ماهان شبکه ایرانیان

روز مقاومت و ایثار

مقدمه ۱۰ سال پیش رژیم تا بن دندان مسلح صهیونیستی با انواع و اقسام سلاح‌های مجاز و غیرمجاز به جنوب لبنان حمله کرد تا به خیال خود جنبش مقاومت اسلامی لبنان موسوم به حزب‌الله را که هدفش نابودی دشمن صهیونیستی بود را از ریشه برکند در حالی که پاسخ کوبنده رزمندگان حزب‌الله در همان روزهای اول جنگ، نقشه صهیونیست‌ها را نقش بر آب کرد و پیر ...

روز مقاومت و ایثار

مقدمه
10 سال پیش رژیم تا بن دندان مسلح صهیونیستی با انواع و اقسام سلاح‌های مجاز و غیرمجاز به جنوب لبنان حمله کرد تا به خیال خود جنبش مقاومت اسلامی لبنان موسوم به حزب‌الله را که هدفش نابودی دشمن صهیونیستی بود را از ریشه برکند در حالی که پاسخ کوبنده رزمندگان حزب‌الله در همان روزهای اول جنگ، نقشه صهیونیست‌ها را نقش بر آب کرد و پیروزی‌ای به دست آمد که تاکنون این رژیم متجاوز جرات حمله به لبنان را ندارد. پس از شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی تحولات به نفع جریان مقاومت رقم خورد، تحولاتی که زمینه سر برآوردن و عیان‌تر شدن نقش جریانی قدرتمند در منطقه با نام «جبهه مقاومت» شد.

تهاجم وسیع و همه جانبه اسرائیل به لبنان در ژوئیه 2006 (تیرماه 1385) که 33 روز به طول انجامید، نقطه عطفی در منازعات اعراب و اسرائیل است. جنگ 33 روزه که در واقع ششمین جنگ اسرائیل و اعراب به شمار می رود، در مقایسه با جنگ های پیشین اسرائیل طولانی تر و در نوع خود بی نظیر و از ابعاد مختلف و متفاوتی دارای اهمیت فوق العاده و منحصربه فرد است. زیرا در این نبرد سنگین و همه جانبه اسرائیل به اهدافی که پیش از جنگ با هماهنگی و حمایت آمریکا برای خود معین کرده بود، دست نیافت، که نمونه بارزی از تکرار به مراتب سخت تر شکست و ناکامی سال 2000 در عقب نشینی از جنوب لبنان بود. بنابراین تهاجم گسترده اسرائیل با پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامی پایان یافت و به تبع این موفقیت، معادلات داخلی لبنان، اسرائیل و منطقه دست خوش تغییر و تحولات جدید و اساسی شد. جنگ 33 روزه، مقاومتی که ریشه در اعتقادات اسلامی مردم جنوب لبنان و معطوف به اراده پولادین آنان است. مردمی جنگ زده، محروم و زجرکشیده که در برابر تجاوز همه جانبه و غیرانسانی رژیم اشغالگر قدس، تا پای جان ایستادگی کردند و طی نبردی به مدت سی و سه روز، نقشه های دشمن متجاوز و سلطه طلب را نقش بر آب زدند.

ایثار و مقاومت

ایثار و مقاومت از اصول اولیه ای است که انبیای الهی بدون بهره مندی از آن هرگز موفق به انجام رسالت خویش نمی شدند. پیامبران با ایستادگی و مقاومت دربرابر سنت های غلط و مناسبات نادرست اجتماعی و بذل ایثار و از خودگذشتگیدر این راه به اصلاح جامعه پرداخته و بدون به دل راه دادن هرگونه ترس و واهمه ای از سختی ها و مشکلات فراروی، رسالت های سنگین الهی خود را بهانجام رسانیدند تا آنجا که خداوند درباره ایشان می فرماید:

الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا؛[1](پیامبران)کسانی بودند که تبلیغ رسالت های الهی می کردند و (تنها) از او می ترسیدندو از هیچ کس جز خدا واهمه نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است.

ایثار، نشانه مومن

یکی ازویژگی های مهم مومنان راستین برخورداری از روحیه ایثارگری است.[2] امیرمومنان علی(ع) در روایتی ایثار را بهترین کرامت اخلاقی برای انسان هادانسته است (خیرالمکارم الایثار) و در روایت دیگر از آن با عنوان بالاتریننیکی ها یاد نموده است (الایثار اشرف الاحسان).[3]

در تاریخ اسلام، پساز هجرت پیامبر اکرم(ص) و اصحابش از مکه به مدینه، مردم مدینه که دراصطلاح تاریخ اسلام به انصار معروف شدند از مهاجران مسلمان استقبال کرده وبا جان و مال به حمایت از آنان برخاستند.

پنج سال بعد زمانی که یهودیانبنی نضیر تسلیم مسلمانان شدند پیامبر اکرم(ص) خطاب به انصار فرمود: «اگرشما مایل باشید اموال و خانه هایتان را با مهاجران تقسیم کنید و دراینغنایم جنگی با آنها شریک شوید و اگر می خواهید اموال و خانه هایتان از آنخودتان باشد ولی از این غنایم چیزی به شما نرسد.» انصار در پاسخ گفتند: هماموال و خانه هایمان را با آنها تقسیم می کنیم و هم چشمداشتی به غنایمجنگی نداریم. ما، مهاجران را بر خود مقدم می داریم.[4]

این ایثار و فداکاری انصار موجب شد که آیه 9 سوره حشر در شان و مقام ایشان نازل شود: و یوثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه...[5](انصار، دیگران را) بر خودشان مقدم می دارند اگرچه خود دچار تنگدستی باشند.

در این آیه شریفه انصار به سبب برخورداری از روحیه ایثارگری و ترجیح دادن مهاجران بر خودشان در شرایطی که خود محتاج و نیازمند بودند؛ به عنوان نمونه ای از مومنان راستین مورد تقدیر قرار گرفته اند.

امام صادق(ع) درذیل آیه شریفه با اشاره به صفات و ویژگی های مومنان، ایثار را یکی ازنشانه های مومن می داند که خداوند ایشان را به آن وصف نموده است.[6]

وعده الهی به یکتاپرستان پایدار بر حق

درآیه 30 سوره فصلت خداوند متعال به یکتاپرستان پایدار بر توحید بشارت به بهشتی می دهد که در روز واپسین استقامت ورزان در مسیر حق از نعمت های آن بهره مند خواهند شد. «ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهمالملائکه الا تخافوا و لاتحزنوا و ابشرو بالجنه التی کنتم توعدون»[7]

کسانی که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند فرشتگان (هنگام مرگ) برآنان نازل می شوند (و می گویند) نترسید و غم مخورید و بشارت باد شما را بهآن بهشتی که به شما وعده داده می شد.

اینکه خداوند متعال توحید را در کنار استقامت و پایداری قرار داد، حاکی از ارزش بالای پایداری و مقاومت در مسیر حق است.[8]

بسیارندکسانی که دم از توحید و خدا پرستی می زنند ولی آن گاه که پای عمل در میان آید پایداری از خود نشان نمی دهند و استقامت نمی ورزند ایمان واقعی زمانی در انسان ظاهر می شود که وقتی فرد در برابر طوفان امیال و هوس های نفسانی قرار گرفت و یا منافع و مصالح شخصی اش در معرض خطر افتاد بتواند پا روی امیال نفسانی گذارده و از آزمون الهی سربلند بیرون آید.

علی(ع) در یکیاز خطبه های نهج البلاغه پس از تبیین عظمت قرآن و نهی از بدعت گذاری دردین در ذیل آیه فوق، مردم را این گونه پند می دهد:

شما گفتید پروردگار ما الله است اکنون بر سر این سخن پایمردی کنید بر انجام دستورهای کتاب او و در راهی که فرمان داده و در طریق پرستش شایسته او استقامت به خرج دهید از دایره فرمانش خارج نشوید. در آیین او بدعت مگذارید و هرگز با آن مخالفت نکنید.[9]

در روایت دیگری از پیامبر گرامی اسلام(ص) می خوانیم که وقتی این آیه را تلاوت نمود فرمود: «گروهی این سخن را گفتند سپس اکثر آنها کافر شدند اما کسی که این سخن را بگوید و همچنان بر آن تداوم داشته باشد تا مرگش فرا رسد او از کسانی است که بر آن استقامت کرده است.»[10]

در ارزش استقامت و پایداری در صراط حق همین بس که طبق بشارت الهی در آیه مورد بحث، فرشتگان بر انسان نازل می شوند و پیام الهی را که سراسر لطف و رحمت است به او اعلام می دارند.[11]

صبر و استقامت عامل پیروزی

جنگ هایی که پیامبر اکرم(ص) به همراه اصحاب با ایمانش با مشرکان مکه و یا دیگر مخالفان سرسخت اسلام انجام داد نمونه بارزی از صبر و استقامت و ایثار رابه نمایش می گذارد. در پایان جنگ احد لشگر مغرور ابوسفیان که پس از تحمل شکستی سخت در جنگ بدر تا حدودی احساس پیروزی و غرور می کرد به سرعت راه مکه را در پیش گرفت اما دیری نپایید که مصمم شد مجددا به سوی مدینه بازگردد و کار مسلمانان را یکسره سازد.

این خبر به پیامبر اکرم(ص)رسید. ایشان با تدبیری به جا فورا دستور داد که لشگر احد و تمام کسانی که در این جنگ شرکت داشته اند ولو مجروحان جنگ باید خود را برای شرکت در نبرد دیگری آماده کنند. این فرمان بدون چون و چرا مورد اطاعت مسلمانان و پیروان راستین آن حضرت قرار گرفت. حتی زخمیان جنگ احد نیز به دستور فرمانده خویش گردن نهادند و خود را برای نبرد دیگری مهیا ساختند. این خبر به لشگر قریش رسید مقاومت و ایثار وصف ناشدنی مسلمانان، مشرکان مکه را دچار وحشت ساخت و آنان را از بازگشت به مدینه منصرف نمود. قرآن کریم ضمن اشاره به استقامت و پایداری اصحاب پیامبر(ص) در این واقعه تاریخی آنان را در آیات 172 الی 174سوره آل عمران این گونه مورد ستایش قرار می دهد:

آنان که دعوت خدا وپیامبر را پس از آن همه جراحاتی که به آنها رسید اجابت کردند (و هنوز زخم های میدان احد التیام نیافته بود به سوی میدان جنگ حرکت نمودند) از میان آنها برای کسانی که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند پاداش بزرگی خواهد بود اینان کسانی بودند که (بعضی از) مردم به آنها می گفتند: مردم (دشمنان)برای (حمله به) شما اجتماع کرده اند از آنها بترسید اما (آنها به جای ترس)ایمانشان زیادتر شد و گفتند: خدا ما را کافی است و بهترین حامی ماست به همین جهت آنها (از این میدان) به فضل پروردگار بازگشتند در حالی که هیچ ناراحتی به آنها نرسید و از فرمان خدا پیروی کردند و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگی است.»[12]

برخی از مجروحانی که خود را برای نبرد آماده کردند به قدری وضعشان وخیم بود که حتی قادر نبودند با پای خود به آن منطقه بروند ولی برای آن که از دستور پیامبر(ص) سرپیچی نکرده باشند با زحمت زیاد و کمک سایر مسلمانان خود را به منطقه جنگی رساندند.[13]

اگر انسان به هدفش ایمان داشته باشد هر قدر با مشکلات بیشتر روبرو شود نه تنها هراسی به دل راه نمی دهد که قدرت و استقامتش نیز افزون می گردد و با ایثار و ازخود گذشتگی برای رسیدن به هدف مقدسی که در پیش رو دارد تلاش می کند.

احدی الحسنیین

خداوندمتعال در آیه 65 از سوره انفال پس از آن که از پیامبرش می خواهد مؤمنین رابرای جنگ با دشمنان ترغیب کند می فرماید: «یا ایهاالنبی حرض المؤمنین علی القتال ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مأتین و ان یکن منکم مئه یغلبوا الفا من الذین کفروا بانهم قوم لایفقهون؛ اگر شما صبور و مقاوم باشید بیست نفر از شما می توانند بر دویست نفر از دشمنان غلبه کنند و صد نفر از شما بر هزار نفر غالب می شوند به خاطر این که آنان (کفار) مردمی هستند که نمی فهمند.»[14]

علامه طباطبایی ذیل این آیه شریفه آورده است:

...سرشاین است که مؤمنان در هر اقدامی که می کنند اقدامشان ناشی از ایمان به خداست و ایمان به خدا نیرویی است که هیچ نیروی دیگری معادل آن نبوده و دربرابر آن تاب مقاومت نمی آورد... چنین کسی اطمینان و یقین دارد به این که به هر تقدیر چه کشته شود و چه بکشد برد با اوست زیرا هر دو تقدیر پاداشش بهشت است و او در خود مصداقی برای مرگ به آن معنایی که کفار معتقدند و آن را نابودی می پندارند نمی بیند.»[15]

پیروزی نتیجه مقاومت بی نظیر

یکی از علت های پیروزی رزمندگان اسلام، صبر و استقامت ایشان و اعتقاد به این اصل مسلم بود که در هر حال پیروزی از آن آنان می باشد و همین عامل سبب گردید که با وجود تنگناهای شدید تجهیزات و ادوات جنگی، ارتشی را که تا بن دندان از سوی قدرت ها ودشمنان نظام جمهوری اسلامی مسلح گردیده بود به زانو درآورند.

برداشت های مختلف از مفهوم مقاومت سبب شده است تا عده زیادی این مقوله را صرفاً در یک فضای سیاسی و به اقتضای زمان حاضر تجزیه و تحلیل کنند لذا همواره سعی می کنند به دنبال راه جایگزین برای آن باشند چرا که اساسا مقاومت با هزینه همراه است و گروهی هم نگاه راهبردی به آن داشته آن را در عرصه هایی به جز عرصه سیاست نیز جاری و ساری بدانند. اما به درستی مقاومت یک تاکتیک موقتی فقط در عرصه سیاسی است یا اینکه می توان آن را در عرصه های دیگر هم به عنوان یک استراتژی پذیرفت.

ماهیت مقاومت در عالم سیاست

وقتی از مقاومت بحث می شود، اذهان به سمت جریانات سیاسی خاصی در منطقه می رود. جریاناتی که در مقابل جبهه استکبار و زیاده خواهی های صیهونیست ها مقاومت می کنند. البته این فعالیت، به دور از مقاومتی که در قرآن آمده است نیست. مقاومت این جریانات که به دفاع از جان، مال، ناموس و دین خود برخواسته اند، مبتنی بر همان فرهنگی است که از کتاب و سنت گرفته شده است.

مقاومت در قرآن فراتر از یک واژه یا اصطلاح است. مقاومت در قرآن یک فرهنگ است. قرآن وقتی می خواهد فرهنگ مقاومت را تبیین و توضیح دهد در مباحث گوناگون و در تجربه های عینی و زنده، از واژه های استقامت، صبر و ثابت قدمی استفاده می کند.

خداوند خطاب به پیغمبرش فرموده است: «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ» یعنی همان گونه که دستور یافته ای ایستادگی کن، و هر که با تو توبه کرده نیز چنین کند. در اینجا استقامت همان مقاومت است. استقامت، قیام، اقامه، از ماده «قوم»گرقته شده است. «قوم» به معنای قرار گرفتن یک شیء به شکلی است که تمامیِ آثار و منافع آن شیء مترتب برآن حالت باشد. برای نمونه انسان در حالت قیام می تواند بیشترین کارایی را داشته باشد.

در مفهوم استقامت، دوام، ثبات و انجام درستِ فعل مدنظر است. فَاستَقِم کَما أُمِرتَ یعنی در باب آنچه که به تو امر شده باید مقاومت کنی و این مقاومت باید مبتنی بر انجام درست فعل باشد. یعنی انسان کار را طوری انجام دهد که هیچ گونه خللی در فعل او راه پیدا نکند لذا در آیه 6 سوره فصلت: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَی إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَـهُکُمْ إِلَـهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ» فاستقیموا، یعنی حق توحید را به درستی ادا کردن. پس «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ» یعنی دوام و ثبات داشته باش و نقشت را نیز به درستی ایفا کن.

در برخی دیگر از آیات قرآن، مقاومت با واژه صبر آمده است. در دو آیه از قرآن آمده است: «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَاةِ» یعنی از شکیبایی و نماز یاری جویید. ماه رمضان نیز به سبب تحمل انسان در پرهیز از خوردنی ها، آشامیدنی ها و برخی دیگر از لذّت ها، «شهر الصبر» نامیده شده است. صبر به معنای نگهداری و تحمل نفس در برابر امور سخت و بی تاب کننده، یکی از مفاهیم مقاومت در فرهنگ قرآنی است.

واژه «ثبات قدم» نیز در قرآن مفهوم مقاومت را در بردارد. این اصطلاح به مفهوم نیرومندی و پایداری در برابر دشمن در سه جای قرآن مطرح شده است. اول آنکه به عنوان یک اصل استوار در میان گروه مومن به خدا در طول روزگاران در سوره آل عمران از زبان قرآن این گونه بیان شده که: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ،...رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِی أَمْرِنا، وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا، وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ»دیگری درسوره انفال آیه 45 است که خداوند خطاب به مومنین فرموده است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا...

نمونه عینی این مفهوم، در داستان طالوت و جالوت است. در این داستان، جبهه ضعیف و مؤمنِ طالوت با جبهه قوی و مستکبر جالوت مواجه می شود. در این رویارویی عده ای جا می زنند و خداوند متعال خطاب به آن عده قلیلی که سعی می کنند مقابل استکبار بایستند می فرماید: «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِإِذنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرینَ» بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار، به اذن خدا پیروز شدند، و خداوند با شکیبایان است. همین عده کوچک معتقد به خدا، وقتی در برابر لشکر جالوت قرار گرفتند دعا کردند:«قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا» یعنی خداوندا! تمام وجود ما را مالامال از صبر کن و دل های ما را قوی گردان. وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا یعنی ما را با لطف خودت یاری کن تا گام هایمان در مسیر تو ثابت باشد. اصحاب حق از خدا خواستند دل های آن ها را قوی کند تا از معرکه جنگ فرار نکنند. طالوت که به عنوان یکی از فرماندهان الهی معرفی می شود، به دلیل مقاومتی که انجام داد پیروز شد.

نقطه مقابل این گروه، جماعت ترسو و غیر مقاومی است که خداوند در آیه 243 سوره بقره در باره آنها می فرماید: «لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَ جُوا مِن دِیَارِ هِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّـهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَاهُمْ» این گروه که عده شان فراوان بود باز هم از ترس مرگ فرار کردند اما این عدم مقاومت برایشان کارساز نشد و خداوند جانشان را گرفت.

مقاومت در عرصه های گوناگون

مقاومت در عرصه های مختلف وجود دارد. گاهی می تواند در عرصه اندیشه و گاهی می تواند در عرصه عمل باشد.

انسان که به گواه آیه «فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَ» فطرت الهی دارد، اما در عین حال خواهش های نفسانی از درون و وسوسه های جنّی و انسی از بیرون تهدیدی برای انسان است. و لذا در خودِ این ساختار – که محل کشمکش است - مقاومت مفهوم و معنا پیدا می کند.

شهید بهشتی در جایی گفتند: «بهشت را به بها می دهند نه به بهانه»؛ یعنی هر چیزی که بها دارد باید برای آن هزینه شود و هزینه یعنی مقاومت. اگر انسان بخواهد نفس خودش را تزکیه کند و انسانیت خودش را رشد و ارتقا دهد یا در عرصه سیاسی مستقل باشد نیاز به مقاومت دارد. حتی اگر انسان می خواهد به لحاظ مادی رشد کند و زندگیِ مرفهی داشته باشد، باز هم نیاز به تلاش و مقاومت دارد. پس مقاومت عرصه های متفاوتی دارد.

انواع صبر و استقامت

برای نمونه، در متون روایی صبر-که یکی از مفاهیم مقاومت است- بر سه قسم است: اول؛ صبر در مقابل مصیبت. البته مصیبت ها متفاوت است. قرآن کاستی هایی که در زندگی وجود دارد به عنوان مصیبت ذکر کرده است و انسان اگر بخواهد بر کاستی ها غلبه کند یقیناً نیازمند صبر و مقاومت است.

دوم؛ صبر در مقابل طاعت الهی است؛ طاعت فقط کارهایی مثل نماز، روزه، حج و برخی مناسک خاص نیست. هر چیزی که خداوند متعال به آن دستور داده است طاعت الهی است. تمام واجباتی که در فقه از آن به واجب کفایی یاد شده و مورد نیاز جامعه است طاعت الهی محسوب می شود. یکی از دستوارات خداوند، «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» است. یعنی شما باید قوی شوید. ما باید ببینیم دشمن از چه چیز هراس دارد یا ممکن است به واسطه چه چیزی بر ما غلبه کند و برای آن تمهیدات لازم را بیاندیشیم. این یکی از طاعات الهی است که اجابت آن نیاز به تلاش و مقاومت دارد. همچنین خداوند در آیه 41 سوره توبه می فرمایند:« وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ» زمانی که به مخاطره می افتید، از جانتان و مالتان هزینه کنید.اجابت این طاعت نیازمند مقاومت در برابر حب مال و حب جان است.

قرآن درباره سفارش هر فرد به اهل بیت خودش در خانه و برادران دینی فرموده است: وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها یعنی علاوه بر سفارش به نماز در این سفارش مقاومت کن و در این مسیر ثبات داشته باش. بنابر این تمام دستورات خداوند در قرآن هر یک مصداقی از طاعت الهی و عرصه های از عرصه های مقاومت در طاعت الهی است.

سوم؛ صبر در مقابل معصیت است. معصیت فقط اختصاص به دزدی، غیبت، دروغ و... ندارد. هر چه را که خداوند نهی کرده است و آن را ناپسند می داند معصیت الهی است. اعتماد به دشمن، همراهی و تکیه بر دشمن و ظالم شدن و با ظالم بودن را معصیت می داند و به صراحت از آن منع نموده است. وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّار قرآن علاوه بر پرهیز از همراهی و همگامی با ظلم از طغیان و تجاوز نیز منع نموده از آن نهی می کند. از حسن بصری نقل شده است که: جعل اللّه الدّین بین لاءین وَ لا تَطْغَوْا وَ لا تَرْکَنُوا[هود/ 113]. یعنی خداوند دین را بین دو «لا» قرار داده است که طغیان نکنید و به ظالمین نیز پناه نیاورده و اعتماد ننمایید.

تکیه بر ظلم و ظالم ممکن است با خواسته های نفسانی در دنیا همسویی داشته باشد اما به واقع نافرمانی خداوند است و نیازمند مقاومت در برابر خواهش های آغشته به آلودگی های دنیاست.

رابطه مقاومت با مقاومت لبنان

جنگ ٣٣ روزه که در سال ٢٠٠٦ میلادی توسطه اسرائیل علیه لبنان به ویژه حزب الله صورت گرفت از تحولات مهم و تأثیرگذار منطقه خاورمیانه است. آنچه در مقاله خواهد آمد گزارش اجمالی از ماهیت حزب الله لبنان، اهداف اسراییل از برپایی جنگ، تأثیرات آن و ادله شکست اسرائیل است. ضرورت شناخت این جنگ و تأثیرات آن را می توان در دو حیطه بیان کرد؛ یک، رؤیت تحقق وعده های الهی که یک گروه اندک چگونه با یک رژیم به طور کامل مسلح می جنگند و توان ایمانی آنها موجب پیروزی می شود و دوم اینک با توجه به رخ دادهای این جنگ مشخص شود راهبرد رهایی منطقه از آشوب، مبارزه مسلحانه است نه دیپلماسی با اسرائیل.

ماهیت حزب الله

در سال ١٩٨٥م اسرائیل به علت مقاومت مردم لبنان، شروع به عقب نشینی از شهر صیدا کرد. در یک گردهمایی رسمی در ١٦ فوریه ١٩٨٥ که به مناسبت اولین سارگرد شهادت شیخ راغب حرب در حسینیه شیاح در بیروت برگزار شد، حزب الله با صدور یک نامه ی سرگشاده و تبیین اهداف و راهبردهای خود برای اولین بار اعلام موجودیت کرد. پس از اعلام موجودیت، رهبران حزب الله از بقا به بیروت آمدند و شورای حزب الله در ضاحیه مستقر گردید.[16]

از زمان اعلام موجودیت تا سال ١٩٨٩ حزب الله درگیر جنگ با اسرائیل و همچنین جنگ های ناخواسته با سوریه و جنبش أمل(از گروههای شیعی مقاومت لبنان) شد. اما در سال ١٩٨٩ با ایجاد آرامشی نسبی حزب الله ساختاری جدید برای اداره خود ترسیم کرد. در این تغییرات شیخ صبحی طفیلی به عنوان اولین دبیرکل حزب الله انتخاب گردید. اما در سال بعد در کنگره دوم حزب الله شیخ طفیلی از دبیرکلی برکنار شد و سیدعباس موسوی دبیرکل دوم حزب الله گردید. در سال ١٩٩٢ اتومبیل سیدعباس موسوی توسط موشک بالگرد اسرائیلی مورد اصابت قرار گرفت، و دبیرکل به همراه همسر و فرزندش به شهادت رسیدند. پس از شهادت او، سیدحسن نصرالله به سمت دبیرکلی حزب الله لبنان رسید.[17]

حزب الله لبنان یک گروه نظامی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. خلاصه ای از اهداف و افکار حزب الله به شرح زیر است:

١.در سیاست داخلی قائل به نظام مردمی و غیرطائفه ای برای لبنان هستند و معتقدند مسئولان آن باید مخلص، پاک و دردکشیده باشند. حمایت از حقوق مستضعفان در رأس سیاست های این گروه است.

٢.در سیاست خارجی، حزب الله خود را جزئی از حرکت جهانی اسلامی به رهبری امام خمینی و امام خامنه ای می داند. همچنین معتقد به استقلال لبنان و عدم مداخله اجانب در حل مسائل آن است ودر سیاست خارجی معتقد به نابودی کامل رژیم صهیونیستی می باشند. همین سه نکته در مسائل خارجی، دشمنی بسیاری از سوی رژیم غاصب صهیونیستی برای این گروه ایجاد کرداست.[18]

تشکیلات حزب الله لبنان دارای پنج شورای اجرایی، سیاسی، برنامه ریزی، جهادی و قضایی است. منابع مالی این گروه عبارت اند از؛ کمک های کشورهای اسلامی، کمک تجار شیعه، جمع آوری وجوهات شرعی و کمک های مردمی و فعالیت اقتصادی همچون تأسیس فروشگاه های زنجیره ای است. فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حزب الله پس از جنگ ٣٣ روزه وسعت بیشتری یافت. حزب الله لبنان در جهت فعالیت فرهنگی-تبلیغی درسال١٩٩٢م شبکه تلویزیونی المنارو مدارس اسلامی را برای تقویت بنیه علمی شیعیان لبنان تاسیس کرد.

اهداف اسرائیل

رژیم صهیونیستی در تجاوز به لبنان در سال ٢٠٠٦ میلادی دلایل زیر را دنبال می کرد:

دلایل غیرمستقیم: رژیم غاصب که از سال ١٩٧٨م تجاوز به لبنان را آغاز کرده بود، از زمان اعلام موجودیت حزب الله در سال ١٩٨٥م یکی از اهداف خود را شکستن این بخش از مقاومت منطقه قرار داد. کشمکش بین نیروهای مقاومت در لبنان بخصوص حزب الله و اسرائیل ادامه داشت تا اینکه در سال ٢٠٠٠م اسرائیل شکست سختی از حزب الله و مقاومت دریافت کرد.

دلایل غیرمستقیم تجاوز اسرائیل در سال ٢٠٠٦م عبارت بودند از؛ پایان دادن به مقاومت و راه آن، انتقام گرفتن از مقاومت، بازگرداندن روحیه ارتش اسرائیل در جریان شکست سال ٢٠٠٠، ضربه زدن به همبستگی لبنان و سوریه و کشاندن لبنان به سمت اردوگاه اسرائیل و آمریکا.[19]

دلایل مستقیم: بعد از سال ٢٠٠٠م سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله سیاست این گروه مقاومت را بازپس گیری اسرای لبنانی از بند اسرائیل قرار داد. به همین دلیل اقدام به ربودن دو سرباز اسرائیلی در ١٢ ژوئیه ٢٠٠٦ کرد. اسرائیل که گمان نمی کرد، حزب الله در پیشبرد هدف خود به این اندازه مصر باشد، بهانه را فراهم دید تا دوباره تجاوز به لبنان را آغاز کند. بازگرداندن اسرای اسرائیلی را که می شد با مبادله اسرای لبنانی به آسانی انجام گیرد، هدف مستقیم تجاوز این رژیم به لبنان شد.[20]

اهداف سیاسی نیز دخیل در این تجاوز بود که خلاصه وار ارائه می شود:

١.تسلیم کردن و به اطاعت واداشتن سوریه نسبت به تصمیم امریکا به ویژه اگر اسرائیل بتواند در مدت زمانی کوتاه حزب الله را از بین ببرد.

٢.محدود و متوقف کردن نقش ایران و دور کردن تهدید ایران از سرائیل.

٣.فرستان این پیام به مخالفان اسرائیل که زمان مقاومت در برابر این رژیم به پایان رسیده است.[21]

این ها دلایل غیرمستقیم، مستقیم و اهداف سیاسی اسرائیل در تجاوز ٣٣ روزه به لبنان بود.

جنگ و تأثیرات آن

١٢ ژوییه ٢٠٠٦م جنگ ٣٣ روزه کلید خورد. ارتش اسرائیل از هوا و زمین به لبنان و مقاومت حزب الله حمله کرد. می توان جنگ ٣٣ روزه اسرائیل علیه لبنان را با توجه به اهداف اسرائیل به چهار مرحله تقسیم کرد: مرحله اول، جنگ برای پیروزی مطلق، مرحله دوم؛ جنگ برای پیروزی نسبی، مرحله سوم؛ جنگ برای حفظ حیثیت و مرحله چهارم؛ جنگ برای حفظ موجودیت.[22]

ویژگی مرحله اول، غرور مسئولان اسرائیل، تبیین اهداف عالی برای جنگ، انجام حملات وسیع هوایی و زمینی، تایید محافل جهانی و اعراب منطقه. در مقابل، حزب الله به مقابله با عملیات روانی اسرائیل و آغاز جنگ چریکی و حملات غافلگیرانه دست زد.

ویژگی مرحله دوم، را می توان کنار گذاشتن برخی اهداف عالی، تلاش برای ایجاد روابط دیپلماتیک توسط اروپا جهت نشان دادن برتری اسرائیل، مخالفت آمریکا با آتش بس، برتری عملیات روانی حزب الله و حمایت مردم منطقه از حزب الله و...دانست.

ویژگی مرحله سوم، کمبود هدف جدید برای بمباران لبنان، استفاده از موشک های ممنوعه توسط اسرائیل، بمباران قانا، حمایت جهانی از مقاومت لبنان و انزوای کامل اسرائیل دانست.

ویژگی مرحله چهارم، این است که اسرائیل احساس کرد موج مقاومت می خواهد به مرزهای او وارد شود موجودیت او را تحت خطر قرار دهد در اینجا بود که سریعاً به قطعنامه متوسل شد و حزب الله برای حفظ منافع کشور لبنان تن به این قطعنامه داد.[23]

تأثیرات پیروزی حزب الله در جنگ ٣٣ روزه را می توان به طور خلاصه این گونه بیان کرد:

١.درباره اسرائیل: شکست ابهت منطقه ایی اسرائیل و تشجیع مردم منطقه اعم از سوری، لبنانی و فلسطینی دربرابر اسرائیل. پیروزی مردم غزه در جنگ ٢٢ روزه و ١١ روزه را می توان از تأثیرات مقاومت حزب الله و جرأت مردم مسلمان منطقه علیه اسرائیل دانست.

تجاوزات اسرائیل خصوصاً در مورد استفاده از سلاح های ممنوعه و حمله به قانا چهره خبیث این رژیم را بار دیگر برای جهانیان روشن ساخت و باعث شد تا اسرائیل نتواند از حمایت های جهانی به نفع خود استفاده کند.

٢.درباره لبنان: مردم و حکومت لبنان تا ابد وام دار حزب الله گشتند. این حقیقت روشن شد که خلع سلاح حزب الله به معنای ازبین رفتن استقلال و موجودیت لبنان است و تنها خلع سلاح یک گروه شبه نظامی نیست.

٣.در منطقه گرایش به حزب الله و تشیع بسیار اوج گرفت تا حدی که علما دیگر فرقه های اسلامی احساس خطر کردند.

٤.مردم منطقه دوباره متوجه شدند که راه مقابله با اسرائیل مذاکره نیست بلکه مقابله نظامی است.

ادله شکست اسرائیل و پیروزی حزب الله

پیروزی حزب الله در برابر اسرائیل را می توان تحقق وعده خداوند در قرآن دانست «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»[24]اساس حزب الله لبنان بر مقاومت بر کلام حق در مقابل باطل است. آنچه از پیروزی در مقابل رژیم غاصب برای این گروه شبه نظامی به دست آمده را می توان در کلمه «مقاومت» خلاصه کرد.

اما جزئیات مقاومت این گروه و مردم لبنان به شرح زیر است:

١. تشکیلات انعطاف پذیر و منسجم حزب الله؛ به صورتی که هر پیش آمدی تدبیر شده و برای آن راه حلی ارائه شده بود، ٢. شجاعت، دوراندیشی و تجربه میدانی فرماندهان؛ فرماندهان در جریان مبارزات پیشین به نحوی تربیت شده بودند که می توانستند صورت میدانی جنگ را به سرعت تعویض کرده و دشمن را غافلگیر کنند. ٣. وضعیت روحی رزمنده؛ حزب الله علاوه بر تقویت جسمی و نظامی رزمنده خود، به تقویت روحی و معنوی آنان اقدام کرده بود، همین توان بالای معنوی به علاوه نظامی و جسمی باعث شده بود تا اسرائیل را ناتوان از ایجاد ترس و تذلل در رزمنده های حزب الله کند، چه رسد به فرماندهان. ٤. دیگر چیزی که حیرت اسرائیل را در پی داشت و بارها بدان اقرار کردند پیشرفت باورنکردنی حزب الله مابین ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٦ بود. آنها عجولانه و سطحی دست به شناخت توان نظامی حزب الله زدند و این از عوامل پیروزی حزب الله شد. در آخر باید متذکر شد البته کمک ارتش لبنان، مقاومت مردم و شناخت زمین جنگ توسط حزب الله از دیگر عوامل پیروزی در این نبرد بود.[25]

پی نوشت ها

[1] احزاب.39.

[2] اهل لغت ایثار را به مفهوم عطا کردن و دیگری را بر خود ترجیح دادن معنی کرده اند.

[3] غررالحکم، ص 376 و. 495

[4] مجمع البیان، ج9، ص.261

[5] تفسیر راهنما، ج.18

[6] بحارالانوار، ج67، ص. 351

[7] فصلت/ 30

[8] مفردات راغب، ماده قوم- صحاح اللغه، ج5، ص.2017

[9] نهج البلاغه، خطبه 176- تفسیر نمونه، ج20، ذیل آیه30 سوره فصلت.

[10] مجمع البیان، ج9، ذیل آیه 30 سوره فصلت.

[11] فصلت. 30

[12] تفسیر نور، ج2، آیات 172 الی. 174

[13] تفسیر نمونه، ج3، ذیل آیه 172 آل عمران.

[14] انفال/ 65

[15] تفسیر المیزان، ج9، ذیل آیه 9 سوره حشر.

[16] حزب الله لبنان، صادق غفوری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ١٣٩٠، ص ١٠٨.

[17] همان، ١٢٧.

[18] همان، ٢٠٧-٢٦٦.

[19] جنگ اسرائیل علیه لبنان؛ محیط راهبردی جدید در خاورمیانه، حسن تورکمانی، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، ص ٤١.

[20] همان،٤٢.

[21] همان، ٤٤.

[22] یک لبنان مقاومت، یک اسرائیل ادعا، حامد حجازی، انتشارات بقیةالعترة، چاپ اول، ١٣٨٥، ص ١٣٢.

[23] برای مطالعه جزییات بیشتر رجوع کنید، همان، ص ١٣٠-٢٠٠.

[24] الأحقاف : ١٣ و همچنین آیات ٣٠ سوره فصلت و ١٦ سوره جن نیز مضمونی قریب به همین آیه دارند.

[25] پیروزی مقاومت، پیامدهای راهبردی جنگ ٣٣ روزه، مقاله اول «جنگ ژوییه ٢٠٠٦، حقیقت و عوامل پیروزی مقاومت»، نویسنده امین حطیط، مترجم صغری روستایی، موسسه مطالعات اندیشه‌سازان نور، اول، ١٣٨٨.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان