه که اگر فرض کنیم در محلی و زمانی یک فرد انسان

............................................ (1)مائیم که معیشتشان را در بینشان(در زندگی دنیا)تقسیم کردیم و بعضی را بدرجاتی ما فوق بعضی دیگر قرار دادیم، تا بعضی بعضی دیگر را مسخر خود کنند.سوره زخرف آیه: 32. (2)شما همه از یکدیگرید: سوره آل عمران آیه: 195. (3)او کسی است که از آب بشری بیافرید، و سپس او را خویشاوند تنی و ناتنی کرد.سوره فرقان آیه: 54.

صفحه : 146

تک و تنها باشد، می تواند با جویدن برگ و میوه درختان تغذی کندولی نمی تواند به تنهائی فرزندی از خود منشعب سازد و همچنین دستگاه های دیگری که در بدن انسان تعبیه شده، برای بکار افتادنش نیازی به انسانهای دیگر ندارد و تنها جهاز تناسلی است که باید در بین دونفرمشترکا بکار بیفتد، دو نفر از جنس مخالف(یعنی یک مرد و یک زن).

بعد از تشکیل اجتماع کوچک یعنی خانواده، یک مشخصه دیگربشری خودنمائی کرد، که ما در مباحث گذشته این کتاب آن مشخصه را استخدام نامیدیم، یعنی اینکه هرانسانی بخواهد به وسیله انسانی و یا انسانهائی دیگر حوائج خود را بر آورد و سلطه خود راگسترش دهد، آنگاه برایش ممکن است که اراده خود را بر آن انسانها تحمیل کند تا هر چه اومی خواهد آنها بکنند و رفته رفته این خصیصه به صورت ریاست جلوه کرد، ریاست در منزل، ریاست در عشیره(فامیل)، ریاست در قبیله، ریاست در امت.

این هم طبیعی است که ریاست در بین چند انسان نصیب آن کسی می شده که ازسایرین قوی تر و شجاع تر بوده و همچنین مال و اولاد بیشتری داشته و همچنین نسبت به فنون حکومت و سیاست آگاه تر بوده و آغاز ظهور بت پرستی هم همین جا است یعنی پرستش وخضوع انسانها در برابریک انسان از همین جا شروع شد تا در آخر برای خود دینی مستقل گردیدو ما ان شاء الله العزیز در آینده در این باره بحثی کامل خواهیم کرد.

(ولذا به اصل مطلب بر گشته و می گوئیم)مشخصه اجتماع به تمام انواعش چه اجتماع خانوادگی و چه غیر آن، هر چند که هیچگاه در این ادوار بشری از بشر جدا نبوده،حتی برهه ای از زمان هم سراغ نداریم که انسان، فردی زندگی کرده باشد، و لیکن این نیز بوده که انسان این رقم زندگی را از زندگی فردی انتخاب نکرده و برای انتخاب آن بطور تفصیل مصلحت ها وخوبیهای آن را نسنجیده، بلکه(همانطور که قبلا گفته شد ضرورت وجود دستگاه تناسلی، او رابرای اولین بار به ازدواج، یعنی اولین قدم در تشکیل اجتماع واداشته(و قهرا مجبور شده قدمهای دیگر را نیز بر دارد)و اما پی بردن به خوبیهای آن و اینکه چگونه اجتماعی بهتراست؟به تدریج و به تبع پیشرفت سایر خواص بشری، رشد و نمو کرده، نظیر خصیصه استخدام و خصیصه دفاع و...

اولین باری که بشر متوجه منافع و مصالح اجتماع شد زمان بعثت اولین پیامبر الهی بودو قرآن کریم خبر داده که اولین باری که بشر متوجه منافع اجتماع شد، و بطورتفصیل(و نه ناخودآگاه)به مصالح آن پی برد و در صدد حفظ آن مصالح بر آمد.زمانی بود که برای اولین بار پیغمبری در میان بشرمبعوث شد و آنان را راهنما گشت.جان کلام این است که: به وسیله مقام نبوت متوجه مصالح و منافع زندگی اجتماعی گردید، این مطلب را از آیات زیر

صفحه : 147

استفاده می کنیم که می فرماید: و ما کان الناس الا امة واحدة فاختلفوا (1).

و نیزمی فرماید: کان الناس امة واحدة، فبعث الله النبیین مبشرین ومنذرین، و انزل معهم الکتاب بالحق، لیحکم بین الناس فیما اختلفوا (2) ، چون این دو آیه، چنین خبر می دهدکه انسان در قدیم ترین عهدش امتی واحده و ساده و بی اختلاف بوده، سپس(بخاطرهمان غریزه استخدام که گفتیم)اختلاف در بین افرادش پیدا شد و اختلاف هم به مشاجره و نزاع انجامید، لذا خدای تعالی انبیا را برانگیخت و با آنان کتاب فرستاد، تا به وسیله آن کتاب اختلافها را بر طرف کنند، و دو باره به وحدت اجتماعیشان برگردانند، واین وحدت را به وسیله قوانینی که تشریع فرموده حفظ کنند.

و نیز درآیهشرع لکم من الدین ما وصی به نوحا، و الذی اوحینا الیک، وما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی، ان اقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه (3) خبر می دهد که: و با این کلام خودخبر داده از اینکه رفع اختلاف از بین مردم و ایجاد اتحادشان در کلمه، تنها و تنها از راه دعوت به اقامه دین و اتحادشان در دین واحد، تحقق می یابد، پس تنها دین است که ضامن اجتماع صالح آنان است.

و آیه نامبرده همین دعوت را(یعنی دعوت انسانهای اولیه را به اجتماع و اتحاد)به صورت دعوت به اقامه دین و متفرق نشدن مردم در آن پیشنهاد کرده، پس تنها ضامن اجتماع صالح دین است.

واین آیه - بطوری که ملاحظه می فرمائید این دعوت را(یعنی دعوت به اجتماع و اتحادرا)از نوح ع حکایت کرده که قدیم ترین انبیا صاحب کتاب و شریعت است وبعد ازآن جناب از ابراهیم و آنگاه از موسی و سپس از عیسی ع حکایت کرده، با اینکه درشریعت نوح و ابراهیم ع عددانگشت شماری از احکام تشریع شده بود و از این چهارپیامبر(که نام برده شده)موسی ع شریعتی وسیع تر آورده و بطوری که قرآن کریم خبر

............................................ (1)انسان ها در آغاز، همه یک امت بودند، بعدها اختلاف کردند.سوره یونس آیه: 19. (2)مردم همه یک امت بودند، سپس خدای تعالی انبیا را(که کارشان وعده و وعید دادن است)مبعوث فرمود و کتاب به حق را با آنان نازل فرمود تا بین مردم در آنچه که در آن اختلاف می کنند داوری کند.سوره بقره آیه: 213. (3)برای شما مسلمانان از مسائل اصولی دین همان راتشریع کرده که به نوح توصیه اش کرده بود، وآنچه به تو وحی کردیم و ابراهیم و موسی و عیسی را به رعایت آن سفارش نمودیم این بود که دین را اقامه کنید، و در دین متفرق نشوید. سوره شورا آیه: 13.

صفحه : 148

می دهد، و از ظاهر انجیل های مسیحیان هم بر می آید، عیسی ع نیز تابع شریعت آن جناب بوده، (چون در سابق گفتیم که شریعت آن جناب بیشتر برای برداشتن امور قدغن و تحلیل نمودن آن امور را داشته است که خدای تعالی به عنوان گوشمالی آنها را بر بنی اسرائیل حرام کرده بود)و شریعت موسی ع هم بطوری که گفته شده، بیش از حدود ششصد حکم نداشته.

پس روشن گردید که دعوت به اجتماع دعوتی مستقل و صریح بوده که تنها از ناحیه مقام نبوت شروع شده، و آغازگر آن انبیا ع بوده اند و آن را در قالب دین به بشرپیشنهادکرده اند به شهادت اینکه هم قرآن بدان تصریح نموده و هم تاریخ آن را تصدیق کرده است که ان شاء الله بحث تاریخیش می آید.(1)

...............................................

1.رجوع شود به مقاله «روابط اجتماعی دراسلام » در بخش کتابخانه

اسلام و اهمیت مساله اجتماع

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان