علم و اندیشه در تمدن اسلامی (۵)

مراکز فرهنگی و مدارسی همچون مدرسه نصیبین، مرکز علمی جندیشاپور و حران، در باروری فرهنگ و تمدن اسلامی نقش مهمی داشتند و دانشمندان این مراکز، بیشترین کتب یونانی را برای مسلمانان ترجمه کردند .

حلقه ارتباط فرهنگ یونانی

مراکز فرهنگی و مدارسی همچون مدرسه نصیبین، مرکز علمی جندیشاپور و حران، در باروری فرهنگ و تمدن اسلامی نقش مهمی داشتند و دانشمندان این مراکز، بیشترین کتب یونانی را برای مسلمانان ترجمه کردند .

مراکز فرهنگی باستانی

تمدن اسلامی اگرچه شکل و قالب خود را از فرهنگ اسلامی داشته است اما در بدنه آن عناصر مختلفی از فرهنگهای ملل مجاور نیز وجود داشت و دیگر ملتها که به نحوی با جامعه مسلمانان ارتباط داشتند و به عنوان اقلیتهای دینی، حیات فکری و دینی و اجتماعی خود را تداوم می دادند; در ترکیب فرهنگ و تمدن اسلامی سهیم هستند .

مهمترین این اقلیتها سریانیها، نسطوریها، یعقوبیها از فرق مسیحیان و صابئان و دیگر فرق و مذاهب بوده اند . اما سریانیها در این میان نقش مهمی را ایفاء کرده اند و می توان آنها را حلقه اتصال فرهنگ یونانی و اسلامی دانست، زیرا مسلمانان، هرگز قادر نبودند فلسفه و علوم یونانی را از منابع اصلی آنها بفهمند و ترجمه نمایند . طبیعی بود که در این میان به بعضی متخصصان و زبان دانان که با فرهنگ و زبان یونانی آشنائی داشتند، نیازمندند بشاند . این زبان دانان سریانیها بودند . اینها قومی از مسیحیان بودند که به زبان سریانی حرف میزدند . زبان سریانی یکی از شاخه های زبان آرامی است که در مابین النهرین و مناطق مجاور آن گسترش داشت . مهمترین مدارس نسطوریها در شهرهای رها و نصیبین بوده است . شهر «رها» و یا «ادسا» (Edessa) امروزه یکی از شهرهای کشور ترکیه است «ادسا» در عهد دولت عباسی شهری از شمال عراق بحساب می آمد . نفوذ علم یونانی به شهر رها بیشتر از طریق انطاکیه صورت گرفت . لیکن آغاز دوره تعلیم در «رها» از وقتی است که آئین مسیح در این شهر رسمیت یافت . در سال 363 میلادی ایرانیان در رها مدرسه ای ساختند که در این مدرسه از استادان فارغ التحصیل اسکندریه استفاده می شد که به زبان یونانی تدریس می کردند . در این مدرسه نسطوریان تربیت یافتند که در راس آنها سرجیوس راس عینی قرار داشت . این گروه علوم یونانی را تحصیل میکردند و بعدها اکثر کتابهای فلسفی یونانی را به زبان خود (سریانی) ترجمه کردند این متون تا دوره امپراطوری عباسی وجود داشت . در این دوره نسطوریها آنها را به زبان عربی ترجمه کردند (1) .

1 . مدرسه نصیبین

مدرسه نصیبین نیز از حیث تشکیلات و نظامات کاملا از روی حوزه علمی رها ترتیب یافته بود . این مدرسه بار دوم بدست بارسوما Barsauma ، یکی از اسقفان ایرانی نژاد در اواسط قرن پنجم پدید آمد . وی در حدود 449 - 450 مطران نصیبین بود، تشکیل مدرسه نصیبین باعث قوت مذهب نسطوری و اشاعه آن در ایران گردید . مدرسه نصیبین از مدارس معتبر قدیمی شمرده می شد چنانکه تعداد شاگردان آنرا گاه تا 800 تن ذکر کرده اند (2) .

2 . جندیشاپور

از مهمترین مراکز فرهنگی که در تمدن اسلامی نقش بارزی دارد جندیشاپور است . جندیشاپور شهری در خوزستان، از آثار شاپور اول است و به او منسوب می باشد . شاپور این شهر را محل استقرار ایران رومی قرار داد و شاید بهمین سبب فرهنگ یونانی در آنجا انتشار یافت .

نوشیروان در جندیشاپور بیمارستانی ساخت که علوم یونانی به زبان آرامی (سریانی) در آن جا تدریس می شد . مسلمانان این شهر را فتح کردند و تا زمان عباسیان باقی بود . امروز شاه آباد غرب بر ویرانه های جندیشاپور بنا گردیده است (3) .

قفطی در «اخبار الحکماء» می گوید:

«این شهر به سبک قسنطنطیه ساخته شده است، اولین کسانی که در بیمارستان این ششهر پزشکی یاد می دادند، اطبای رومی بودند . این گروه جوانان شهر را طب تعلیم می کردند و رشد علم پزشکی رو به افزایش بود و همواره علم پزشکی رونق داشت تا اینکه این اطبا معروفان زمان شدند . در بیستمین سال سلطنت نوشیروان همه اطباء بدستور پادشاه گرد آمدند و مسائلی در مورد پزشکی میان آنها مطرح بود . اگر کسی درباره این مسائل قدری فکر کند به فضیلت این پزشکان و تخصص آنها پی می برد» (4) .

در جندیشاپور در کنار تدریس علم طب، علوم یونانی، فرهنگی و هنری نیز تدریس می کردند .

مدرسه جندیشاپور تا زمان عباسیان باقی بود و بسیاری از پزشکان ایرانی این بیمارستان، علم خود را به تمدن اسلامی انتقال دادند . گویند منصور دوانیقی هنگام ساختن بغداد به مرضی در معده خود گرفتار آمد . پزشکان نتوانستند او را معالجه نمایند . از این جهت او را به بزرگ طبیبان جندیشاپور، جورجیس پسر بختیشوع راهنمائی کردند (5) .

از این زمان جندیشاپور به تمدن اسلامی پیوست حتی اینکه هارون الرشید جبرئیل بختیشوع را دستور داد که بیمارستانی به سبک جندیشاپور در بغداد بنا کند . این بیمارستان را اطباء جندیشاپور اداره میکردند (6) .

از پزشکان معروف جندیشاپور در عصر عباسی، جورجیس پسر بختیشوع پزشک خصوصی منصور و پزشک هارون و جبرئیل نواده او پزشک مامون بوده است . همه این پزشکان به مذهب نسطوری و مسیحی بوده اند .

3 . حران

حران یکی از مراکز مهمی بود که نقش بارزی در پیوند فرهنگ یونانی و اسلامی ایفاء کرده است . این شهر در شمال جزیره در عراق میان رها و راس العین، واقع می باشد . شهری است قدیمی، که با یونان و روم و همینطور با اسلام و مسیحیت، سالها زندگی مسالمت آمیز داشته و از فرهنگ هر یک اقتباس نموده است . در زمان اسکندر بسیاری از مقدونیان ساکن این بخش عراق بوده اند و در اثر آن خدایان معبود حران نامهای یونانی بخود گرفته است . در اوایل عهد مسیحیان کلا ساکنان اصلی منطقه شمال عراق از جمله حران، سریانیون بوده اند و بسیاری از مقدونیان، یونانیان، ارمنیها و عربها نیز در آنجا سکنی داشته اند . وقتی که سیحیت شیوع یافته و دین رسمی رومیان آسیای صغیر شده، آنها فشار آورده که حرانیان را به آئین خود درآورند . اما هرگز حرانیان زیر بار نرفته و در آئین خود باقی ماندند . از این جهت حرانیان در نظر مسیحیان همچنان بت پرست بوده و مشرک بوده اند . رجال کلیسا حرانیان را هیلینوپولیس (Hellenopolis) می نامیدند (7) .

از این جهت حران تبعیدگاه کسانی بود که در آئین مسیحیت تردید کرده بودند . به نظر می رسد که دین حرانی ها، التقاطی از دین باستانی بابلی و یونان قدیم و نوافلاطونیان بوده است . از اینجهت تا عهد مامون آنها همچنان در تردید مانده بودند سرانجام خودشان اسم «صابئان » را انتخاب کردند تا از صولت خلیفه در امان بمانند . ابن ندیم داستانی را در این زمینه نقل می کند که مامون الرشید آنان را در انتخاب یکی از ادیان آسمانی آزاد گذاشت و ایشان به جهت فرار از کیفر خلیفه، کیش صابئین را انتخاب کرده اند (8) .

به هرحال حرانیان منبع بزرگی در انتقال فرهنگ یونانی بوده اند که در دوره عباسی، بیشترین کتابهای یونانی را به عربی ترجمه کرده اند . از مهمترین مترجمان صابئی ثابت بن قره (221 - 288) است که در دوره معتضد عباسی با بنوشاکر همکاری داشته است . این گروه در دوره دیلمیان نیز شایستگی قابل تقدیری از خود نشان داده اند، و به تمدن اسلامی خدمت نموده اند . ابواسحاق صابئی معاصر با سید رضی (مؤلف نهج البلاغه) از دانشمندان معروف این گروه می باشد .

بالاخره این مراکز فرهنگی بزرگترین منابعی بوده اند که در باروری فرهنگ و تمدن اسلامی نقش مهمی داشته اند و بیشترین کتابهای یونانی را ترجمه کرده اند .

نهضت ترجمه و نقل آثار علمی از ملل بیگانه در سه دوره باتمام رسیده است:

1 . آغاز آن از دوره منصور تا آخرین ایام خلافت هارون صورت گرفته است، در این دوره به طور عمده کتابهای طب و نجوم و احکام نجومی ترجمه شده است .

2 . دوره مامون تا انتهای قرن 10 میلادی، در این دوره همه کتابهای طب و ریاضیات و فلسفه ترجمه گردیده و دارالحکمه مامون، نقش بارزی در نقل و انتقال علوم داشته است .

3 . دوره سوم از اواخر قرن دهم شروع شده و تا اوایل قرن 11 ادامه داشته است (9) .

پی نوشت:

1) احمد امین، ضحی الاسلام: ج 1، ص 3 - 262 .

2) ذبیح اله صفا: تاریخ علوم عقلی - جلد 1 صفحه 13 .

3) دائرة المعارف الاسلامیه، ماده جندیشاپور .

4) قفطی: اخبار الحکماء صفحه 133 .

5) همان منبع صفحه 161 به بعد .

6) الفقطی - صفحه 158 .

7) دائرة المعارف اسلامی، ماده حران و صابئه .

8) الفهرست صفحه 385 .

9) احمد امین - ضحی الاسلام جلد 1 صفحه 264 - 265 . 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر