شناسه : ۶۱۶۰۷۰ - سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۰۳:۳۲
بزرگداشت روز قلم و معرفی دو تن از مشاهیر (بخش چهارم)
در سال ۱۳۸۱ به پیشنهاد انجمن قلم ایران و نیز تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز چهاردهم تیرماه به نام «روز قلم» به ثبت رسید تا ادای دینی باشد به صاحبان قلم و تلاشی که برای اعتلای فرهنگ و ادب ایران و جهان از خود نشان میدهند.
در سال 1381 به پیشنهاد انجمن قلم ایران و نیز تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز چهاردهم تیرماه به نام «روز قلم» به ثبت رسید تا ادای دینی باشد به صاحبان قلم و تلاشی که برای اعتلای فرهنگ و ادب ایران و جهان از خود نشان میدهند.
در تاریخ کهن و پر افتخار ایران، قلم و صاحبان قلم همواره از ارزش بسیار زیادی برخوردار بوده اند. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر (عطارد) می نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسندۀ ستارگان است. به همین مناسبت این روز را روز نویسندگان می دانستند و گرامی می داشتند. در تقویم ما نیز این روز به نام روز قلم مزین شده است. از همین رو، بر آن شدیم تا هر روز با دو تن از کوشندگان راه ادب و هنر در ایران و جهان بیشتر آشنا شویم.
این را هم بخوانید: روز قلمسید مجتبی آقا بزرگ علوی از تاثیرگذارترین چهره ها بر ادبیات قرن بیستم ایران است. او که از برجسته ترین نویسندگان روشنفکر سیاسی در این عصر است، دارای سبکی نوین و بدیع بود که تا آن زمان کمتر کسی به آن میپرداخت. رد تفکرات سیاسی و آزدایخواهانه او در آثارش به وضوح پیداست و با واقع گرایی اجتماعی اش، به نابسامانیهای اجتماعی معاصر میپردازد و قهرمانان داستانهای او معمولا مبارز و دارای اندیشه و مسلک سیاسی خاص هستند. جالب توجه است که بزرگ علوی کتاب «پنجاه و سه نفر» و «ورق پاره های زندان» را در دوران اسارت خود در زندان به رشته تحریر در آورده است. او به دلیل تحصیلات در آلمان به فرهنگ و زبان کشورهای اروپایی تسلط خاصی داشت و از این اطلاعات برای گیرا نمودن آثارش و همچنین اشاعه زبان و ادبیات فارسی استفاده کرده است. ترجمهی اشعار خیام نیشابوری، هفتپیکر نظامی گنجوی و برخی از داستانهای صادق هدایت به زبان آلمانی، تدوین فرهنگ لغات آلمانی به فارسی و ترجمه چندین کتاب از زبانهای مختلف به فارسی در کارنامه ادبی او به چشم میخورد.
«…زندگانی من همیشه طوری بود که از حوادث روز متاثر شده ام و کوشش نهایی من این بود که حوادث را تا آن جا که عقلم قدر می داد و فهمم می رسید و تا آن جا که شهامت داشته ام روی کاغذ بیاورم »….
«نفتالی ریکاردو الیسر ریهس باسوآلتو» شیلیایی با نام مستعار «پابلو نرودا» بدون شک یکی از برجسته ترین چهره های ادبیات جهان است. هرچند او سراسر زندگی خود را در مبارزه سیاسی، بازداشت و تبعید گذراند، ولی خلاقیت هنری وبیان شاعرانه اش بی تردید درعرصه تحول ساختارشعر اسپانیایی تاثیر به سزایی داشت. برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1971، رسما عضو حزب کمونیست بود و در جریان مبارزات کارگری و حزب مطبوعش، به فعالیتهای سیاسی جدی میپرداخت. مرگ او درست چند روز پس از کودتای ژنرال پینوشه بر علیه سالوادور آلنده، که به شدت مورد حمایت و علاقه نرودا بود، هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد. شعر نرودا نگاهی است به خلاء درونی انسان که کمتر قلم و زبانی توان به تصویر کشیدنش را دارد. به همین سبب، نرودا را باید شاعر همه ی اعصار نامید که شعرش امروز به آخرین سنت های شعری زمان معاصر پیوسته است. چندین مجموعه شعر از میان آثار این شاعر بزرگ به فارسی ترجمه شدهاند که از آنها میتوان به «بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی»، «هوا را از من بگیر خندهات را نه»، «انگیزه نیکسونکشی و جنگ برای انقلاب شیلی»، «اسپانیا در قلب ما»، «سرود اعتراض» اشاره کرد.
نان را از من بگیر ، اگر میخواهی ،
هوا را از من بگیر ، اما ؛
خنده ات را نه .
گل سرخ را از من مگیر
سوسنی را که میکاری ،
آبی را که به ناگاه
در شادی تو سر ریز میکند ،
موجی ناگهانی از نقره را
که در تو میزاید .