آخرین حکومت (4)
حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پایان بخش سیر تکاملی بشر و ثمره کوشش تمام پیامبران و ادیان آسمانی است. آینده جهان در پایان سیر تکاملی بشر، متعلّق به جهان اسلام است که با رهبری و هدایت گری منجی موعود به سامان نهایی و تحقّق وعده الهی به ثمر خواهد نشست؛ زیرا مهدی موعود، خلاصه تمام انبیا و عصاره تمام اوصیا است که تمام آرمان ها و آرزوهای پیامبران را تحقّق خواهد بخشید.
مهدی موعود، آخرین حجت خدا است که حکومت او تا هنگامه رستاخیز و تا پایان تاریخ انسانی، بر روی زمین امتداد خواهد یافت.
در این زمینه در ابتدا روایاتی را بررسی می کنیم که دلالت می کند بر این که پس از حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دولتی نخواهد بود و امامت با وجود مبارک آن بزرگوار ختم خواهد گردید. آن حضرت چهل روز پیش از قیامت از دنیا رحلت می کند و سپس هرج و مرج در عالم رخ می دهد، وضعیت جهان دگرگون می شود و به طور قطع، سر فصل جدیدی از زندگی انسان آغاز می شود که از آن عالم به «عالم آخرت» یاد می کند.
روایت اول
روایت فضل بن شاذان است که با سند موثّق از سلمان فارسی نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
قال الشیخ أبو محمّد الفضل بن شاذان بن خلیل (1) حدّثنا الحسن بن علی بن فضال و ابن أبی نجران عن حماد بن عیسی عن عبدالله بن مسکان عن أبان بن تغلب عن سلیم بن قیس الهلالی عن سلمان الفارسی، قال. قال: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ألا أبشرکم أیها النّاس بالمهدی قالوا بلی. قال فاعلموا أنّ الله تعالی یبعث فی أمّتی سلطانا عادلا و إماما قاسطا یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما، و هو التّاسع من ولد ولدی الحسین، اسمه اسمی و کنیته کنیتی. ألا و لا خیر فی الحیاة بعده، و لا یکون انتهاء دولته إلّا قبل القیامة بأربعین یوما(2)؛
«ای مردم! آیا می خواهید شما را به مهدی بشارت دهم؟» عرض کردند:«آری». فرمود: «بدانید که خدای تعالی، سلطان عادل و پیشوای دادگری را در امّت من بر می انگیزد که زمین را پر از عدل و داد می کند؛ همان گونه که پر از ظلم و ستم شده است و او، فرزند نهمِ فرزندم حسین است که نامش نام من و کنیه اش کنیه من می باشد. آگاه باشید که خیر در زندگی پس از او نیست و پایان دولتش، جز چهل روز پیش از قیامت نمی باشد.»
در این روایت، تمام کسانی که در سلسله سند آن وجود دارند، توثیق شده و از اعتبار بالایی برخوردار هستند. این روایت، صراحت دارد به این که پس از حکومت حضرت مهدی، دولتی نخواهد بود و آن حضرت، چهل روز قبل از قیامت از دنیا می رود.
در روایت دوم آمده است:
عن کتاب فضل بن شاذان: حدّثنا فضالة بن ایوب (3) قال: حدّثنا عبدالله بن سنان، قال: سأل ابی عن ابی عبدالله (علیه السّلام) عن السّلطان العادل. قال (علیه السّلام): هو من افترض الله طاعته بعد الأنبیاء و المرسلین، علی الجنِّ و الانس اجمعین و هو سلطان بعد سلطان، الی أن ینتهی الی السّلطان الثّانی عشر. فقال رجل من اصحابه: صِف لنا مَن هم یابن رسول الله؟ قال: هم الّذین قال الله تعالی فیهم:«أطیعوا الله و اطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم» و الّذین خاتمهم الّذی ینزل فی زمن دولته عیسی (علیه السّلام) و یصلّی خلفه، و هو الّذی یقتل الدجّال، و یفتح الله علی یدیه مشارق الأرض و مغاربها و یمتدّ سلطانه الی یوم القیامة (4)؛
عبدالله بن سنان می گوید: پدرم از امام صادق (علیه السّلام) درباره سلطان [امام ] عادل سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود:«امام عادل کسی است که خداوند تعالی، اطاعتش را بعد از پیامبران، بر جنّ و انس واجب کرده است. او امام بعد از امام قبلی است، تا این که به امام دوازدهم برسد.» در این هنگام، یکی از اصحاب آن حضرت عرض کرد:« ای فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ! برای ما تعریف کن آن ها چه کسانی هستند؟» حضرت فرمود:« امامان عادل کسانی هستند که خداوند عالم درباره شان فرموده است:«اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولی الامر [اوصیاء پیامبر ] را». که آخرین آن ها، آن کسی است که در زمان دولت و حکومتش، حضرت عیسی فرود می آید و پشت سر او نماز می خواند. او کسی است که دجّال را می کشد. خداوند شرق و غرب عالم را به دست او فتح می کند و سلطنت و حکومت آن بزرگوار، تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.
از این روایت که دارای سند موثّق است، به خوبی استفاده می شود که حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تا فرا رسیدن و برپایی قیامت، استمرار خواهد داشت.
روایت سوم
خطبه معروف و تاریخی پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیرخم است که وضعیت جهان و سرنوشت مسلمانان را بعد از خود تا روز قیامت تبیین کرد و در فرازهایی از سخنان حیات بخش خود، به معرّفی امیر مؤمنان و نیز امامانِ بعد از آن حضرت تا امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به طور مشروح بیان کرده است:
«ألَا إنَّهُ البَاقِی حُجَّةً وَ لَا حُجَّةً بَعدَهُ...(5)؛ آگاه باشید، او حجّت ماندگاری است که پس از او حجّتی نیست.»
در فراز دیگری فرمود:
وَ الأئِمَّةِ مِن بَعدِهِ الَّذینَ هُم مِنِّی وَ مِنهُ أئِمَّةٌ قَائِمّهم فِیهِمُ المَهدِی إلَی یَومِ القِیَامَةِ الَّذِی یَقضِی بِالحَق...(6)؛
آنچه را از سوی خداوند برای امیر مؤمنان (علیه السّلام) (و پیشوایان پس از او) آورده ام بپذیرید، آنان همه از منند و از او پیشوایانی هستند که از آن ها قیام کننده شان تا روز قیامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود که او به حق حکم می کند.»
از این خطبه غدیریه که سرشار از معانی ژرف و نکاتی صریح و روشن بود، این مطلب نیز دانسته می شود که پایان حکومت آن حضرت به پایان عمر جهان خواهد انجامید.
روایت چهارم
روایتی، بسیار مفصّل است که ما آن مقدار را که مورد نیاز بحث است، می آوریم:
احمد بن عبدالله الهاشمی عن الحسن بن علی بن محمّد بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علی (علیه السّلام) قال الحسین (علیه السّلام)؛ خطب امیر المؤمنین خطبة بلیغة فی مدح رسول الله: ... وَ بِمَهدینَّا تَنقطِعُ الحُجَجُ فَهو حاتَمُ الأئِمَّةِ و مُنقِذُ الأُمَّةِ و مُنتَهی النّورِ و غامِضُ السِّرِّ فَلیهنَأ مَن إستَمسَکَ بِعُروَتِنا و حُشِرَ علی محَبَّتِنا (7)؛
حضرت امام حسین (علیه السّلام) فرمود: حضرت امیرالمؤمنین در ستایش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سخنرانی رسایی کرد و فرمود: ... و به سبب مهدی ما حجّت های الهی قطع می شود؛ پس او آخرین و ختم کننده امامان است. نجات دهنده امّت و نهایت نور و راز مشکل است؛ پس گوارا باد بر کسی که به ولایت ما چنگ زده و با دوستی با محشور شود.»
در این روایت به چند جمله بر می خوریم که دارای نکات ارزنده ای است بنابر اهمیت موضوع، باید مورد توجّه قرار گیرد:
«بِمَهدینَّا تَنقَطِعُ الحُجَجُ»؛ به وجود مبارک حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف )حجّت های خداوند تمام می شوند.
«خاتَمُ الأئِمَّةِ»؛ امامت به آن حضرت ختم می شود.
«مُنتَهی النّورِ»؛ غایت و انتهای نور، وجود مقدّس آن حضرت است.
روایت پنجم
غِیَاثِ بنِ إبرَاهِیمَ عَنِ الصَّادِقِ عَن آبَائِهِ عَنِ الحُسَینِ (علیه السّلام) قَالَ سُئِلَ أمِیرُ المُؤمِنینَ (علیه السّلام) عَن مَعنَی قَولِ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِترَتِی مَن العِترَةِ فَقَالَ أنَا وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ وَ الأئِمَّةُ التَّسعَةُ مِن وُلدِ الحُسَینِ تَاسِعُهُم مَهدِیُّهُم وَ قَائمّهم لَا یُفارِقُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَ لَا یُفَارِقُهُم حَتَّی یَرِدُوا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) حَوضَهُ (8)؛
غیاث بن ابراهیم از امام صادق (علیه السّلام) از پدارنش از امام حسین (علیه السّلام) نقل می کند که فرمودند:« از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) سؤال شد که مراد از عترت، در کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) :«إِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِترَتِی » کیست؟ فرمودند:« من و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین. نهمین نفرشان حضرت مهدی است که قائم ایشان می باشد. از کتاب خدا جدا نشوند و [قرآن نیز ] از آن ها جدا نگردد، تا این که بر حوض [کوثر ] بر رسول خدا وارد شوند.»
این روایت و همچنین حدیث ثقلین که می گوید:« لَن یَفتَرِقَا حَتِّی یَرِدَا عَلَی الحَوضَ » اشاره لطیفی بر بقای عترت در کنار کتاب، تا روز قیامت دارد. پس این دو روایت، هر کدام، از دلایل بسیار روشن بر زنده بودن حضرت حجّت، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بقای آن حضرت تا روز قیامت خواهند بود.
روایت ششم
روایتی است از مفصّل بن عمر که از امام صادق (علیه السّلام) درباره رجعت و مدّت حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل می کند. روایت، خیلی طولانی است و ما مقدار نیاز مورد بحث را می آوریم.
قَالَ المُفَضَّلُ یَا مَولَایَ فَکَم تَکُونُ مُدَّةُ مُلکِهِ (علیه السّلام) فَقَالَ: قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: «فَمِنهُم شَقِی وَ سَعِیدٌ فَأمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُم فِیما زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خالِدینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الأرضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُریِدُ وَ أّمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الجَنَّةِ خالِدیِنَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الأرضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیرَ مَجذُوذٍ»(9)وَ المَجذُوذُ المَقطُوعُ ای عَطَاءً غَیرَ مَقطُوعٍ عَنهُم بَل هُوَ دَائِمٌ أبَداً وَ مُلکٌ لَا یَنفَذُ وَ حُکمٌ لَا یَنقَطِعُ وَ أمرٌ لَا یَبطُلُ إِلَّا بِاختِیَارِ اللَّهِ وَ مَشِیَّتِهِ وَ إِرَادَتِهِ الَّتِی لَا یَعلَمُهَا إِلَّا هُوَ ثُمَّ القِیَامَةُ (10)؛
مفضل بن عمر از امام پرسید: «مولای من ! مدت عمر آن حضرت و حکومتش چقدر است؟» امام (علیه السّلام) فرمود:« خداوند فرموده است: برخی شقی و بد روزگارند و بعضی سعید و خوشوقت. اما اهل شقاوت همه در آتش دوزخند در حالی که سخت آه و ناله حسرت و عربده می کشند. آنها در آتش دوزخ تا آسمان و زمین باقی است مخلّدند مگر آنچه مشیّت پروردگار تو باشد، که البتّه خدا هر چه خواهد می کند. و اما اهل سعادت هم تمام در بهشت ابد تا آسمان و زمین باقی است مخلّدند مگر آنچه مشیّت پروردگار تو باشد، که عطایی ابدی و نامقطوع است.»( سپس امام صادق (علیه السّلام) توضیح می دهد)«مجذوذ به معنای مقطوع و بریده است؛ یعنی عطایی که قطع شدنی نیست؛ بلکه دائمی است و حکومتی که از بین نمی رود و امری که جز به اختیار و اراده و مشیت پروردگار، باطل شدنی نیست و از این اراده و مشیت، جز خود او کسی با خبر نیست. سپس قیامت می آید [ و آنچه خداوند در کتابش در شرح آن فرموده است.]
روایت هفتم
حدثنا أبی رضی الله عنه قال حدثنا الحسن بن أحمد المالکی عن أبیه عن إبراهیم بن أبی محمود قال قال الرّضا (علیه السّلام) نحن حجج الله فی خلقه و خلفاؤه فی عباده و أمناؤه علی سرّه و نحن کلمة التّقوی و العروة الوثقی و نحن شهداء الله و أعلّامه فی بریته بنا یمسک الله السّماوات و الأرض أن تزولا و بنا ینزل الغیث و ینشر الرّحمة و لا تخلو الأرض من قائم منّا ظاهر أو خاف و لو خلت یوما بغیر حجّة لماجت بأهلها کما یموج البحر بأهله (11).
امام رضا (علیه السّلام) فرمود: ما حجّت خدا میان مردم و جانشیان او میان بندگانش و نگاهدارنده سرّ او هستیم و ما کلمه تقوی و ریسمان محکم الهی هستیم و ما گواهان خدا میان نیکانش هستیم. به وسیله ما، خداوند آسمان ها و زمین را از فرو ریختن باز می دارد و به وسیله ما باران نازل می شود و رحمت خدا گسترده می گردد و زمین از وجود یکی از ما، چه به صورت ظاهر و چه پنهان، خالی نمی ماند. اگر زمین بدون حجّت بماند بر اهلش موج می آورد.
روایت هشتم
محمّد بنُ یَحیَی عَن محمّد بنِ أحمَدَ عَن محمّد بنِ الحُسَینِ عَن أبِی سَعِیدٍ العُصفُورِی عَن عَمرو بنِ ثَابتٍ عَن أبی الجَارُودِ عَن أبی جَعفَرٍ (علیه السّلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم)» إنِّی وَ اثنَی عَشَرَ مِن وُلِدی وَ أنتَ یَا عَلِی زِرُّ الأرضِ یَعنِی أوتَادَهَا وَ جِبَالَهَا بِنَا أوتَدَ اللَّهُ الارضَ أن تَسبِیحَ بِأهلِهَا فَإِذَا ذَهَبَ الإثنَا عَشَرَ مِن وُلِدی سَاخَتِ الأرضُ بِأهلِهَا وَ لَم یُنظَرُوا (12)؛
محمّد بن یحیی از امام باقر (علیه السّلام) نقل کرده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: من و دوازده نفر از فرزندانم و تو ای علی! قوام و پایه، یعنی کوه های زمین هستیم. خداوند به وسیله ما، زمین را از فرو بردن اهلش نگاه می دارد. هنگامی که دوازده فرزندم از دنیا بروند، زمین اهلش را فرو می برد و مهلت داده نمی شود.
همین روایت، با کمی تفاوت در سند و بعضی جملات، در کتاب غیبت طوسی صفحه 138 نقل شده است.
روایت نهم
خدری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که فرمود:
أبشرکم بالمهدی ... فیکون کذلک سبع سنین أو ثمان سنین أو تسع سنین ثم لا خیر فی العیش بعده قال ثم لا خیر فی الحیاة بعده.
مهدی... هفت یا هشت یا نه سال، همین گونه به عدالت رفتار می کند. آن گاه خیری در زندگی پس از او نیست.(13)
گر چه این روایت، از نظر سند ضعیف است، فقط برای تأیید، ذکر شده است.
روایت دهم
آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب منتخب الاثر از کتاب فضل بن شاذان می نویسد:
حدثنا محمّد بن أبی عمیر، و صفوان بن یحیی، قالا: حدّثنا جمیل بن درّاج، عن الصّادق (علیه السّلام)، عن أبیه، عن آبائه، عن أمیر المؤمنین (علیه السّلام) أنّه قال: الإسلام و السلطان العادل أخوان توأمان، لا یصلح واحدُ منهما إلا بصاحبه، الإسلام اُسُّ، و السلطان العادل حارس، ما لا اُسُّ له فمنهدم، و ما لا حارس له فضائع، فلذالک إذا رحل قائمنا لم یبق أثر من الدّنیا (14)؛
جمیل بن درّاج از امام صادق (علیه السّلام) و آن حضرت از امیر المؤمنین (علیه السّلام) نقل کرده که فرمود: دین و امام [ یعنی اسلام و حاکم عادل] همانند و همتای هم اند که هیچ یک بدون دیگری سامان نمی یابد. اسلام، پایه عالم است و امام، پاسدار آن. پس اگر اسلام نباشد، هرگونه بنیان و بنیادی از اساس ویران است و چنان چه اسلام باشد و پاسداری نداشته باشد، ضایع و نابود می شود؛ از این رو وقتی آخرین حجّت خدا و پاسدار دین، یعنی وجود مبارک حضرت قائم به لقای حق شتابد، اثری از دنیا باقی نمی ماند.
مطلب دیگری که همیشه مورد توجّه منتظران راستین بقیة الله الاعظم بوده، این است که آن حضرت به مرگ طبیعی از دنیا می رود یا اینکه به شهادت می رسد؟
از این روایت شریف، دانسته می شود که آن حضرت، به مرگ طبیعی و عادی دنیا را ترک گفته و به لقاء الله می پیوندد و عبارت «اذا رحل قائمنا» دلالت صریح بر همین معنا دارد. در این زمینه، روایاتی وجود دارد که در آن ها لفظ موت و وفات و... استعمال شده است، نه قتل.
نیز در روایاتی آمده است که امام زمان، چهل روز قبل از قیامت از دنیا می رود و روایات دیگری می گوید: حکومت آن حضرت، آخرین حکومت خواهد بود و پس از آن، قیامت برپا می شود.
ممکن است بعضی از این روایات از لحاظ سند ضعیف باشند، امّا اگر مجموع این روایات را کنار هم بگذاریم، روایت صحیح و موثّق را دلیل و روایات ضعیف را مؤید قرار دهیم؛ در این صورت اتّحاد مضمونی آن ها مفید اطمینان بر صحّت صدور آن ها از امام می باشد؛ لذا رد کردن همه این روایات، جرأت زیاد می خواهد و تأویل آن ها نیز تحکّم و زورگویی است؛ بنابراین می توان گفت: از این روایات دانسته می شود که آن حضرت، به مرگ عادی از دنیا می رود.
روایتی که مضمون فوق در آن ذکر شده است، روایت مفصّل و طولانی از امام رضا (علیه السّلام) است که در آن ویژگی های امام و حوادث بعد از پیامبر اسلام بیان شده است. از این روایت، بدون هیچ تردید و شکّی دانسته می شود که امامان یازده گانه بعد از رسول گرامی اسلام به شهادت می رسند؛ جمیع الائمّة الاحد عشر بعد النّبی قتلوا بالسّیف ... و السّم. که در بخش دوم، ذکر شد. علاقه مندان در این موضوع، برای بررسی بیشتر به کتاب تصحیح الاعتقاد الامامیه، اثر مرحوم شیخ مفید (ص 63-64) مراجعه نمایند.
گر چه قائلند که آن حضرت به شهادت می رسد؛ امّا دلیل قابل قبولی بر این ادّعا ارائه نکرده اند و الله عالم؛ فقط خداوند به حقیقت آگاه است.
روایات فراوانی در منابع شیعه و سنّی با عبارت های مختلف و گوناگونی آمده است. در آن روایات جملاتی وجود دارد که ذیلاً اشاره می گردد که اگر حضرت قائم حجّت خدا از دنیا برود:
-ماجة الأرض؛ زمین موج می گیرد.
- ساخت الأرض اهلها، زمین اهلش را فرو می برد.
- ثم یکون الهرج؛ هرج و مرج رخ می دهد.
- لا خیر فی الحیاة بعده؛ بعد از او خبری در زندگی نیست.
- لاعیش بعده؛ زندگی بعد از او نیست.
- تقوم السّاعة؛ بعد از او قیامت برپا می شود و...
به دلیل اختصار از ذکر اصل همه آن ها صرف نظر و به جملات فوق اکتفا کرده و به ذکر یک روایت دیگر بسنده می کنم.
روایت یازدهم
حدثنا أبی رضی الله عنه قال حدثنا سعد بن عبدالله و عبد الله بن جعفر الحمیری عن أیوب بن نوح عن الرّبیع بن محمّد بن المسلی عن عبدالله بن سلیمان العامری عن أبی عبد الله (علیه السّلام) قال ما زالت الأرض إلا و لله تعالی ذکره فیها حجة یعرف الحلال و الحرام و یدعو إلی سبیل الله جلّ و عزّ و لا ینقطع الحجّة من الأرض إلّا أربعین یوما قبل یوم القیامة فإذا رفعت الحجّة أغلق باب التوبة و لن ینفع نفسا إیمانها لم تکن آمنت من قبل أن ترفع الحجّة أولئک شرار من خلق الله و هم الذّین تقوم علیهم القیامة (15)
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: همیشه از طرف خداوند، حجّتی روی زمین وجود دارد که حرام و حلال را بشناساند و به راه خدا دعوت کند و زمین، هرگز از حجّت خدا خالی نمی ماند. مگر چهل روز پیش از برپایی قیامت. پس زمانی که زمین از حجّت خالی بماند در توبه بسته شود و هر کس تا آن زمان ایمان نیاورده باشد، ایمانش برای او سودی ندارد، این ها بدترین خلق خدا هستند و اینها هستند که قیامت بر آن ها فرا می رسد.
در این روایت، چهار نکته مهم وجود دارد:
1.ضرورت وجود حجّت خدا روی زمین، برای شناساندن حلال و حرام خدا؛
2. رحلت حجّت خدا، چهل روز مانده به قیامت؛
3. برداشته شدن درِ توبه بعد از رحلت حجّت خدا؛
4.وجود انسان هایی پس از حجّت خدا تا پایان عمر دنیا و پیش از برپایی قیامت؛ اگر چه این زمان بسیار کوتاه است و نسل انسان به زودی از بین می رود.
این نکته از عبارت های آخر روایت که می فرماید:«بعد از رحلت حجّت خدا، در توبه بسته می شود و آنان بدترین خلق خدا هستند و قیامت بر آن ها فرا می رسد»، استفاده می شود.
بنابراین ادّعای کسانی که معتقدند آخرین کسی که از دنیا می رود، امام است، درست نیست؛ بلکه کسانی خواهند بود که بعد از رحلت امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و قبل از طلیعه قیامت و آثار مهیب آن، در دنیا زنده بمانند و قیامت بر آن ها فرا رسد. البتّه آیه ذیل نیز دلیلی روشن بر اثبات این مدّعا می باشد:
(یا أیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُم إنَّ زَلزَلَةَ السَّاعَةِ شَیءٌ عَظِیمٌ یَومَ تَرَونَها تَذهَلُ کُلُّ مُرضِعَةٍ عَمَّا ارضَعَت وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَملٍ حَملَها وَ تَرَی النَّاسَ سُکاری وَ ما هُم بِسُکاری وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدیِدٌ)(16)؛
ای مردم! از پروردگارتان بترسید که زلزله رستاخیز، امر عظیمی است. روزی که آن را می بینی [آن چنان وحشت سر تا پای همه را فرا می گیرد که ] مادران شیرده، کودکان شیرخوارشان را فراموش می کنند و هر بارداری، جنین خود را بر زمین می نهد و مردم را مست می بینی، در حالی که مست نیستند؛ ولی عذاب خدا شدید است!
در این دو آیه، نشانه ها و مقدّمات شروع رستاخیز بیان شده است. مردم در آستانه قیامت، در وحشت عظیمی فرو می روند و سر از پا نمی شناسند. هم چنین آیه، نمونه هایی از بازتاب این وحشت عظیم را در چند جمله بیان کرده می گوید:
( یَومَ تَرَونَها تَذهَلُ کُلُّ مُرضِعَةٍ عَمَّا ارضَعَت)؛ روزی که زلزله رستاخیز را مشاهده کنید آن چنان وحشت سر تا پای همه را فرا می گیرد که مادران شیرده از کودک شیرخوارشان غافل می شوند...
( وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَملٍ حَملَها)؛ و هر بارداری [ در آن صحنه باشد ] جنین خود را سقط می کند.
( وَ تَرَی النَّاسَ سُکاری وَ ما هُم بِسُکاری)؛ سومین بازتاب این که: مردم را به صورت مستان می بینی؛ در حالی که مست نیستند!
( وَ لکِنَّ عَذابَ اللهِ شَدِیدٌ)؛ ولی عذاب خدا شدید است؛ که این چنین هول و وحشت به دل ها افکنده و انسان ها را از خود بی خود ساخته است.(17)
این آیات ممکن است اشاره به پایان جهان که مقدّمه رستاخیز است، باشد. در این صورت «زنان باردار، یا کودکان شیرخوار» مفهوم اصلی خود را خواهد داشت.(18)
در این آیه، کلمه «مرضعه» مخصوص زنی است که پستان خود را به دهان کودک شیرخوارش نهاده و در حال شیر دادن است. بنابراین تعبیر فوق در آیه، نکته خاصی دارد؛ زیرا می گوید: شدّت وحشت زلزله رستاخیز آن قدر زیاد است که حتی اگر مادر پستان در دهان کودک شیر خوارش داشته باشد، چنان متوحّش می شود که بی اختیار، پستان از دهان کودکش بیرون کشیده، فراموشش می کند!
و جمله «تَرَی النَّاسَ سُکاری»؛ مردم را به صورت مستان می بینی؛ اشاره به این است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که مخاطب به این جمله می باشد ( و احتمالاً مؤمنان بسیار قوی الایمان که قدم جای قدم های او نهاده اند) از این وحشت عظیم در امانند؛ زیرا می گوید: مردم را به این حالت می بینی، یعنی خودت چنین نیستی.(19)
در تفسیر المیزان به همین مضمون تصریح دارد و می نویسد:
ظاهر آیه این است که این زلزله، قبل از نفخه اولی صور که خدا از آن در آیه (وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّماواتِ وَ مَن فِی الأرضِ إلَّا مَن شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أخری فَإِذَا هُم قِیامٌ یَنظُرِونَ)(20)خبر داده است، واقع می شود؛ چون آیه مورد بحث، مردم را در حال عادی فرض کرده که ناگهانی و بی مقدّمه، زلزله ساعت رخ می دهد و حال ایشان از مشاهده آن دگرگون گشته، به آن صورت که آیه شریفه شرح داده، در می آیند و این، قبل از نفخه اوّلی است که مردم با آن می میرند. نه نفخه دوّم، چون قبل از نفخه دوّم، مردم زنده ای روی زمین وجود ندارد.
بعضی مفسّران گفته اند: این آیه، شدّت عذاب را تمثیل کرده است نه اینکه واقعاً همانطور که فرموده، تحقّق یابد و معنایش این است که: اگر در این میان، بیننده ای باشد که صحنه را ببیند، به چنین حالی در خواهد آمد.
الزلزلة« تَذهَلُ کُلُّ مُرضِعَةٍ عَمَّا ارضَعَت» ای هولها بحیث لو ألقت المرضعة الرّضیع ثدیها أنزعته من فمه و نسیته لدهشتها « و تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَملٍ حَملَها» جنینها (21)
در مجمع البیان آمده است:
از این جا معلوم می شود که زلزله در همین دنیا است؛ زیرا شیر دادن و وضع حمل کردن، مربوط به زندگی این دنیاست و اگر مقصود از «یوم » خود قیامت باشد، مقصود این است که آن روز، چنان سهمگین است که اگر مادری شیرده و باردار باشد، از شدّت ترس، از شیر دادن غافل می ماند و وضع حمل می کند. اگر چه در قیامت که همان آخرت است، بارداری و شیر دادن وجود ندارد.(22)
در تفسیر المیزان نیز درباره کسانی که این آیه را تفسیر به قیامت کرده و در نتیجه آن را به نحو تمثیل می دانند، چنین آمده است:
و لیکن این حرف صحیح نیست؛ برای این که با سیاق آیه که سیاق انذار به عذاب ناگهانی و بی سابقه است، نمی سازد و شنونده از انذار به عذابی که از آن آگاهی ندارد و تنها به او بگویند: اگر کسی آنجا باشد، چنین و چنان می شود، آن طور که باید نمی ترسد.(23)
پی نوشت ها :
1.فضل بن شاذان بعد از ولادت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و قبل از شهادت امام حسن عسگری (علیه السّلام) بین سال های 255-260ه-ق وفات کرده است و مرحوم کشی گفته: فضل 180 کتاب در موضوعات مختلف نوشته و از اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری (علیهما السّلام) می باشد.
2. کتاب سلیم بن قیس، ص 958، ح91.
3.فضالة بن ایوب از اصحاب امام موسی کاظم و امام رضا (علیه السّلام) می باشد و در زمان امام جواد (علیه السّلام) وفات نموده است.
4.منتخب الأثر، ج2، ص 299، ح668 ( به نقل از کفایة المهتدی و کشف الحق).
5.احتجاج، طبرسی، ج1، ص63.
6.احتجاج، طبرسی، ج1، ص 65.
7.بحارالانوار، ج74، ص302؛ خاتمة المستدرک، ج1، ص 122 ( با اندکی اختلاف)؛ نهج الخطابه، ج2، ص 309.
8.بحارالانوار، ج23، ص147؛ عیون أخبار الرضا (علیه السّلام)، ج1، ص57؛ کمال الدین، ج1، ص240؛ معانی الأخبار، ص90.
9.سوره هود: 105-108.
10.بحارالانوار، ج53، ص33-35.
11.کمال الدین، ج1، ص202. روایتی با مختصر اختلاف به این مضمون، در اصول کافی، ج1، ص179 آمده است:« قال لَو أنَّ الإمَامَ رُفِعَ مِنَ الأرضِ سَاعَةٌ لَمَاجَت بِأهلِها کَمَا یَمُوجُ البَحرُ بأهلِهِ».
12.کافی، ج1، ص534، ح17. در غیبت شیخ. انّی و احد عشر من ولدی آمده، ص 138،ح102، بحار: ج36.
13.الدر المنثور، ج6، ص 57.
14.ج2، ص 271، ح640. این حدیث در معجم احادیث المهدی، ج3، ح675 با مختصری تغییر آمده است.
15.کمال الدین، ج1،ص 299، ح24؛ بحارالأنوار، ج6، ص18، ح1؛ بصائر الدرجات، ص 484.
16.سوره حج: 1 و 2.
17.تفسیر نمونه، ج 14، ص8.
18.همان، ص 9.
19.همان، ص 10.
20.سوره زمر: 68. و صیحه ای در صور [اسرافیل ] بدمند تا جز آن که خدا [بقای او ] خواسته دیگر هر که در آسمانها و زمین است، همه مدهوش مرگ شوند، آن گاه صیحه دیگری در آن دمیده شود که ناگاه خلایق همه [از خواب مرگ ] برخیزند و نظاره [واقعه محشر] کنند.
21.تفسیر القرآن الکریم (شبر)، ص 323.
22.ترجمه مجمع البیان، ج16، ص181.
23.ترجمه المیزان، ج14، ص479.
منبع مقاله :
محسنی دایکندی، محمدعظیم، (1389)، رجعت در عصر ظهور، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مرکز تخصصی مهدویّت، چاپ اول