آفتاب، ش 25
نهضت الغای برده داری از اواسط قرن نوزدهم میلادی آغاز شد و برده به معنای سنتی آن را در جهان ریشه کن کرد; تا آنجا که امروز، در افکار عمومی و عرف عقلا، برده داری امری مذموم، قبیح، ظالمانه و غیرعقلایی محسوب می گردد و نفی برده داری (به همه معانی آن، اعم از سنتی و جدید) از ضوابط حتمی حقوق بشر شناخته می شود . اما به سه دلیل، «مسئله برده داری در اسلام معاصر» نیازمند بحث و مطالعه است:
1 . در آیات و روایات، موارد مربوط به بردگان کم نیست . اینکه دینی با ادعای خاتمیت، چگونه از یک امر قبیح و غیرعادلانه (دست کم مطابق عرف معاصر) دفاع می کند، سؤالی است که ذهن را می آزارد .
2 . برخی از علمای معاصر - اعم از فیلسوف، فقیه، مفسر و محدث - به صراحت از برده داری مذکور در متون اسلامی دفاع می کنند و آن را اجماعی مطابق حکم عقل معرفی می نمایند . این دیدگاه در تعارض کامل با ضوابط حقوق بشر است .
3 . اکثر کشورهای مسلمان، از جمله ایران، کلیه میثاق ها و مقاوله نامه های بین المللی الغای برده داری را پذیرفته اند و متعهد شده اند که تمام مظاهر برده داری را ریشه کن کنند . چاره اندیشی درباره تعالیم دینی ناظر به برده داری و پاسخ به عالمان مدافع برده داری، از لوازم تحکیم مبانی حقوق بشر در جوامع اسلامی است .
فارغ از فواید ذاتی بحث برده داری در اسلام معاصر، این مطالعه یک فایده جنبی نیز دارد: این مطالعه میزان خوبی برای ارزیابی توانمندی اندیشه اسلامی معاصر، به ویژه فقه اسلامی، خواهد بود .
مقاله حاضر از سه بخش تشکیل شده است: بخش اول گزارشگر احکام بردگی در اسلام معاصر است; بخش دوم به مقایسه این احکام با اسناد حقوق بشر اختصاص دارد; و بالاخره در آخرین بخش، به تحلیل انتقادی دو دیدگاه کاملا متعارض در زمینه برده داری در اسلام معاصر پرداخته می شود . بخش اخیر مهم ترین بخش مقاله را تشکیل می دهد .
در مواجهه با مسئله برده داری، در بین عالمان مسلمان معاصر، دو موضع قابل تفکیک است: موضع اول، اصل مسئله برده داری را به عنوان یکی از مسائل دینی، حتی در عصر ما، می پذیرد و موضع دوم، به نفی مطلق برده داری به عنوان یک موضع دینی در دوران حاضر می پردازد . متاسفانه دیدگاه مشهوری که در تداوم گذشته، همچنان از برده داری در چارچوب شرع دفاع می کند، کمتر به تبیین و توجیه رای خود دست زده است . از جمله قوی ترین توجیه های استدلالی در این زمینه را می توان در اثر علامه طباطبایی کلام فی الرق و الاستعباد، یافت . نویسنده مقاله حاضر، آرای علامه را در این باب گزارش و نقد می کند و در ادامه، مستندات دینی برده داری، تحت دو عنوان «قرآن کریم و مسئله بردگی » و «مسئله برده داری در روایات » بررسی می شوند .
موضع دوم، یعنی عدم مشروعیت بردگی در اسلام معاصر، معتقد است که انسان، مطلقا قابل مملوکیت نیست، تا قابل خرید و فروش و تصرف باشد . انسان آزاد آفریده شده است و احدی حق ندارد او را برده و مملوک گرداند . نویسنده مقاله، خود به دفاع از این دیدگاه می پردازد .