ورای سکولاریسم

در این گفت وگو دکتر ملکوتیان به مباحث انقلاب اسلامی از منظر تئوری های انقلاب پرداخته است. ایشان مسائل و پرسش های مطرح شده در مورد انقلاب را در چند محور می داند: چیستی مفهوم انقلاب، چرایی و چگونگی انقلاب و نهایتا نتایج و بازتاب های انقلاب

 همشهری، ش 3635، 21/11/83

در این گفت وگو دکتر ملکوتیان به مباحث انقلاب اسلامی از منظر تئوری های انقلاب پرداخته است. ایشان مسائل و پرسش های مطرح شده در مورد انقلاب را در چند محور می داند: چیستی مفهوم انقلاب، چرایی و چگونگی انقلاب و نهایتا نتایج و بازتاب های انقلاب. در بحث چرایی، بیشتر به علل و زمینه های اصلی وقوع انقلاب توجه می شود. به طور کلی، تحولاتی که باعث وقوع انقلاب می شود، در حد زیادی تحت تأثیر شرایط زمانی و مکانی قرار دارد.

محققان پدیده انقلاب معتقدند که قبل از انقلاب اسلامی ما سه نسل از نظریه های انقلاب را پشت سر گذاشته ایم: نسل اول، یک نسل توصیفی از نظریه های انقلاب بود که مربوط به دهه های نخستین قرن بیستم بود. ولی از اواسط قرن بیستم با نسل دوم از نظریه پردازان انقلاب یعنی نظریه های تعمیمی مواجه می شویم. به این معنا که برخلاف نسل اول، محققان با بررسی چند انقلاب، آنها را به همه انقلابی هایی که در گذشته یا در آینده اتفاق می افتد تعمیم می دادند. نسل سوم که مربوط به دهه هفتم تا پایان قرن بیستم است، به نسل ساختاری معروف است. آنها معتقدند انقلاب ها ارادی نیستند؛ بلکه در اثر تعامل و برخورد یک سری از ساختارها اتفاق می افتند.

ادعاهای نسل سوم از نظریه های انقلاب، با وقوع دو انقلاب در پایان قرن بیستم یعنی انقلاب اسلامی ایران و انقلاب نیکاراگوئه که در هر دو، مذهب نقش عمده داشت، با بحران مواجه شد. چرا که نسل سوم معتقد بود رهبری، ایدئولوژی، اختیار و اراده انسانی در انقلاب ها تأثیر ندارد؛ بلکه خودشان بر اثر عواملی چون فشارهای ناشی از نوسازی و مسائل بین المللی به وجود می آیند.

آقای ملکوتیان در ادامه، به عواملی که در به وجود آمدن دیدگاه های سه نسل اول نظریه پردازان انقلاب دخیل بود اشاره می کند و می گوید: اینها بیشتر تحت تأثیر برداشت هایی بودند که در جوامع غربی در مورد جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، انسان و اجتماع غربی وجود داشته است. آنها مدعی اند زمانی دولت دچار فروپاشی می شود که روشن فکران انقلابی دغدغه قدرت و ثروت داشته باشند. اما این مسئله در انقلاب اسلامی ایران کمتر دیده می شود. اولین حوادث انقلاب زمانی است که شاه در اوج قدرت بود و نقش ژاندارم آمریکا را در منطقه داشت.

ایشان در مورد محور متمایز کننده انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلاب ها می گوید. ایدئولوژی انقلاب اسلامی در حقیقت برگرفته از فرهنگ تشیع و مذهب و قیام امام حسین علیه السلام بود؛ درحالی که این موضوع برای دیگر انقلاب ها، بر آموزه های لیبرالیسم و ناسیونالیسم استوار بود. از طرفی دیگر، انقلاب اسلامی ایران دقیقا مخالف مؤلفه سکولاریزه شدن فرهنگی بود، و در عین حال با توسعه و رشد در زمینه های علمی و تکنولوژیک سازگاری داشت.

وی در بخش دیگری به دیدگاه نظریه پردازان در مورد انقلاب اسلامی ایران که چرا و چگونه شکل گرفت می پردازد و می گوید: در مجموع می توان پنج رهیافت برای مطالعه انقلاب اسلامی برشمرد: رهیافت های اقتصادی اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی در رهیافت اقتصادی اجتماعی به عوامل کلان اجتماعی یا اقتصادی در تحلیل پدیده انقلاب اسلامی توجه می شود. در رهیافت دوم، بر عوامل روان شناختی فردی یا اجتماعی در وقوع انقلاب اسلامی تأکید می شود. رهیافت سیاسی خود شامل دو دسته می شود: گروهی توسعه نامتوازن را عامل بروز انقلاب می دانند و برخی دیگر بر اساس بسیج چارلز تیلی، انقلاب اسلامی را تحلیل می کنند. در رهیافت عوامل فرهنگی بر نقش رهبری انقلاب، اسلام و تشیع تأکید می شود. به نظر می رسد که این عامل از دیگر عوامل در انقلاب اسلامی نقش قوی تری داشته است؛ به طوری که اگر مذهب و تشیع و رهبری و فرهنگ جهاد و شهادت برگرفته از قیام کربلا نبود، چنین انقلابی در ایران صورت نمی گرفت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر