سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
**********
تأکید دولت چهاردهم بر رویکرد «وفاق ملی» با استقبال طیفهای مختلف سیاسی کشور مواجه شده و فضای همدلی محسوسی برای رفع مشکلات موجود ایجاد کردهاست، با این وجود برخی اصلاحطلبان رادیکال طرح وفاق را یک پروژه سیاسی ارزیابی کرده و درصدد هستند با تکیه بر این اصل از دولت سهمخواهی کنند.
روزنامه هممیهن وفاق را رادیکال شدن بیشتر رئیسجمهور در سخن خوانده و نوشته است:
از وعدههای دادهشده و محققنشده بیزارند، از عدم صداقت و صراحت در سخنان مسئولان ناراحت و منزجر هستند و آن را توهین به خود تلقی میکنند. ترجیح میدهند که مسئولی بیاید و صریح بگوید من این کار و آن کار را نمیتوانم یا حتی نمیخواهم انجام دهم و یا نمیگذارند انجام دهم، پس بیخود منتظر نمانید. باید تکلیف مردم را روشن کرد. این گفتوگو نقطهعطف آغاز ریاستجمهوری خواهد بود.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
باید درباره فیلترینگ، وضعیت زنان، تبعیضها و گزینشها، سیاستخارجی، صداوسیما و موارد مشابه پیشاپیش پاسخ قطعی و روشن به مردم داد. اگر میتوانید و مجازید یا توافق نسبت به این موارد را به دست آوردهاید، بسیار عالی است؛ آنها را هرطور میدانید اعلام کنید. اینها صفر و یک هم نیستند. میتوان گامهایی روبهجلو برداشت. و اگر نمیتوانید یا مجاز نیستید یا موافقت برای حل آنها حاصل نمیشود، این را هم صریح و روشن اعلام کنید تا همه تکلیف خود را بدانند. شعار وفاق شما در مرحله آزمون عملی است.
روزنامه آرمان امروز نیز که قبلا پزشکیان را گورباچف نظام خوانده بود وفاق را بازگشت اساتید مسئلهدار به دانشگاه دانسته و مینویسد:
شعار «وفاق ملی» بهعنوان مشی ارزشمند رئیس جمهور منتخب، لزوماً به معنای ابقاء مسئولین ردههای مختلف و حتی اکثریت آنها نیست چنانچه ایشان نیز در ترکیب تیم و متناسب با عملکرد افراد، اکثریت قریب به اتفاق تغییر را اعمال کرده اند ضمن اینکه یکی از معانی «وفاق ملی» بهرهمندی از تمامی سلیقهها و ظرفیتها به شرط پایبندی آنها به منافع ملی (نه جناحی) و رفاه و امنیت مردم به ویژه طبقات ضعیف جامعه است که متاسفانه در سالهای اخیر بر میزان و وسعت آن افزوده شده و طبقه متوسط، به عنوان یک خطر جدی، در حال ذوب شدن است.
در شرایطی که دولت بر طبق شناخت از شرایط جامعه و تعیین اولویت خود بر حل مشکلات اقتصادی و معیشتی تاکید دارد، برخی اصلاح طلبان می کوشند که مساله مطالبات خود و نیز خواست نیروهای جنبشی خود را به عنوان مطالبه همه مردم تعریف کرده و ضمن دادن آدرس های اشتباه، به فرعی و اصلی کردن مطالبات بپردازد.
به نظر میرسد اذعان به کنشهای رادیکال اصلاحطلبان در شرایطی صورت میگیرد که اصلاح طلبان هم از باج دهی پزشکیان مایوس شدهاند و هم عدم اقبال اجتماعی به خود را به دلیل کنش های رادیکال خود، فهم کردهاند.
بررسی برخی رسانههای اصلاح طلب بیانگر آن است که آنان طی مطالبی میکوشند تا مطالبه انتصاب زنان به عنوان استاندار را کانونی سازی نمایند، در همین راستا، روزنامه اعتماد در گزارشی با انتقاد از سهم صفر زنان برای استانداری در دولت های گذشته تاکید کرد، دولت وفاق ملی بدون مشارکت مدیران زن معنایی ندارد.
این روزنامه همچنین با بیان اینکه امروز زمان مناسبی برای انتخاب استاندار زن در دولت چهاردهم فراهم شده، می نویسد، با توجه به تلاش دولت چهاردهم برای افزایش جایگاه و سهم زنان در ساختار اجرایی، بسیاری از ایرانیان منتظرند ببینند چند بانوی مدیر ایرانی قرار است ردای استانداری استانهای مختلف را در این دولت به تن کنند؟ شنیدهها حاکی از آن است که پرونده بسیاری از بانوان ایرانی برای تصدی پست استانداری در برخی استانها از جمله فارس، ایلام، سمنان، مرکزی و...در حال بررسی است تا نهایتا بهترین تصمیم به نفع منافع ملی کشور اتخاذ شود.
این روزنامه همچنین اما تاکید می کند که پس از رخدادهای سال 1401، مطالبات تازه و ضرورتهای متفاوتی برای مشارکت افزونتر زنان احساس میشود!