ماهان شبکه ایرانیان

گفت و گو - تعامل آموزش و پژوهش (گفت و گو با حجت الاسلام رجایی، معاون آموزش مرکز جهانی علوم اسلامی)

با تشکر از شما، دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا را نمی توان آموزشی نامید؛ چون پژوهش را هم دربرمی گیرند. هر چه تحصیلات بالاتر رود، بحث پژوهش پر رنگ تر از آموزش، و مرز میان این دو برداشته می شود. البته در مقطع کارشناسی، آموزش بر پژوهش غلبه دارد.

پژوهه: دیدگاه شما درباره تعامل آموزش و پژوهش چیست؟

با تشکر از شما، دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا را نمی توان آموزشی نامید؛ چون پژوهش را هم دربرمی گیرند. هر چه تحصیلات بالاتر رود، بحث پژوهش پر رنگ تر از آموزش، و مرز میان این دو برداشته می شود. البته در مقطع کارشناسی، آموزش بر پژوهش غلبه دارد.

پژوهه: به هر حال آموزش، پروسه (درحال طی شدن) است، و می توان آن را، هر چند در دوره های عالی، از پژوهش جدا کرد.

در کشور ما، آموزش استاندار اجرا نشده است؛ اگر چنین شده بود، این دیدگاه دیگر مطرح نمی شد. اگر در دوره های عالی تحصیلات، میان آموزش و پژوهش مرزی قائل شویم، این مجموعه را دچارخطایی جبران ناپذیر کرده ایم.

پژوهه: اینکه این دو مقوله در دوره های بالاتر در هم تنیده شوند، ایرادی ندارد؛ اما تعامل آن دو مقوله، چگونه به نظریه پردازی می انجامد؟

اگر پژوهش در کنار آموزش نباشد، حتی اگر فرد 20 سال هم تحصیل کند، به نتیجه ای مطلوب نخواهد رسید؛ زیرا این پژوهش است که به دانشهای کسب شده ژرفا می بخشد. آنچه در قرآن و احادیث بر آن تأکید شده، «دستیابی به حکمت» است؛ یعنی «دانش عمیق». این دانش، بی پژوهش، دست یافتنی نیست. انسانِ «نظریه پرداز»، از توان ذهنی خود بهره می برد و آن را شکوفا می کند. روشن است که انبوه اطلاعات موجود در ذهن، تولید نظریه نمی کند.

پژوهه: چرا در ایران، آموزش زمینه ساز پژوهش نیست و به نظریه پردازی منجر نمی شود؟

مشکل معیشتی استادان و توسعه کمّی آموزش، باعث شده اند که آموزش به تولید علم منتهی نگردد، و علم آموزان، کارآفرینی را از دست بدهند. طبق استاندارد، در برابر هر 18 دنشجو، باید یک عضو هیئت علمی وجود داشته باشد، و اعضای هیئت علمی باید 160 ساعت کار علمی انجام دهند؛ اما در هیچ یک از دانشگاههای ایران چنین فعالیتی به چشم نمی خورَد. دلیل این کاستی، مشکل اقتصادی است؛ لذا استادانی را می توان یافت که غیر از عضویت در هیئت علمی، دهها کار جنبی دارند. در نتیجه، فارغ التحصیلان بدون کسب تواناییهای لازم و همکاریهای علمی عمیق با استادان و پژوهش کافی، وارد بازار کار می شوند.

پژوهه: راه برون رفت از این وادی چیست؟

مهم ترین راه این است که از اعضای هیئت علمی، فقط برای فعالیتهای علمی دعوت شود. با این کار، هم طلاب و دانشجویان کارآمد تربیت می گردند،ِ و هم روزبه روز بر دانش اعضای هیئت علمی افزوده می شود.

پژوهه: استاد و شاگرد، با کدام مکانیزم به رشد علمی مطلوب می رسند؟

مرکز جهانی علوم اسلامی، دو سیاست باید داشته باشد: کوتاه مدت و بلند مدت. یکی از سیاستهای بلند مدت این است که مرکز، استادانی ثابت و تمام وقت را جذب کند، تا زمینه رشد و تربیت آموزش و پژوهش طلاب فراهم شود. سیاستهای کوتاه مدت نیز با توسعه فعالیتهای پژوهشی طلاب تحقق می یابند. از این رو، باید کارگاههای پژوهشی برای آنان ایجاد گردد. همچنین مشکلات اقتصادی طلاب و استادان حل شود.

پژوهه: آیا می توان به تولید علم پرداخت یا آنکه باید با بسترسازی و هدایت هزینه های آموزشی پژوهشی به سمت حوزه های دقیق و عمیق، به این روند یاری رساند؟

علم نیز به بستر نیاز دارد، و بدون آن، نمی توان به تولید علم پرداخت؛ لذا ممکن است به دلیل مدیریت غلط و ناکارآمد، از رشد سریع علمی محروم شویم. تولید نرم افزاری، یا تولید علم، به بهبودِ هر چه بیشتر بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وابسته است.

پژوهه: چکیده دوره آموزشی پژوهشی، در پایان نامه جلوه گر می شود. چه تمهیداتی برای کارآمدتر ساختن پایان نامه ها اندیشیده اید؟

پایان نامه، جزئی از نظام آموزشی مرکز جهانی علوم اسلامی است. اگر پایان نامه بخواهد یک مشکل علمی را رفع کند، باید به نظام آموزشی مطلوب تکیه داشته باشد. امروزه برخی استادان فرصت ندارند که پایان نامه ها را مطالعه کنند. همچنین از موضوعات و مباحث جدید علمی بی خبرند. چنین استادی، نمی تواند دانش پژوه را راهنمایی کند. به تَبَع، پایان نامه ای روزآمد نیز عرضه نخواهد شد. استادان نباید در سال، بیش از چهار پایان نامه بگیرند؛ حال آنکه بعضی از آنان ده پایان نامه گرفته اند. ما در حد توان، می کوشیم تا این گونه مشکلات را برطرف سازیم و پایان نامه هایی درخور را به جامعه علمی عرضه کنیم.

پژوهه: متشکریم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان