درد فراق
امروز، زمینیان به همراهی آسمانیان از درد فراق می گریند و درسوگ هشتمین کوکب امامت، نوای ماتم سر می دهند؛ چرا که بار دیگر گلی از بوستان نبوی پرپر شد و امام علی بن موسی الرضا علیه السلام آن امام مهربانی و آن پرچمدار ولایت، دوستان خود را در غم هجران خویش فرو برد؛ اما بارگاه ملکوتی اش همچون آفتابی پر شکوه در ملک ایران درخشان، و مأمن غریبان و ضامن دل های پریشان است.
ما امروز همراه و هم نوا با کبوتران حرمش دل را به پنجره فولاد سپرده و به سوگ می نشینیم. این روز، بر همه رهپویان و دوستداران آن حضرت تسلیت باد.
خاندان اصیل و پاک
امام علی بن موسی رضا علیه السلام در خاندانی بزرگوار قدم به عرصه گیتی نهاد و جهان را با قدومش منوّر ساخت. پدر بزرگوارش امام موسی کاظم علیه السلام هفتمین سفیر رستگاری بود و مادر ارجمندش بانوی عفیف و با تقوا، نجمه یا تَکتم نام داشت که بعد از تولد آن حضرت، طاهره نام گرفت. او کنیز مسلمانی بود که مادر امام موسی کاظم علیه السلام او را خریداری کرد. او در این باره می گوید: «حضرت رسول صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که امر کرد که نجمه را به فرزندت موسی ببخش زیرا به زودی از او فرزندی که بهترین مردم روی زمین است متولد خواهد شد». آن گاه حمیده به فرزندش امام موسی کاظم علیه السلام گفت: «ای فرزند، تَکتم بهترین زنی است که من دیده ام و شک ندارم که خداوند متعال فرزندان پاکی به او خواهد بخشید من اینک او را به تو می دهم، وی را به راه خیر و سعادت رهنما باش».
پسندیده خدا و ائمه
امام علی بن موسی رضا علیه السلام دارای القاب زیادی هستند از جمله این القاب «صابر، وفی، رضی و فاضل... است». و همچنین آن امام القاب مشهور دیگری دارند که در زیارت خاصه آن حضرت می خوانیم: شمس الشموس، انیس النفوس، غریب الغرباء، معین الضعفاء و الفقرا، ولی از مشهورترین صفات و القاب آن امام، رضا است. فرزند برومندش حضرت امام جواد علیه السلام در این باره می فرماید: حق تعالی او را رضا نام نهاد زیرا پسندیده خدا در آسمان بود، در زمین، و رسول خدا و ائمه هدی از او خوشنود بودند و او را برای امامت پسندیدند».
عالِم آل محمّد صلی الله علیه و آله
امام رضا علیه السلام در زمان خویش از مقام علمی والایی برخوردار بود. در مباحث مختلف علمی شرکت می کرد و هر سوالی که از او می پرسیدند جواب می داد. اَبا صَلت هَروی که از دوستداران و همراهان همیشگی امام بود به نقل از خود امام می گوید: من در روضه منوره می نشستم و علما در مدینه بسیار بودند و هر گاه از مسأله ای عاجز می شدند همگی به من مراجعه می کردند و مسائل مشکل خود را برایم می فرستادند تا جواب گویم! در این باره جدّ بزرگوارشان امام صادق علیه السلام به فرزندش امام موسی کاظم علیه السلام پیوسته می فرمودند: «عالم آل محمّد علیه السلام در صلب تو است.ای کاش من او را درک می کردم، همانا او هم نام امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.
سیره رضوی
امام رضا علیه السلام به عنوان الگو و سرمشق فضیلت و پاکی، زندگی اش سرتاسر با زهد و تقوا و عبادت توأم بود. شب های بسیار تا به صبح به مناجات با معبود خود می پرداخت و چه بسیار روزها را روزه می گرفت و سفارش می کرد که سه روز از هر ماه: پنج شنبه اول، پنج شنبه آخر و چهارشنبه میان ماه را روزه بگیرند. هر سه روز یک بار ختم قرآن می کرد. همیشه در خدمت مردم بود و به آنان محبت می نمود وو با زیردستان خویش با نرمی و مهربانی رفتار می کرد.
هجرت به غربت
امام رضا علیه السلام در زمان مأمون که یکی از ننگین ترین خلفای عباسی بود، زندگی می کرد. مأمون نیز همانند اجداد خود حاکمی خوش گذران و خود رایی بود. وی برای رسیدن به اهداف خود، سرکوبی علویان و کاستن از محبوبیت امام رضا علیه السلام ، از ایشان دعوت کرد تا از مدینه به مرو، «پایتخت مامون» بیایند و ولایت عهدی او را بر عهده بگیرند. امام در ابتدا، خودداری کردند ولی اصرار مامون ایشان را مجبور ساخت تا به ظاهر، این کار را بپذیرند؛ چرا که امام می دانستند این خلیفه ستمگر برای پیشبرد مقاصد شوم خود نقشه کشیده است. اما که به اخبار راهی سفر بودند به کنار قبر جدّ بزرگوارش رسول اللّه صلی الله علیه و آله آمده و با ایشان وداع کردند و سپس با جمعی از دوستانشان راه خراسان را در پیش گرفتند.
یادگار جاویدان
امام رضا علیه السلام با دلی محزون و قلبی توأم با اندوه، رهسپار خراسان گردید، و در ادامه مسیر خود وارد شهر نیشابور شد. شهر در انتظار مقدمش لحظه شماری می کرد دل ها همه شیفته و چشم ها مشتاق آمدنش بود. مسافر طوس در میان شادی و شعف مردم از راه رسید و میوه باغ رسالت، سرچشمه رحمت و افتخار ملک ایران زمین همچون خورشیدی درخشان، قدم بر خاک خراسان گزارد. سیل جمعیت در انتظار سخنانش و 24 هزار قلم به دست آماده نوشتن گفته هایش بودند. امام در میان چشمان منتظر مردم آغاز سخن کردند و حدیث معروف سلسلة الذهب را بیان فرمودند. این حدیث یادگار جاوید آن امام در شهر نیشابور است.
نقشه شوم
مأمون با یک حرکت حیله گرانه ولایت عهدی را به امام رضا علیه السلام سپرد و امام برخلاف میل باطنی آن را پذیرفت. مأمون که نارضایتی امام را می دید می گفت: «ای فرزند پیامبر، من از فضل، زهد؛ پارسایی و عبادت تو آگاهم از این رو تو را به خلافت، سزاوارتر از خویش می بینم». و در پاسخ کسانی که اهداف این اقدام او را نمی دانستند و می کوشیدند او را از این کار باز دارند به دروغ می گفت: «من با خدا عهد کرده ام این مقام را به بهترین فرد از خاندان ابی طالب واگذارم و چون در بین مسلمانان کسی را بهتر از علی بن موسی نیافتم، تصمیم گرفتم رهبری را به او بسپارم» و بدین ترتیب سعی در توجیه کارهای خود داشت؛ اما امام که تجربه زندان های تلخ پدر را دیده بود به خوبی می دانست که این پیشنهاد، فریب و حیله ای بیش نیست.
بر مسند علم و دانش
مامون برای این که بتواند از شخصیّت علمی امام رضا علیه السلام بکاهد، هرچند وقت یک بار جلسات مختلف علمی را با حضور دانشمندان دیگر ملت ها تشکیل می داد تا آنان با امام به مناظره بپردازند. هدف مأمون از این کار، ضایع ساختن شخصیّت علمی امام رضا علیه السلام بود، اما نتیجه این جلسات چهره واقعی و علمی امام را بر همگان روشن ساخت؛ چرا که امام هیچ سؤالی را بدون جواب نمی گذاشت و در حیطه های مختلف علمی احاطه ای کم نظیر از خود نشان داد، تا آن جا که مأمون درباره علم و دانش امام گفته است: «هیچ کس را در روی زمین داناتر از حضرت رضا نمی دانم».
طلب رحمت
در یکی از سال های اقامت امام در خراسان، خشک سالی، مردم را نگران و ناراحت کرده و آنان را به وحشت انداخته بود. مأمون که بار دیگر قصد داشت امام را در چشم مردم کوچک کند، از ایشان درخواست کرد تا نماز باران بخوانند. امام نیز قبول کرده و فرمودند: مردم سه روز روزه بگیرند. در روز سوم، امام علیه السلام به همراهی جمعیتی انبوه روانه بیابان شد ودر آن جا دست به دعا برداشت و فرمود: «پروردگارا، تو حق ما اهل بیت را بر مردم بزرگ و با اهمیت شمردی و همان گونه که دستور داده ای آن ها به ما دست توسل زده و امیدوار فضل و رحمت تو هستند و چشم به احسان و نعمت تو دارند. پروردگارا، باران رحمتت را بر آنان نازل کن و در این عنایت تأخیر مفرما». در این وقت آسمان، درهای رحمت را گشود و سیل باران، همه جا را سیراب کرد و بار دیگر بر عظمت و محبوبیت امام افزوده گشت و یکی دیگر از نقشه های مأمون نقش بر آب شد.
غروب خورشید امامت
مامون خلیفه عباسی که تحمل محبوبیت امام را نداشت و او را سد راه اهداف پلید خود می دانست. دهمین رضای حق و گل بوستان حقیقت را به دست نامحرمان کوردل و طاغوت های هوا و هوس، در آخر صفر سال 203 ه . ق در سن 55 سالگی به شهادت رساند. سرانجام امام از خاک بر افلاک سفر کرد و به سوی رضوان الهی پرواز نمود و دل هر عاشق داغداری را سوزاند. نامش جاوید و راهش پر رهرو باد.
انسان های گرگنما
شیخ صدوق رحمهم الله از «ریّان بن صلت» اشعاری از امام رضا علیه السلام نقل می کند که این اشعار منسوب به عبدالمطلب است. در این اشعار چنین آمده: همه مردم، روزگار را معیوب دانسته و حال آن که برای ما روزگار، هیچ گونه عیبی به غیر از خود ما نیست. (چرا که ما زمانه را با اعمال و کردار و عقاید خود خراب کرده ایم).
ما برای روزگار عیب می شماریم. و حال آن که عیب در وجود ما است، و اگر روزگار بر ما زبان بگشاید ما را سرزنش خواهد کرد.
همانا گرگ از گوشت گرگ دیگر چشم می پوشد و آن را نمی خورد و حال آن که بعضی از ما آشکارا بعضی دیگر از هم نوعان خود را با درندگی هرچه تمام تر می کشیم. هر آینه، ما برای گول زدن و غافل نمودن دیگران لباس آهوان را بر تن می کنیم.
پاسخ به مأمون
مرحوم محدث قمی رحمهم الله نقل می کند که مأمون به امام رضا علیه السلام نامه ای نوشت و از او خواست که او را موعظه کند. آن حضرت نیز نصیحت خود را به صورت اشعاری برای او نوشت: «به درستی که تو در دنیایی هستی که دارای مدت و زمانی است که عمل عمل کننده در آن مدت مقبول می شود. آیا نمی بینی که مرگ آن را احاطه کرده و از آن، آرزوی آرزومندان را سلب می کند و همچنان داغ آرزوها بر دل آن ها می ماند.
همانا شتاب می کنی و به سوی گناهان هرچه قدر که تمایل داری و توبه کردن را برای سال بعد آرزو می کنی، و حال آن که مرگ به یک باره و به ناگاه به سوی تو می آید. و در حقیقت، این کار یک انسان هوشیار و عاقل نیست.
حاجت خواهی از مرقد امام
«محمّد بن حبان تمیمی» از فقهای بزرگ اهل سنت در کتاب خود به نام الثقات توسل و حاجت خواهی خود را از بارگاه شریف ثامن الحج چنین بیان می کند: «بارها قبرش را زیارت کرده ام و در ایام اقامتم در توس، هر مشکلی برایم پیش می آمد، به زیارت قبر علی بن موسی الرضا علیه السلام ـ که درود خدا بر او و بر جدش باد ـ مشرف می شدم، و از خدا می خواستم که مشکلم را حل کند، بی استثنا پاسخ می شنیدم و آن سختی از من برطرف می شد. این چیزی است که بارها آن را آزموده و همواره چنین یافته ام. خداوند ما را بر محبت مصطفی علیه السلام و دودمانش ـ که درود خدا بر آنان باد ـ بمیراند».
سجود در مقابل معبود
بهترین حالت عبادت یک بنده، سجده کردن به درگاه معبود و پروردگار است. با سجود است که آدمی خود را در برابر آن بی نیاز خوار و کوچک و ناتوان می شمارد. امام رضا علیه السلام سجده کردن بر معبود را نزدیک ترین حالت بنده می داند و می فرمایند:
«نزدیک ترین حالت بنده به خداوند متعال، در حال سجده است و این همان قول خداوند تبارک و تعالی است که فرمود: سجده کن و نزدیک شو».
شفاعت در قیامت
علی بن موسی الرضا علیه السلام از قول جدّ بزرگوارشان روایت می کنند که: «چهار نفرند که من در قیامت از آن ها شفاعت می کنم: کسی که فرزندان مرا اکرام کند؛ کسی که احتیاجات آن ها را برآورده کند؛ کسی که آن ها را در اموری که بدان نیازمند می شوند کمک کند؛ و کسی که ایشان را با دل و زبانش دوست بدارد».
نشانه های مروت و جوانمردی
حضرت رضا علیه السلام برای مروت و جوانمردی نشانه هایی از قول رسول اکرم بیان می فرموده اند: «شش چیز از نشانه های مروت است که سه چیز آن در وطن و سه مورد مربوط به سفر است.
چیزهایی که از نشانه های مروت در وطن است عبارتند از: تلاوت کتاب خدا، آباد کردن مساجد و دستگیری برادران ایمانی در راه خدا. و مواردی که مربوط به سفر است عبارتند از: بخشیدن از زاد و توشه سفر به دیگران، خوش اخلاقی در سفر و مزاح و شوخی کردن در غیر معصیت الهی».
نشانه های مومن
امام رضا علیه السلام نشانه های مومن را در سه خصلت می داند. اگر این سه صفت در او جمع باشد او مومنی واقعی است، والاّ فقط نامی از مومن دارد. امام می فرمایند: «مومن، مومن نمی شود مگر این که سه خصلت در او باشد. سنتی از پروردگارش، خصلتی از پیامبرش و صفتی از ولی و امامش؛ اما آن صفتی که از پروردگار در اوست، پرده پوشی اسرار دیگران است. خصلتی که از پیامبر صلی الله علیه و آله در اوست، مدارا کردن با مردمان است، و آن چه که سنت ولی خداست. صبر کردن بر سختی ها و بلایا است».
کمال ایمان
علی بن موسی الرضا علیه السلام در حدیثی گران بها می فرمایند: «هیچ بنده ای به حقیقت ایمان نرسد مگر این که در او سه خصلت باشد: آگاهی و بینش در دین، اندازه و اعتدال در زندگی و صبور بودن در مصیبت ها». در واقع زمانی یک انسان به ایمان کامل می رسد که درباره مسایل دینی خود آگاهی کافی داشته باشد و از روی بصیرت، به انجام فرایض دینی بپردازد. در مخارج زندگی افراط و تفریط نکند و در مصیبت هایی که بر او وارد می شود به قضا و مقدّرات الهی راضی باشد.
حقیقت ایمان
علی بن موسی الرضا علیه السلام حقیقت ایمان را در سه چیز می داند و می فرماید:«ایمان، اقرار کردن به زبان و معرفت داشتن در دل و عمل کردن به ارکان است».
ارکان ایمان
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام اساس و اصول ایمان را در چهار رکن می داند: «توکل بر خدا، راضی شدن به خواست خدا، تسلیم شدن به امر خداوند و واگذاری همه امور به او»؛ چرا که هیچ کس بهتر از خداوند متعال نمی تواند سعادت ما را رقم زند؛ پس باید تمامی امور خواسته و ناخواسته خود را به او بسپاریم و تسلیم محض اوامر او باشیم؛ زیرا تقدیرات الهی همیشه در جهت کمال انسان بوده است. و اوست که به صلاح و مصلحت ما آگاه است. خداوند در قرآن در این باره چنین می فرماید: «وَ اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللّه ِ اِنَّ اللّه َ بَصیرُ بِالعِبادْ»
گلچینی از بوستان رضوی
سخنان پر گوهر امامان معصوم، چراغ هدایتی در مسیر زندگی بشری است. آنان بسان مشعل داران جاده های پر خطر، باب سعادت را گشوده و راهنمای انسان ها هستند.
نماز، وسیله تقرب و نزدیکی هر انسان متقی و پرهیزگار است.
هدیه دادن، کینه را از سینه ها بیرون می کند.
نزدیک ترین شما از نظر جایگاه به من در روز قیامت، خوش اخلاق ترین شما و خوش رفتارترینتان نسبت به خانواده اش است.
دوستی و محبت کردن به مردم نیمی از عقل است.
عاقلانه ترین عمل بعد از ایمان به خدا، محبت و دوستی و خیر رساندن به مردم است.
همانا مسلمان کسی است که مسلمانان دیگر از زبان و دست او در امان باشند.
ساعتی تفکر، برتر از یک سال عبادت است.
کم حرفی دری از درهای حکمت است.