1 - شعیب(ع) سومین پیامبر عرب بود:
منظور این است که آن جناب سومین پیامبر عربی است که نام شریفشان در قرآن کریم آمده و پیامبران عرب عبارتند از: هود و صالح و شعیب و محمد(ع)، که پاره ای از سرگذشت های زندگی شعیب(ع)در سوره های اعراف و هود و شعراء و قصص و عنکبوت آمده است.
شعیب(ع)از اهل مدین بوده(و مدین شهری بوده در سر راه شام، راهی که ازشبه جزیره عربستان به طرف شام می رفته)و آن جناب با موسی بن عمران(ع)معاصربوده و یکی از دو دختر خود را در برابر هشت سال خدمت به عقد آن جناب در آورده و اگر موسی خواست ده سال خدمت کند خودش داوطلب شده و این دو سال جزء قرارداد نبوده (1) ، موسی(ع)ده سال وی را خدمت کرد و سپس از آن جناب خدا حافظی نموده، با خانواده اش از مدین به طرف مصر رهسپار شد.
و قوم این پیغمبر یعنی اهل مدین بت می پرستیدند، مردمی برخوردار از نعمت های الهی بودند.امنیت و رفاه و ارزانی قیمت ها و فراوانی نعمت داشتند ولی فساد در بینشان شیوع یافت مخصوصا کم فروشی و نقص در ترازو و قپان (2) ، لذا خدای تعالی شعیب را بسوی آنها مبعوث کردو دستور داد تا مردم را از پرستش بت ها و از فساد در زمین و نقص کیلها و میزانها نهی کند و آن جناب مردم را بدانچه مامور شده بود دعوت کرد، اندرزشان داد، انذارشان کرد، بشارتشان داد،و مصایبی که به قوم نوح، قوم هود، قوم صالح و قوم لوط رسیده بود به یادشان آورد، و در احتجاج علیه کارهای زشتشان و در موعظه و اندرزشان سعی بلیغ کرد اما جز بیشتر شدن طغیان و کفر و فسوق درآنان نتیجه ای نگرفت. (3) مردم مدین بجز چند نفر به وی ایمان نیاوردند بلکه در عوض شروع به اذیت او و مسخره کردن و تهدیدش نموده، مردم دیگر را از پیروی آن جناب بر حذر داشتند، بر سر هر راهی که به جناب شعیب منتهی می شد می نشستند و رهگذران را از اینکه نزد شعیب بروند می ترساندندو کسانی که به وی ایمان آورده بودند را از راه خدا منع می کردند و راه خدا را کج و معوج نشان می دادند و می خواستند هر چه بیشتر این راه را زننده در نظرها جلوه دهند. (4) و سپس شروع کردند به تهمت زدن، گاهی او را ساحر خواندند و زمانی کذابش معرفی کردند (5) و خود آن جناب را تهدید کردند که اگر دست از دعوتت برنداری سنگسارت خواهیم کرد و بار دیگر او و گروندگان به او را تهدید کردند که از شهر بیرونتان می کنیم مگر اینکه به کیش بت پرستی ما برگردید. (6) و به این رفتار خود همچنان ادامه دادند تا آنکه آن حضرت ازایمان آوردنشان بکلی مایوس گردید و بناچار رهایشان کرده به حال خودشان واگذار نمود (7) و درآخر دعا کرد و از خدای تعالی درخواست فتح نموده، عرضه داشت: "ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین" (8).
دنبال این دعا خدای تعالی عذاب یوم الظله را نازل کرد، روزی که ابر سیاه همه جا راتاریک کرد و بارانی سیل آسا ببارید (9) ، اهل مدین آنجناب را مسخره می کردند که اگر ازراستگویانی قطعه ای از طاق آسمان را بر سر ما ساقط کن (10) ، پس صیحه آسمان آنها را بگرفت (11) در نتیجه در خانه هایشان صبح کردند در حالی که به زانو در آمده و مرده بودند و خدای تعالی شعیب و مؤمنین به وی را نجات داد (12) ، پس شعیب شت به آن قوم مرده کرده، گفت: چقدر درابلاغ رسالت پروردگارم به شما کوشیدم و چقدر نصیحتتان کردم حالا چگونه می توانم در باره سرنوشت شوم مردمی کافر اندوهناک باشم. (13)
2 - شخصیت معنوی شعیب(ع):
شعیب(ع)از زمره پیغمبران مرسل و محترم خدای تعالی بود و خدای عز و جل آن جناب را در ستایش هایی که از انبیای گرام خود نموده و در ثنای جمیلی که قرآن آن را در این باره آورده شرکت داده و قرآن کریم در آیات شریفه اش و مخصوصا در سوره اعراف و هود و شعراء از آن جناب مقدار زیادی از حقایق معارف و علوم الهی و ادب خیره کننده ای که نسبت به پروردگارش و نسبت به مردم داشته حکایت کرده است.
و او خود را رسولی امین (14) و مصلح (15) و از صالحین شمرده (16) و خدای تعالی همه اینها را از آن جناب حکایت کرده و امضاء و تصدیق نموده و در شخصیت معنوی آن جناب همین بس که کلیم خدا، موسی بن عمران(ع)نزدیک به ده سال او را خدمت کرده است سلام الله علیه.
3 - نظر تورات در باره آن حضرت:
در تورات داستان شعیب و قوم او نیامده، تنها یادی که از آن جناب کرده این است که در اصحاح دوم از سفر خروج گفته: بعد از آنکه موسی(ع)آن مرد قبطی را کشت از مصر به مدین فرار کرد(تا آخر داستان)و در آنجاشخصی را ذکر کرده به نام"اعوئیل کاهن مدیان"(و یا به عبارتی دیگر عالم دینی شهرمدین).
پی نوشت ها:
1) سوره قصص، آیه 27.
2) با استفاده از سوره هود، آیه 84 و سوره هایی دیگر.
3) با استفاده از سوره اعراف، هود و چند سوره دیگر.
4) سوره اعراف، آیه 86.
5) سوره شعراء، آیه 185 و 186.
6) سوره اعراف، آیه 86.
7) سوره هود، آیه 93.
8) پروردگارا!بین ما و بین قوم ما فتحی به حق برسان که تو بهترین فاتحانی."سوره اعراف،آیه 89"
9 و 10) سوره شعراء، آیه 189.
11) سوره اعراف، آیه 91، سوره عنکبوت، آیه 37.
12) سوره هود، آیه 94.
13) سوره اعراف، آیه 93.
14) سوره شعراء، آیه 178.
15) سوره هود، آیه 88.
16) سوره شعراء، آیه 27.