تاریخ خبر :1394/06/10-امسال همچون سال های گذشته دیگ های پخت آش روشن شد و صدای قل قل آش فضای شهر زنجان را پر کرد.
اما بوی آش امسال خبری دیگر نیز به همراه داشت و از همراهی غذاهایی دیگر نیز سخن می گفت.
آش که تا کنون بهانه حضور قومیت های مختلف در زنجان می شد، امسال میزبان و بهانه ای برای حضور مهمانانی از پنج کشور دیگر بود.
مهمانانی از ترکیه، آذربایجان و آفریقای جنوبی که از شامگاه دوشنبه سفر خود به تاریخ زنجان را با بازدید از طولانی ترین بازار ایران آغاز کرده بودند، پس از آنکه کاسه آش زنجانی را مزه کردند، امروز /سه شنبه/ مسیر دیگری در پیش گرفتند و راهی تاریخ این منطقه شدند.
مهمانانی که شاید در ابتدا می اندیشیدند در این شهر و استان کوچک کمتر نامی از تاریخ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان می توان یافت، امروز با تماشای شگفتی های زنجانی غرق در جادوی شگفتی و تاریخ آن شدند.
برنامه سفر و بازدید از مراکز گردشگری مهمانان خارجی جشنواره آش از امروز صبح با ورود به بنای منحصر به فرد رختشویخانه زنجان آغاز شد.
بنای رختشویخانه که شهرت آن به سبب کاربرد منحصر به فرد آن با هدف ایجاد مکانی امن و سرپوشیده به منظور شستشو و رختشویی بانوان است، شهرت یافته، امروز حیرت مهمانان جشنواره آش را رقم زد.
این مهمانان خارجی که توریست نبودند اما امروز به سبب هدفی که برای بازدید از اماکن گردشگری زنجان یافته بودند، لباس گردشگر بر تن داشتند، از تماشای تدبیر که یک شهردار برای بانوان یک شهر در نظر گرفته و سیستمی که برای جلوگیری از انتشار کثیفی و آلودگی لباس ها در رختشویخانه ایجاد کرده است، انگشت حیرت بر دهان بردند.
مهمان ذوق زده از تماشای چنین مکانی، برخی می اندیشیدند که قدمت این بنا به صدها سال قبل باز می گردد و این را در جمع خود تکرار می کردند، اما هنگامیکه از زمان ساخت آن در سال 103 هجری شمسی به دست نخستین شهردار زنجان مطلع شدند، بیش از پیش بر شگفتی آنان افزوده شد و این بار با بهت بیشتری بر در و دیوار و ستون های آن نگریستند.
برنامه بعدی بازدید این مهمانان حضور در عمارت ذوالفقاری و شرکت در مهمانی مردان نمکی بود.
مهمانان ابتدا به بازدید از آثار تاریخی و سفالینه های موجود در اتاق های مختلف خانه ذوالفقاری پرداختند، با اجداد محمود خان ذوالفقاری صاحب خانه آشنا شدند و سپس در حالی که برای حضور در اتاق مردان نمکی ثانیه شماری می کردند، با یکی از شگفتی های بزرگ طبیعی جهان مواجه شدند.
پسر مومیانی 13 ساله ای که اندام وی با وجود گذشت دو هزار و 300 سال همچنان سالم بود و نمک مانع از ایجاد پوسیدگی در بدن وی شده بود، راهنما به مسافران گفت، در دنیا فقط سه نوع مرد مومیایی طبیعی وجود دارد که یکی از آنها مرد نمکی است که از معدن نمک چهره آباد در 90 کیلومتری غرب زنجان به سمت ماهنشان کشف شده است.
راهنما می گفت تا کنون شش مرد نمکی پیدا شده است که قدیمی ترین و سالمترین آنان همین پسر 13 ساله ای است که لباس وی نمایشی از عمق تاریخ صنعت نساجی در ایران، کفش های وی نشانگر نخستین کفش های بشری و چاقوی همراه وی گویای قدمت صنعت چاقو سازی در این منطقه است.
مهمانان شگفت زده بودند و از خود می پرسیدند به واقع زنجان چنین قدمت تاریخی بزرگی دارد؟ به واقع این منطقه دارای چنین صنعت پیشرفته ای بوده است؟ به راستی این مردان نمکی بیش از دو هزار و 300 سال عمر دارند؟
مهمانان در تلاش برای رفع کنجکاوی خود بودند که با یک تصویر به ظاهر ساده مواجه شدند، تصویری که برای کسی که این مکان تاریخی را نشناسد، می پندارد که با یک تپه طبیعی یا یک مکان جادویی مواجه است، ‘قلعه بهستان’ مکانی که زمان ساخت آن را دوره هخامنشان تخمین زده اند و قدمت آن به بیش از دو هزار و 500 سال می رسد.
بر سوالات مهمانان افزوده می شود و حال آنان با خود می پرسند به واقع منطقه ای که ما هم اکنون در آن حضور داریم، چنین قدمت ارزشمندی دارد؟ و ای کاش زمان بود و آنان می توانستند از نزدیک با تمام این ارزش های تاریخی شگفت انگیز در زنجان آشنا می شدند، اما آنان سفیرند و باید پیام این شگفتی ها را به دیگر نقاط جهان برسانند.
همین رسالت پیام رسانی سبب شده بود که هر یک دوربین گوشی های تلفن همراه را فعال کرده بودند و از هر گوشه ای تصویر سازی می کردند تا شاید بتوانند با ابزار های نوین ارتباطی بخشی از تجربیات امروز خود را به سایر دوستان و هموطنان خود منتقل کنند.
مقصد سوم مهمانان جشنواره آش زنجان، یکی از بی نظیرترین اماکن تاریخی جهان، بزرگترین گنبد خشتی دنیا، میراث جهانی گنبد سلطانیه بود.
گنبد هنوز قامت بلند و ایستاده بر افق در حال تماشای گذر روزگار بود و از دور می دید که اتوبوسی قرمز رنگ، حامل نزدیک به 20 مسافر برای مهمانی او می آیند و او همچنان متین و با وقار بر جای خود ایستاده بود.
مسافران از ضلع شمالی ارگ وارد مجموعه سلطانیه شدند و در حالی که با دهانی باز به عظمت قامت گنبد می نگریستند، با هر قدم که پیش می رفتند، صدای تعجب و حیرتشان را می شد از کنارشان شنید.
‘عجب عظمتی، چقدر بزرگ، پیش از این فقط تصویری از این بنا را دیده بودیم، باور کردنی نیست، چگونه این بنا ساخته شده است؟ و…’
بازدید از هر نقطه ، هر ضلع، هر طبقه، هر گوشه و هر زاویه بیشتر بر هیجان و شگفتی مهمانانی که به گفته خود پیش از این از نقاط مختلف و بسیاری در سطح جهان و ایران به سبب فعالیت در سفارتخانه های کشورشان بازدید کرده اند، می افزود.
این خاصیت گنبد سلطانیه است، گنبدی که خاک آن به تربت مرقد امام علی(ع) آغشته شده، پای آن تمام هنر معماری پیر ریخته شده، طرح آن با نیتی خیر آمیخته شده و تمام قد و قامت آن از پس روزگاری سختی و تاریخی طولانی عبور کرده است.
مسافران در حالی که هنوز غرق در عظمت گنبد خشتی، ساده، زیبا و سرشار از هنر بودند، همچون سایر مسافران روزگار باید با گنبد خداحافظی می کردند و راهی سرزمین خود می شدند تا پیام رسان این همه شگفتی باشند.