در این نوع از فیلم های آخرالزمانی، اتفاقی با عامل اسطوره ای و باستانی رخ می دهد. شخصیت های اسطوره ای در عصر حاضر ظاهر می شوند و عامل حادثه ای آخرالزمانی می شوند. در فیلم « پرسی جکسن و المپ نشینان: دزد صاعقه » (1) قوی ترین اسلحه ی ساخته شده به دست « زئوس » (2) با نام « صاعقه » دزدیده می شود.
زئوس فکر می کند پسر « پوسایدون » (3) آن را می دزدد و به او مهلتی چهارده روزه می دهد، تا آن را پس آورد. اگر این اسلحه در مدت مقرر برنگردد، جنگ عظیمی میان الهه ها صورت خواهد گرفت که تمام جهان را متلاشی می کند و نسل انسان ها به کلی نابود خواهد شد. این فیلم در دوران معاصر اتفاق می افتد و الهه ها در شهرها به صورت انسان های معمولی راه می روند؛ اما در فیلم « برخورد تایتان ها » (4) اتفاقات به نحوی دیگر در زمان گذشته و دوران باستان رخ می دهد.
در این فیلم، انسان ها مدتی است به الهه ها بی حرمتی می کنند و با خراب کردن مجسمه ی زئوس اعلام جنگ کرده اند. « هیدیس » (5) الهه ی دنیای مردگان از برادرش زئوس، فرصتی برای مجازات انسان ها می گیرد. او گروهی از انسان ها را می کشد و به دیگران برای قربانی دختر پادشاه مهلت می دهد. او قصد دارد در صورت این که انسان ها قربانی را انجام ندهند، مخلوق خود را که هیولایی بسیار بزرگ است برای نابودی انسان ها و جهان بفرستد. انسان ها در زمان موعود، قربانی نمی کنند و هیدیس، هیولای خود به نام « کراکن » را آزاد می کند تا انسان ها را نابود سازد.
در سه گانه ی « مومیایی » فرعون ها و امپراتوری های باستانی مصر و چین که سال ها از مردن آن ها گذشته و مومیایی و طلسم شده اند، هنگام اکتشفات احیا می شوند و دنبال نابودی نسل بشر و تشکیل حکومت جدیدند.
اسطوره ها و الهه های خیر و شری که در این فیلم ها نزول می کنند، همه افسانه های واهی برگرفته از دوران باستان است؛ اما می توان فیلم های یاد شده را در زمره ی مصادیق سینمایی برای دجال آخرالزمانی قرار داد. روشن است که الهه های یاد شده و الهه های موجود در اسطوره های باستان، همگی زاییده ی توهم و تخیلات بشری از ابتدا تاکنون است؛ چرا که چندخدایی به هر صورت که مطرح شود، محال عقلی لازم می آید. (6)
گروه دیگری از فیلم ها را نیز می توان در گونه ی یاد شده قرار داد، فیلم هایی که با نگاهی نمادین به مصداق دجال آخرالزمان می پردازد. فیلم « ضد مسیح » نمونه ای برای این گروه به شمار می رود. فیلم در کشاکش داستان خود، « زن » را شیطان و دجال آخرالزمانی معرفی می کند. زن طبق نگرش فیلم، عاملی شرور برای از بین بردن انسانیت و نابودی بشر معاصر معرفی می شود. البته می توان مرد را نیز مکملی برای این انحطاط دانست؛ ولی با توجه به سکانس پایانی و تولد دوباره ی مرد پس از کشتن زن و بازگشت مرد به طبیعت، نقش زن به عنوان عامل نابودی پررنگ تر به نظر می رسد.
پینوشتها:
1. Percy Jackson & the Olympians: The Lightning Thief.
2. Zeus.
3. Poseidon.
4. Clash of the Titans.
5. Hades.
6. ر.ک: طباطبائی سید محمدحسین، بدایة الحکمة، صص 195 و 196.
منبع مقاله :
امین خندقی، جواد؛ (1391)، آخرالزمان و آینده گرایی سینمایی، (بررسی و تحلیل بیش از پانصد فیلم)، قم: نشر ولاء منتظر (عج)، چاپ اول