ارزش علم تفسیر
اگر ارزش هر علمی را وابسته به موضوع آن بدانیم، به یقین علم تفسیر که موضوع آن کلام خداست، از ارزشمندترین علوم است .
ارزش هر علمی به جهت ارزش موضوع آن علم است . مانند علم طب و پزشکی که در جهت حفظ و سلامتی جسم آدمی است . و همین طور دیگر علوم ...
ارزش علم تفسیر، قطعا بالاتر از دیگر علوم است زیرا موضوع آن، «کلام خدا» است که جنبه هدایت آدمی را بر عهده دارد . قرآن، یکی از موهبتهای بزرگ خداوند است که به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و از طریق او به امت اسلامی، ارزانی شده است . قرآن، کتاب نور و صحیفه هدایت است . اگر مسلمانان قرآن را فرا گیرند، و با معارف آن آشنا شوند، قطعا بهترین امت های روی زمین خواهند بود .
چنانکه امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید:
«تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث، و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب، و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور، و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص » (1) .
«قرآن را بیاموزید که بهترین گفتار است، و آن را نیک بفهمید که بهار دلهاست، از نور آن شفا و بهبودی خواهید که شفای سینه های بیمار است، و قرآن را نیکو تلاوت کنید که سودبخش ترین داستانهاست » .
طبرسی مفسر بزرگ شیعه در مقدمه تفسیر خود «مجمع البیان » می گوید:
«... از بزرگترین امتیازاتی که خداوند به امت محمد صلی الله علیه و آله از فضیلت و کرامت (نسبت به ملل دیگر) داده است، قرآن منزل و هدایت وحیانی است که بر پیامبر خود داده است » .
قرآن، نشان گواهی نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله است و این امتیازی است که خداوند به امت اسلامی عطا فرموده است و گروه مؤمنان را از جمعیت کافران و معاندان به وسیله آن، فیصله داده است . قرآن معجزه ای است که کسی یارای مقابله با آن را ندارد، حتی اگر همگان در سرتاسر روی زمین از انسانها و پریان به پشتیبانی یکدیگر جمع شوند که سوره ای بمانند سوره های قرآن را خلق کنند، قطعا عاجز و ناتوان خواهند بود .
خداوند، قرآن را در تاریکیهای زندگی، نوری تابنده قرار داد، که زندگیها را روشنائی بخشد . و در کجرویها و لغزشگاهها، چراغی راهنما و ارشادگری گویا باشد و آدمیان را به راه راست و سعادت دنیائی و آخرتی رهنمون گردد .
اقوال دانشمندان
راغب اصفهانی می گوید:
بهترین هنری که انسان از آن بهره مند است، تفسیر قرآن و تبیین معانی آن است زیرا هر فن و دانشی، به یکی از سه جهت شرافت دارد:
1 - به جهت موضوع .
2 - ترسیم صور .
3 - اغراض و اهداف .
«علم تفسیر از جهت شرافت موضوع، ارجحیت دارد زیرا موضوع آن کلام خداوند است که منبع و سرچشمه حکمت و فضیلت است و از این جهت صورت و رسم قرآنی نیز شرافت دارد . زیرا آیات قرآنی اسرار مکنون آن را که در لابلای آن نهفته شده اند، مکشوف می دارند و همین طور اغراض و اهداف قرآن نیز شرافت دارد، زیرا هدف آیات قرآن، تمسک به ریسمان الهی و وصول و رسیدن به سعادت حقیقی و دو جهانی است » .
جلال الدین سیوطی در کتاب «الاتقان » می گوید:
فن تفسیر از سه جهت حائز اهمیت است:
1 - از لحاظ موضوع . چون موضوع آن کلام خداوند است که سرچشمه حکمت و منبع فضیلت است .
2 - از جهت غرض و هدف، که غرض از تفسیر قرآن، تمسک به ریسمان الهی و رسیدن به سعادت حقیقی است که پایان ناپذیر است .
3 - از لحاظ نیاز حاجتمندی به فهم قرآن، زیرا کمال دینی و دنیوی مسلمانان نیازمند به فهم علوم قرآنی و معارف دینی است و ضرورت دارد که مسلمانان با علم تفسیر کتاب خدا، آشنا شوند» .
لزوم یادگیری تفسیر
اکنون می توانیم به ارزش علم تفسیر پی ببریم و بدانیم که چرا به دانستن تفسیر نیاز داریم، حتی بالاتر از آن، ما مکلف هستیم که دنبال تفسیر برویم و آن را یاد بگیریم، چنانکه خداوند متعال می فرماید:
«کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوا الالبا» (2) .
«این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کرده ایم، تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند» ! زیرا:
اولا: قرآن تاب معانی گوناگونی دارد .
ثانیا: مطالب قرآن فشرده بیان شده و از ذکر جزئیات پرهیز می کند . که حتما نیاز به تفسیر دارد . مثل نماز و روزه و ...
ثالثا: مطالب قرآن به مناسبتهای متفاوت; در سوره های مختلف قرار گرفته است . بدین ترتیب که هرجا زمینه تذکر و تنبه فراهم آمده، آیات قرآن نازل شده که باید مطالب را در کنار هم قرار داد تا به درک کامل رسید .
امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید:
«ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق، لا تفنی عجائبه، و لا تنقضی غرائبه، و لا تکشف الظلمات الا به » (3) .
«ظاهر قرآن زیبا، باطن آن ژرف، عجائب آن پایان ناپذیر و غرائب آن سرانجامی ندارد، و تاریکیهای جهل و نادانی جز به وسیله آن رفع نمی گردد» .
شکی نیست که علم به تفسیر قرآن، جهالت آدمی را نسبت به مقاصد و اهداف کتاب خدا می زداید و او را در امور دینی بینا می کند .
سعید بن جبیر از مفسران شیعی تابعی می گوید:
«هرکس قرآن بخواند و آن را تفسیر نکند، بمانند آدمی کور یا فرد جاهلی است » .
در حدیث نبوی چنین آمده است:
«القرآن ذلول ذو وجوه فاحملوه علی احسن وجوهه » .
«قرآن یک کتاب آسان و چند وجهی است، پس قرآن را به بهترین وجوه و تفسیر آن، تفسیر نمایید» (4) .
واژه «ذلول » به معنی آسان و چیزی است که زبان آن را به راحتی تلفظ می کند . چنانکه خداوند متعال می فرماید: «و لقد یسرنا القرآن للذکر ...» (5) «ما قرآن را برای یادآوری و آموزش آسان کردیم » یا قرآن، معانی واضح دارد و بر جویندگان آن، چندان مشکل نیست .
در معنای «ذو وجوه » چند احتمال وجود دارد:
1 - اینکه قرآن دارای وجهه ها و تفسیرهای گوناگونی است (دارای بطون است) .
2 - این که قرآن چند وجهی است یعنی اوامر، نواهی، حرام، حلال، بشارت و انذار، وعد و وعید دارد .
3 - جمله «فاحملوه علی احسن وجوهه » یعنی قرآن را به بهترین وجه و تفسیر آن حمل کنید .
یا این که قرآن را در مورد بایدها «عزائم » و نه تجویزها و رخصتها تفسیر نمایید .
در این حدیث پیامبر مسلمانان را به فهم قرآن و درک معانی آن تحریص می کند .
جائی که علوم متداول که برای انسان سلامتی و راحتی و رفاه فراهم آورده است; در نظر انسان آنهمه اهمیت و ارزش دارند، علم تفسیر که در سعادت دنیوی و اخروی آدمی دخالت دارد، صدبرابر اهمیت و ارزش دارد .
لذا ضرورت دارد که قرآن را یاد بگیریم و با تفسیر آن آشنا شویم .
پی نوشت:
1) نهج البلاغه: خطبه 110، پاراگراف 2، ترجمه محمد دشتی، ص 210 .
2) سوره ص: 29 .
3) نهج البلاغه فیض: خطبه 18، پاراگراف 6 .
4) حدیث ابونعیم از ابن عباس، قصة التفسیر ص 16 .
5) قمر: 17 .