نگاهی عمیق به عید نوروز (۳)

در شماره گذشته به چگونگی تفسیر احادیث مربوط به نوروز پرداختیم و ثابت نمودیم که

مقاله وارده (1)

در شماره گذشته به چگونگی تفسیر احادیث مربوط به نوروز پرداختیم و ثابت نمودیم که

اولا: امام علیه السلام در مقام برشمردن وقوع روزی در روزی نیستند و دلیلی هم بر این مدعا نیست .

ثانیا: اثبات نمودیم که امام در مقام برشمردن علل وضع نوروز هستند و علت اصلی را هم غدیر خم اعلام نمودیم اینک ادامه بحث:

نوروز هم همانند سایر پدیده های تاریخی و اجتماعی که زائیده چند عامل و از دست به دست نهادن چندین علت به وجود می آیند، مستثنی نیست .

چنانکه گذشت، امام صادق علیه السلام برای نوروز 11 الی 13 علت (بنابراختلاف نسخ احادیث) ذکر نموده اند که در این شماره و شماره های بعد به اهم علل حدوث نوروز از دیدگاه احادیث می پردازیم:

نوروز روز میثاق بر یگانگی خدا

امام صادق علیه السلام فرمود: «ای معلی نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگانش عهد و پیمان گرفت که او را عبادت کنند و هیچ چیز را شریک او نگردانند، و به پیامبران و حجتهای او بر خلق، و نیز به ائمه اطهار علیهم السلام ایمان بیاورند» (2) .

آیا به راستی تاریخ حیات بشری چنین روزی را شاهد بوده است؟

عالم میثاق از دیدگاه احادیث

احادیث وارده از پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام این قضیه را چنین شرح داده اند:

«خداوند تمام افراد بشر را پیش از خلقت آدم به صورت ذره و مورچه آفرید (3) . و به آنها شعور و ادراکی در خور آن عالم و متناسب شان آنها عطا فرمود تا بتوانند آفریننده خود را بشناسند و اگر از آنها سؤال شود، پاسخ گویند (4) .

به این نحو که چون خداوند تبارک و تعالی خواست مخلوق را بیافریند نخست آبی گوارا و آبی شور و تلخ آفرید و آن دو آب را به هم آمیخت سپس خاکی از صفحه زمین برگرفت و آن را به شدت مالش داد، آنگاه آدمیان مانند نور از راست و چپش به جنبش درآمدند، به همگی دستور فرمود به آتش درآیند، اصحاب یمین داخل شدند و آتش بر آنها سرد و سلامت گشت و اصحاب شمال از داخل شدن سرپیچی کردند (5) .

سپس فرمود: مگر من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا گواهی دهیم . خداوند تبارک و تعالی گفت: «تا در روز قیامت نگویید ما از این بی خبر بودیم » (6) .

سپس از پیامبران پیمان گرفت و فرمود: «مگر من پروردگار شما نیستم؟ و این محمد صلی الله علیه و آله رسول من نیست و این امیرمؤمنان علی علیه السلام نمی باشد؟ گفتند: چرا . پس نبوت آنها پابرجا شد و از پیغمبران اولوالعزم پیمان گرفت که من پروردگار شمایم و محمد رسولم و علی امیر مؤمنان و اوصیا بعد از او والیان امر من و خزانه داران علم من هستند و این که مهدی کسی است که به وسیله او دینم را نصرت دهم و دولتم را آشکار کنم و از دشمنانم انتقام گیرم و به وسیله او خواهی نخواهی عبادت شوم . گفتند: پروردگارا اقرار کردیم و گواهی دادیم (7) .

پس مقام اولوالعزمی برای آن پنج تن (نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد صلی الله علیه و آله) از جهت مهدی علیه السلام ابت شد . در حدیث است که اول کسی که به آتش درآمد و بله گفت، محمد صلی الله علیه و آله بود . سپس پیغمبران اولوالعزم و اوصیاء و پیروانشان از پی او درآمدند و گویند همین سبب برتری محمد صلی الله علیه و آله بر سایر پیامبران است (8) .

عالم میثاق (9) یا ذر یک حقیقت قرآنی است

همان طور که می دانیم و چنانکه در تاریخ واحادیث به آن اشاره شده است، اصل قضیه (عالم میثاق) در قرآن آمده است . لذا نمی توان در وقوع آن تردید نمود .

ولی بین دانشمندان در دلالت و تفسیر آن اتفاق نظری دیده نمی شود و لذا برخی در تفسیر آیه و بلکه اخبار عالم ذر گفته اند:

خدای تعالی در خلقت انسان دلائلی برای ربوبیت خود قرار داده و عقول ایشان را چنان رهبری فرموده که اگر به طبع و فطرت خود بیندیشند، به ربوبیت خداوند اقرار کنند . دسته ای دیگر گفته اند:

این اقرار و اعتراف به زبان; قابلیت و استعداد جواهر و ذوات آنهاست مانند آیه شریفه: «... فقال لها الارض ائتیا طوعا و کرها قالتا اتینا طائعین » (10) . «... به آن و زمین دستور داد به وجود آیید (شکل بگیرید) خواه از روی اطاعت و خواه اکراه » ، آنها گفتند: ما از روی طاعت شکل می گیریم » .

دسته ای دیگر گفته اند:

این اقرار به زبان ملکوتی بوده مانند: «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض » (11) . «آنچه در آسمانها و زمین است، همواره تسبیح خدا می گویند ...» .

دسته ای دیگر به این حقیقت به همان نحو که در احادیث آمده، اعتقاد دارند (12) .

علت اختلاف در عالم میثاق

درباره عالم میثاق چند سؤال مطرح است و بسیاری از این اختلاف ها به همین چند سؤال برمی گردد که به آن ها اشاره می کنیم:

1 - آیا این قضیه که در قرآن و در احادیث ذکر شده است، یک واقعه خارجی بوده که در عالم خارج واقع شده است؟ یا این که کنایه از یک واقعیت فطری و تکوینی است؟

2 - در صورت قبول شق اول سؤال، این بحث مطرح می شود که این واقعه قبل از خلقت آدم بوده یا بعد از خلقت آدم علیه السلام؟

عالم میثاق یک عالم واقعی و خارجی است

اما در جواب به سؤال اولی باید بگوییم احادیث نوروزیه شق اول را تایید می کنند چون احادیث در مورد وقایعی بحث می کنند که کلا در عالم خارج واقع شده اند مانند غدیرخم و ظهور امام زمان (عج) و غیره .

پس به دلیل حفظ اتحاد سیاق حدیث، باید بگوئیم «عالم میثاق » هم یک واقعیتی بوده که در عالم خارج اتفاق افتاده به همان نحو که در احادیث آمده است و تمام احادیثی که در این باره از پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده است، ظاهر آنها همین مطلب را تایید می کند .

منتهی آنچه باعث شد که علما این احادیث شریفه را حمل بر کنایه و استعاره کنند ظهور آیه شریفه در استعاره می باشد چون آیه شریفه فرموده است: «هنگامی که بگرفت پروردگار تو از فرزندان آدم از پشتهای ایشان نژاد ایشان را» ; خوب پیداست که قرآن نگفته است «هنگامی که بگرفت پروردگار تو از پشت آدم نژاد او را» . بنابراین باید آیه شریفه را حمل به کنایه کرد که کنایه از وجود دلائل بر وجود خداوند به فطرت انسان ها است .

اما وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام که حاملان وحی و مفسران واقعی قرآن و آگاه به حقایق و اسرار و رموز قرآن هستند، آیه شریفه را این چنین تفسیر کرده اند، دیگر جایی برای این احتمالات باقی نمی ماند (13) .

عالم میثاق قبل از عالم دنیا واقع شده است

اما در مورد این که این واقعه قبل از خلقت آدم یا بعد از خلقت آدم واقع شده است و اگر بعد از خلقت آدم بوده، در کجا؟ روایات در این جهت اختلاف دارند آنچه از روایات شیعی نقل شده است، این است که عالم میثاق یا قبل از خلقت و یامقارن خلقت آدم اتفاق افتاده است (14) .

ولی در روایات اهل سنت بعضی از آن ها عالم میثاق را بعد از خلقت آدم می دانند و بعضی از آنها می گویند در بهشت اتفاق افتاده و بعضی دیگر می گویند در زمین در سرزمین مقدس مکه و بعضی هم این اتفاق را قبل از خلقت آدم می دانند (15) .

در هر صورت این بحث زیاد مهم نیست . مهم وقوع این مساله است اما در عین حال اعتماد به روایات شیعی است یعنی احادیث موثق می رساند که این اتفاق در این دنیا واقع شده است واین که به عالم میثاق معروف است، به دست می آید که در عالمی دیگر غیر از این عالم بوده است و اگر در این عالم واقع می شد، صحیح نبود که آن عالم میثاق گفته شود .

خلاصه

علامه طباطبائی قدس سره فرموده اند: «مساله پیمان گرفتن از بنی نوع بشر بر ربوبیت پروردگار; خود از دقیق ترین آیات قرآنی از حیث معنا و از زیباترین آیات از نظر نظم و اسلوب است » (16) .

و اخبار وارده در این باب هم به قول علامه مجلسی «از رموز و اسرار اخبار ائمه اطهار علیهم السلام است » (17) .

علامه مجلسی بعد از تقبیح قول کسائی که احادیث را به تمثیل و استعاره حمل کرده، می فرمایند: در بستن چنین احتمالاتی به خدا و رسول، جرئت بر خدا و رسول می باشد و راه نجات به احتمال سخن گفتن است (18) .

بدیهی است که ما در این مساله، اخذ به ظاهر و آنچه در نظر اولی و ثانوی از احادیث به ذهن متبادر می شود، کرده ایم . چون شکی نیست که بسیاری از احادیث مانند احادیث نوروزیه و حدیث باب «چگونه جواب دادند و حال آن که ذره بودند» ، و سایر احادیث میثاق، همان معنا را می رساند که ما انتخاب کردیم .

ولی در عین حال نمی خواهیم آیه شریفه میثاق و احادیث وارده در این باب را منحصر در همان معنا کنیم و بگوییم: معنی آیه و احادیث همین است و بس; چون همان طور که خود ائمه اطهار علیهم السلام بیان فرموده اند، قرآن دارای معانی مختلفی است (19) و برای هر کلمه از کلمات احادیث شریفه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام معانی مختلفی است (20) .

اما به طور قطع یکی از معانی احادیث این است که در عالمی قبل از این عالم نبوت انبیا و ایمان آنها و پیروانشان با اقرار و اعتراف بر ربوبیت خداوند یکتا و نبوت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و امامت ائمه علیهم السلام ثابت و مستقر شده است .

نوروز روز تجلی فطرت الهی و دولت حق

به حق هم نوروز همان روزی است که به تصریح احادیث متواتره اولین بار انسانها به امر خداوند متعال وجود پیدا کردند! و زمینه سرنوشت خود را رقم زدند که پیرو خدا و انبیا و ائمه اطهار علیهم السلام باشند و بهشت را نصیب خود سازند، یا پیرو هوا و هوس خویش باشند و خود را در مهلکه و جهنم بیندازند . پس حق و سزاوار است برای مؤمنین روزی را که سرنوشت خود را در آن رقم زده اند و به ربوبیت و نبوت و امامت اعتراف کرده اند برای همیشه عید و جشن بگیرند .

اگر عالم میثاق را یکی از علل نوروز معرفی کنیم چون در آن روز همه به یگانگی خدا اعتراف کردند و در آن روز خدا بشارت نصرت دین خود و آشکار شدن دولت خود را به وسیله مهدی علیه السلام داد، بیراهه نرفته ایم .

دنباله دارد

پی نوشت:

1) اگر خوانندگان گرامی در محتوای مقاله نظری داشته باشند، برای ما ارسال بدارند تا در مجله منعکس شود .

2) بحارالانوار: ج 56، ص 91 .

3) اصول کافی: ج 3، ص 19 شرح و ترجمه سید جواد مصطفوی، باب «کیف اجابوا و هم ذر؟» .

4) مدرک قبل .

5) اصول کافی: ج 3، ص 11، چ 1350 .

6) اشاره به آیه شریفه 172 سوره اعراف .

7) اصول کافی: ج 2، ص 12 .

8) همان: ص 11 و 16 .

9) از این عالمی که در احادیث آمده به چند اسم تعبیر می آورند، آن رااز جهت این که از انسانها پیمان و عهد گرفتند «عالم میثاق » می گویند و از آن جهت که انسانها به صورت ذره و مورچه بودند، «عالم ذر» می گویند و از آن جهت که پروردگار به همه انسانها فرمود: «الست بربکم » روز الست » می گویند .

10) فصلت: 11 .

11) جمعه: 1 .

12) اصول کافی: ج 2، ص 11 شرح و ترجمه مصطفوی - مرآة العقول: ج 7، ص 19 تا 20 .

13) برای توضیح بیشتر به کتاب مرآة العقول علامه مجلسی: ج 7، ص رجوع کنید .

14) اصول کافی: ج 3، ص 19 - 10 .

15) تفسیر طبری: ذیل آیه 172 سوره اعراف .

16) تفسیر المیزان: ج 8، ص 400 ذیل آیه 172 سوره اعراف ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی .

17) مرآة العقول: ج 7، ص

18) تفسیر صافی: ج 1، ص 9 مقدمه اول «علیکم بالقرآن ... له ظهر و بطن فظاهره حکم و باطنه علم، ظاهره انیق و باطنه عمیق، له تخوم و علی تخومه تخوم ...» .

19) معانی الاخبار: «ان الکلمة من کلامنا لتنصرف علی سبعین وجها» .

20) مدرک قبل .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر