د) رابطه قدرت سیاسی، عدالت و مشروعیت
بی تردید روابط و مناسبات افراد و گروه ها، قوانین و مقررات جامعه، و هم چنین نهادهای اجتماعی باید عادلانه باشند. مقررات و الزامات اجتماعی آن گاه از مشروعیت برخوردارند که یا باید با عدالت اجتماعی انطباق داشته باشند و یا بر اساس آن به وجود آیند و بر مبنای آن نیز اجرا شوند.
مسئله قسط و عدل همواره از اساسی ترین و مهم ترین آرمان های انسان ها در طول تاریخ بوده و از موضوعاتی است که ادیان الهی و اندیشمندان علوم انسانی، آن را مورد توجه خاص قرار داده اند. گرایش به عدل و عدالت خواهی نه صرفاً به عنوان یک خواسته و نیاز آدمی که شأنی از شئون فطری و عقلی اوست که انسانیتش بدون آن معنا نمی یابد. قدرت سیاسی آن گاه تداوم و مشروعیت می یابد که بر محور عدالت باشد.
هیچ چیزی مانند عدالت از دولت ها محافظت نمی کند و عدل چنان سپر محکمی است که رعایت آن موجب تداوم قدرت و اقتدار نظام سیاسی می گردد و مهم ترین و فراگیر ترین اثر عدالت در سازندگی و اصلاح جامعه متبلور می شود، چرا که عدل سبب انتظام امور مردم و جامعه است و هیچ چیز به اندازه عدالت نمی تواند مردم را اصلاح کند. اجرای عدالت مخالفت ها را از بین می برد و دوستی و محبت را زیاد می کند. با افزایش محبت و وفاداری مردم به نظام، تفرقه و ناامنی و بی ثباتی به سمت وحدت عمومی و امنیت و ثبات واقعی تغییر خواهد یافت.(1)
واقعیت آن است که سخن از عدالت بدون بحث از قدرت سیاسی و مشروعیت بی معنا و یا کم معناست، زیرا پرداختن به عدالت در مقام بنیاد یا جزء تجزیه ناپذیر قدرت است. هر قدرتی که دست به تشکیل نظام سیاسی می زند از آن هنگام که پا می گیرد، با پرسش عدالت رو به رو است. از این رو ناچار است نسبت خود را با عدالت و نسبت عدالت را با خود تنظیم کند. اگر عدالت در جامعه اجرا نشود ظلم و ستم جای آن را خواهد گرفت و جز آوارگی و بدبختی و خشونت چیزی به دنبال نخواهد داشت. علی (علیه السلام) در همین باره در نصیحتی به یکی از والیان خود می فرماید:
«کار به عدالت کن و از ستم و بیداد بپرهیز که ستم، رعیت را به آوارگی وادارد و بیدادگری شمشیر در میان آورد.»(2)
میان قدرت سیاسی و عدالت پیوند ناگسستنی وجود دارد؛ زیرا اگر قدرت سیاسی از عدالت دور بماند، دیگر بر حق نیست و مشروعیت خود را از دست خواهد داد. از تفاوت های اساسی قدرت مشروع و ظلم این است که قدرت مشروع تنها با عدالت ایجاد می شود و این در حالی است که ظلم و ستم بر پایه عدالت نیست و به حسب مقتضای عدل عمل نمی کند. بنابراین عدالت برای قدرت و قدرت برای عدالت لازم است. عدالت از آن رو که بنیاد و ارزش در یک جامعه است، فوق قدرت می ایستد و از آن رو که برای اجرا نیاز به قدرت دارد، با آن همراه است.(3)
سعادت در اندیشه سیاسی اسلام، آرمان آدمی است، لذا قدرت سیاسی باید در خدمت این آرمان باشد. چنین قدرتی برای دست یابی به سعادت نمی تواند روابطی ناعادلانه در جامعه برقرار سازد، زیرا در این صورت، قدرت مشروع به غلبه و سلطه و در جهت خلاف مصلحت انسان تبدیل می شود و مشروعیت خود را از دست می دهد.(4)
ظلم و ستم در واقع همان قدرت برهنه و فاقد حقانیت و مشروعیت و صفات قانونی است که تنها راه خویش را در اعمال قهر و غلبه و خشونت صرف در برابر دیگران می بیند. قدرت سیاسی در صورتی استمرار پیدا می کند که با مشروعیت همراه باشد. مشروعیتی که در بردارنده ی مفاهیم حقانیت، قانونی بودن و مقبولیت عمومی است و همگان از آن راضی هستند. دولت ها همواره در پی مشروع سازی قدرت سیاسی بوده اند، در چنین صورتی نگاه ویژه به عدالت و اجرای آن توسط قدرت سیاسی می تواند، تداوم حکمرانی را امکان پذیر نماید. بنابراین قدرت و اقتدار قدرت سیاسی به همه وابسته و در ارتباط هستند، نمودار زیر گویای این وابستگی است:
قدرت سیاسی - عدالت- مشروعیت
د) عدالت مهدوی
به اعتقاد شیعه اثنی عشری، نخستین امام معصوم علی (علیه السلام) و آخرین آن امام منتظر مهدی (عج) می باشد که در سال 225 هجری قمری در شهر سامرا دیده به جهان گشود. آن گاه خداوند عمر او را طولانی گردانید و وی را از دیده ها پنهان نگاه داشت تا روزی که وعده خود را قطعی نمود، آن بزرگوار را ظاهر گرداند و به واسطه ی آن امام صالحان، آیین اسلام بر تمام ادیان غالب و پیروز گردد و جهان را پر از عدل و داد سازد.(5) با ظهور او اسلام جهانگیر و حق و عدالت بر پهنه ی گیتی گسترانیده خواهد شد و بشر از قید و بندهای اسارت و بندگی غیر خدا رهانیده خواهد شد. در آن زمان، اصل توحید و مساوات و آزادی و برادری اسلامی رایج خواهد شد.(6)
همه انسان های تحت ظلم و ستم در انتظار چنان روزی هستند؛ روزی که پایان همه دردها، نابسامانی ها، انحرافات و گشودن هر عقده ای به دست منجی بشریت صورت خواهد گرفت، روزگاری که همه در پیشگاه قانون برابر می باشند و قانون حاکم است، آن هم قانون انسانی و حق گرا، روزگار گرسنگی سپری خواهد شد و انسان گرسنه و ستم کشیده فرصتی خواهد یافت تا فارغ از فکر معاش، به تکامل روح و کسب مفاهیم پر از عدل و داد بپردازد و مستضعفین در عصر او از قید و زنجیر اسارت آزاد می شوند، جنگ ها برچیده و صلح و آرامش و عمران و آبادی جای آن را می گیرد.(7)
به راستی در روزگاری که استکبار جهانی به ویژه آمریکا در صدد هستند تا با غارت ثروت مردم دنیا، حریفان خود را از پای درآورند و بر آنها ظلم و ستم روا دارند. مسلمانان و همه ملل ستم دیده در انتظار روزی به سر می برند که فقر و بدبختی، جهل و نادانی از سراسر جهان ریشه کن شود و بینش و بصیرت جامعه کامل گردد و افراد صالح و رشید و دادگر زمامدار امور باشند. اختلافات جغرافیایی، نژادی و سیاسی و دینی از بین برود. این بینش تمام مسلمانان است که ظهور حضرت صاحب (عج) خیر و سعادت، آزادی و برابری، رفاه و ترقی، عدالت و نیک بختی را برای تمام افراد بشر به ارمغان خواهد آورد.
خورشید عدلش چون دهد نیرو به عالم در ظهور*** عالم سراسر زنده همچون روضه ی رضوان شود.
دنیا گلستان می شود، لطفش به عالم می رسد*** سرتاسر عالم همه گر بی سر و سامان شود
در سایه عدلش همه آسوده و بی واهمه*** افعّی و مار و اژدها همبازی طفلان شود
عدلی چنان گستردگی، دیگر نشاید مرغکی*** در لانه ی خود ناگهان خوراک صیّادان شود
عالم ندیدست این چنین عدلی به عمرش، گرگ و میش*** با هم بنوشند و خورند و وارد بستان شود (8)
«اُبَشَّرکُم بالمَهدی، رَجُلٍ مِن قُرِیشٍ (مِن عِترتی) یُبعَثُ فی اُمَّتی عَلی اِختِلافٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ فَیَملا الاَرضَ قِسطاَکَما ملِئت جُوراً وَ ظُلماً و یَرضی عَنهُ السّماءِ وَ ساکِنُ الارضِ وَ یُقَسمُ المالَ صِحاحا فَقالَ لَهُ رَجُلُ ما صِحاحا قالَ بالسَّوِیَّةُ بَینَ النّاسِ وَ یَملأُ قُلُوبَ اُمَّةٍ مُحَمَّدٍ غَنیٍّ وَ یَسعَهُم عَدلَهُ حَتّی اِنَّهُ یَأمُرُ مَنادِیاً فَیُنادی مَن لَهُ حاجَة اِلیَّ فَما یَأتِیِه اَحَدُ اِلاّ رَجُلُ واحِدُ یَأتیهِ فَیَسألَهُ فَیَقُولُ اِئتِ السّادِن حَتّی یُعطیکَ»؛(9)
بشارت دهم به شما به مردی از خاندانم که نام او«مهدی» است. در میان امت من برانگیخته می شود در حالی که اختلاف فوق العاده ای در میان مردم به وجود آمده و ارکان اجتماع متزلزل است. او (مهدی من) جهان را پر از عدل و داد می کند بعد از این که پر از ظلم و جور شده باشد. در سایه حکومت عدل پرورش اهل آسمانها و ساکنان زمینی راضی و خوشحال هستند، اموال بیت المال را بالسویه تقسیم می کند. قلبهای امت من پر از بی نیازی خواهد بود و عدل حکومتش سرتاسر دنیا را خواهد گرفت و عدالت، چندان گسترش می یابد که منادی از طرف آن حضرت ندا می دهد که هر کس نیازی دارد به سوی ما بیاید تا احتیاج او تأمین شود. فقط یک نفر مراجعه می کند، پس از او درخواست می کند می فرماید، پیش خادم و پرده دار برو تا به تو بدهد.
آن چه که از این روایت بر می آید، این است که زمانی حضرت صاحب ظهور می کند که کره ی زمین پر از جور و ظلم شود. ستم در دنیا گسترش یابد. اگر دنیا بخواهد عدل جهانی پیدا کند، باید ظلم، جهانی شده باشد، اصلاً مردم باید تمنای عدل داشته باشند. مردمی که ستم ندیده اند تمنای عدل نمی کنند.(10)
در دوران ظهور حضرت مهدی (عج) است که آتش سوزان برخاسته از لهیب در جهان- ویژگی قبل از ظهور- به آب آرام بخش حکومت عدل - ویژگی پس از ظهور- فرو می نشیند.(11) حضرت هنگامی زمام امور را به دست می گیرد که دنیا وارث انبوهی از نابسامانی هاست، میلیون ها معلول و بیمار جسمی و روانی وجود دارد. هاله ای از ویرانی ها بر دنیا سایه افکنده است و ناامنی همه جا را فرا گرفته است. شهرها در اثر جنگ و نبرد به ویرانه ای تبدیل گشته است و نابودی در همه جا چهره ی خشن خود را نمایان می سازد. در این جاست که وعده ی الهی باید تحقق پیدا کند، زیرا:
(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً...)؛(12) خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پا بر جا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می کند.
اداره سرزمینی به بزرگی دنیا، کاری بس دشوار است که تنها با برخورداری از رهبری الهی و کارگزارانی دل سوز و معتقد به نظام الهی و حاکمیت اسلام امکان پذیر است. برای اداره دنیا، کسانی را می گمارد که پیشینه مبارزاتی داشته و در تجربه و عمل، پایداری و قاطعیت از خود نشان داده اند. مسئولانی که با تقوای الهی امور جامعه را بر عهده می گیرند که به جز مصالح کشور اسلامی و خشنودی خداوند به چیز دیگری فکر نمی کنند. جهانی که کارگزاران آن دارای این ویژگی ها باشند بر دشواری ها پیروز می شوند و ویرانی های حکومت های قبلی با موفقیت به آبادانی تبدیل می گردد، وضع به گونه ای می شود که زندگان آرزوی زندگی دوباره ی مردگان را می کنند.(13)
حکومت حضرت مهدی (عج) همواره عدالت خواهی را در سرلوحه ی اعمال خود قرار می دهد و به شدّت روابط ظالمانه ی با مردم را نهی و نفی می کند. حضرت صاحب (عج) برای استمرار حکومت خود از قدرت و اقتدار مشروع خویش سود می جوید و با عوامل بی ثباتی و ناامنی به مبارزه ی آشکار بر می خیزد و از صدور حکم جهاد و قیام دریغ نخواهد کرد.
اعمال صالح و عادلانه نظام سیاسی مهدوی به طور مستقیم به واگرایی مردم نسبت به حکومت ها خاتمه می دهد و زمینه ی هم گرایی و همراهی مردم را با نظام سیاسی فراهم می سازد. در نتیجه، مهم ترین عامل تأمین ثبات سیاسی که تعامل مثبت بین حکومت و مردم است، فراهم می گردد. از سوی دیگر اجرای عدالت باعث تعادل جامعه می شود و این، به ثبات و امنیت جامعه کمک شایان می کند، زیرا وقتی هر چیزی در جای واقعی و مستحق خود قرار گرفت، تعادل و انتظام به آن جامعه بر می گردد و چنین جامعه ای خواست همه مردم خواهد بود.
از آن چه در بحث ارتباط بین عدالت، قدرت سیاسی و مشروعیت آمد، می توان اذعان کرد که حکومت مهدی (عج) از نوع قدرت مشروع است و با زور و خشونت بی منطبق بیگانه است. از این رو عدالت در پرتو حکومت جهانی حضرت صاحب (عج) قابل تحقق است. بنابراین از ویژگی های حکومت امام دوازدهم شیعیان است که:
1. عدالت اجتماعی همه جهان را در برمی گیرد.
2. ستم ریشه کن می گردد و به عمر آن خاتمه داده می شود.
3. فقر و تهیدستی - که بزرگ ترین عامل گناه است - در حکومت امام صالحان رخت بر می بندد و همه مردم در بی نیازی مالی به سر می برند.
4. امنیت سراسر جهان را فرا می گیرد.
5. حکومت و هیئت حاکم واقعاً عدالت را به طور کامل اجرا می کنند.(14)
6. حکومت بر دل ها خواهد داشت. بدیهی است، حکومتی که در مدت زمان کوتاه بر دشواری ها چیره گردد و نابسامانی ها را از بین ببرد و با بر چیدن ناامیدی از دل ها، بذر امید در آنها بکارد، از پشتیبانی مردم برخوردار خواهد شد. نظامی که آتش جنگ ها را خاموش کند و امنیت و آسایش را چنان به جامعه برگرداند که حتی حیوانات هم از آن بهره مند شوند، این چنین حکومتی، بر دل ها فرمان می برد و آرزوی هر انسانی این است که در چنین حکومتی زندگی کند.
مراحل پیاده شدن عدالت مهدوی
مرحله ی اول
قانون گذاری: در این مرحله خداوند متعال با ارسال پیامبران به ویژه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) قوانینی را برای هدایت بشر و تنظیم زندگی فردی و اجتماعی فرستاده است.
مرحله ی دوم
اجرا: در این مرحله هرگاه بشر به مرحله ای از رشد فکری رسیده باشد که قوانین الهی را درک کرده و آن را بپذیرد باید مجری توان مند، دانا و دور از خطا در میان مردم وجود داشته باشد تا بتواند قوانین الهی را با کمال اقتدار در سراسر جهان به مرحله اجرا در آورد. ویژگی مهم حضرت صاحب این است که از قانون خوب و عالی اسلام، تفسیر خوبی خواهد کرد و آن را به خوبی اجرا می کند، زیرا یک قانون خوب و عالی در درجه اول باید خوب تفسیر شود و در درجه دوم باید خوب اجرا و تنفیذ گردد.(15)
ویژگی حضرت مهدی (عج)
امامی که می خواهد حکومت جهانی را شکل بدهد و عدالت را فراگیر کند، خود باید از شرایط زیر برخوردار باشد که حضرت مهدی (عج) از آنها بهره مند است. این شرایط عبارتند از:
1. عالم به کلیه قوانین و احکام مورد نیاز بشر: کسی که می خواهد عدالت را در سراسر جهان جاری کند باید به قوانین خداوند متعال آشنا باشد و از اوضاع و احوال همه آحاد مردم در سراسر گیتی اطلاع داشته باشد. اسلام چنین فردی را مهدی (عج) معرفی کرده است.
2.داشتن قدرت فوق العاده: دادگر جهانی باید از قدرت روحی و تکنیکی و سیاست زمامداری برخوردار باشد تا بتواند جلوی نزاع ها و جنگ ها و بی عدالتی های جهانی را بگیرد و قدرت مندترین جنایت کاران را سرکوب کند و مساوات را در میان همه مردم به وجود آورد. این جاست که شیعه قدرت فوق العاده امام دوازدهم را ناشی از قدرت لایزال و بی منتهی حضرت باری تعالی دانسته و آن حضرت را متصل به قدرت خدای قادر متعال می داند.
3. دوری از هر گونه خطا و اشتباه: کسی که می خواهد قوانین الهی را اجرا کند باید خود از هوا و هوس های نفسانی به دور باشد و دامنی پاک و اعمال صالح و معصوم از گناه داشته باشد. بنابراین منجی بشریت در آخرالزمان یقیناً از گناه و خطا و اشتباه به دور است.
با حضور چنین امامی است که عدالت در سراسر جهان گسترش خواهد یافت؛ به طوری که از ظلم فقط اسمی باقی خواهد ماند و در نتیجه یک صلح و اتحاد عمومی در میان جمیع افراد بشر پدید خواهد آمد. به طوری که همه افراد انسان به یکدیگر با نظر محبت و برادری نگاه می کنند. تمام ممالک روی زمین یک حکم پیدا می کند و نوع انسان، حکم یک خاندان و یک دودمان خواهد یافت، نور محبت و صفا از در و دیوار جهان خواهد درخشید. دامنه ی این صلح و اتحاد عمومی حتی به عالم حیوانات نیز کشیده می شود؛ به گونه ای که گرگ و میش، شیر و گاو در یک چراگاه می چرند و از یک چشمه آب می نوشند، کبک و شاهین و باز در یک فضا به پرواز در می آیند.(16)
بدیهی است تحقق چنین آرزویی بستگی به وجود جامعه ای مطیع و فرمانبردار و آماده پذیرش حق و عدالت درباره ی خود و دیگران و وجود برنامه ای صحیح و الهی و رهبری معصوم دارد. چه آن که با نبود هر یک از این سه رکن اساسی، پیاده شدن عدالت مطلقه در جامعه بشری میسر نخواهد بود. بدین سبب است که همه انسان ها در انتظار یک مصلح جهانی و برنامه ای صحیح، روز شماری می کنند و مسلمانان او را مهدی موعود (عج) از فرزندان رسول گرامی اسلام و شیعیان او را دوازدهمین امام معصوم و فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) می دانند که با ظهور خویش جهان را پر از عدل و داد می کند.
نتیجه گیری
در این مقاله، نگارنده به دنبال پاسخ به این سؤال بوده است که چه رابطه ای بین عدالت مهدوی، قدرت سیاسی و مشروعیت وجود دارد؟ برای پاسخ به آن، ابتدا مباحثی درباره ی عدالت، قدرت سیاسی، مشروعیت و آن گاه رابطه بین قدرت سیاسی، عدالت و مشروعیت مورد بررسی قرار گرفت و در پایان از عدالت مهدوی سخن به میان آمد. گفتیم که نظام سیاسی حضرت صاحب (عج) برای رسیدن جامعه به سعادت معنوی و مادی بر محور عدالت حرکت می کند؛ یعنی در آن زمان عدالت نگهبان قدرت سیاسی و قدرت سیاسی برای ماندگاری و مشروعیت خویش همواره محافظ عدالت به حساب می آید. در چنین نظامی که خواست همه ستم دیدگان است برخورد خوب و مدارا با مردم و مبارزه با عوامل بی ثباتی و ناامنی حرف اول را می زند (عدالت از آسمان انتزاعیات به زمین عمل) فرود خواهد کرد و مشروعیت قدرت سیاسی را قانونی می سازد و با دفع هرگونه ظلم و ستم، مشارکت را در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مهیا می سازد و توزیع قدرت و مناصب سیاسی بر حسب استحقاق و شایستگی و کار آمدی افراد صورت می پذیرد و هر کس به اندازه ی لیاقت و قابلیت و توانایی اش در امور سیاسی - اجتماعی مشارکت می جوید و با نفی خودکامگی زمینه تحقق توان مندی ها و استعدادهای مردم با توجه به تلاش آنان فراهم می شود و سرانجام اراده ی خداوندی محقق خواهد شد که: (وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)؛(17) ما می خواستیم بر مستضعفان زمینی منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.
فهرست منابع تحقیق:
1. قرآن کریم
2. نهج البلاغه، ترجمه سید علی نقی فیض الاسلام، تهران، بی نا، 1351 ش.
3. آندرین، چارلزاف، زندگی سیاسی و تحولات اجتماعی، تهران، مؤسسه عالی امور سیاسی، 1351.
4. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1988م.
5. ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی علم سیاست، تهران: انتشارات توس، 1365.
6. اخوان زنجانی، عدالت در نظام سیاسی اسلام، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه ی معاصر.
7. اخوان کاظمی، بهرام، امام علی (علیه السلام)، عدالت و خشونت، کتاب نقد، شماره14و 15، 1379.
8. پاسپرس، کارل، کنفوسیوس، تهران، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، 1363.
9. نوری، حسین، «مهدی موعود - عج»، مجموعه ای از گفتارها درباره ی حضرت مهدی (عج)، تهران، چاپخانه سپر، 1403 هـ . ق).
10. خادمی شیرازی، محمد، نشانه های عصر ظهور، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1382.
11. خادمی شیرازی، خورشیدی که از مکه طلوع می کند، مشهد، ناشر مؤلف، 1413 هـ . ق).
12. خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، جلد 3، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بی تا.
13. رومی، مولانا جلال الدین، مثنوی، تهران، بی تا، بی نا.
14. سروش، عبدالکریم، دانش و دادگری، گیهان ، شماره 22، آبان و آذر و دی 1373.
15. صافی، لطف الله، انتظار عامل مقاومت و حرکت، قم، کتابفروشی اندیشه، بی تا.
16. صدر، محمد باقر، اقتصادنا، بیروت، دارالتعارف، 1979 م.
17. طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، تهران، خوارزمی، 1360.
18. عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم سیاست، تهران، نشر نی، 1373.
19. عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیر کبیر، 1366.
20. عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، خوارزمی، 1362.
21. فلسفی، محمد تقی، حکومت جهانی امام عصر، چاپ دوم، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگی مهدی موعود (عج)، 1379.
22. فوزی، متری نجار، سیاست در فلسفه سیاسی اسلام، معارف، شماره 3، آذر و اسفند 1366.
23. کمساری، عباس، سیمای نورانی امام زمان و نهج البلاغه، قم، انتشارات مؤسسه فرهنگی سماء، 1381.
24. کورانی، علی، عصر ظهور، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1382.
25. لاریجانی، محمد جواد، حکومت و مرز مشروعیت، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1370.
26. محسنی کبیر، ذبیح الله، مهدی آخرین سفیر، چاپ دوم، تهران، مؤسسه خدماتی فرهنگی رسا، 1379.
27. مرامی، علی رضا، بررسی مقایسه ای مفهوم عدالت، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1378.
28. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، چاپ ششم، تهران، شرکت افست عام، 1360.
29. مصباح، محمد تقی، حکومت و مشروعیت، سال دوم، تابستان 1377، شماره هفتم.
30. مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، چاپ دهم: انتشارات صدرا، تهران، 1368.
31. مکارم شیرازی، ناصر، مهدی انقلابی بزرگ، قم، هدف، 1359.
32. طبسی، نجم الدین، چشم اندازی از حکومت مهدی (عج)، تهران، سازمان تبلیغات، 1373.
33. نصار، ناصیف، قدرت سیاسی و اصل عدالت، نقد و نظر، سال سوم، شماره 2، بهار و تابستان 1376.
34. نوروزی، محمد جواد، نظام سیاسی اسلام، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379.
35. هاشمی دانا، صدر الدین، صبح امید، تهران، انتشارات مکیال، 1380.
پی نوشت ها :
1- همان،ص 225-222.
2- نهج البلاغه، ترجمه سید علی نقی فیض الاسلام، ص 1304.
3- ناصیف نصار، «قدرت سیاسی و اصل عدالت»، مهدی خلجی، نقد و نظر، سال سوم، شماره 2، ص 290- 289.
4- بهرام اخوان کاظمی، «امام علی (علیه السلام)، عدالت و خشونت»، کتاب نقد، شماره 14 و 15، ص 88- 66.
5- عباس کمساری، سیمای نورانی امام زمان در قرآن و نهج البلاغه، ص 73.
6- لطف الله صافی، انتظار عامل مقاومت و حرکت، ص 43.
7- ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص 173.
8- ذبیح الله محسنی کبیر، مهدی آخرین سفیر انقلاب، چاپ دوم، ص 61- 60.
9- محمد خادمی شیرازی، نشانه های عصر ظهور، ص 199.
10- محمد تقی فلسفی، حکومت جهانی امام عصر، چاپ دوم، ص 63.
11- صدر الدین هاشمی دانا، صبح امید، ص 146.
12- نور (24) آیه ی 55.
13- نجم الدین طبسی، چشم اندازی از حکومت مهدی (عج)، ص 184.
14- خادمی شیرازی، خورشیدی که از مکه طلوع می کند، ص 123.
15- مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص 24.
16- حسین نوری، «مهدی موعود- عج»، مجموعه ای از گفتارها درباره ی حضرت مهدی (عج)، ص 39.
17- قصص(28) آیه ی 5.
منبع مقاله :
صافی گلپایگانی، جوادی آملی، فاضل هرندی؛ مقاله ها جواد منصوری- [و دیگران]؛ چکیده ها محمد تقی رکنی لموکی... [و دیگران]؛ (1386)، گفتمان مهدویّت، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیّه ی قم)، چاپ دوم