ماهان شبکه ایرانیان

سراب مشاغل اینترنتی

«کسب و کار میلیون دلاری خود را راه اندازی کنید»، این جمله این روزها به سنگ بنای تبلیغاتی تبدیل شده که صاحبان آن مدعی اند یک شبه پولدار شدن رویا نیست!

سراب مشاغل اینترنتی

«کسب و کار میلیون دلاری خود را راه اندازی کنید»، این جمله این روزها به سنگ بنای تبلیغاتی تبدیل شده که صاحبان آن مدعی اند یک شبه پولدار شدن رویا نیست!

به گزارش ،روزنامه قانون نوشت: در جامعه ای که بیکاری و ضعف اشتغال زایی یکی از معضل های اصلی است، بروکراسی‌های اداری جان فرساست، تحصیلات در بازار کار سنتی بلااستفاده مانده، بودجه اشتغال‌زایی دولت محدود است و افراد با حداقل دستمزد به هر شرایطی از جانب کارفرما تن می دهند، یک شبه ره صد ساله رفتن نه تنها به رویا که به جنون جمعی تبدیل شده است. به ویژه که این روزها بازار کسب و کارهای اینترنتی داغ است و مردم تصور می کنند با دو ماه آموزش و راه اندازی یک وب سایت، به تمام مصایب دوران کارمندی بدرود گفته و برای هفت نسل بعد از خود اندوخته به جای خواهند گذاشت. درست است، استارتاپ‌ها در اشتغال‌زایی بی‌نظیر هستند اما راه اندازی چنین کسب و کاری به‌طورحتم با تبلیغاتی که به دیوار زده شده یا کف خیابان افتاده، ممکن نیست. آغاز یک کسب و کار آنلاین موفق، نه فقط به جنون زندگی لاکچری که به ایده‌پردازی و کارآفرینی نیازمند است و تازه بعد از آن، نقش تسهیل‌گری کسب و کار و آموزش آن نیز به طور حقیقی و نه با تبلیغات کاذب، معنا خواهد یافت. این نکته ای است که «محمدصادق مالکی» رییس کنسرسیوم کسب و کارهای اینترنتی ایران و مدیرعامل شتاب دهنده کسب و کار پویش در گفت‌وگو با «قانون» مطرح می‌کند.

به گفته مالکی اگر افراد بدون علم به مصایب راه اندازی کسب‌و‌کار اینترنتی به انجام آن اقدام کنند، در واقع فقط دور خود چرخیده و در نهایت متضرر خواهند شد و در این بین، سودجویان نیز به دزد رویاهای واهی تبدیل شده‌اند. بسیاری از آن‌ها با ادعای آموزش صفر تا 100 کسب و کارهای اینترنتی، کلاهبرداری می‌کنند؛ در حالی که رییس کنسرسیوم کسب‌و‌کارهای اینترنتی ایران معتقد است این مشاغل، تنها راه‌اندازی یک وب سایت نیست و پشت این سایت‌ها انواع مذاکره و ممارست و سختی وجود دارد. مالکی که این روزها برگزاری یک از بزرگ‌ترین همایش‌های استارتاپی را در دست اجرا دارد، در یک روز گرم شهریور پای صحبت با «قانون» نشست و از اشتغال‌زایی استارتاپی و ارتقای زندگی مردم صحبت کرد. او آینده اشتغال در ایران را به تصویر کشید و از موج چهارم گفت که «تافلر» پیش از این ورود آن را خبر داده بود. ایران این روزها نه تنها به این موج سلام کرده که دست آن را نیز به گرمی فشرده است. مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید:

رویای یک شبه پولدار شدن در استارتاپ‌ها چقدر حقیقت دارد؟

پایه استارتاپ ها کارآفرین بودن است اما دیدگاه ناگهان به ثروت رسیدن، باعث شده برخی از افراد که قصد ورود به این حیطه را دارند، نه کارآفرین باشند و نه سختی های مسیر را بشناسند. چنین ایده ای که به صرف راه‌اندازی یک وب سایت می‌توان ثروتمند شد، در دنیا نیز وجود داشته و دارد. درست مثل یک دهه قبل که هر جوانی که یک گیتار روی شانه اش می انداخت، فکر می‌کرد موسیقی‌دان شده است. بعد می‌دید که دست روی سیم گیتار گذاشتن، سختی‌های خود را دارد و انگشت‌هایش که تاول می زد، موسیقی را می‌بوسید و کنار می‌گذاشت. در مشاغل استارتاپی نیز وضع به همین منوال است. همه می خواهند به عنوان یک ترک تحصیل کرده، استیو جابز بعدی باشند. یکی از دلایل ساخت برنامه کلید همین بود که مردم، مستندی از زندگی کارآفرینان را ببینند و بدانند در چنین فضای فرهنگی و اقتصادی، استعفا دادن و استارتاپ راه انداختن بدون علم به مصایب این مسیر، فرقی با دور خود چرخیدن ندارد. یکی از کارآفرینان در این برنامه گفت که زندگی با یک کارآفرین از دور جذاب و دلفریب اما از نزدیک غیر قابل تحمل است. این افراد اغلب زندگی و زمان و دل‌مشغولی های عادی ندارند یعنی فرصت چندانی برای آن ندارند و برآمدن از پس این شرایط، کار هر کسی نیست.

اما آنچه بین مردم شایع است این است که چند جوان دور هم سایتی راه انداختند و پولدار شدند.

این مشاغل تنها دور هم جمع شدن چند جوان و ایجاد یک سایت نبوده‌است. پشت این سایت ها انواع مذاکره و سختی و پیگیری و ممارست وجود دارد. انواع مشکل را به جان می خری، سر وکله می زنی و ریسک می کنی. این جنون ثروت نیست، جنون کارآفرینی است، حتی در دوره‌هایی بی پولی به همراه دارد اما پای بی پولی، بدهکاری، رفتن به سازمان ها برای گرفتن مجوز و زمین خوردن و بلند شدن و غیره می‌ایستی و خسته نمی‌شوی. در ساده‌ترین حالت مجبوری که حتی شب ها را در محل کار بگذرانی و خانواده به این موضوع عادت کنند، تا پروژه ای به اتمام برسد. اما افراد عادی فکرنمی‌کنندکه چنین شب‌هایی می‌تواند وجود داشته باشد. کار برای آن‌ها ، حقوق خوب گرفتن از یک سازمان معتبر و ساعت کار مشخص معنا شده است. این بد نیست اما می خواهم بگویم که با خصوصیات کارآفرینی متفاوت است و چنین شخصی به‌طورحتم در فعالیت استارتاپی زمین می خورد. آن‌ها شوق و لذتی برای خلق کردن ندارند.

احتمال مورد سوءاستفاده قرار گرفتن این افراد از جانب سودجویان چه‌اندازه است؟

رویای یک شبه پولدار شدن با راه اندازی استارتاپ، در حال حاضر با فرهنگ سازی هایی که صورت گرفته کمرنگ‌تر شده اما همچنان وجود دارد و زمینه را برای سوءاستفاده سودجویان هموار کرده است. افرادی هستند که با ادعای آموزش صفر تا 100، کسب و کارهای اینترنتی و میلیاردر شدن، در هر دوره از شرکت کنندگان مبلغی بیش از 600 هزار تومان دریافت می کنند و چیزی نیز برای ارائه ندارند.

چگونه می توان تبلیغات حقیقی و کاذب را از یکدیگر تشخیص داد؟

اگر شخص، داعیه تدریس کسب و کار اینترنتی دارد اما خود تا این لحظه این کسب و کار را راه اندازی نکرده، پس یادگیری از او بی معناست. یا اگر فردی از کسب و کار میلیون دلاری و راه های آن صحبت می‌کند اما هنوز با اتومبیل ساده اش تردد می کند، غیرمنطقی است که بتوان چیزی از اوآموخت. کم پیش می آید که استثنا داشته باشد، برای مثال انسان دانشمندی که در این حوزه صاحب کارهای تحقیقاتی زیاد و مشاور شرکت های بزرگ است، یعنی از همین راه درآمد خوبی دارد و کسب و کار دیگری راه اندازی نکرده است. در مجموع نمی‌توان برای تشخیص فعالیت‌های کاذب و حقیقی،دستورالعمل خاصی ارائه داد. متاسفانه هنوز دوران آزمون و خطا در این حیطه به سر نرسیده است. اما یکی از خصوصیت افراد کارآفرین، همین قوه تشخیص است. آن‌ها برای تشخیص فرصت‌های حقیقی، نیاز به پاس کردن واحدهای درسی و آموزش ندارند. شم فرصت شناسی اغلب آن ها را هدایت می کند.

فعالیت های نتورک مارکتینگ یا شبه هرمی نیز با داعیه اشتغال‌زایی و درآمدهای رویایی، پلن وراهبرد ارائه می دهند. این مورد را نیز می‌توان به‌عنوان سوءاستفاده از فعالیت‌های استارتاپی لحاظ کرد؟

نتورک مارکتینگ و فعالیت های هرمی، از کوئست گرفته تا فعالیت‌های قانونی فعلی، علم غلطی نیست اما ایرانی ها همه چیز را خراب می کنند. می دانند که این طرح و پلن را به شکلی چیده‌اند که اشباع خواهد شد اما از نام حقیقی نتورک استفاده کرده و با وعده‌های عجیب نظیر درآمد ماهی 10 میلیون و بیشتر و ادعای عدم اشباع، افراد را جذب می‌کنند. افرادی راکه ماشین های آنچنانی دارند،جذب سیستم می کنند تا بگویند این شخص ثروت خود را از نتورک به دست آورده است. استفاده از جنبه‌های مشوق و ترویجی لازم است اما این فعالیت‌ها شکل‌کلاهبرداری به خود گرفته‌اند. از اسم استارتاپ‌ها سوء‌استفاده نمی کنند و این بحثی جداست اما آنچه درایران به راه افتاده با نتورک حقیقی متفاوت است.

مدیریت کانال‌های تلگرامی نیز در ردیف مشاغل استارتاپی قرار دارد؟

جزو ساده ترین مشاغل اینترنتی است. یک جوان کافی است با 10 نفر صاحب کانال یا 10 شرکت، کار تلگرامی انجام دهد. بسیاری افراد چند کانال تلگرامی فعال دارند و وقت رسیدگی ندارند. پس تولید محتوای کانال‌ها را به افرادی می‌سپارند که تخصص آن را دارند. رقمی که می‌گویم حقیقی است؛ افراد برای هر پستی که می گذارند 400 هزارتومان دریافت می کنند. قرارداد می بندند که روزانه 10 مطلب بگذارند و به فرض این کار را برای چند کانال انجام می‌دهند. این جوان می‌تواند از همین راه روزی 300 هزار تومان و ماهی 6 میلیون تومان درآمد داشته باشد. کافی است تخصصی داشته باشید و آن تخصص را درست انجام دهید، ببینید چه نیازی وجود دارد و برای آن نیاز، خوراک طراحی کنید. این افراد در صورت رضایتمندی به بقیه هم معرفی می شوند و می توانند بیشتر از ماهی دو میلیون تومان در یک شرکت درآمد داشته باشند. این ها مشاغل ساده اینترنتی است که البته تخصص می خواهد و وجود دارد.

این فعالیت‌ها را چه اندازه در افزایش قدرت خرید و ارتقای کیفیت زندگی مردم موثر می دانید؟ آیا بستر این فعالیت ها در ایران فراهم است؟

آنچه مشخص است این روزها دوران میلیونر‌شدن فقط افراد کت و شلواری به سر رسیده‌است. آدم‌هایی مثل مارک زاکربرگ تی شرت پوش موفق هستند و میلیونر می شوند. دنیا نیز به همین سمت در حال حرکت است. اگر درست آموزش داده شده و فرهنگ سازی مناسب باشد، بستر فراهم است. اگر صدا وسیمای ما از آوردن نام چند برند ترس نداشته باشدودانشگاه ها فضای لازم را در اختیار دانشجویان قراردهند تا ایده را پخته کنند، این بستر فراهم است.

این فرهنگ در حال ساخته شدن است؟

این فرهنگ به سرعت در حال رشد است و مثل بذری که پخش شده و باد آن را با خود می برد، در حال پراکنده شدن است. این اکوسیستم جلو می رود، بزرگ می شود و مردم با آن ارتباط برقرار می کنند.به یاد دارید که زمانی تاکسی‌ها دو مسافر را جلو سوار می‌کردند، اگر خانمی می خواست تنها جلو بنشیند، راننده از او درخواست کرایه نفر دوم را می کرد. خیلی‌ها کرایه را حساب می کردند، عده‌ای نیز روی دنده می نشستند اما کرایه اضافه پرداخت نمی کردند. اما فرهنگ همین افراد حالا به گونه ای تغییر کرده که از اسنپ، ماشین می‌گیرند و راحت تردد می‌کنند. این جریان راه خود را می‌رود، فرهنگ‌سازی اتفاق می افتد و مردم نیز تطبیق پیدا می‌کنند. سبک زندگی افراد با استارتاپ ها تغییر کرده است.

حمایت دولت را چگونه احساس می کنید؟

دولت می‌تواند نقش موثری داشته باشد و به ضرس قاطع معتقدم که می خواهد. بزرگ‌ترین کمک دولت که شاید کمتر به چشم می‌آید، پیشرفت زیرساخت‌های اینترنتی است. سرعت اینترنت به شدت پیشرفت کرده و اگر زیرساخت‌های ما این رشد را نداشت، دیجی‌کالا و سایر استارتاپ‌ها شکل نمی‌گرفت. اگر امروزه مردم در خیابان و از طریق تلفن‌های هوشمند به راحتی و به سرعت به انواع سایت‌ها دسترسی دارند، به دلیل کمک دولت در رشد زیرساخت‌هاست. زمانی فیس بوک به ایران آمد و به سرعت فیلتر شد، اما این اتفاق در مورد تلگرام نیفتاد، حتی اگر بحث آن وجود داشت. دولت جلوی فیلترینگ ایستاده و من معتقدم که این‌ها کمک است. البته که انتقاداتی نیز وجود دارد. بحث مجوزها ، نیازمند تساهل بیشتر است و نباید شرایط خاص از قبیل اجاره‌نامه و غیره داشته باشد. شاید جوان 20 ساله صاحب ایده ای بخواهد کار خود را آغاز کند و نباید سخت گرفت.

مشکلات شما بیشتر با صاحبان مشاغل سنتی است؟

مشکل مشاغل استارتاپی و سنتی همواره وجود دارد و اجتناب‌ناپذیرنیز هست. خرده‌ای نمی‌گیریم، زمان انقلاب صنعتی نیز کشاورزان با داس و بیل روی زمین‌های کشاورزی ایستادند تا مانع ورود کمباین‌ها شوند. صنعت رشد کرد اما خیلی از افرادی که بیل و کلنگ می‌زدند نیز بیکار شدند. ایرادی که به مشاغل استارتاپی می گیرند، این است که اشتغال زایی بالایی دارد ولی خیلی از خرده فروش‌ها را از بین می برد. اما واقعیت این است که موج چهارم تافلر به ایران نیز رسیده و باید در این راه هم راستا باشیم، در غیر این صورت غرق خواهیم شد.

حوزه کسب و کار اینترنتی این‌قدر گسترده یافته که صاحبان مشاغل سنتی نیز به آن بپیوندند؟

بله این اتفاق می افتد و همین حالا در هفته بیش از سه درخواست مشاوره از سوی صاحبان مشاغل سنتی داریم که می‌خواهند بدنه دیجیتالی خود را گسترش دهند. مقاومت‌ها رفته رفته از بین می رود و خیلی از این افراد برای بازاریابی دیجیتال درخواست مشاوره دارنداما هنوز برطرف نشده است. برای مثال در جلسه معارفه دکتر جهرمی، برخی دوستان اعتراض کردند که به کسب و کارهای نوپا به اندازه مشاغل سنتی زمان صحبت داده شده است؟ در نهایت یک دقیقه بیشتر فرصت صحبت گرفتند اما همین حالا پرسنل یک مجموعه استارتاپی از مجموع پرسنل مشاغل این افراد بیشتر است .

برای گسترش فعالیت های استارتاپی، چه برنامه ای دارید؟

برنامه‌های مختلف از راه‌اندازی خانه کسب و کار کردستان و پارک تولید محتوای مازندران تا برگزاری همایش‌های مختلف. هدف گسترده شدن استارتاپ ها در سراسر ایران و اشتغال زایی و توانمند سازی در تمام استان‌هاست. برای مثال منطقه ای مانند کردستان بسیار محروم است اما پتانسیل و سواد این فعالیت‌ها وجود دارد. برنامه کلید به فرهنگ‌سازی خود ادامه می‌دهد و در کنار آن، همایش‌های مرتبط نیز برگزار می شود. آخرین همایش با نام «آینده بازاریابی» مهر سال جاری برگزار خواهد شد و از مرداد سال قبل برای تولید محتوای این همایش برنامه‌ریزی کرده‌ایم. به‌طورتقریبی هزار نفر مدیر ارشد سازمانی در این همایش حضور دارند و هر یک از این هزار نفر، می توانند این فرهنگ را در سازمان‌های خود اجرا کنند و این به معنای رشد است.

آینده ایران را از نظر فعالیت‌های استارتاپی چگونه تصور می کنید؟

برای پاسخ به این سوال به جمله رکسانا ورزی رجوع می‌کنم که در دانشگاه زنجان مطرح کرد. ابتدای جمله‌اش این بود که من یک ایرانی فرانسوی هستم و ایران مرا به یاد پنج سال قبل فرانسه می‌اندازد. این خانم، مدیر بزرگ‌ترین واحد سرمایه‌گذاری و استارتاپ فرانسه است و اگر 10 سال بعد به ایران بیاید، ایران از نظر رشد استارتاپ ها مانند فرانسه خواهد بود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان