ماهان شبکه ایرانیان

بازگشت حضرت عیسی علیه السلام (چرایی، چگونگی، کارآمدی)

در اندیشه های موعود گرایی، چه در باور های مسلمانان و چه در اعتقادات مسیحیان و چه در معارف دینی یهودیان، نقش حضرت عیسی(ع)، پررنگ و قابل توجه است

بیان مسئله

در اندیشه های موعود گرایی، چه در باور های مسلمانان و چه در اعتقادات مسیحیان و چه در معارف دینی یهودیان، نقش حضرت عیسی(ع)، پررنگ و قابل توجه است. اصل باور به بازگشت حضرت عیسی(ع) ونقش موثرایشان درسعادت بخشی بشر،مورد اتفاق آراء ادیان ابراهیمی است، لکن در جایگاه و مقام حقوقی ایشان میان پیروان این ادیان، اختلافات فراوانی دیده می شود.از یک منظر، اختلاف در میان اهل کتاب و مسلمانان مطرح است، که اهل کتاب حضرت عیسی(ع) را به عنوان رهبر و منجی جهانی می دانند، ولی مسلمانان ایشان را به عنوان معاون ودستیار حضرت مهدی(ع) دانسته به طوری که امر پیشبرد نهضت جهانی و تشکیل حکومت جهانی مهدوی با یاری این پیامبر بزرگوار امکان پذیر می شود.

از منظری دیگر، اختلاف در میان اهل کتاب مطرح میشود. یهودیان در انتظار عیسی(ع) که برای اولین بار از آسمان فرود آمده و بنی اسرائیل را به سعادت می رساند، اعتقاد دارند، ولی مسیحیان در انتظار رجعت عیسی به مثابه « داور جهان» که برای دومین بار به میان بشر آمده و بشر را به سعادت رهنمون می شود اذعان دارد.

اعتقاد پیروان ادیان ابراهیمی (یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام)، پیرامون آمدن حضرت عیسی در آخرالزمان، دست مایه مناسبی برای زمینه سازی اتحاد و هم بستگی میان باورمندان به ادیان ابراهیمی است. نزدیک بودن دیدگاه دو دین مسیحیت واسلام، زمینه بهتری برای رفع موانع وحدت فراهم می آورد.

مقاله حاضربا رویکرد اسلامی و جمع آوری آیات و روایات در نهایت، چرایی، چگونگی و کارآمدی رجعت حضرت عیسی را مورد بررسی قرار می دهد. تاثیر اعتقادی، فرهنگی اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی حضور حضرت عیسی(ع) در حکومت قائم (ع) از دیگرمولفه های مورد تحقیق حاضر است.

1)عیسی از منظر قرآن

در قرآن کریم، اسلام بعنوان کامل ترین دین و حضرت محمد (ص) بعنوان آخرین پیامبرمعرفی شده اند، اما در عین حال، دیگر پیامبران در قرآن از جایگاه و عظمت ویژه ای برخوردارند. ازجمله پیامبرانی که در قرآن مورد مدح قرارگرفته و زندگی پر رمز و راز او مطرح شده، حضرت عیسی مسیح است. عیسی یکی از پیامبران اولوالعزم است که نامش در قرآن به صورت «عیسی» 25 بار و به صورت« مسیح» 11 بار به کار رفته است.

یکی از روشهای تربیتی قرآن،روش الگودهی است. قرآن بعنوان کاملترین ودقیق ترین منبع، جنبه های مختلفی از زندگی عیسی بن مریم (ع)را مورد بررسی قرار داده است. آیات متعددی از قرآن کریم،به تبیین ابعاد گوناگون زندگی حضرت عیسی(ع) می پردازد و از این رهگذر،شیوه پاک زیستن را با محوریت توحید را به جهانیان می آموزد. آفرینش عیسی در قرآن، همچون آفرینش آدم معرفی شده است.(آل عمران/ 59) بکر زایی یک مادر از پدیده های استثنایی تاریخ بشریت است که، جز در مورد حضرت عیسی(ع) اتفاق نیفتاده است.قرآن مادر عیسی را نیز از لحاظ تقوا وقداست، الگویی برای بشریت معرفی کرده و او را از برگزیدگان خوانده است.(ال عمران/ 42) حضرت مریم به سبب احسان، صیانت، عفت ودریافت روح غیبی به مقامی رسید که خداوند در مورد ایشان در آیه 12تحریم فرمود" وَصَدَّقَتْ بِکلِمَاتِ رَبِّهَا وَکتُبِهِ وَکانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ ". مسیح در قرآن ادامه دهنده و استمرار بخش رسالت پیامبران پیشین و مکمل جهان بینی و ایدئولوژی آنهاست. صفاتی برای حضرت عیسی(ع) در این کتاب الهی مطرح می شود، که چهره واقعی مسیح را به تصویر می کشد. در آیاتی، حضرت عیسی (ع)خود را چنین معرفی میکند: قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِی الْکتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیا * وَجَعَلَنِی مُبَارَکا أَینَ مَا کنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکاةِ مَا دُمْتُ حَیا * وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیا * وَالسَّلَامُ عَلَی یوْمَ وُلِدْتُ وَیوْمَ أَمُوتُ وَیوْمَ أُبْعَثُ حَیا (مریم 30-33) آیه شریفه 110 سوره مائده، نعمت هایی را که خداوند به عیسی بخشیده، متذکر می شود. تایید به وسیله موجود یا فرشته بزرگوار و والامقام به نام روح القدس، تکلم با مردم در گهواره و در کهولت، تعلیم کتاب و حکمت وتورات و انجیل، ساختن مرغ ازخاک و دمیدن و زنده شدن آن به اذن خداوند، شفا کور مادر زاد وپیسی به اذن خداوند، بیرون آوردن و زنده کردن مردگان به اذن خداوند،باز داشت بنی اسراییل از آزار او، از نعمت های یاد شده است. قرآن بیانگر معیارها و مقیاس های رهبری و رسالت و اولوالعزمی حضرت عیسی است، ولی اناجیل نتوانسته اند چهره واقعی عیسی را ترسیم کنند و معیار درستی به دست نمی دهند. انجیل های موجود قابلیت ندارند تا مضامین عالی وحی که را بر عیسی نازل شده بود نشان دهند."گفتمان اسلام در باره حضرت عیسی در مقایسه با گفتمان مسیحیت، بیشتر بر واقعیات تاریخی و نیز الهیات عقلانی متکی است که این گفتمان از سوی برخی دانشمندان مسیحی مانند جان هیک مورد استقبال قرار گرفته است."(شاکر،1388، 105) وجود تاریخی عیسی، تجسد خدا در عیسی، تصلیب،مرگ و رستاخیز از ارکان اناجیل مسیحی هستند، که پژوهشگران غربی در همه این موارد تردید ایجاد کرده و آثار مستقلی در خصوص افسانه های هریک پدید آورده اند.(همان/107)در قرآن، عیسی(ع) نیز همانند دیگر پیامبران گفتار و کردارش با آنچه پیش از او آمده و آنچه بعد از او خواهد آمد منطبق است. در عین حال او زمینه را برای ظهور پیامبر خاتم فراهم میکند.(بقره 89،صف/6) خداوند از انبیاء میثاقی مبنی بر وحدت آنان گرفته است. (ال عمران/ 81)،که علامه طباطبایی منظور ازگرفتن میثاق از پیامبران را چنین تبیین می نماید: "دین خدا واحد است و آن همان است که از همه انبیا و امتهای آنان بر آن پیمان گرفته شده، که هرپیامبر متقدم به آمدن پیغمبر بعد از خود بشارت دهد و به آنچه او ایمان میاورد ایمان آورد و تصدیقش کند.(طباطبایی،1390، 3: 335) عیسی(ع) یکی از حلقه های سلسله رسل وبندگان صالح خداست که این سلسله تا پیامبر گرامی اسلام درقالب رسالت و امامت ادامه میابد. قرآن در معرفی عیسی به گونه ای عمل کرده که اورا از گذشته و آینده جدا نکرده و در خطی قرار میدهد که تا قیامت استمرار دارد.(بقره /136،آل عمران 85،انعام 85،النساء/163،احزاب،7)

2)چرایی بازگشت عیسی (ع)

بازگشت عیسی (ع) در آخر الزمان و منجی بودن ایشان امری حتمی الوقوع است، اما آنچه اذهان را به خود مشغول ساخته این است که، چرا از میان پیامبران و یا پیامبران اولوالعزم عیسی بعنوان منجی رجعت میکند؟ آیا این امر به صورت اتفاقی رخ می دهد و یا رجعت ایشان در پی اهدافی صورت میگیرد؟رجعت ایشان چه تاثیری در سعادت جامعه بشری و ایجاد مدینه فاضله خواهد داشت؟ جواب این سوالات را میتوان با اصطیاد از آیات و روایات و توجه به نقش نصرت ایشان برای برپایی حکومت مهدوی یافت.

الف.اصل حکیمانه بودن رجعت:

خداوند آفریننده انسان وهدایت کننده او به سوی کمال است. بنا بر حکمت بالغه الهی، تمام امور هدایت بشر بر اساس حکمت و مصلحت انجام می شود. در هیچ یک از احکام الهی، فهم تمام ابعاد وحکمتها برای بشر عادی امکان ندارد؛ مگرسخنی از خداوند حکیم یا یکی ازاولیاء وانبیاء و اوصیاء وارد شده باشد.اقتضای حکمت الهی بر اساس علم لامتناهی، اموری را رغم می زند که انسان به سبب نقصان علمش نمی تواند به حقیقت آن پی ببرد. رجعت از اموری است که برطبق آیات الهی برای جانشینی صالحان واستقراردین پسندیده به وقوع می پیوندد.(نور/55) امام رضا (ع) رجعت را از عقاید حقه نامیده و فرمودند:"رجعت در امتهای پیشین بوده....وطبق فرموده رسول خدا هرچه درامتهای سابق اتفاق افتاده دراین امت بی کم وکاست اتفاق خواهد افتاد."(مجلسی،1403ق، 53: 59، ابن بابویه،1378ق،2: 202) خداوند حکیم به رجعت افراد بسیاری در قرآن اشاره کرده است. از آنجا که ظهور منجی با اهداف عظیمی به خصوص نجات جامعه انسانی صورت می گیرد، رجعت عیسی بن مریم درپی حکمت الهی رخ میدهدو فقط خداوند حکیم ازحقیقت دلیل رجعت عیسی را از میان پیامبران آگاهی دارد.

ب:هدایت اهل کتاب و غیره:

مسیحیت بعنوان یک دین الهی، پیروان زیادی در جهان دارد.طبق برخی خبر گزاریها جمعیت مسیحیان، 33درصد از جمعیت کل جهان است که، همچنان این درصد رو به افزایش است. پیروان این دین در آخرالزمان، درصد قابل توجهی ازافراد بشر را به خود اختصاص می دهند. تاویل قسمتی از آیه 159 سوره مبارکه نساء که به موضوع مورد بحث اشاره دارد« وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ إِلَّا لَیؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ» برطبق نقلی از حضرت علی اینچنین است: "بلکه عیسی (ع) در ایام رجعت آل محمّد (ص) به این دنیا باز می گردد و هیچ یک از اهل ملل یهودی و غیر ایشان باقی نمی ماند، جز اینکه قبل از مرگ عیسی به او ایمان می آورند و عیسی (ع) در پشت سر مهدی (عج) نماز می خواند." (مجلسی، 1403،ق 53: 51،قمی،1404ق،1: 158) این آیه میتواند بیانگر ایه قبل خود باشد که قتل عیسی(ع) را در نزد مسیحیان امری مشتبه دانسته و صعود ایشان به سوب اسمان را مطرح میکند.پس می توان گفت،"فلسفه صعود عیسی به آسمان و طولانی شدن عمرش آن است که خداوند او را برای ایفای نقشی بزرگ در مرحله حساس تاریخ –ظهور قائم-ذخیره فرمودند،چرا که مسیحیان بزرگترین قدرت جهانی را تشکیل میدهند و این امر میتواند بزرگ ترین مانع برای رسیدن پرتو اسلام به ملتهای دنبا باشد."(حسینی گرگانی،1390، ، 298)این امر در احادیث اهل بیت به نوعی دیگر وارد شده است. بنا بر حدیثی، حضرت عیسی (ع) مسیحیان را،به اسلام دعوت می کند: "و من یشک فی القائم المهدی الذی یبدّل الأرض غیر الأرض، و به عیسی بن مریم یحتجّ علی نصاری الرّوم و الصین.....،(مجلسی،1404ق، 52: 226،نعمانی،1397،النص،268)بنابراین، احتجاج برای اثبات حقانیت حکومت مهدوی تقریبا با یک سوم از مردم جهان، راه را برای هدایت جوامع انسانی و دعوت آنها به اسلام هموارتر می سازد. این همان غلبه نهایی اسلام بر سایر ادیان الهی و غیر الهی است. در یک بررسی، آیات و روایاتی که به غلبه اسلام بر سایر ادیان اشاره دارد چنین آمده: "سه آیه شریفه از قرآن کریم، با تعبیری مشترک از اراده الهی مبنی برغلبه اسلام بر سایر ادیان خبر میدهند.(توبه/32و33،فتح/28،صف/8و9) بنا بر روایات فریقین تحقق این وعده الهی به دست مبارک امام مهدی (ع) و حضرت مسیح خواهد بود و منظور از ادیان همه ادیان الهی و غیر الهی است که با توجه به سیاق آیات به طور ویژه دو دین محرف یهود و مسیحیت منظور است. با جمع بندی آیات و روایات در این زمینه احتمال چیره شدن اسلام بر سایر ادیان و منقرض شدن آنها توسط مهدی (ع) و عیسی (ع) تقویت میشود. هرچند برخی وابستگان به این ادیان به گونه ای پنهانی و منافقانه زیر سیطره حکومت اسلامی ادامه حیات می دهند."(کهنمویی،1391، 127) واضح است مسیح پیروان خویش را به دین رسمی و جامع در زمان قائم دعوت کند، چرا که اسلام کاملترین دین و مسیحیت قبل از اسلام بوده است.

ج.نزول مسیح، تقویت باور ظهور:

با توجه به مدعیان دروغین امامت در هر دورانی خصوصا در عصر ظهور از جمله مسائلی که مسلمانان را دچار تردید میکنند، شناخت امام و منجی حقیقی است. اشراط الساعه یا همان علائم ظهور به مسلمانان برای شناخت امامشان یاری میرساند. این شرایط در روایات فریقین با تفاوتهایی اندک بیان شده است که یکی از آن شرط ها، نزول حضرت عیسی است. (دیلمی،1412ق، 1/66 مجلسی،1403ق،6: 301،ابن میثم، 1375ش،4: 358،صحیح مسلم1416ه ق،26: 63) تحقق شروط ظهور منجی سبب ثبات قدم مسلمانان و آمادگی برای پذیرش حکومت مهدوی است.

2.چگونگی بازگشت عیسی (ع)

موضوع نجات جامعه بشری از ظلم و ستم از مهمترین موضوعات مطرح شده در ادیان مختلف و نحله های فکری است. رها شدن از اوضاع نامطبوع و نامطلوب موجود و امید به آینده از دیر زمان، ذهن و ضمیر بسیاری از انسانها را به خود مشغول کرده و البته هر گروه و نحله دینی و غیر دینی با توجه به نگرشها و مبانی خاص خود در این وادی گام نهاده است. در این میان رجعت از موضوعات چالش برانگیز است که در آیات و روایات و کتب مختلف بدان پرداخته شده است. از جمله علامات اخر الزمان رجعت حضرت عیسی مسیح است که میان فرق اسلامی و ادیان الهی دیگر مطرح شده است. این ادیان در چگونگی بازگشت مسیح، اختلافات قابل توجهی دارند. تقریب باور بازگشت منجی در معارف اسلام و مسیحیت، ما را برآن داشت تا بازگشت عیسی را در دو دین یادشده مورد بررسی قراردهیم.

الف)رجعت مسیح در آیات و روایات

رجعت در اصطلاح متکلمان شیعی به معنای بازگشت برخی مردگان به دنیا، هنگام ظهور حضرت مهدی، به همان صورتی که در دنیا بوده اند. (طبرسی،1372، 7: 367،مفید، 1413، 77). آیات و روایات فراوانی در اثبات رجعت به معنای اصطلاحی آن وارد شده است. شیخ حر عاملی در کتاب الایقاظ خود قرآن را اولین منبع و مصدر رجعت معرفی میکند. (حرعاملی،1362ش،النص، 27) ازجمله آیات مربوط به رجعت، آیات ( ابراهیم/ 5،فصلت/ 19،کهف/ 18-19و25،بقره/259، ص/43).است. کتب عهدین نیز به بحث رجعت اشاراتی داشتند که مربوط به رجعت عیسی (ع) است. (رجوع شود به مقاله پیشگویی رجعت در آخر الزمان در تورات و انجیل و قرآن،رضا برنجکار،فلسفه دین،ش8) رجعت در روایات اسلامی جایگاه ویژه داشته و ازعقائد حقه شیعیان است، بعنوان مثال رسول گرامی اسلام میفرماید: روزهای الهی سه تاست، روزی که قائم قیام میکند،روز رجعت و روز قیامت.(مجلسی،1403ق،53: 63). امام رضا (ع) رجعت را حق خوانده و آنرا در امتهای قبل محقق شده می داند.( مجلسی،1403ق، 53: 59، ابن بابویه،1378ق،2: 202) روایاتی بالغ بر200 مورد توسط علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در باب رجعت گرد آوری شده است. کتب فراوانی نیز در این زمینه تالیف شده است. ( الرجعه از عبدالکریم بهبهانی، اثبات رجعت از محمد باقر مجلسی، الشیعه و الرجعه از محمدرضا طبسی، رجعت از حسین شهمیری...)رجعت برخی انسانها به دنیا پس از مردن مستلزم هیچگونه محذور عقلی نیست،علاوه برآنکه در مواردی اتفاق هم افتاده است. قرآن کریم بنا بر فهم بسیاری از مفسّران، به بازگشت یا «نزول عیسی» در مواردی اشاره دارد. به عقیدۀ بسیاری از مفسران آیه ی: «و او [مسیح ] سبب آگاهی بر روز قیامت است. (زیرا نزول عیسی گواه نزدیکی رستاخیز است) هرگز در آن تردید نکنید «،وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها»(زخرف، 61 (اشاره به همین معنا دارد. (طبرسی، 1372، 9: 82، بیضاوی،1418ق، 5: 94، طباطبایی 1390، 18: 118،زمخشری،1407ه ق،4: 261)حتی در کتب روایی اهل سنت نیز، این آیه دلالت برنزول عیسی مسیح قبل از قیامت دارد.(احمد ابن حنبل،5/86) آیه 157 سوره نساء به صعود روحانی و جسمانی حضرت عیسی اشاره دارد. خداوند در این آیه امر تصلیب را باطل اعلام کرده و آن را برپیروان مسیح امری مشتبه خوانده است. "وقولهم انا قتلنا المسیح عیسی بن مریم رسول الله و ما قتللوه و ما صلبواه ولکن شبه لهم و ان الذین اختلفوا فیه لفی شک منه ما لهم به علم الا الاتباع الظن وماقتلوا یقینا بل رفعه الله الیه وکان الله عزیزآ حکیما وان من اهل الکتب الاّ لیومنن به قبل موته و یوم القیمة یکون علیهم شهیدا."( نساء /157-159) و گفته ایشان که: "ما مسیح، عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم» و حال آن که آنان او را نکشتند ومصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که درباره او اختلاف کردند قطعآ در مورد آن دچار شک شده اند و هیچ علم بدان ندارند جزء آن که از گمان پیروی می کنند و یقینآ او را نکشتند. بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد و خدا توانا و حکیم است. واز اهل کتاب کسی نیست مگر آن که پیش از مرگ خود حتمآ به او ایمان بیاورد و در روز قیامت ( عیسی نیز ) بر آنان شاهد خواهد بود." طبق روایتی از حضرت علی (ع) ذیل این آیه؛عیسی مسیح در ایام ذجعت ال محمد به دنیا باز میگردد. در تصلیب روحانی و جسمانی و یا تصلیب روحانی حضرت عیسی اختلاف نظراتی وجود دارد که مسیحیان معتقد به تصلیب روحانی حضرت عیسی هستند، البته میان صاحب نظران مسیحی نیز در این زمینه اختلافاتی و جود دارد. "پولس حواری معتقد است که قیام و صعود عیسی (ع)با پیکر روحانی بوده نه با بدن جسمانی و مادی و این برخلاف عقیده دیگر اصحاب کلیساست که صعود عیسی را با پیکر جسمانی میدانستند." (پوریا زاده،1376، 164).لیکن طبق نظر برخی مفسران شیعه تصلیب مسیح به صورت روحانی و جسمانی اتفاق افتاده است. علامه طباطبایی با دفاع از نظریه عروج حضرت عیسی می نویسد: « معلوم میشود که عیسی را با بدن و روحش بالا برده اند نه اینکه مانند سایر انسانها روحش از کالبدش جدا شده باشد. . این احتمال با ظاهر آیه و با در نظر گرفتن سیاق آن میسازد. .همچنین اضرابی که در جمله بل رفعه الله الیه واقع شده با صرف بالا بردن روح عیسی بعد از مردنش نمی سازد...پس این خود نوعی تلخیص بوده که خدای عز و جل عیسی را به وسیله آن خلاص کرده...«(طباطبایی1390، 5: 139) از سویی در روایات بحث نزول ایشان مطرح شده که با ظهور- که در مورد حضرت مهدی بکاربرده شده- متفاوت است. ظهور نشانگر غیبت و نزول نشانگر عروج و رفع الی الله و نزول مجدد است. رجعت عیسی به طور واضح در روایات فریقین وارد شده است.امام باقر (ع) فرموده است:"به طور مسلم، عیسی(ع) پیش از قیامت به این جهان فرود خواهد آمد. پیرو هیچ آئینی از یهود و غیر آن در روی زمین نمی ماند جز این که پیش از وفاتش به او ایمان می آورد و او در پشت سر مهدی نماز می خواند."(مجلسی 1403ه ق،53: 85) روایتی از پیامبر (ص) است که می فرماید: «کیف انتم اذا نزل ابن مریم و امامکم منکم»چگونه خواهید بود آنگاه که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد.. (مجلسی،1403، 52: 383،بخاری،1410ه ق، 5: 85) مجلسی صحت آن را مورد اتفاق می داند. البته اعتقاد به رجعت در نزد مکتب تشیع مورد اجماع و در نزد فرقه سنی مورد اختلاف است. برخی از علماء سنی با انکار رجعت آنرا یک عقیده انحرافی نزد شیعیان می دانند.ابن منظور رجعت را چنین تعریف می کند: "رجعت، مذهب گروهی از مسلمانان است که صاحبان بدعتها و هواهای نفسانی اند و می گویند مردگان به دنیا باز می گردند و در این دنیا به همان صورتی که قبل از مرگ می زیسته اند، زنده می شوند."(ابن منظور، 1414ق، 8 : 114) در روایات اسلامی آمدن عیسی مسیح یکی از علائم و نشانه های آخر الزمان است به طوری که بازگشت عیسی در آخر الزمان در برخی منابع تحت عنوان «اشراط الساعه» گنجانده شده است یعنی یکی از نشانه های فرا رسیدن ساعه یا قیامت نزول عیسی از آسمان با نشانه های دیگر است.( دیلمی،1412ق، 1/66 مجلسی،1403ق،6: 301). امیر المومنین نیز در خطبه 232به قیامت و اشراط آن اشاره دارند. (ابن میثم، 1375ش،4: 358) در صحیح مسلم حدیثی از قول حذیفه غفاری از پیامبر نقل شده است که در آن نزول عیسی (ع) یکی از ده شرط ساعه یا قیامت است. (صحیح مسلم1416ه ق،26: 63)در الزام الناصب طبق روایتی از پیامبر انکار نزول عیسی(ع) منجر به کفر میشود و این نشان از اهمیت موضوع نزول عیسی(ع) در آخر الزمان و نقش مهم ایشان در حکومت مهدی دارد.". ..عن النبی صلّی اللّه علیه و آله: من أنکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد، و من أنکر نزول عیسی فقد کفر، و من أنکر خروج الدجّال فقد کفر"(یزدی حائری،1422،ج 1؛ ص176)در سخنی از پیامبر است که «من ذریتی اذا خرج نزل عیسی بن مریم لنصرته فقدمه وصل خلفه »(مجلسی،1403،14: 349) این روایات با کمی تفاوت در کتب معتبر دیگر وارد شده است. (ابن بابویه،1395، 1: 28،طبرسی،1403ق، 1:48، سلیم بن قیس هلالی، 1405ق، 2: 707) طبق روایتی دیگر از پیامبر اکرم حضرت عیسی بعنوان یکی از سه ناجی امت نجات یافته است. پیامبر (ص) فرمودند:«امتی که من در اولش و مهدی در وسطش و عیسی در آخرش باشد هلاک نمی شود.»(حر عاملی، 1425، 5، 232) نزول مسیح در این روایت بشارتی بر مومنان است. این روایت نشان می دهد، آمدن حضرت عیسی(ع) بعد از ظهور امام مهدی(ع) خواهد بود. در تفسیر روایت فوق چنین می توان گفت، که برای امت اسلامی اول بعثت پیامبر اکرم(ص) تحقق پیدا کرده و بعد ظهور امام مهدی(ع) و بعد از ظهور امام مهدی(ع)، نزول حضرت عیسی(ع) به وقوع می پیوندد. باور به نزول عیسی(ع) در آخرالزمان به ادعای بسیاری از محدّثان مسلمان، باوری غیر اختلافی میان فرقه های مسلمان و مبتنی بر احادیث و روایات متواتر است. جلال الدین سیوطی می نویسد: «اخبار مربوط به آمدن مهدی. ... این که عیسی با او خروج می کند و. ..به تواتر رسیده است»سیوطی، 1385ق، ص43)

ب)در اناجیل

تجسد خدا در عیسی، تصلیب، مرگ و رستاخیز ایشان پس از سه روز ارکان تشکیل دهنده انجیل مسیحی هستند. در کتاب انجیل برخاستن عیسی ازقبرو نیز بازگشت او در آخر الزمان آمده است. (یوحنا6: 34 لوقا 24: 22). بنا برگزارش اناجیل، عیسی در روز جمعه مصلوب و در غروب همان روز جسدش توسط مردی به نام یوسف از رومیان تحویل و در قبری دفن گردید. اما در روز یکشنبه آنها متوجه شدند که قبر عیسی خالی است. در نهایت عیسی بر شاگردانش ظاهر شده و آنها را بخاطر باور نکردن زنده شدنش سرزنش کرده و بعد از بیان سفارشهایی در مورد جهانی سازی پیامش به سوی آسمان بالا رفت(مرقس،16). به باور مسیحیان عیسی(ع) در روز سوم پس از مصلوب شدن از مرگ برخواست و به سوی آسمان بالا رفت.(مرقس، 16/9 و لوقا، 24/51.) با اعلان این خبر، انتظار برای برقراری پادشاهی خداوند نه تنها فروکش نکرد بلکه فزونی گرفت، زیرا جنبه هایی از پیام عیسی رازگشایی میشد. عیسی که درحیات زمینی اش رنج کشیده و کشته شده بود به مثابه مسیحایی روحانی به آسمان و نزد خدا رفت (آژیر،1392، 308)و در آخر الزمان از آسمان سوار بر ابر پایین خواهد آمد.(مرقس،1: 9) در رساله های پولس که بین سالهای 50 تا 65 پس از میلاد نوشته شده؛ بازگشت قریب الوقوع عیسی در چند رساله دیده میشود. (آژیر،1392، 309). اما طبق نظر هلمان جاست در مقاله رستاخیز و بازگشت دوباره "بسیار پیش از آنکه پولس نامه هایش را نوشته باشد، هم انتظار آمدن عیسی در شکوه و جلال و هم رستاخیز فرجام شناختی بخشی از باور مسیحی بود. کار پولس صرفا ربط دادن این انتظارات بود. "(آژیر،1392، 302)از جمله عبارات مربوط به رجعت حضرت عیسی (ع) در اناجیل، بحث از کلمه پسر انسان و آمدن او در پایان جهان است.از هنگامی که خداوند پسر انسان را برگزید، یعنی از پیش از آفرینش، او را همچون سری نزد خود نگه داشت تا در وقتی مناسب غرض خود را به واسطه او برآورده سازد.کل مسائل مربوط به او سر است. (آژیر،1348، 274) طبق نوشته مستر هاکس آمریکایی در قاموس کتاب مقدس این عبارت 80 بار در انجیل و ملحقات آن، آمده است که 30 مورد آن با حضرت عیسی مطابقت دارد و 50 مورد دیگر از نجات دهنده ای سخن میگوید که در آخر الزمان ظهور کرده و عیسی (ع) نیز با او خواهد آمد و او را عظمت و جلال خواهد بخشید.(هاشمی،1384، 341)در اناجیل برخلاف روایات اسلامی بازگشت عیسی همراه با نوعی ترس و وحشت است.«.. ودیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل و داوری و جنگ مینماید و چشمانش چون شعله آتش و بر سرش افسرهای بسیار..و جامه خون آلود سرخ در برداردو نام اورا کلمه خدا خوانند... و از دهانش شمشیری تیز بیرون میاید تا به آن امتها را بزندو آنها را به عصای آهنی حکم رانی خواهد نمود...»(مکاشفه ی یوحنا باب 19 به نقل از حسینی گرگانی1390 ، 178) قرآن گرچه باور تاریخی یهودی- مسیحی مربوط به مصلوب شدن عیسی(ع) را رد می کند (نساء/157و 158) اما اعتقاد مسیحیان به عروج عیسی به آسمان را تأیید می نماید.(آل عمران/55) روایت قرآن با روایت انجیل برنابا همخوانی دارد. (انجیل برنابا،فصل215،ص375) اما مسیحیان این انجیل را قبول ندارند.(پوریا زاده،1376، 159) انجیل برنابا انجیلی است که در آن بشارات متعدد و صریح برنبوت حضرت ختمی مرتبت به اسم مبارک محمد (ص) و خاتمیت آن بزرگوار و اثبات توحید باری تعالی و عبودیت حضرت عیسی (ص) و نفی تثلیث و اثبات قیامت کبری آمده است.

3)کارآمدی بازگشت حضرت عیسی

نقش حضرت عیسی در نجات بخشی جامعه بشری نزد ادیان ابراهیمی بسیار پر رنگ است. با توجه به مجموع روایات در زمینه بازگشت عیسی (ع) میتوان گفت که اصل رجعت ایشان به نقش بی بدیل آن بزرگوار در استقرار حکومت مهدوی برمی گردد. بنابراین، رسالت عیسی (ع) جز یاری امام زمان (ع) نیست. در روایات اسلامی کار آمدی ایشان در حکومت مهدوی در مناصب مختلف قابل اصطیاد است که در چند بخش قابل بررسی است.

الف)اعتقادی

با بازگشت عیسی (ع)و ظهور مهدی(ع) دین توحیدی اصیل به جهان عرضه می شود.حضرت عیسی در روایات، یاور مهدی(ع) خوانده شده است. این یاوری در جهت تحقق بخشیدن به ایجاد جامعه ای توحیدی است، تا دین حقیقی در جهان بشریت حکمفرما شود. با ظهور منجی ادیان محرف و ادیان غیر الهی برچیده خواهند شد.برتری اسلام توحیدی، در آیات با صراحت بیان شده است.( توبه/32و33،فتح/28،صف/8و9)بنا بر آیات و روایات حضرت عیسی (ع)پیامبر اکرم و حضرت مهدی را تصدیق کرده و از این طریق به جهانی سازی حکومت اسلامی میپردازد.

جهانی سازی دین اسلام

هدایت بشر عصر ظهور به سوی توحید و کمال، با توجه به فتنه ها، موانع ومشکلاتی که در آخر الزمان رخ می دهد،کمی دشوار مینماید.دعوت حضرت عیسی(ع) به دین توحیدی اسلام با وجود پیروان فراوان، سهولت و سرعت جهانی سازی حکومت مهدوی را افزایش می دهد.  آیه 159 سوره نساء اشاره به دعوت جهانی حکومت مهدوی توسط عیسی بن مریم دارد. روایات نیز به آن اذعان دارند. (مجلسی ج53 /51،قمی،1404ق،1: 158)در حدیث دیگری در امالی صدوق آمده"وَ مِنْ ذُرِّیتِی الْمَهْدِی إِذَا خَرَجَ نَزَلَ عِیسَی بْنُ مَرْیمَ لِنُصْرَتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صَلَّی خَلْفَهُ." ابن بابویه،1376، 218،مجلسی،1403، 14: 349 )زمانی که حکومت حضرت مهدی بعنوان ناجی بشر جهانی خواهد بود و این ناجی ادامه دهنده راه پیامبر اسلام است پس نصرت مهدی (ع) توسط عیسی (ع)، معنایی جز یاری در استقرار حکومت جهانی اسلام نخواهد داشت. جابربن عبدالله انصاری از حضرت پیامبر اکرم (ص) روایت فرمود: چون اصحاب مهدی قیام کنند عیسی بن مریم از آسمان فرود آید امیر قیام کنندگان به عیسی میگویند بیا تا با تو نمازبگزاریم. عیسی میگوید:شما خود از جانب خدا برخی بر برخی دیگر امیر هستید و این لطف خدا نسبت به این امت است.(مجلسی،1403، 51: 85،سیوطی 1385، 43) روایات با مضمون اقتدای عیسی بن مریم به حضرت مهدی بسیار فراوان و مورد تایید فریقین است.

صاحب بحار می گوید، این حدیث صحیح و نیکو است که بزرگان نقل نموده اند و دلالت دارد بر اینکه مهدی(عج) به جز عیسی(ع) است. (مجلسی، 1403، 51: 89) این به معنی تسلیم مسیحیت و یهودیت در برابر اسلام و در برابر قرآن و آل البیت(ع) خواهد بود. چیزی که آن را در طول چهارده قرن گذشته کمتر پذیرفته اند. و همواره در برابر اسلام با جنگ های صلیبی و صهیونیستی و تهمت ها و نسبت های ناروا و جنگ روانی و تبلیغاتی و عملیات تخریبی تلاش کرده اند تا مانع گسترش و نفوذ آن در جهان بشوند و البته این ظلم بزرگی است که نسبت به بشریت و ارزش های الهی و ادیان الهی و پیروان راستین این دو روا داشته اند.

تصدیق پیامبر اکرم(ص) و حضرت مهدی(ص)

عیسی مسیح بعنوان منجی ظهور خواهد کرد، اما این به معنای آن نیست که عیسی(ع) آخرین فرستاده و دین مسیحیت کاملترین دین باشد. بلکه در روایاتی در کتب فریقین آمده که عیسی تصدیق کننده اسلام و محمد(ص) و مهدی است. (ابن طاووس، بیتا، 69-68) صاحب حلیه الابرار از روایت پیامبر مبنی بر اینکه عیسی بعد از پیامبر اکرم و حضرت مهدی، آخرین دعوت کننده به دین اسلام است این احتمال را برداشت میکند که عیسی تصدیق کننده امام (مهدی)و یاری کننده و روشنگر امت است در آنچه که امام به آن دعوت میکند پس مسیح از مصدقین است. (بحرانی،6: 480)برخی روایات حاکی از آن است که عیسی به شریعت اسلام حکم میکند.در کتاب شرح صحیح مسلم آمده: اما عیسی....سینزل فی آخر الزمان و یحکم بشریعه نبینا محمد صلی الله علیه سلم ثم یتوفاه.."(عبدالعزیز، بیتا، 5: 223) روایات زیادی ثابت میکند که حضرت عیسی پشت سر حضرت مهدی نماز میخواند.(مجلسی،25: 136، 53: 51، نعمانی،نص:10،حر عاملی، نص:304، دیلمی، 1427، 274) اقتدای حضرت عیسی به حضرت مهدی خود نشانگر تصدیق حضرت مهدی توسط ایشان است.

تصدیق امام توسط حضرت عیسی بعنوان پیامبر اولولعزم به رسالت ایشان در زمینه نجات جامعه بشری برمیگردد. در زمان ظهور آن حضرت، مسیح(ع) نزول خواهند کرد و در رکاب آن بزرگوار و پشت سر آن بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتم الاوصیاء بودن آن بزرگوار است. در روایت آمده که حضرت مهدی از حضرت عیسی درخواست میکنند که امام جماعت شوند ولی حضرت عیسی میگوید"کسی را نرسد که بر ائمه تقدم جوید حق تقدم با شماست". (ابن بابویه،1378، 2: 202، طوسی،1411، النص 191) که در برخی منابع این اقتدا همراه با اشاره صریح به منصب امارت بدلیل احترام به امام زمان است. شیخ صدوق در امالی و صاحب بحار الانوار به اسناد از رسول خدا (ص)نقل میکند که ایشان فرمودند «یکی از نوادگان من مهدی است و هرگاه خروج و قیام نماید عیسی بن مریم برای نصرت و یاریش فرود آید و فرزند مریم اورا جلو انداخته و پشت سرش نماز میخواند.»(ابن بابویه1376، 218، مجلسی، 1403، 14: 349) در روایتی دیگر در الزام الناصب آمده است: «آن گاه مهدی به بیت المقدس باز میگردد و چند روزی با مردم نماز میخواند. چون روز جمعه فرا رسد و نماز برپا گردد،عیسی بن مریم در آن ساعت از آسمان فرود آید. به هنگام نزول دو جامه سرخ برتن دارد،گویا این که از سرش قطرات عرق چون روغن میچکد....به سوی مهدی میاید و با وی مصافحه میکند و به ایشان نوید پیروزی و نصرت میدهد،آن هنگام مهدی به او میفرماید: ای روح الله جلو بایست و با مردم نماز بخوان عیسی گوید: ای فرزند خاتم نماز برای شما برپا گردیده است،آنگاه مسیح اذان گوید و پشت سر امام زمان به نماز میایستد.» (یزدی حائری، 1422، 2: 171 )در روایات وارد شده که حضرت عیسی دستش را بر شانه قائم می گذارند. سپس میگویند شما بفرمایید.(گنجی شافعی،1390ه،499)علامه مجلسی مینویسد:"سبب بقای عیسی (ع)ایمان آوردن اهل کتاب به او و تصدیق سید انبیاءاز سوی ایشان است. و او ادعای مهدی (ع) را نزد اهل طغیان، تصدیق خواهد کرد.به این دلیل که پشت سرش به نماز ایستاده، او را یاری کرده و مردم را به دین محمد دعوت میکند".(مجلسی، 1403ق،51: 100)حکم به شریعت آخرین پیامبر و اقتدا به آخرین امام مسلمین از جانب حضرت عیسی بعنوان پیامبرگسترده ترین دین در آخر الزمان، بیانگر پذیرفتن رهبری امام مهدی به عنوان جانشین پیامبر اسلام از جانب یهودیان و 

مسیحیان است. به گونه ای این پذیرش مقدمات همراهی و پیروی بدون جنگ و خونریزی را برای پیروان ادیان الهی فراهم خواهد کرد.

ب) سیاسی

 در تعالیم الهی، دین و سیاست از یکدیگر جدا نیستند. زمانی که بشر به دین اصیل الهی روی می آورد سیاست جامعه بشری نیز رنگ و بوی حقیقی خود را میگیرد، در زمان رجعت عیسی(ع) یهودی و غیر یهودی به ایشان ایمان میاورد. (مجلسی ج53 /51،قمی،1404ق،1: 158) و این نمادی از جامعه واحد

است.

منصب وزارت

رهبر حکومت جهانی اسلامی، حضرت مهدی (عج) است و عیسِی بن مریم (ع)، به همراه آن حضرت در راه جهانی شدن ارزشهای قرآنی، ایشان را یاری می نماید. یکی از عوامل تاثیر گذار در پیشرفت انقلاب جهانی مهدوی و برقراری حاکمیت جهانی اسلامی در سراسر جهان، حضور این پیامبر الهی در کنار قائم آل محمد (ص) است. این حضور با توجه به منابع روایی شیعه و سنی و برخی منابع کتب مقدس اثبات شد، اما نقش حکومتی حضرت عیسی در عصر ظهور قائم، تعیین کننده برتری و خاتمیت دین الهی خواهد بود. در حکومتی که رهبری آن به عهده حضرت مهدی علیه السلام است، کارگزاران و مسئولان حکومت او نیز باید از بزرگان و نیکان امت باشند؛ لذا طبق آنچه در روایات آمده است، ترکیب دولت حضرت مهدی علیه السلام را پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار تشکیل خواهند داد«در روایات اشاره صریح به نصرت حضرت مهدی توسط حضرت عیسی(ع) شده است. (ابن بابویه 1376 ، 218، مجلسی، 1403، 14: 349) برطبق برخی روایات حضرت عیسی(ع) با صراحت خود را وزیر حضرت مهدی(ع) معرفی مینماید.در روایت آمده که حضرت عیسی چنین میفرماید:" من وزیر مهدی هستم نه امیر. ....خلیفه مسلمین به عیسی می گوید ای مسیح، بیا و نماز بخوان (امام جماعت شو )ولی حضرت عیسی میگوید: شما نماز را برای اصحابت بخوان زیرا خداوند از تو راضی است و من مبعوث شدم که وزیر و یاور تو باشم نه آنکه امیر و امام باشم. سپس پشت سر وی نماز میخواند."(ابن طاووس، بیتا، 69-68) آن را شیخ حر عاملی در اثبات الهداه و النصوص خود روایت کرده است.(حر عاملی، 1425ه ق،5: 245) همچنین در روایتی آمده است که حضرت عیسی علیه السلام، وزیر حضرت مهدی علیه السلام و پرده دار و جانشین آن حضرت است. (بحرانی، 1411، 6، 307)

شکستن صلیب و کشتن خوک

در روایات آمده که عیسی بعد از ظهورش صلیب را شکسته و خوک را میکشد. (ابن طاووس، بیتا،67،مجلسی،1403ق، 52: 383،بحرانی،1411ق، 6:307،مسند حنبل،13: 281سنن ابن ماجه5: 536)

صاحب بحار الانوار شکستن صلیب را ابطال دین مسیحیت و حکم به شریعت اسلام نمودن میداند. کشتن خوک نیز به نوعی، نماد ارزش گذاری عقیدتی است اما میتواند جواب قاطعی به طغیان و سرکشی اهل کتاب باشد.

دنیای سیاست, امروزه دنیای شهوت و مادیات و تضاد است و از این طریق سیاست مداران بر جهان حکومت میکنند. بازی سیاسی که مسیحیت نیز وارد آن شده و همکاری با یهود و کشورهای استعمار گر برای تبعیض نژادی بین انسانها و استعمار جهانی، با ظهور حضرت عیسی به پایان میرسد. دنیای سیاست زده کنونی به دلیل دوری از سیاست اصیل، انسانها را به سوی نابودی میکشاند. حضور منجی و اجرای سیاست الهی، سبب ایجاد جامعه ای الهی و اصیل خواهد شد. حضرت عیسی (ع) با هدایت پیروان خود و تعالیم اصیل الهی به آنها در زمینه بشر دوستی و دوری از نژاد پرستی، سیاست دروغین جهان امروزه غرب و شرق را ترمیم خواهد کرد.

پ)نظامی:

 پیروزی هر انقلابی، با فراهم شدن زمینه ها و شرایط مطلوب امکان پذیر است. انقلاب حضرت مهدی (ع) علی رغم الهی بودنش، به این زمینه ها و شرایط عینی و خارجی وابسته است.

 از جمله جوانبی که در یک انقلاب عظیم رخ میدهد، لشکر کشیها و جنگ با طاغیان است.حضور چشم گیرعیسی بن مریم (ع)در جریان نابودی دشمنان مهدی (ع) موید یاری و نصرت ایشان است.یاوری قائم توسط عیسی (ع) در روایات با عنوان فرماندهی بیان گردید.

قتال با دجال

مهمترین جنگ ها در زمان ظهور قائم (ع) جنگ با دجال و سفیانی است که در روایات فراوانی آمده است. در میان مسلمانان خروج دجال در آخرالزمان، همانند ظهور قائم و نزول عیسی امری متواتر است.(نعمانی1378، نص: 11) همانگونه که حضرت مهدی (ع)پیوسته در خیر و نیکی بوده، نقطه مقابلش یعنی دجال در شر و گمراهی است. روایات اشاره دارد به اینکه دجال به دست حضرت عیسی (ع) کشته خواهد شد. در روایات آمده:  "..أنه یملک سبع سنین و یملأ الأرض عدلا و أنه یخرج مع عیسی بن مریم و یساعده علی قتل الدجال بباب لدّ بأرض فلسطین، و أنه یؤمّ هذه الأمة و عیسی یصلی خلفه".(حرعاملی،1425ق، 5: 232)در حدیثی دیگر چنین وارد شده: "... عیسی از آسمان نزول میکند بجهت (از بین بردن) دجال، چون دجال عیسی را ببیند آب می شود آن طور که پیه آب می شود و امام مردی است از ما که عیسی باو اقتداء میکند.( غرر الأخبار؛ ص274،مجلسی 33: 257،ابن طاووس،نص:85) نمونه این روایت با کمی اختلاف در صحیح مسلم وارد شده است.(صحیح مسلم،1427ه، 1110و1126)"خروج دجال جنبشی نشات گرفته از یهود و همانند جریان هیپی گری غریب است که ناشی از عیش و نوش و خوشگذرانی می باشد منتها دجال یک چشم بسیار پیشرفته و دارای ابعاد عقیدتی و سیاسی گسترده ای است به گونه ای که دجال کلیه ابزار علم را در تبلیغات و ترفندهای خویش به کار میگیرد...( کورانی،1369،444)

فرماندهی سپاه

عیسی (ع) بعنوان فرمانده سپاه قائم، هدایت جنگ های ایشان را به عهده دارند. در روایتی از امیرالمومنین (ع) آمده:... فعند ذلک یجعل عیسی خلیفة علی قتال الأعور الدجّال ثمّ یخرج أمیرا علی جیش المهدی و إنّ الدجّال قد أهلک الحرث و النسل و صاح علی أغلب أهل الدنیا و یدعو الناس لنفسه بالربوبیة فمن أطاعه أنعم علیه و من أبی قتله(یزدی حائری،1422، 2: ص171)"...پس از آنکه نماز به پایان رسید،(بقیه الله)عیسی را خلیفه و جانشین خود در جنگ با دجال یک چشم قرار میدهد.سپس حضرت عیسی در حالتی که امارت و فرماندهی سپاه مهدی را به عهده دارد و هنگامی که دجال، کشاورزی و محصولات آنان را نابود ساخته و مردم را به هلاکت رسانده است خارج میشود."(یزدی حائری،2: 171) ) چنانکه بعضی از بزرگان می اندیشند (کورانی،1369، 444)کشته شدن دجال به دست حضرت عیسی (ع) منافاتی با رهبریت قائم (ع) ندارد، چرا که فرماندهی و قتل دجال با نصب مقام از سوی حضرت مهدی صورت می پذیرد.

ت)فرهنگی

در هر جامعه ای برای برانگیختن عواطف و احساسات اعضای خود، و دعوت آنها به انجام وظایف فردی و اجتماعی، شعائر و مناسکی وجود دارد. این موضوع امروزه به صورت گسترده تر در سطح جهان دیده می شود. بعنوان مثال، مسیحیان از گذشته تا به امروز از نواختن ناقوس کلیسا برای دعوت پیروان خود و انجام مراسم دعا استفاده میکرده اند. این امر در اسلام با نوای اذان انجام می شود.اذان، نشانه اقرار بندگی و اطاعت و تربیت انسان است. یکی ازبرنامه هایی که مسیح پس از نزول خویش انجام میدهند، اذان گفتن و اقامه نماز پشت سر مهدی (ع)است. (یزدی حایری،1422، 2: 209 ) اذان گفتن از برنامهای فرهنگی برای جذب مسلمانان به مسجد می باشد. حضرت عیسی نیز برای تایید قائم و همچنین ایجاد وحدت دینی بین مسلمانان و اهل کتاب از اذان بهره می گیرد.

ث)اجتماعی

تحقق عدالت، ازمهمترین اهداف ظهور قائم است.در آخرالزمان ظلم همه جا را فرا میگیرد.در برخی روایات از پر شدن جهان از ظلم و جور، پیش از ظهور حضرت مهدی و پر شدن از عدل بعد ظهور قائم، سخن به میان آمده است.از جمله در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است:...رسول خدا فرمودندامامان پس از من به تعداد نقبای بنی اسرائیل، نه نفر از آنها از نسل حسین هستند و نهمین آنها قائم ایشان است. او در آخر الزمان به پا می خیزد و زمین را از عدل و داد پر می کند، پس از آنکه از ستم و بی عدالتی پر شده است."(مجلسی،1403ق،36: 359، صافی گلپایگانی،بی تا، 478،) از آنجا که رجعت حضرت عیسی(ع) در راستای ظهور مهدی (ع)و تحقق اهداف ایشان است؛ در زمینه ظلم ستیزی و اجرای عدالت نیز نقش کلیدی ایشان نمایان است.نزول ایشان، برای داوری میان همه ادیان توحیدی، به ویژه یهود خواهد بود. برطبق روایات، حضرت مسیح منصب داوری و قضاوت را در حکومت مهدوی بر عهده دارند. در حدیث آمده که رسول خدا فر مودند:"قسم به آن کسی که جانم در دست اوست به یقین، به همین زودی پسر مریم به عنوان داوری دادگر در میان شما نازل می شود، صلیب را میشکند...."( مجلسی،1403ق،52: 382) روایات با این مضمون در کتب دیگری نیزآمده(طبری آملی،1383ق،نص: 258، سیوطی،1404ق،2: 234)

اندیشه دادگری مسیح در عقاید مسیحیان جایگاه ویژه دارد.سخن از داوری عیسی در اناجیل نیز آمده است.در انجیل متی می خوانیم: اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدس خویش آید، آنگاه برکرسی جلال خویش خواهد نشست و جمیع امتها در حضور او جمع شوند و انها را از یکدیگر جدا میکند، به قسمی که میش ها را از بزها جدا میکنند.(انجیل متی،باب25:28) روایات اسلامی نیز به حضور همه اهل کتاب و امتها در برابر مسیح اشاره دارد. این عقیده در تورات به صراحت وارد شده است:"امتها برانگیخته خواهند شوند و به وادی یهوشافاط برآیند، زیرا من در آنجا خواهم نشست تا بر همه امتهایی که در اطرافم هستند داوری نمایم."(تورات باب 3 بند 2 و 3به نقل از حسینی گرگانی،1390،292) او در میان هر دین، با کتاب همان دین قضاوت میکند.(اربلی،1382، 1: 174) قضاوت منصب دشواری است و دادگر باید شرایط ویژه را دارا باشد. این شرایط در احکام فقهی مسلمانان وارد شده است.داوری عادلانه و دقیق، سنت حسنه پیامبران است. حضرت مهدی (ع) دادگستر جهان خوانده میشود. در نتیجه حضرت عیسی (ع) بعنوان پیامبری عادل و در جایگاه قاضی حکومت مهدوی، عدالت را به نحو احسن در قضاوت اجرا خواهد کرد.

ث)اقتصادی

در هرجامعه ای، مدیریت اقتصاد، برای پیشبرد اهداف عالی حکومت نقش بسزایی دارد. نظام اقتصادی اسلامی، با همه عمق و اصالت، در هر زمان و مکانی میتواند اجرایی شود.لکن وجود زمینه هایی برای اجرای صحیح قوانین اقتصاد اسلامی ضروری است. حکومت عادل و اسلامی، که به تمام مبانی اعتقادی، اخلاقی و معنوی اقتصاد معتقد باشد،توانایی برپایی علم اقتصاد اسلامی رادارد. عمدتا مشکلات اقتصادی کشورها،ناشی از فقدان مدیریت صحیح وتوزیع ناعادلانه ثروت است.حضرت علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر به خوبی نظام اقتصادی اسلام را ترسیم کرده و راهکارهای برون رفت از آنرا بیان فرمودند.(نهج البلاغه/نامه 51)

طبق فرموده اهل بیت فقر سبب از بین رفتن دین افراد خواهد شد.(صدوق،نص:259،مجلسی،1403، 69: 29) به همین سبب در حکومت مهدوی که هدایت مردم به دین اصیل از اهداف عالی است،توجه به اقتصاد و رفاه در اولویت قرار میگیرد. مدیریت اقتصاد، نیاز به فرد شایسته وکار آمد دارد. حضرت مهدی (ع) مسوولیت این امر را به حضرت عیسی (ع) واگذار میکنند. برداشتن جزیه و برقراری عدالت اقتصادی، از عمده مواردی است که توسط مسیح انجام میشود.در کتاب کفایه الموحدین، روایتی از پیامبر است که در آن عیسی (ع)جمع کننده اموال مهدی (ع)معرفی شده است.پیامبر فرمودند: "عیسی در هنگام صبح فرود می آید...اموال قائم را ضبط و جمع آوری میکند..."(کفایه الموحدین، 3، 286به نقل از حسینی گرگانی،1390،290) در روایتی دیگر آمده که عیسی بن مریم نازل می شود،. ..جزیه و مالیات را برمیدارد و با آمدن عیسی همه از مال بی نیاز میشوند. (مجلسی،1403، 52: 383، سیوطی،1404ق،2: 234)

نتیجه گیری

نزول عیسی در قرآن و روایات فریقین و همچنین اناجیل، امری حتمی الوقوع است. رجعت ایشان بعنوان یکی از نشانه های برپایی قیامت نام برده شده است. از آنجا که خداوند حکیم است و کار بیهوده از او سر نمی زند، بازگشت مسیح نیز هدفمند صورت خواهد گرفت.چگونگی بازگشت مسیح از جمله مسائل مورد اختلاف ادیان است. برطبق آیات و روایات اسلامی، صعود عیسی (ع) به سوی پروردگار، به صورت جسمانی و روحانی بوده و بازگشت ایشان نیز همانگونه خواهد بود. اگرچه هیچ شخصی به حکمت حقیقی کارهای خداوند، نمی تواند پی ببرد، لیکن با جست و جو در آیات و روایات میتوان به چند مورد از چرایی بازگشت عیسی (ع) و خصوص انتخاب ایشان از میان پیامبران پاسخ داد. هدایت جامعه اهل کتاب بعنوان گسترده ترین دین در زمان ظهور و توانایی انجام رسالت مهدوی با موانع کمتر و تقویت باور و اثبات ظهور حضرت مهدی به واسطه نزول عیسی(ع)بعنوان یکی از شروط برپایی قیامت برای مسلمانان و نقش بی بدیل ایشان در یاری حکومت مهدوی از پاسخهایی است که به سوال مزبور داده شد. بعد از اثبات بازگشت عیسی (ع)، باید دید کار آمدی حضرت عیسی (ع) در یاری نجات جامعه بشری چگونه انجام خواهد گرفت. طبق روایات وارد شده، حضرت در چند منصب به یاری قائم (ع)می آیند.اولین و مهمترین آنها یاری حضرت در جهانی سازی اسلام و ایجاد و حدت بین اسلام و مسیحیت است. حضرت عیسی(ع) با تصدیق و تایید پیامبر اکرم (ص) و حضرت مهدی، اهل کتاب و همه جهانیان را به اسلام دعوت می نمایند.ایشان در منصب وزارت به حل مشکلات و موانع حکومت مهدوی کمک میکنند، همانطور که حضرت در روایتی با صراحت، خود را وزیر مهدی (ع) معرفی مینماید. ایشان با شکستن نماد صلیب برای باطل کردن مسیحیت تحریف شده و کشتن خوک برای اعلام پایان طغیان گری اهل کتاب، به امور سیاسی می پردازند. موذن شدن ایشان، نشانه تاثیر فرهنگی حضور پررنگ مسیح در زمان ظهور قائم است. حضرت مسیح (ع) همچنین بعنوان فرمانده نظامی حضرت مهدی(ع) به جنگ با دجال رفته و او را میکشد. نظام دادرسی و مالی حکومت مهدوی نیز تحت نظارت ایشان انجام میشود. در نهایت؛ ثابت میشود حضرت مسیح بعنوان یار ویاور مهدی (ع) نقش چشم گیری در برپایی حکومت جهانی مهدوی ایفا خواهد کرد. اگرچه بررسی سندی روایات نیاز به پژوهشی دیگر دارد.

منابع

قرآن کریم

نهج البلاغه

ابن بابویه، محمدعلی،امالی،1376 ش،تهران، نشر کتابچی،چ6.

-------------،عیون اخبار الرضا(ع)،1378ق،تهران،نشرجهان،چ1.

ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، 1416ه ق، لبنان، بیروت، موسسه الرساله، چ1.

 ابن طاووس، علی بن موسی، الملاحم و الفتن، بی تا، تهران، نشر اسلامیه، چ1.

-------------------،التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن،1316ق،قم، موسسه صاحب الامر،چ1.

ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، 1414ه ق، بیروت، دارالفکر، چ3.

ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه ، مترجم قربانعلی محمدی مقدم وعلی اصغرنوایی، 1375 ش،مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی قدس رضوی،چ1.

اربلی،علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه،ترجمه علی بن حسین زوارهای،1382ق،تهران،انتشارات اسلامیه،چ3.

الزهیری، ابوالاشبال حسن، شرح صحیح مسلم، نرم افزار مکتبه الشامله، موسسه نور.

انجیل برنابا، ترجمه قزلباش، حیدر قلی خان، 1345،تهران،چاپخانه حیدری.

انجیل نادر شاهی(متی مرقس لوقا یوحنا)، ترجمه خان استر ابادی میرزا مهدی، تهران، نشر علم، 1388،چ اول.

بحرانی، هاشم بن سلیمان،حلیه الابرار فی احوال محمد و آله الاطهار،1411ق،قم، موسسه المعارف الاسلامیه،چ1.

بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح البخاری، 1410ه ق، مصر قاهره، جمهوریه مصرالعربیه، چ2.

.بیضاوی،عبدالله بن عمر،انوارالتنزیل واسرار التاویل، 1418 ه ق، لبنان، بیروت، نشردار احیاءالتراث العربیه، چ1.

پوریا زاده،اعظم، حجتی، محمدباقر، تصلیب مسیح، 1376ش، مجله مدرس علوم انسانی، ش5،ص157تا167.

حرعاملی،محمدبن الحسن،اثبات الهداه بالنصوص والمعجزات،1425ق،نشراعلمی،بیروت،چ1.

-----------------،الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه،ترجمه احمد جنتی،1362َش،تهران، نشر نوید.

حسینی گرگانی،میر تقی، نزول مسیح وظهورموعود، 1390ش، قم، نشر بوستان کتاب،چ1.

دیلمی،حسن بن محمد،ارشاد القلوب الی الصواب، 1412 ه ق، قم، شریف الرضی، چ1.

---------------،غررالاخبار،1397ق،تهران، نشرصدوق،چ1.

زمخشری، محمود بن عمر،کشاف عن حقائق غوامض التنزیل، 1407ق،لبنان، بیروت، دار الکتب العربی،چ3.

سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، العرف فی اخبار المهدی،1385،تهران،مجمع العالمی للتقریب بین مذاهب والسنه.

-------------------،درالمنثور فی التفسیر بالماثور، 1404ق،قم، نشر متابخانه ایت الله مرعشی نجفی.چ1.

شاکر،محمد کاظم، مقاله عیسی در روایات الکافی در مقایسه با عیسی در مسیحیت، مجله علوم حدیث،بهار 88،شماره 51، 20ص(105 تا 124).

 صافی گلپایگانی،لطف الله،منتخب الاثر،بیتا،قم،نشر الکتاب،چ2.

طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390، موسسه الاعلمی للمطبوعات،لبنان،بیروت،چ2.

طبری،آملی،عماد الدین،بشاره المصطفی لشیعه المرتضی،1383ق،نجف،المکتبه الحیدریه،چ2.

طبرسی، فضل بن حسن،مجمع البیان فی تفسیرالقرآن،1372ه ش، نشر ناصرخسرو،تهران، چ3.

طوسی،محمدبن حسن، الغیبه،،1411ق،قم، دارالمعارف الاسلامیه، چ1.

قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرالقمی، 1363، قم، دارالکتاب، چ3.

کهنمویی،علی رضا، غلبه اسلام بر ادیان، 1391،مجله مشرق موعود، ش23،ص111-.132

کورانی،علی، عصر ظهور، ترجمه عباس جلالی،1369، تهران،سازمان تبلیغات اسلامی.

گنجی شافعی،ابی عبدالله،کفایه الطالب فی مناقب علی بن ابیطالب،1390ه ق،نجف،مطبعه الحیدریه،چ2.

نیشابوری، امام مسلم،صحیح مسلم، 1427 ه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چ4.

نعمانی،محمد بن ابراهیم،الغیبه النعمانی،1397،تهران،نشر صدوق،چ1.

مجلسی،محمدباقر، بحارالانوار،1403ه ق، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، چ 2.

مفید، محمدبن محمد، اوائل المقالات، 1413ه ق، نشردارالمفید، قم، چ1.

یزدی حائری،علی،الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب (عج)، 1422 ه ق، بیروت، موسسه الاعلمی،چ1.

هاشمی شهیدی، اسدالله، ظهور مهدی از دیدگاه اسلام ومذاهب و ملل جهان، 1387،قم،نشر مسجد مقدس جمکران،چ4.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان