کتاب شناسی علم کلام (۲)

در شماره ی پیشین این مقاله با واژه کتاب شناسی (و معادل آن در انگلیسی و عربی) و تاریخ پیدایش این فن در میان مسلمانان و نیز نمونه هایی از آثار برجسته ی دانشمندان اسلامی در این زمینه آشنا شدیم.

در شماره ی پیشین این مقاله با واژه کتاب شناسی (و معادل آن در انگلیسی و عربی) و تاریخ پیدایش این فن در میان مسلمانان و نیز نمونه هایی از آثار برجسته ی دانشمندان اسلامی در این زمینه آشنا شدیم.

در این شماره زاویه ی دیگری از تاریخ کتاب شناسی توسط مسلمانان و دیگر مباحث مربوط به آن، مطرح می گردد.

نمونه هایی دیگر از کتاب شناسی مسلمانان

علاوه بر کتابهای یاد شده در قسمت نخست مقاله، فهرستهای دیگری نیز توسط دانشمندان اسلامی با سبک و روش خاصی به رشته ی تحریر در آمده است.چندین قرن قبل از مطرح شدن علم کتابشناسی به صورت امروزی آن، عالمان دین،فهرستی از اساتید و مشایخ خود را همراه با شرح حال و آثار آنان می نوشتند. در این فهرستها، کتابهایی که هر شخص نزد اساتید خود قرائت کرده و یا شنیده و یا اجازه ی نقل آنها را گرفته، توصیف شده است. به این گونه کتابها اصطلاحا مشیخات(جمع مشیخه) گفته می شود.

، برامج(جمع برنامج (2) )، معاجم (جمع معجم)، مسلسلات (جمع مسلسل)، تقییدات (جمع تقیید)، اسنادات (جمع اسناد).

امروزه در زبان عربی به این فهرستها «الببلیوجرافیات الحیویة » گفته می شود. (3)

آقای ایرج افشار در مقدمه ی فهرست نامه ی کتابشناسیهای ایران، این نوع کتابها را نشانه ی کهنسالی فن کتابشناسی در جهان اسلام می داند و می نویسد:

«تدوین فهرست کتب از قرون چهارم و پنجم در پهنه ی اسلامی عالم باب بوده است و کتب اختصاصی درین باب از آن ایام به جای مانده و در کتابهای رجال و طبقات روات و احوال علما و نویسندگان، فهرست آثار و کتب آنها ذکر می شده است. کتابهای الفهرست و فهرست طوسی و فهرست منتجب الدین از مراجع مهم کتابشناسی ملل اسلامی و در شمار کتابشناسیهای قدیمی جهان به شمار می آید». (4)

تدوین این کتابها به سه صورت کلی تقسیم می گردد:

1. به ترتیب کتابهایی که مؤلف از مشایخ خود فرا گرفته و مدخل قرار دادن نام این کتابها. ترتیب کتابها نیز بر اساس اهمیت موضوعات و یا تاریخ و زمان فراگیری کتاب است.

غالبا ترتیب این کتابها بر اساس اهمیت موضوعات چنین بوده است:1. کتابهای مربوط به قرآن و علوم قرآن (تفسیر، احکام، ناسخ و منسوخ، قرآن و تجوید); 2. کتابهای حدیث و علوم حدیث; 3. کتابهای سیره و انساب و تاریخ; 4.علوم شریعت شامل فقه و اصول فقه و کلام و عقاید; 5. علوم لغت و شعر و ادبیات;6. علوم دنیوی و تجربی.

یکی از این نوع فهرستها، فهرست ابن خیر اشبیلی (م 575ه) است.وی در این فهرست نزدیک به 1045 کتاب را نقل می کند.

2. به ترتیب اساتید و مشایخ صاحب فهرست و مدخل قرار گرفتن نام استاد.ترتیب نامها نیز بر اساس یکی از محورهای ذیل است:

1. حروف الفبا; 2. تاریخ فوت استاد; 3. زمان اخذ و فراگیری از استاد; 4. مکان و منطقه ی فراگیری و تلمذ; 5. موضوعاتی که فرا گرفته، یعنی مقدم کردن استاد علوم قرآن سپس علوم حدیث و... تا آخر;6. آمیخته ای از روشهای یاد شده.

این فهرستها نمونه های فراوانی دارد، مانند: فهرست نجاشی، فهرست شیخ طوسی (5) (385-460ه)، فهرست شیخ منتجب الدین(ت 504ه)، معجم ابن جمیع صیداوی(305-402ه)، معجم اسامی مشایخ ابی علی الحداد الاصبهانی (م 515ه)، فهرست ابن عطیه المحاربی الاندلسی (م 541ه).

3. ترکیبی از دو روش (1و2)، یعنی یک بخش به ترتیب کتابها و بخشی هم به ترتیب مشایخ، مانند: فهرست و برنامج محمد بن جابر وادی آشی(م 749ه)، و فهرست ابو زکریا یحیی السراج (م 805ه). (6)

باید توجه داشت که هدف اصلی نویسندگان این گونه فهرستها معرفی اساتید و مشایخ و ثبت و ضبط فکر و فرهنگ آنان بوده است; البته در این گذر به ذکر کتابها و تالیفات آنان نیز پرداخته اند، لذا هیچ گونه توصیف وتوضیحی از قبیل: مکان کتاب، تعداد صفحات، حاشیه ها و دیگر مشخصات به جز در مواردی اندک بیان نشده است.

کتابشناسی در ایران

در بخش پیشین با نمونه هایی از کتابشناسیها و فهرست نگاریهای مسلمانان آشنا شدیم. سهم بزرگ آن مقوله از آن ایرانیان است. در پایان قسمت پیشین این مقاله از آقا بزرگ تهرانی وکتاب نام آور او نام برده شد. این کتابشناس بزرگ پیشگام و معلم کتابشناسی در عصر کنونی ایران است. (7)

در این بخش به معرفی برخی از کتابشناسیهای مختص به ایران و زبان فارسی می پردازیم.

«اگرما "بیبلوگرافی"را معادل "فهرست" بگیریم، در آن صورت معلوم می شود که کاربرد کتابشناسی در زبان فارسی نمی تواند واژه ی جدیدی باشد. تاریخ ایران و ادبیات آن نشان دهنده ی این است که این کشور قبل و بعد از آمدن عربها و تهاجم مغول ازکتابخانه های متعددی برخوردار بوده است. البته جای هیچ گونه شبهه ای نیست که کتابخانه های مزبور نمی توانستند بدون نوعی"فهرست" و یا "کتابشناسی" به فعالیت خود ادامه دهند». (8)

«اما تالیف کتابشناسی فارسی به شیوه ای که امروز رایج است، در ایران سابقه ی چندانی ندارد و نخستین قدم را در این زمینه ایرج افشار با تالیف "کتابشناسی ایران" برداشت، وی در سال 1333 ش موفق شد با همکاری حسین بنی آدم نخستین کتابشناسی علمی و روز آمد زبان فارسی را به چاپ برساند. از آن زمان این کتابشناسی با عناوین تقریبا مشابهی از سوی انتشارات ابن سینا و انجمن کتاب چاپ شد. از سال 1342 کتابخانه ی ملی ایران عهده دار چاپ کتابشناسی سالانه ی ایران شد و خدمتی بس بزرگ به امر گسترش مطالعات و فرهنگ ایران و زبان فارسی کرد.نقص عمده و بزرگ کتابشناسی کتابخانه ی ملی در برنداشتن نام بسیاری از انتشارات بنگاههای دولتی و برخی ناشران خصوصی به واسطه ی نبودن قانون اهدای یک نسخه از هر کتابی به آن کتابخانه است.

دومین گام را در این زمینه مرحوم خانبابا مشار با تالیف «فهرست کتابهای چاپی فارسی » برداشت که نخستین جلد آن به سال 1337 چاپ شد. این هرست بعدها با افزودگی هایی به وسیله ی بنگاه ترجمه و نشر کتاب در سال 1352 در سه جلد چاپ شد. همزمان با آن نیز خود مشار به تکمیل کارش پرداخت و به چاپ دوره ی پنج جلدی آن در سال 1358-1350همت گماشت. از مزایای برجسته ی این کتاب، در برداشتن نام بسیاری از کتابهای چاپ شده ی سراسر ایران است که به واسطه ی مسافرتهای مکرر مؤلف به شهرهای ایران و عراق میسر گردیده است ». (9)

«مشار یک تنه به این کار پرداخته و با شوقی وافر سراسر خاک ایران و عراق را زیر پا گذارده و در طی سی سال به هر کتابخانه و دکه ی کتابفروشی در تهران و قم و اصفهان و مشهد و تبریز و نجف و کربلا سر زده، هر کجا یادداشت برداشته و مجموع این عرق ریزی روح را در دو مجلد در 1337-1342 منتشر کرده است... کتاب مشار مهمترین ماخذ شناخت کتابهای چاپی فارسی است ». (10)

همان طور که روشن شد فهرست نگاری در ایران از سابقه ی کهنی برخوردار است، اما کتابشناسی بخصوص کتابشناسی موضوعی پیشینه ی کمتری دارد. البته تاکنون قدمهای استواری در این زمینه برداشته شده است. فهرستهایی از این گونه کتابشناسیها وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:«فهرست نامه کتابشناسیهای ایران، اثر ایرج افشار;نگرشی جامع بر جهان کتابشناسیهای ایران، اثر غلامحسین تسبیحی; کتابشناسی کتابشناسیهای موضوعی، اثر علی آقا بخشی.

در پایان این بخش با استفاده ازکتابهای یاد شده، دو کتابشناسی علم کلام که در ایران تدوین شده است، معرفی می گردد:

1. علم کلام در اسلام، اثر سعید نفیسی در مجله دانشکده ی ادبیات سال 2، شماره ی 1، 1333.

2. کتابشناسی کتب کلامی و منابع تحقیق در تاریخ علم کلام و سرگذشت و آراء متکلمان، اثر مظفر بختیار، معارف اسلامی، شماره ی 10، 1348، ص 8678.

بجز این دوکتابشناسی علم کلام که بسیار مختصر است، تا به حال هیچ گونه کتابشناسی جامع و گسترده ای در خصوص این علم که شامل کتابهای خطی و چاپی و هر دو بخش قدیم وجدید کلام گردد، تدوین نشده است.

البته کتابشناسی بعضی از اصول عقاید نیز مانند اصل امامت به طور خاص وجداگانه تدوین شده است. آقای عبدالجبار رفاعی دو اثر در این زمینه دارد:

1. الامامة تعریف بمصادر الامامة عند الاسلامیین 2. الامامة تعریف بمصادر الامامة فی التراث الشیعی. (11)

کتابشناسی علوم اسلامی در غرب

اصولا کتابشناسی و فهرست نگاری در غرب بعد از ظهور صنعت چاپ در قرن پانزدهم میلادی آغاز شد. در اواخر قرن هیجدهم بخصوص پس از دستیابی به آثار و تالیفات اسلامی به جایگاه نسبتا مناسبی رسید. در سال 1878م اولین مؤسسه ی فهرست نگاری در لندن آغاز به کار کرد. در همین سال یکی از مسؤولان این مؤسسه به نام هنری وتیلی (12) اولین اثر این مؤسسه را به نام «فهرست چیست » منتشر کرد. در این اثر آمده است که وظیفه ی فهرست اشاره به مکان کتاب است. و ارزش و کمال فهرست در مقدار دقتی است که در تعبیر و فراگیری و شمول آن وجود دارد.

ایرج افشار درباره ی کتابشناسی نوین اروپا می نویسد:

«نخستین کتابشناسی اروپایی در سال 1494 یعنی پس از 37 سال که از ایجاد صنعت چاپ می گذشت، به نام Liber de ecclesiasticis Scriptoribus محتوی بر فهرست آثار مؤلفان کلیسا انتشار یافت.... اولین کتابشناسی جهانی از نوع عمومی فهرستی است که Conard Gesner زبانشناس زوریخی به نام Biblio theca universalis به سال 1545 به طبع رسانید و در آن فهرست پانزده هزار کتاب لاتینی، عبری و یونانی به ترتیب الفبایی اسم شخصی مؤلفان جمع آوری شده بود.

در سال 1548 نخستین کتابشناسی مربوط به تالیفات نویسندگان یک مملکت که آن را باید اولین «کتابشناسی ملی »نامید توسط John Bale در انگلستان منتشر شد». (13)

سالهاست که در غرب اقدامهایی جهت تهیه ی فهرستهایی برای فرهنگ و علوم اسلامی صورت گرفته و می گیرد.

مستشرقان اروپایی در قرن نوزدهم تلاشهایی برای تالیف تاریخ علوم و ادبیات اسلامی داشته اند.

گذشته از تاریخ ادبیات هفت جلدی مرپور گشتال که در سالهای 1850و 1856م چاپ شد و دارای خطاها ونارساییهای بسیار بود، و نیز اثر ویکتور شوفان مستشرق بلژیکی به نام «بلیوغرافیا الکتب العربیة او المتعلقة بالعرب المطبوعة فی اروبة المسیحیة من عام 1810 الی عا م 1885م »، و فهرست مخطوطات اسلامی در ایتالیا و مستعمرات آن، اثر مستشرق ایتالیایی ج. جبرائیلی در سال 1930م،و فهرست مستشرق فرانسوی جورج فاجرا در سال 1949، معروف ترین اثر در این زمینه تاریخ ادبیات عرب، تالیف کارل بروکلمان آلمانی است که در سالهای 1898-1902 م در دو جلد منتشر شد. وپس از آن سه جلد دیگر به عنوان ذیل در سالهای 1937-1942م بدان افزوده شد.

اثر پنج جلدی بروکلمان مرجع مهمی در تاریخ علوم و تراجم و نسخه شناسی عربی اسلامی به شمار می رود. اما گسترش تحقیقات در تاریخ علوم و فرهنگ و ادبیات اسلامی در قرن بیستم و نشر وسیع متون مهم عربی و فارسی و فهارس کتابخانه های مختلف اروپا و خاورمیانه، نقایص بسیاری را در اثر بروکلمان نمایان ساخت.

پورفسور محمد فؤاد سزگین، مسلمان و اهل ترکیه و استاد تاریخ علوم طبیعی دانشگاه فرانکفورت آلمان جهت تکمیل کار بروکلمان و گسترش تحقیقات در تاریخ علوم اسلامی و تداوم طرحهای پژوهشی در این حوزه و نیز تربیت پژوهندگان جوان و استفاده ی بیشتر از محققان در سال 1982 مؤسسه ی تاریخ علوم عربی و اسلامی را در دانشگاه فرانکفورت تاسیس کرد.

استاد سزگین کتابخانه ی 16 هزار جلدی وجوایز دریافتی اش را وقف آنجا کرد. این مؤسسه هنوز هم تنها مؤسسه ی علمی معروفی است که در اروپا اختصاص به تحقیق در تاریخ علوم و فرهنگ اسلامی اشتغال دارد. (14)

گذشته از مجله ی تحقیقی سالانه ی مؤسسه به نام «مجله ی تاریخ علوم عربی اسلامی » مؤسسه موفق شده با انتشار آثاری ارزشمند خدمت ارزنده ای به محققان عرضه کند. استاد سزگین در سال 1965 موفق به تالیف دو جلد از اثر گرانسنگ خود «تاریخ نوشته های عربی اسلامی (15) » شد. نخستین جلد این کتاب در سال 1967 در چاپخانه ی بریل به چاپ رسید، و پس از آن جلدهای بعدی، چاپ و در اختیار دانش پژوهان قرار گرفت. هر یک از این مجلدات به علوم خاصی اختصاص دارد و در یکی از آنها کتابهای مربوط به علم کلام معرفی شده است.

یکی از کارهایی که مؤسسه استاد سزگین در دست اقدام دارد، فهرست جامع و توصیفی از کلیه تالیفات اسلامی است که تاکنون به زبان آلمانی منتشر شده است.

فهرستهایی نیز از پایان نامه های دانشگاهها در کشورهای غربی و مقالاتی که در مجلات غرب پیرامون اسلام نوشته شده است وجود دارد، مانند: فهرست اسلامی Index Islamicus . اولین جلد این فهرست که شامل سالهای 1906-1955 است در 1958 منتشر گردید.

و نیز فهرستی توسط کلودکاهین تنظیم و منتشر شد. (16)

اهمیت و فواید کتابشناسی

در اهمیت کتابشناسی همین بس که آن را به منزله ی نقشه ی جغرافیا برای جغرافیدان و نقشه ی دریایی برای دریا نورد می دانند.

«کتابشناسی هر علمی برای آن علم به منزله ی نقشه برای جغرافیاست، همان گونه که نقشه، ابزار دست جغرافیدان است و بدون آن در امر تحقیق با مشکل مواجه می گردد، کتابشناسی علوم مختلف نیز همین نقش را برای محققین آن دارد». (17)

«بنابرگزارشها و آمارهای یونسکو در سال، پانصد هزار عنوان کتاب در سراسر دنیا به زبانهای گوناگون منتشر می شود. نرخ رشد صنعت نشر بین المللی بسیار بالاست و تقریبا سه برابر سریعتر از رشد جمعیت دنیا افزایش می یابد و تازه مردم می میرند، در حالی که کتابها باقی می مانند. به علاوه مقالات، نشریات ادواری و گزارشات و جزوات چاپ شده و همچنین مواد دیداری و شنیداری را نیز باید به این ارقام اضافه کرد. با در نظر گرفتن چنین دریای عظیمی آیا هیچ محققی را توانایی آن هست که از آنچه در زمینه ی کارش منتشر می شود آگاهی پیدا کند؟ برای محققان و پژوهشگران، در این دنیای عظیم انتشارات، کتابشناسی در حکم نقشه ی دریایی است. همچنان که هیچ دریانورد هوشیاری بدون داشتن نقشه ی دریایی حرکت نمی کند، هیچ کتابخانه ی نوینی نیز بدون راهنماهای کتابشناختی امیدی به کارآیی نخواهد داشت. کتابشناسی ابزار کار، یار و یاور کتابدار است ». (18)

برای آشنایی بهتر و بیشتر اهمیت و فواید کتابشناسی، نکاتی از نوشته های کتابشناسان خبره ی ایران و جهان بیان می شود.

ایرج افشار: «امروز تحقیق و تتبع در حدی که وقوف کامل بر موضوع حاصل شود بدون مراجعه به کتابشناسی میسر نیست. فن کتابشناسی چندان اهمیت یافته است که بسیاری ازمؤسسات جهانی مانند سازمان ملل متحد و یونسکو و غالب مجامع علمی و دانشگاهی درین باب کوششهای مداوم و مؤثر می کنند و انتشارات مخصوص و مفید دارند». (19)

«یکی از کارهای لازم که باید در هر زبانی انجام بشود گردآوری فهرست کتابها و رساله ها و مجله هایی است که در آن زبان انتشار می یابد...فایده ی این کار تنها آن نیست که هم اکنون علاقمندان به نام ونشان کتب آشنا می شوند; بلکه سود بیشتر آن است که کار ارباب تحقیق و مطالعه را برای جستجوی نام کتاب یا نام مؤلف یا تاریخ چاپ و سایر مشخصات آن در آینده آسان می سازد». (20)

علامه سید عبد العزیز طباطبایی: «فکر نمی کنم کسی در اهمیت کتابشناسی وفهرست نگاری شک کند، در حالی که آن علمی است که امروز کارشناس و متخصص دارد، یکی از رشته های تحصیلی در دانشگاههای جهان است، کلید علوم و چراغ راه محققان، و راهنمایی است که دست محققان را گرفته و مکانهای پنهان مورد نظرشان را نشان می دهد». (21)

دکتر ابوالقاسم راد فر: «بر ارباب پژوهش و رهروان وادی تحقیق، هیچ گاه ارزش و اهمیت کتابشناسی پوشیده نبوده است. همچنین این نکته که زمانی اثری ارزشمند است که در نوع خود تازه و سودمند و از خطاهای آثار مشابه خود مبرا باشد، بر همگان روشن است.

ضرورت تحقیق در رشته ای خاص وقتی پیش می آید که در آن موضوع کاری درخور، صورت نگرفته باشد. اینجاست که محقق راستین و صاحب ابتکار وارد میدان می شود و به تحقیق و تفحص می پردازد تا کمبودهایی را که اهل پژوهش و تشنگان جرعه ی زلال دانش در پی آن هستند به نوبه ی خودجبران کند. پژوهشگر متتبع باید از کم و کیف کارهای انجام گرفته در زمینه ی مورد تحقیق خود اطلاع حاصل کند و این کار جز از طریق مراجعه به کتابشناسی ها، فهرست ها و مآخذ کتابخانه ای امکان پذیر نیست. در اینجاست که ارزش کار کتابشناسی و کاربرد آن مشخص می شود و ضرورت طرح و توسعه ی این رشته که به حق بازوی توانای اهل تتبع و تحقیق است، روشن می گردد و لزوم تدوین و تنظیم کتابشناسی در زمینه های گوناگون به ویژه در زمینه ی ادب و موضوعهای مهم علمی و ادبی معلوم می شود». (22)

عبدالحسین فرج پهلو: «امروزه دیگر ضرورت وجود کتابشناسیها و مدارکی از این دست بر هیچ کس پوشیده نیست و به ویژه در عصری که وسعت روز افزون دانش مسئله ی «انفجار اطلاعات » را به میان کشیده و به دنبال آن سخن از «انفجار جهل » می رود; همه ی اهل علم و پژوهش نیک می دانند که سرعت و سهولت تحقیق در جهان امروز تا چه حد به وجود کتابشناسیها از هر نوع آن بستگی دارد. و این گونه موارد تا چه حد از اتلاف وقت و دوباره کاریهای علمی پیشگیری می نماید». (23)

مفتخری نظری پور: «در فرآیند تحقیق... با شیوه های متعارف امروزی، گرد آوری اسناد و مدارک (منابع و مآخذ) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به واقع، ارزش و اعتبار هر پژوهشی، بستگی به حدود و ابعاد شناسایی مدارک و مآخذ دارد.

پراکندگی سازمانهای تولیدکننده ی اطلاعات و نهادها و مؤسسات نگهدارنده ی مدارک عملا مانع تحقق امر شناسایی و دسترسی به مدارک برای پژوهشگران است. بدین جهت امر تدوین فهرستها و کتابنامه ها به جهت راهنمایی محققین در شناسایی مدارک، خود بخشی از فرایند پژوهش است ». (24)

محسن صبا: «در زبان لاتین جمله ای مشهور است که گفته شده است: کسی که می داند علمی در کجا یافت می شود به آن کسی که عالم آن است نزدیک می شود». (25)

ساموئل جانسون محقق و فرهنگ نویس انگلیسی می نویسد:

«دانش بر دو قسم است: یا موضوعی را می دانیم و یا می دانیم در کجا می توانیم اطلاعاتی درباره ی آن بیابیم. وقتی ما راجع به هر موضوعی می خواهیم تحقیق کنیم نخستین کاری که باید انجام دهیم آن است که بدانیم چه کتابهایی در آن موضوع بحث می کند». (26)

اولیور وندل هلمز: «هیچ گاه سابقه ی حقایق آن قدر کهنه نمی شود که خالی از فایده باشد، مشروط بر این که طریق مطمئن و آماده ای برای دسترسی به حقیقت یا حقایق جدیدی که در جستجوی آنها هستیم داشته باشیم. این مطلب مرا بر آن می دارد تا درباره ی چیزی که به نظر من یکی از کارهای اساسی است که باید توسط دانشمندان نسل حاضر و آینده انجام گیرد گفتگو کنم.... منظور من تهیه ی کتابشناسی مختلف است ». (27)

از مطالبی که در اهمیت کتابشناسی گذشت، می توان اهداف این فن را نیز به دست آورد. و از آنجا که کتابشناسی علم کلام، کتابشناسی تخصصی است، لازم است با اهداف این نوع از کتابشناسی(تخصصی) آشنا شویم.

1. شناسایی مطالعات و تحقیقاتی که تا زمان تدوین هر کتابنامه یا تا زمان شروع هر تحقیق صورت گرفته است.

2. واسطه، محمل، و ابزار انتقال اطلاعات در باره ی یک موضوع.

3. تعمیم و گسترش ابعاد مطالعاتی که در حال حاضر و در آینده صورت خواهد گرفت ». (28)

«هدف تهیه ی کتابشناسی، تنها راهنمایی پژوهشگر به محتوای یک مجموعه نیست. بلکه کمک به او برای پیدا کردن راه خود در میان انبوه انتشارات روز افزون است. لذا با تمامی فرآورده های مکتوب فکر انسانی، در هر جایی که بتواند از آن اطلاع یابد و یا به آن دسترسی پیدا کند، سر و کار دارد». (29)

یا به عبارت دیگر: «هدف کتابشناسی باید یاری دادن به پژوهشگر در باز یافتن مواد یا کمک به تصمیم گیری برای شناسایی کتاب ها ومدارک مکتوب دیگری باشد که مطلوب او است ». (30)

و آخرین سخن آن که:

«به طور کلی کتابشناسیها برای یکی از سه منظور و یا ترکیبی از آنها گردآوری می شود:

1. به عنوان سیاهه ای از آثار که در باره ی یک موضوع، یا یک مکان و یا یک شخص معین باشد.

2. به عنوان صورتی از آثاری که بتواند جوابگوی پرسش خاصی باشد.

3. برای تعیین محل، دستیابی وبازشناسی آثار خاص ». (31)

نتیجه و جمع بندی (اهمیت و فواید کتابشناسی) (32)

1. تقویت و پربار کردن تالیفات و تحقیقات در صورت کافی نبودن پیشینه، و اجتناب از دوباره کاریها و هرز رفتن و اتلاف نیروها در صورت کافی بودن پیشینه.

2. آشنا شدن با تاریخ فرهنگ و آثار پیشینیان. آیندگان وارثان فرهنگ پیشینیانند، و حق هر وارثی است که میراث خود را بشناسد. این شناخت عامل مهمی برای اعتماد به نفس، و نمایه ای گویا از افتخارات یک ملت است.

3. با توجه به ذکر تاریخ وسال تالیف و وفات و مانند آن در بسیاری از کتابشناسیها، نمای کلی از سیر تحول و تکامل مباحث ارائه می گردد.

4. مشخص شدن نسبت کتابهای چاپی به خطی، و این که چه مقدار از تالیفات، تحقیق و چاپ نشده است.

5. چه بسیار کتابهایی که از بین رفتن آنها تصور می شود، و با تدوین کتابشناسیها مکان آنها مشخص می گردد.این فایده اختصاص به کتابهای خطی ندارد و شامل کتابهای چاپی کمیاب که در حکم نسخه ی خطی است نیز می گردد.

6. در صورتی که نسخه ای مفقود و یا تلف شده باشد، اوصاف و خصوصیات آن در اختیار علاقمندان قرار می گیرد. چنان که بسیاری از کتابهای مذکور در فهرست شیخ طوسی و مانند آن، امروزه وجود ندارد، ولی اطلاعات داده شده برای بررسی سیر فرهنگی دوره های تاریخی مفید و گرانبهاست.

7. کتابشناسیها به کتابخانه ها کمک می کند که نسخه های موجود در کتابخانه های دیگر را شناسایی و آنها را به صورتهای متداول تهیه و در اختیار خود قرار دهند. و نیز کمک به کتابخانه ها در انتخاب و خرید کتاب.

شاخص های کتابشناسی علم کلام

1. این کتابشناسی از نظر هدف: تحلیلی و نیمه توصیفی است. (33)

2. این کتابشناسی اختصاصی (تخصصی) Allocated است، و اختصاص به علم کلام دارد اعم ازبخش قدیم کلام و بخش جدید آن، و شامل کتابهای فلسفی، تصوف و مانند آن نمی باشد.البته برای تفکیک و تمییز مباحث کلامی از سایر مباحث عقلی ضوابطی وجود دارد که ذکر آنها از حوصله ی این نوشتار خارج است.

3. زبان کتابشناسی عربی، با قابلیت ترجمه به زبانهای دیگر.

4. کتابشناسی شامل هر نوشته ی کلامی است که به چهار زبان اصلی اسلامی (به ترتیب اهمیت: عربی، فارسی، ترکی، اردو) نوشته شده باشد. اعم از چاپی و خطی(رحلی، وزیری، خشتی، نیم خشتی، ربعی، رقعی، جیبی، بغلی) و جزوات، رساله ها وپایان نامه های دانشگاهی و حوزوی، درسنامه های مدرسان، مقالات و مجلات.

بنابر این پروژه ی در دست اقدام به دو بخش کلی تقسیم می گردد:1. کتابشناسی علم کلام، 2. مقاله نامه علم کلام.

5. از نظر شیوه ی تنظیم الفبایی [یا فرهنگی] است، و به ترتیب نام کتاب می باشد. البته فهرستهای متعددی نیز از زوایای مختلف تهیه وتدوین خواهد شد. ان شاء الله تعالی.

در پایان ازکلیه ی اندیشمندان وصاحب نظران استمداد مساعدتهای علمی و فکری و راهنمایی آنان را داریم.

پی نوشت ها:

1. مانند: ثبث احمد بن علی وادی آشی(م 938ه). ثبث در لغت: به معنی حجت، بینه و برهان است. صاحب تاج العروس آن را یکی از اصطلاحات محدثان دانسته و در تعریف آن می نویسد:«ثبت: الفهرس الذی یجمع فیه المحدث مرویاته و اشیاخه، کانه اخذمن الحجة، لان اسانیده و شیوخه حجة له ». تاج العروس، ج 4، ص 477.

2. «برنامج » معرب کلمه ی فارسی «برنامه » است.

3. ر.ک: د. شعبان عبد العزیز خلیفه، الببلیوجرافیا او علم الکتاب: 168، دار المصریة اللبنانیة.

4. ایرج افشار، فهرست نامه ی کتابشناسیهای ایران، ایرانشناسی، ش 1 (بهمن 1342)، ص 1.

5.و به تعبیر یوسف الیان سر کیس «فهرست کتب الشیعه » ر.ک: معجم المطبوعات: 2/1248.

6. برای آشنایی بیشتر ر.ک:عبد الحی بن عبد الکبیر الکتانی، فهرس الفهارس والاثبات و معجم المعاجم و المشیخات والمسلسلات. کتانی در این کتاب حدود 1200 فهرست از فهارس اساتید و مشایخ دارای روایت وکتاب را به ترتیب اسامی مؤلفین و عناوین فهارس ذکر می کند، و هر یک را به تفصیل توضیح می دهد.

7. حسین مسرت، کتابشناسی ابوالفضل رشید الدین میبدی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ص 48.

8. غلامحسین تسبیحی، نگرشی جامع بر جهان کتابشناسیهای ایران، تبریز: نیما، 1365، ص 34.

9. حسین مسرت، کتابشناسی ابو الفضل رشید الدین میبدی، همانجا، ص 49.

10. کامران فانی، کتابشناسی موضوعی فارسی، نامه ی انجمن کتابداران ایران، س 6، ش 2(تابستان 1352)، ص 79.

11. ر.ک: مجله تراثنا ع 18(1410ه)، ص 123 138، و ع 19(1410ه)، ص 140-184، و ع 20(1410ه)، ص 106-124.

12. H. Wheatley

13. فهرستنامه کتابشناسی ها، همانجا، ص 1

14. مؤسسات دیگری نیز وجود دارد که از شهرت چندانی برخوردار نیستند، مانند: مؤسسه ی Etudes Islamiques Revue des و مؤسسه ی Der Islam در آلمان.

15.

16. ...........برای آشنایی بیشتر به مطالب این بخش ر.ک: کتاب المؤتمر السنوی السادس عمان، از انتشارات مؤسسه ی آل البیت اردن، ص 159-193.

17. بخش طرحها و تحقیقات دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی، کتابشناسی توصیفی جغرافیا، تهران، دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی، 1369، ص 1.

18. نور الله مرادی، با کتابهای مرجع آشنا شویم:1. کتابشناسیها، کتابدار، دوره ی 2، ش 1و2(تابستان 59)، ص 4746.

19. فهرست نامه، همانجا، ص 2.

20. ایرج افشار، کتابشناسی دهساله، تهران، انجمن کتاب، 1346، ص 3.

21. سید عبد العزیز طباطبایی، اهل البیت فی المکتبة العربیة، ص 1110. فراموش نمی کنم کمکی که این مرحوم به اینجانب در جهت شناسایی نسخه ای کمیاب فرمودند، که آن نقطه ای از دریای با برکت کتابشناسی وکارشناسان این فن است.

22. ابو القاسم رادفی، حافظ پژوهان و حافظ پژوهی، تهران، گستره، 1368، ص نه ده.

23. عبدالحسین فرج پهلو، کتابشناسی توصیفی انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، دانشگاه شهید چمران، 1363، مقدمه.

24. طاهره مفتخری نظری پور، کتابنامه ی معماری،تهران: مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، 1369، مقدمه.

25 و 26و 27. محسن صبا، اهمیت کتابشناسی، کتابداری، دفتر چهارم، ص 35-36.

28. کتابنامه معماری، همانجا، مقدمه.

29و30. فیروزه برومند، راهنمای تدوین کتابشناسی، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1368، ص 6و7.

31. با کتابهای مرجع آشنا شویم، همانجا، ص 52-53; نیز ر.ک: د. محمد سلمان علی، البیبلیوغرافیا فی الماضی و الحاضر، ص 14، منشورات وزارة الثقافة، سوریة، دمشق.

32.عمده مواردی که ذکر می شود از فواید اکثر انواع کتابشناسی هاست، و برخی از آنها اختصاص به کتابشناسی تحلیلی و توصیفی دارد وشامل همه انواع آن نمی گردد.

33. برای آشنایی بهتر با این شاخصه، لازم است بدانیم که: کتابشناسی دارای اقسام مختلفی است، و از نظر هدف به دو دسته تقسیم می گردد:

الف. تحلیلی Analytical

«نوع نخستین کتابشناسی که عموما به نامهای تحلیلی، انتقادی و یا تاریخی نامیده می شود تنها برای متخصصان سودمند می افتد. در کتابشناسی تحلیلی یک اثر از هر نظر، به ویژه از دو زاویه مورد مطالعه قرار می گیرد:

1. ویژگیهای طبیعی چون نوع کاغذ، صحافی، تصاویر.

2. خصوصیات متن برای تعیین اختلافات یک اثر با اثر دیگر. از این رو یک چنین کتابشناسی که مثلا ممکن است برای آثار ادبی کلاسیک باشد، بیشتر به کار پژوهشگران می آید».(هوشنگ ابرامی، شناختی از دانش شناسی، تهران: انجمن کتابداران ایران، 1356، ص 154).

«کتابشناسی تحلیلی بیشتر با جنبه های مادی کتاب سر و کار دارد و در حقیقت نماینده ی جنبه ی علمی کتابشناسی است. کوشش کتابشناسی تحلیلی بر این است که اطلاعات حاصله از خصوصیات مادی کتابها راسازمان بخشد و از این طریق شواهد و مدارکی برای تاریخ کتابها و به خصوص متونی که این کتابها در زمره ی نهاست به دست آورد. این روش مطالعه، همزمان با پیدایش صنعت چاپ آغاز شد و بعدها محرکی شد تا با مطالعه ی ویرایشهای جدید کتابهای چاپی قدیمی در باره ی کیفیت چاپ و انتشار و سایر مسایل آن تحقیق کنند. همچنین در کتابشناسی تحلیلی مسایلی از قبیل مؤلفان گمنام یا با نامهای مستعار وتالیفات جعلی و مخصوصا تحقیق و تتبع در اقتباسها و منابع متون، مورد بحث قرار می گیرد».(با کتابهای مرجع آشنا شویم، همانجا، ص 48).

«در این نوع کتابشناسی، منابع مربوط به یک موضوع، رشته یا شخص خاصی توسط کتابشناس خبره یا متخصص موضوعی با دقت بررسی، توصیف، معرفی، تحلیل و نقادی می شود. کتابشناسی تحلیلی یکی از بهترین و مفیدترین ابزار پژوهشهای علمی است ». (راهنمای تدوین کتابشناسی، همانجا، ص 8).

ب. توصیفی Descriptive

«در کتابشناسی توصیفی بیشتر جنبه های هنری کتابشناسی در نظر است وهدف مستقیم آن شناساندن ز ثوتوصیف مرتب و منظم کتابهایی است که برای تحقیق در منظور خاصی ممکن است به آنها نیاز باشد، وبا کتابهایی که خصوصیات مشترک دیگری با یکدیگر دارند. کتابنامه نیز در حقیقت محصول برجسته ی این روش است ».(با کتابهای مرجع آشنا شویم، همانجا، ص 48).

«کتابشناسی توصیفی دارای سه وظیفه ی اساسی است:1. تعیین کتابهایی که درباره ی هر موضوع وجود دارد; 2. توصف یکایک آنها; 3. تنظیم آنها به شکلی که بتواند برای مطالعه یا ارجاع مفید واقع شود. تفاوت کتابشناسی شمارشی و توصیفی در این است که در کتابشناسی شمارشی اطلاعات کتابشناسی بسته به هدف تنظیم به حداقل ممکن کاهش می یابد. وحال آن که در کتابشناسی توصیفی، کلیه اطلاعات کتابشناسی که مربوط و متعلق به کتاب است بر اساس ضوابط ازپیش تعیین شده ذکرمی شود. «باورز»، کتابشناسی توصیفی را «پلی به سوی نقد ادبی » می داند».(عباس حری، وحدت در کتابشناسی، نامه انجمن کتابداران، دوره ی 9، ش 2، تابستان 1355، ص 212).

«نوعی از کتابشناسی گزارمانی است که در آن علاوه بر مشخصات اصلی کتاب، نسخه ی مورد نظر را از لحاظ کاغذ، جلد وچاپ، تصاویر و دیگر جنبه های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته، ویژگیهای آن ذکر می شود و در مورد کتب چاپی معمولی نیزموضوع و محتوای کتاب را به طور خلاصه وصف و معرفی می کند. کتابشناسی نسخ خطی را از نوع کتابشناسی توصیفی می دانند».(راهنمای تدوین کتابشناسی، همانجا، ص 10).

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر