برای خوشبختی IQ مهمتر است یا EQ

روان‌شناسان در کنار بهره هوشی (IQ) از مفهوم هوشبهر هیجانی (EQ) یاد می‌کنند که نشانگر قدرت کنترل (هیجانات خشم، اضطراب، ترس، و غم)، به تعویق انداختن لذت‌های آنی، درک احساسات دیگران و همدلی با آنان است.

تفاوت IQ با EQ

 یک دانشجوی دکترا می‌گوید: ما همیشه در جست‌وجوی یک مقیاس و ملاک برای سنجش چیزها هستیم، ملاک‌هایی که ذهن ما را از دغدغه و فکر کردن برهاند و با آن پارامتر سنجش اولیه همیشه خیالمان راحت باشد.

و می‌گوید: بالابودن بهرة هوشی یکی از امتیازات افراد است اما هیچکس نباید به آن دلیل از موفقیت صددرصد در زندگی‌اش مطمئن باشد.

روان‌شناسان در کنار بهره هوشی (IQ) از مفهوم هوشبهر هیجانی (EQ) یاد می‌کنند که نشانگر قدرت کنترل (هیجانات خشم، اضطراب، ترس، و غم)، به تعویق انداختن لذت‌های آنی، درک احساسات دیگران و همدلی با آنان است. 

بسیاری از ما افرادی را دیده‌ایم که پس از مشاجره در یک گفت‌وگوی تلفنی یا شنیدن یک خبر بد، امکان حفظ شرایط عادی خود را ندارند. در حالی که آن زمان در سر کار یا در یک جلسه و یا مکان مهمی هستند که باید برخود مسلط باشند. آنها به دلیل عدم کنترل هیجان‌ خود، حتی گاهی به ترک محل کار یا جمع خاصی از افراد مجبور می‌شوند و بدین‌گونه همه کسانی که شاید به موضوع شخصی فرد، ارتباطی نداشتند، در جریان آن قرار می‌گیرند.

غلبه بر هیجان‌ نیازمند نوع خاصی از تربیت و پرورش اخلاقی است که متأسفانه نظام آموزشی ما عاری از آن است.

 شیوه‌های آموزشی و تربیتی مدارس،‌کتاب‌های درسی، تعالیم معلمان و به طور کلی نظام آموزشی کشور ما بیش از هر چیز بر مبنای کمیت است. نمره، ملاک ارزشیابی و کارنامه، ملاک ادامة تحصیل دانش‌آموزان به حساب می‌آید.

دانش‌آموزی که در نوشتن یا یادگیری مفاهیم انتزاعی مهارت دارد، به دلیل عدم یادگیری دروس علوم تجربی، مردود، مشروط یا اخراج می‌شود و یک دانش‌آموز ضعیف به حساب می‌آید.

دانش‌آموزان مدارس ایران با هدف پشت سر گذاشتن سد کنکور تربیت می‌شوند به گونه‌ای که حفظ کنند و بتوانند تست بزنند. طبیعتاً در این نوع یادگیری کیفیت زیر سؤال می‌رود.

نظام آموزشی آموزش و پرورش، نظام تربیتی نامناسبی را برای خانواده به ارمغان می‌آورد که تنها با جملاتی مثل "برو درس بخون، تست بزن، کلاس کنکور فلان درس یادت نره و امثالهم " خود را نشان می‌دهد. در بین تعالیم آموزش و پرورش، حتی آموزش عالی و تربیت خانوادگی، آموزش نحوه زندگی و راه‌های کسب موفقیت‌ غیردرسی در زندگی جدی گرفته نمی‌شود. هیچ‌گاه نظام آموزشی نحوة ارتباط‌‌گیری با دوستان یا جنس مخالف را در تعالیم خود قرار نمی‌دهد، گذر از سختی‌های بلوغ، پاسخ به سؤالات و بحران‌های اساسی بچه‌ها دربارة زندگی، جهان، خوب، بد و غیره بسیار کم در خانواده‌ها مطرح می‌شود. بسیاری از خانواده‌ها پاسخ این سؤالات را به گذشت زمان موکول می‌کنند یا اینکه در فرایند زندگی به جواب‌ آنها دست می‌یابند.

در حالی که غلبه بر خشم، اضطراب، غم و ترس اکتسابی است و در اماکن آموزشی نیز آموخته و تمرین می‌شود، تعالیمی است که از تمرین "نه" گفتن آغاز می‌شود و حتی به مرحلة چشم‌پوشی از برخی لذت‌ها و هیجان‌ها می‌رسد و تا آن حد گسترش می‌یابد.

بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در خانواده‌‌ها، زد و خوردها و درگیری‌ها به دنبال عدم آرامش و ناتوانی در کنترل هیجان‌ به وجود می‌آید. بروز برخی هیجانات برای یک یا دوبار، پلی می‌شود برای بروز همیشگی آنها. فردی که یک بار در محل کار یا خانواده به درگیری،‌ نزاع و ضرب و شتم رو آورده باشد، امکان تکرار آن را نیز دارد. چنین فردی طبعاً در جمع دوستان، آشنایان، خانواده و غیره تصویر مثبتی ندارد.

هوش هیجانی یا EQ در مباحث روان‌شناسی مانند IQ  یا بهره هوشی اهمیت دارد.

روان‌شناسان معتقدند هیجان‌ افراد قابل کنترل و مدیریت است، از این رو افرادی موفق‌ترند که از این مدیریت بهره‌مند هستند، بالابودن IQ  بدون داشتن EQ لزوماً مستلزم موفقیت و سعادتمندی در زندگی نیست اما بالا بودن EQ با ضریب هوشی متوسط فرد را سعادتمند می‌کند. با این تفاوت که IQ  تا حدود زیادی ذاتی و غیر اکتسابی است اما EQ اکتسابی است. پس بهتر است به یادگیری و تمرین مدیریت هیجان‌هایمان بیش از این بها بدهیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر