عرفی شدن دین

عرفی شدن دین یا فقه یکی از موضوعاتی است که اخیرا در حوزه دین پژوهی مطرح شده است. به عبارت دیگر، فقیهان در مواردی مانند تبیین مفاهیم، تبیین مصادیق و آداب و رسوم در قضاوت ها و

اطلاعات، 23و30/3/83

عرفی شدن دین یا فقه یکی از موضوعاتی است که اخیرا در حوزه دین پژوهی مطرح شده است. به عبارت دیگر، فقیهان در مواردی مانند تبیین مفاهیم، تبیین مصادیق و آداب و رسوم در قضاوت ها و ... به عرف مراجعه می کنند و از آن نتیجه فقهی می گیرند. ولی عرفی شدن دین یا فقه که اکنون در میان دین پژوهان مطرح است، غیر از آن است که در فقه اسلامی مطرح بوده است و ما در اینجا به تجزیه و تحلیل آن می پردازیم. عرفی شدن یعنی عبور مفاهیم و مقولات، از ساحت قدسی به ساحت ناسوتی که بر طبق قاعده با فرسایش توأم است. حاصل نظریه این است که دین، یعنی که مجموعه ای از عقاید و احکام و میراث انبیا و اولیا، به دو بخش تقسیم می گردد: بخش نخست، به دست عقل آدمی داده می شود که همان عقلانی شدن مفاهیم عقیدتی و قدسی است. بخش دوم، به عقل جمعی سپرده می شود تا از طریق مجالس قانونگذاری، قوانینی را به جای احکام دین وضع نمایند تا سرانجام از حقیقت و گوهر دین چیزی باقی نماند. به عبارت دیگر، بحث عقلایی شدن احکام رفتاری است: الف) عقلانی شدن مفاهیم عقیدتی و قدسی که خاستگاه آن آیین مسیحیت کنونی است. در این خاستگاه، عقاید و معارف فراتر از عقل و خرد شمرده شده است و هرگونه پرسش و پاسخ پیرامون عقاید و اصول ممنوع است. در این نظریه، دین و عرف در تعارض و کشمکش اند. ولی با مراجعه به قرآن و کتاب های کلامی روشن می شود که اصول عقاید اسلامی در تمام مراحل با دلیل و برهان همراه است و قرآن اصول اساسی توحید را با منطق مطرح کرده است و جایگاه این آیات برای فرهیختگان روشن است. ب) عقلایی شدن احکام رفتاری: امور عقلایی چیزی است که حسن و قبح آن توسط جمع عقلا (به عنوان گروه مرجع) مشخص می گردد. اساس این نظریه یک فکر است و آن اینکه دین سعادت اخروی را تأمین می کند و سعادت دنیوی از طریق عقل جمعی تأمین می شود. ولی تجربه کنونی بشری ثابت کرده است که عقل جمعی نمی تواند سعادت بشر را تأمین کند؛ زیرا به روشنی می بینیم که بسیاری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی، مورد تصویب مجامع قانون گذاری است؛ درحالی که مشکلات بشر به وسیله همین رفتارها ایجاد شده است. از سوی دیگر، با وضع احکام کیفری شدید هم، امنیت و آسایش برای مردم فراهم نشده است. لذا چاره ای نیست جز اینکه احکام رفتاری، ریشه ای معنوی داشته باشند و مخالفت با آن، مخالفت با خود شمرده شود و ترس از مجازات های الاهی، بازدارنده از ارتکاب گناهان شود. بنابراین با نگاه اجمالی به کتب فقهی و آیات قرآن مربوط به مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی، درمی یابیم که وحی الاهی از همان ابتدا برای کلیه شئون زندگی بشر برنامه ریزی کرده است. در نتیجه، اسلام پیوسته در صحنه است و فقط به رابطه شخصی انسان مربوط نمی شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان