به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)،آیتالله غروی علیاری در جلسه 16 تفسیر یونس ذیل آیه «وَاللّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ: و خدا [شما را] به سراى سلامت فرا مىخواند و هر که را بخواهد به راه راست هدایت مىکند»(یونس/25) گفت: مسئله انقیاد و اطاعت از عبد بالاترین کمال است. خداوند انسانها را به راه راست دعوت میکنند.
این مفسر قرآن افزود: فردی که در زندگی، بنده خدا بودن را انتخاب میکند، خداوند نیز به او کمک میکند و او را در مسیر صراط مستقیم قرار میدهد.
وی در ادامه گفت: «احسن الحسنی» ویژگی چه کسانی است؟ و مصادیقش در کجا متبلور میشود؟ انبیاء الله، در مسیر احسن الحسنی هستند. هر چه انیبا میگفتند و انجام میدادند، امور حسنه است و از انبیاء هم چیزی غیر از این انتظار نمیرود.
غرویعلیاری افزود: در چهره نورانی اولیای خداوند چیزی نمینشیند. زمانی که مسافر از مسافرت بر میگردد، بر چهره او گرد و غبار مینشیند، اما بندگان برگزیده، صدیقین، عرفا و در راس آن انبیا غبار ظلمانی و حجاب تاریک در چهره آنها نمینشیند.
این مفسر قرآن افزود: انبیاء و اولیای الهی، مظهری از مظاهر عبودی خداوند هستند؛ در چهره آنها نور متبلور میشود و آثار رکوع و سجود در منش و خلق و خوی آنها نمودار میشود. آنها آرامش دارند و این همه نیکی به واسطه نزدیکی به رب است که چنین در این عالم جلوه پیدا میکنند.
وی در ادامه اظهار کرد: در زندگی اولیا الهی ذلت و خواری راه پیدا نمیکند. بندگان خدا «خلود» دارند و خداوند به خاطر اعتقادات راسخ آنها در زندگی به آنها آرامش میدهد. انبیا و برگزیدگان الهی، ارتباط خاصی با خداوند سبحان دارند. نماز شب میخوانند کم سخن میگویند متین هستند و مواظب و مراقب نفس خود هستند.
غرویعلیاری در معنای واژه خلود گفت: کلمه خلود، به معنی مصونیت از فساد و تباهی و ثبات بر حالت اولیه است. کسی که پیری دیر به سراغش میآید «مخلد» گفته میشود. در قرآن مجید اهل بهشت به عنوان «خالدین» توصیف شدهاند، زیرا کهولت و پیری و مرض هیچگونه آسیب در آن راه پیدا نمیکند و آنها همیشه به حالت جوانی ثابت میمانند و هرگز مرگ و نیستی به سراغ آنان نخواهد آمد.
این مفسر قرآن افزود: اولیای الهی صبوران، شاکرین و صدیقین در تمام امور الهی هستند (حتی امور غیرواجب و مباح). صدیقین و شاکرین کم سخن میگویند، اما رفتارشان پرمحتوا و مفهوم است. من چندین بار به خدمت «علامه طباطبایی» رسیدم وی شبهای پنجشنبه درس نمیگفتند و تنها به سوالات پاسخ میدادند. جلسات پنجشنبه ایشان به صورت اختصاصی برگزار میشد. این جلسات ما سیار بود در منزل دوستان برگزار میشد. در این جلسات از علامه سوالاتی درباره قیامت، معاد، توحید و نبوت... پرسیده میشد و ایشان پاسخ میدادند. مادامی که از وی سوالی نمیپرسیدند، سخنی نمیگفت و این از خصایص بندگان برگزیده الهی است.
وی در ادامه افزود: عرفا نیز همواره در برابر سخنان دیگران سکوت میکردند. پیامبر اسلام نیز زمانی که به مسجد میرفتند اطرافشان پر از اصحاب ایشان میشد، ولی پیامبر اگر پرسشی از ایشان داشتند پاسخ میدادند چرا که پیامبر(ص) معتقد بودند حرف زدن خارج از حساب و کتاب لغزش میآورد و 70 آفت با خود به همراه میآورد و این از خصایص بزرگان و اصحاب جنه است.
وی در پایان گفت: همه مومنان نمیتوانند مخلد باشند؛ این یک بحث معادی است. مخلد بودن شرایط خاص دارد. ملاصدرا در مبحث معاد این بحث را به صورت مفصل باز میکند. خداوند نیز میفرماید «وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْاْ مَاذَا أَنزَلَ رَبُّکُمْ قَالُواْ خَیْرًا لِّلَّذِینَ أَحْسَنُواْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ: و به کسانى که تقوا پیشه کردند گفته شود پروردگارتان چه نازل کرد مىگویند خوبى براى کسانى که در این دنیا نیکى کردند [پاداش] نیکویى است و قطعا سراى آخرت بهتر است و چه نیکوست سراى پرهیزگاران»(النحل/30). یعنی تنها افراد با تقوا میتوانند مخلد باشند. متاسفانه معنای صحیح تقوا به ما گفته نشده است. به نظر من تقوا، یعنی انقطاع ازخلق و غیر الله .