جمعی از محققان و نویسندگان مؤسسه امام صادق(ع)
زیر نظر آیة الله جعفر سبحانی
قم، مؤسسه امام صادق(ع)
(تاکنون یازده جلد از این کتاب منتشر گردیده است)
کتاب «موسوعة طبقات الفقهاء» اثر جمعی از محققان و نویسندگان حوزه علمیه قم به نام های: سید محمدحسین مدرسی یزدی، سید محمد کاظم مدرسی یزدی، سید محمد کاظم حکیم زاده،حیدر محمد بغدادی، سید احمد فاضلی، یحیی صادقی، قاسم شیرزاد و محمد شبیلی، از جدیدترین کتاب های شرح حال نگاری است که بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی و عقیدتی وملیتی و تنها با مقیاس فقاهت شخصیت های ترجمه شده، پس از یک دهه تحقیق و تتبع در سال های اخیر منتشر شده است.
این مجموعه که در حال حاضر فقیهان صدر اسلام تا قرن یازدهم را در بر دارد با دو جلد مقدمه به قلم استاد ارجمند و محقق اندیشمند آیة الله سبحانی - مدظله العالی - درباره منابع، تاریخ و ادوارفقه به بازار علم و فرهنگ و با زبان عربی عرضه شده است.
محتوای جلد اول مقدمه که عموما در منابع و مصادر فقه و در شش فصل تنظیم شده عبارت است از:
1- منابع و مصادر معتبر فقه اسلامی 2- مصادر تشریع نزد اهل سنت 3- تاثیر زمان و مکان در اجتهاد 4- جوامع حدیثی شیعه و اهل سنت 5- جوامع فقهی شیعه و اهل سنت 6- تاریخ اصول فقه.
محتوای جلد دوم، مقدمه عموما در بیان تاریخ و ادوار فقه اهل سنت و شیعه است. و نویسنده با استفاده از متون و منابع مستند فقهی با نگرشی عمیق و قلمی شیوا به انعکاس دوره های هفت گانه فقه شیعه و نیز دوره های پنج گانه فقه اهل سنت همراه با رجال و ویژگی های هر دوره پرداخته است.
انگیزه واهداف
ضرورتی که باعث شد این موسوعه در سال 1368 شمسی طراحی و پایه ریزی شود و با تلاش و علاقه فراوان پی گیری گردد و در کمتر از یک دهه مجلدات یازده گانه آن با چاپ های متعدد درداخل و خارج انتشار یابد اموری بود که در زیر به آن ها اشاره می شود:
1- تحقیق ژرف و گسترده در علم فقه افزون بر بحث در دلالت آیات و روایات و نیز بررسی اسانید احادیث فقهی، نیاز به شناخت ریشه ای هر فرع و سابقه تاریخی آن را دارد. بدیهی است درصورتی که تاسیس و تطور مسائل فقهی برای دانشوران این علم روشن نباشد تحقیق و پژوهش آنان دچار نقص و کمبود خواهد بود. روشنی سابقه تاریخی هر مسئله جز با شناخت رجال صاحب نظر در آن ممکن نیست، از این رو دانشمندان برای آگاهی کامل از مسائل هر علمی ناگزیر از شناخت رجال و صاحب نظران آن علم هستند.
این شناخت به ما امکان بررسی سیر تطور و شرایط حاکم بر مسائل فقهی از جمله تقیه ای بودن برخی از روایات و احکام را عرضه می کند.
بنابراین با اوج گرفتن فقه اسلامی و منشعب شدن متفقهان و نیز سروسامان گرفتن مذاهب، کار نگارش طبقات فقهاء با الهام از شیوه نگارش طبقات دیگر - از جمله طبقات صحابه - بالا گرفت وشخصی به نام «هیثم بن عدی » متوفای 207 هجری که گویا اولین نویسنده کتاب طبقات فقیهان بود تالیف خود را با عنوان «طبقات الفقهاء والمحدثین » تدوین کرد.
2- اصالت واتصال فقه شیعی به پیامبر گرامی اسلام (ص) از مسائلی است که کم و بیش در تاریخ و فرهنگ مکتوب اهل سنت مورد تغافل قرار گرفته و آنان که با چشم کینه و عداوت به این مذهب نگریسته اند بسیاری از حقایق اصولی و فقهی و تاریخی شیعه را زیر پا نهاده اند.
در این زمینه می توان به نوشتار «دکتر وهبه زهیلی » اشاره کرد که می نویسد:
«بنیانگذار فقه شیعی محمد بن حسن بن فروخ صفار قمی - متوفای 290 هجری - است که با تالیف کتاب «بشائر الدرجات فی علوم آل محمد» فقه شیعه را رواج بخشید.»
وی آن گاه با ذکر کتاب «حلال و حرام » که آن را به امام کاظم (ع) نسبت می دهد و کتاب «فقه الرضا» منسوب به امام رضا (ع) و کتاب «کافی » تالیف محمد بن یعقوب کلینی(ره) می نویسد:
«کتاب های ریشه ای در فقه شیعه همین چهار کتاب است.» (1)
هم چنین صاحب «کشف الظنون » با همه تحقیقات خود، فقه شیعه را بدون هیچ تامل و درنگی منتسب به فقه شافعی و برگرفته از آن دانسته و کتاب هایی چون «شرایع الاسلام » و «البیان » و «الذکری » و ... را ریزه خوار خان محمد بن ادریس شافعی (متوفای 204)می داند. (2)
در این مجموعه سعی شده تا به گونه ای مستند، ریشه و اصالت فقه شیعه روشن گردد و سابقه تاریخی فقه شیعی همانند اصول آن به عصر پیامبر(ص) وائمه طاهرین(ع) برگردانده شود.
3- از امتیازات فقه اسلامی پیوستگی آن در طول تاریخی به صورتی ملموس می باشد. به گونه ای که هیچ یک از ادیان دیگرالهی موجود چنین امتیازی ندارند.
یکی از راه کارهای اثبات این پیوستگی از صدر اسلام تا زمان حاضرتدوین مجموعه موجود است.
4- معرفی شخصیت های فقهی شیعه و تالیفات آنان در طول تاریخ اسلام - که پیوسته در کتاب های رجال، تراجم و طبقات اهل سنت مظلوم و مجهول مانده اند - از اهداف تدوین این مجموعه است.
5- امکان مقایسه و مقارنه بین فقیهان مذاهب گوناگون اسلامی و تشخیص هویت، اصالت، پویایی و پیشتازی هر مذهب از دیگر ضرورت هایی بود که محققان و نویسندگان سخت کوش را بر آن داشت تا این موسوعه بزرگ را به فرجام رسانند.
6- آگاه شدن از راه و روش زندگی فردی وعلمی و دست یافتن به تلاش های بی وقفه دانشمندان و فقیهان اسلامی از دیگر فرایندهای ارزشمندی است که به عنوان انگیزه تالیف این اثر در نظر بوده است.
7- مولفان این فرهنگ با این اثر خود گامی در طریق تقریب مذاهب اسلامی برداشته و فقیهان همه مذاهب را با نگرش صرفا فقهی در کنار هم ترجمه نموده و برخلاف راه و روش نویسندگان کتاب های طبقات از اهل سنت، سعی در برخورد منصفانه با تاریخ داشته اند.
امتیازها و ویژگی ها
برخورداری کتاب «موسوعة طبقات الفقهاء» از امتیازات و ویژگیهایی که عموم کتابهای طبقات دیگر از آن کمتر بهره برده اند این مجموعه را در فرهنگ تراجم و طبقات نویسی شاخص و ممتاز کرده است.
این موسوعه گرچه مسبوق به تالیفاتی چون «طبقات الفقهاء» تالیف ابواسحاق ابراهیم بن علی بن یوسف شیرازی (393 - 476 ق) و «طبقات الحنبلیة » تالیف ابوحسین محمد بن حسین حنبلی فراء (متوفای 526 ق) و «طبقات الشافعیة الکبری » تالیف ابونصر عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی سبکی (متوفای 771 ق) و «الجواهر المضیئه فی طبقات الحنفیة » تالیف شیخ عبدالقادر محمد قرشی (متوفای 775 ق) و «الدیباج المذهب فی علماء المذهب » تالیف ابن فرحون برهان الدین ابراهیم بن محمد مدنی (متوفای 779 ق) می باشد، اما کاستی هاو جهت گیری های بی جای مذهبی و جغرافیایی و دشمنی با رجال و شخصیت های فرهنگ شیعی در این آثار، هر محقق و اندیشمند منصف اسلامی را بر آن می دارد تا جای خالی مجموعه ای چون «موسوعة طبقات الفقهاء» را که به دور از کاستی های فوق و با استفاده از تجربیات سلف به رشته تحریر در آمده است احساس کند.
در این جا یاد آوری این نکته ضروری است که با همه مزایا و ویژگی ها باز نمی توان نقص و کمبود در این اثر را انکار نمود و قطعا پژوهش گران و اندیشمندان فرهیخته با نگرش دقیق به محتوای مجلدات آن به کمبودها و مشکلاتی برخورد خواهند نمود که امید است به دیده عفو واغماض بنگرند.
اینک با ذکر چند مورد مزایای این مجموعه را یاد آور می شویم:
1- از لحاظ زمانی در بردارنده اکثر فقیهان صدر اسلام تا قرن پانزدهم می باشد و هر جلد اختصاص به فقیهان یک قرن دارد.
2- فقیهان تمامی مذاهب اسلامی اعم از مذاهبی که در طول تاریخ دوام داشته و به رسمیت رسیده و یا مذاهبی که فاقد رسمیت بوده و حتی فقیهان مذاهبی که پس از مدتی از بین رفته اند را در برمی گیرد. (3)
3- مصادر و منابع شرح حال فقیهان با استفاده از کتاب های گوناگون تمامی فرقه ها - به طور کامل - ذکر گردیده و به ترتیب تاریخ وفات مؤلفان آن ها تنظیم شده است.
4- بدون در آمیخته شدن با تعصبات خشک مذهبی و جغرافیایی نوشته شده و از مذمت ها و بدگویی ها به دور است.
5- با بیانی ساده و به دور از دراز گوئی های خسته کننده به نگارش در آمده است.
6- در تمییز اسامی والقاب مشترک فقیهان تلاش فراوان گردیده و با ادله وقرائن به پاره ای از اشتباهات صاحبان کتاب های تراجم و رجال در این باره اشاره شده است. (4)
7- افزون بر ارائه بیوگرافی علمی و فقهی سوژه های ترجمه شده به تاریخ تولد وفات و نیز حوادث و وقایع تاریخی شخص مترجم پرداخته شده است.
8- گزینش و چینش ترجمه شدگان در تمامی مجلدات بر اساس حروف «الفبا» می باشد و برای استفاده بیشتر و بهتر، در آخر هر جلد علاوه بر فهرست الفبایی، فهرست نام فقیهان با محوریت سال وفات - طبقاتی - هم تنظیم گردیده و اگر به فقیهانی برخورد کرده ایم که در آن قرن می زیسته اما سال وفاتشان روشن نبوده است نام آنان را در آخرین مرحله از کتاب تحت عنوان «الذین لم نظفر بوفیاتهم » فهرست کرده ایم. امیدواریم در پایان اتمام چاپ این مجموعه که به نظر می رسد پانزده جلد شود مجموع کتاب را به صورت های گوناگون فهرست نموده تا بتوان از این موسوعه در کمترین وقت بیشترین استفاده را نمود.
9- گرچه پیشوایان معصوم شیعه(ع) همان گونه که بزرگان اهل سنت هم به آن اعتراف دارند - (5) قابل مقایسه با دیگران نیستند و نمی توان نام آنان را در ردیف فقیهان ومجتهدان ذکر نمود، بلکه آنان اساس دین و مصدر فقه ومنبع احکام و معارف نورانی اسلام می باشند، اما ازآن جا که بیشترین فقهای معاصر با اهل بیت(ع) از دانش فقهی آن عزیزان - با واسطه یا بدون واسطه - استفاده نموده اند، شرح حالشان در ابتدای هر قرن که در آن می زیسته اند - بدون رعایت حروف الفبا (6) - بااستفاده از مصادر و منابع تاریخی اهل سنت آورده شده است واین بهره گیری از کتاب های اهل سنت دراین باره از آن باب است که:
خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
10- گرچه جمع کثیری از فقیهان تابعی در قرن دوم وفات نموده اند و براساس معیار رایج دراین مجموعه می بایست نام آن عده ازافرادی که در قرن دوم در گذشته اند در جلد دوم آمده باشد اما از آن جا که در برخی از کتاب های تراجم و سیره نگاری برای صحابه وتابعان جایگاه خاصی قائل شده اند ما نیز جلد اول را که متشکل از دو قسمت است به این فقیهان اختصاص داده و در قسمت اول به شرح حال فقیهان صحابی و در قسمت دوم به شرح حال فقیهان تابعی پرداخته ایم. این در حالی است که برخی از فقیهان تابعی نیز حتی قبل ازصحابه هم متوفا شده اند.
گفتنی است برای رعایت اصطلاحات رایج در هر عصر و زمان، ما نیز فقیهان صحابی و تابعی را با عنوان «اصحاب الفتیا» معرفی نموده و از به کار گرفتن واژه «فقهاء» در مورد آنان پرهیز نموده ایم.
11- در پایان تمامی مجلدات - به استثنای جلد اول - به ذکر نام و معرفی اجمالی فقیهان گمنام مربوط به همان قرن پرداخته شده است و اطلاعات مربوط به آنان با عنوان کلی «الفقهاء الذین لم تظفر لهم بترجمة وافیة » همراه با مصادر آن ذکرگردیده است.
متاسفانه نام این فقیهان گمنام در فهرست الفبایی و طبقاتی موجود در هر جلد درج نگردیده که امید است در فهرست پایانی مجموعه مجلدات و یا در چاپ های بعدی جبران گردد.
12- تعداد فقیهانی که تا پایان جلد یازدهم، شرح حال آنان به طور کامل ذکر گردیده و فهرست شده اند 3571 نفر و تعداد فقیهان گمنام و مجهول مذکور در پایان مجلدات 773 نفر است.
در مجموع، بدون احتساب افرادی که در ضمن شرح حال دیگران و یا در پاورقی ها، شرح حال نگاری شده اند نام و شرح حال 4344 نفر از رجال و شخصیت های فقه اسلامی در طول یازده قرن در این موسوعه آمده است; که فهرست اجمالی هر مجلد از قرار زیر است:
جلد اول: 280 فقیه (فقیهان صحابی 80 نفر و فقیهان تابعی 200 نفر).
جلد دوم: 468 فقیه (فقیهان گمنام آن 8 نفر).
جلد سوم: 505 فقیه (فقیهان گمنام آن 19 نفر).
جلد چهارم: 471 فقیه (فقیهان گمنام آن 12 نفر).
جلد پنجم: 391 فقیه (فقیهان گمنام آن 25 نفر).
جلد ششم: 380 فقیه (فقیهان گمنام آن 48 نفر).
جلد هفتم: 401 فقیه (فقیهان گمنام آن 131 نفر).
جلد هشتم: 262 فقیه (فقیهان گمنام آن 66 نفر).
جلد نهم: 294 فقیه (فقیهان گمنام آن 72 نفر).
جلد دهم: 392 فقیه (فقیهان گمنام آن 161 نفر).
جلد یازدهم: 500 فقیه (فقیهان گمنام آن 231 نفر).
معیارهای فقاهت در این کتاب
بی شک معیار فقاهت در هر قرن و عصری با توجه به بساطت و توسعه دانش فقه - کم و بیش - فرق خواهد کرد واز طرفی در طول تاریخ از این دانش الهی برای توجیه پاره ای از سیاست های غلط و کارهای نامشروع سرد مداران و دنیا طلبان سؤ استفاده های فراوان شده است.
دراین راستا بسیاری از خطاها و لغزش های کوچک و بزرگ صحابه با عنوان اجتهاد و رای پوشش داده شده و افرادی چون «معاویه » و « بسر بن ارطاة » که از سوی معاویه با امام زمان خود علی(ع) به مبارزه پرداخت و تنها در یک مرحله حدود سی هزار مسلمان هواخواه علی(ع) را قتل عام کرد به عنوان مجتهد و صاحب نظر معرفی شده اند و گناهانشان با پوشش «اجتهدوا واخطئوا» جنبه ارزشی پیدا کرده است. به همین جهت بر محققان و نویسندگان این مجموعه بزرگ شناخت معیارها ومقیاس های فقاهتی در ادوار مختلف تاریخی، یک فرض معین بود.از این رو آنان با شناسایی مقیاس های گوناگون فقاهتی موارد زیر را گزینش و در تالیف خود حاکم گردانیده اند:
1- دارا بودن تالیف فقهی اعم از کتاب، رساله، حاشیه، ذیل، تعلیقه، منظومه و شرح.
2- داشتن یکی از منصب های فقهی چون مقام افتا، قضاوت و کرسی تدریس فقه.
3- نقل فتاوای فقهی از آنان توسط نویسندگان و ناقلان معتبر.
4- تصریح و شهادت مورخان و شرح حال نگاران.
5- نقل روایات فقهی گوناگون به گونه ای که از سؤال و جواب راوی مقام فقاهت ناقل استفاده شود.
6- داشتن تفسیر قرآن به گونه ای که کشف شود در تفسیر آیات الاحکام صاحب نظر بوده است.
7- موصوف شدن به «جامع العلوم والفنون » از سوی بزرگان. (7) 8- جمع روایات فقهی و تبویب وتدوین آن ها.
9- دارا بودن اجازه از بزرگان ومشایخ به گونه ای که کشف از مقام اجتهاد و فقاهت وی شود.
10- توصیفاتی که حاکی و کاشف از مقام فقاهت آنان داشته باشد.
11- شیاع و شهرت معتبر پیرامون فقاهت افراد.
12- تصریح حضرات معصومین (ع) و ارجاع مردم برای گرفتن احکام از آنان.
پی نوشت ها:
1. الفقه الاسلامی وادلته، ج 1، ص 43. این سخن در بردارنده اشتباهات فروان و بسیاربزرگی است: اولا نام کتاب محمد بن حسن بن صفار قمی «بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)» است، ثانیا این کتاب به هیچ وجه در زمینه مسائل فقهی تالیف نشده است، ثالثا کتاب «حلال و حرام » تالیف برخی از اصحاب امام کاظم(ع) همچون «عبدالله بن سنان » و «عبدالله بن مسکان » می باشد، رابعا کتاب «فقه الرضا» در نزد اکثر بزرگان شیعه به عنوان تالیف مسلم امام هشتم(ع) شمرده نشده وخامسا کتاب های ریشه ای و اساسی شیعه معروف به کتب اربعه عبارت است از: کافی، من لایحضره الفقیه، استبصار و تهذیب و بالاتر از همه فقه و حقوق شیعه چونان اصول آن مستقیما وابسته و متصل به خزانه دانش نبوی و ولوی است و برگرفته از عصر آن پیشوایان معصوم(ع) می باشد.
2. حاجی خلیفه; کشف الظنون، ج 2، ص 1281.
3. نام برخی ازاین مذاهب عبارت است از: مذهب حسن بصری (21 - 110ق)، مذهب عبدالله بن شبرمه (72 - 144ق)، مذهب سلیمان بن مهران اعمش (61 - 148ق)، مذهب ابن ابی لیلی (74 - 148ق)، مذهب اوزاعی (88 - 157ق)، مذهب سفیان ثوری(97 - 161ق)، مذهب لیث بن سعد (95 -175ق)، مذهب شریک بن عبدالله (93 - 177ق)، مذهب سفیان بن عیینه (107 - 198ق)، مذهب اسحاق بن راهویه (151 - 238ق)، مذهب ابراهیم کلبی (170 - 240ق)، مذهب ابوسلیمان ظاهری (202 - 270ق)، مذهب محمد بن جریر طبری (244 - 310ق)، مذهب ابوحنیفه (80 - 150ق)، مذهب مالک بن انس (95 - 179ق)، مذهب محمد بن ادریس شافعی (150 - 204ق)، مذهب احمد حنبل (164 - 241ق)، مذهب ابوالشعثاء معروف به مذهب اباضی (21 - 93ق) و تمامی مذاهب مختلف شیعی.
4. نک: موسوعه طبقات الفقهاء، ج 8، 64، رقم 2702.
5. ابن ابی الحدید به نقل از امیرالمؤمنین(ع) می نویسد: «لایقاس ب آل محمد(ص) من هذه الامة احد ولایسوی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا، هم اساس الدین وعماد الیقین.» (شرح حدیدی، ج 1، ص 138).
6. هم چنین ذکر نام و شرح حال آن انوار طیبة بدون شماره مسلسل می باشد و نیز در فهرست های الفبایی و طبقاتی نیز درج نگردیده است.
7. نک: طبقات اعلام الشیعه، ج 4، ص 64 (قرن 10) شرح حال «حسین رستمداری ».