گوهر خود را از بیگانه طلب نکنیم

دکتری خود را از ژاپن گرفته و تازه به کشور بازگشته است، با تخصص مقاومت ساختمان در برابر زلزله، گفت: در بدو ورود به دانشگاه اوکیناوا فرغون را به دستم دادند که ماسه و سیمان بیار، آلماتور ببند، سیمان بریز، تازه وقتی هم قالب ترکید، استاد گفت: ترکیدن در آزمایشگاه بهتر از سر ساختمان است .

بسمه تعالی

دکتری خود را از ژاپن گرفته و تازه به کشور بازگشته است، با تخصص مقاومت ساختمان در برابر زلزله، گفت: در بدو ورود به دانشگاه اوکیناوا فرغون را به دستم دادند که ماسه و سیمان بیار، آلماتور ببند، سیمان بریز، تازه وقتی هم قالب ترکید، استاد گفت: ترکیدن در آزمایشگاه بهتر از سر ساختمان است .

دوست ما توضیح داد که در دانشگاههای ژاپن در رشته هایی مانند عمران و معماری تقریبا کلاس درس وجود ندارد . آموزش ها در آزمایشگاهها صورت می گیرد و امتحان ها پروژه هایی است که باید تحویل داده شود . دانشجویان با لباس کار به دانشگاه می آیند و روزی 10تا 12ساعت تمام صبح تا شام با آخر و سیمان و بتون و قالب و آلماتور سروکاردارند . هرچه هم مراحل تحصیلی بالاتر می رود، کار سخت تر می شود حتی حمل و نقل مصالح، رانندگی ماشین های سبک و سنگین، تمیز کردن محیط کار و نظافت اتاق استاد با دانشجویان است که با تقسیم کار و هماهنگی انجام می شود .

چنین دانشجویی را که با دستان تاول بسته و لباس کار، پروژه تحقیقات دکتری خود را گذرانده مقایسه کنید با هم رشته دیگر او در دانشگاه ایران، که هرگز سنگین تر از قلم را برنداشته است .

این بریدگی علم از عمل موجب شده است، دانشجویانی تربیت شوند که نتوانند با محیط پیرامون خود، رابطه برقرارکنند . چنین دانشگاههایی با خرج دولت و ملت در عمل نیروی انسانی می سازند برای خارج از کشور . ناهنجارتر آن که دانشجو و استاد اغلب از سابقه معماری بومی کشور خود بی اطلاع بوده، فقط حافظه ای هستند مملو از معلوماتی وارداتی، تا حدی که آنچه که خود دارند از بیگانه تمنا می کنند .

کلاه فرنگی هایی که این اواخر بر سر ساختمان ها و برج ها گذاشتند می شود، تبلور این جدایی بین دانش روز و معماری سنتی ما است . در حالی که جهانگردان و متخصصان از گوشه و کنار دنیا به ایران می آیند تا گنبدهای خوش ساخت و خوش نقش ایرانی را ببینند و لذت ببرند و روش ساخت آن را بیاموزند بعضی گوهر خود را از گمشدگان لب دریا طلب کرده و طوطی وار هنر خود را از بیگانه ای تقلید می کنند که خود مقلد آنها است .

ساخت شومینه های امروزی نیز از همین قبیل است . تا همین پنجاه، شصت سال قبل، آتشدان دیواری جزو لاینفک ساختمان های ایرانی بود که هماهنگ و خوش نما به عنوان عضوی از اتاق ها و پذیرایی ها در زیر پیش بخاری های منقوش جای گرفته بودکه به تدریج از معماری ایرانی حذف شد و به فاصله اندکی به اسم شومینه و این بار به تقلید از غرب بازگشت و با طرحی انتخاب شده از یک ژورنال خارجی مثل یک وصله ناجور بر کنج هر ساختمانی نشست . بدون این که بدانیم این متاع خودمان است که نمی توانیم آن را دردست دیگران شناسایی کنیم .

این روند در تربیت کارگردان های سینما و تحصیل کردگان علوم رسانه ای که دستشان با دوربین و قلم آشنا نیست هم تکرار می شود .

در این میان آنچه که مایه دلگرمی و امیدواری است یافتن اساتیدی در گوشه و کنار محیطهای علمی است که برای تجربیات علمی و هنری گذشتگان خود ارزش قایلند و به خاطر انتقال عملی آن به نسل جدید خون دل می خورند . هنری مردانی که نقاشان ینگه دنیا نمی توانند آنچه را که از هنر «قطاعی» ما آموخته اند به اسم «کولاژ» به آنها غالب کنند .

مدیر مسؤول

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر