به گزارش ایسنا، روز سهشنبه 30 آبان، به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد مهاجرت لهستانیها در جنگ جهانی دوم، همایشی با عنوان «گفتوگوهای فرهنگی ایران و لهستان "در جستوجوی خانه دوم"» در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد، در این همایش صحبتها بیشتر حول حضور لهستانی ها بعد از جنگ جهانی دوم در ایران و مقالاتی مانند «لهستان ازاد و دوستانی ایرانیاش -1324»، «لهستانیان و جامعه ایرانی»، « دولت لهستان در مطبوعات حزب توده ایران»، «لهستانیها و پیوندهای خویشاوندی با ایران»، «مهاجرت لهستانیها به ایران در آرشیو اسناد انگلیس» ارائه شد.
این در حالی است که سید احمد محیط طباطبایی (پژوهشگر) آغاز ارتباط ایران و لهستان را به سالهای دورتر از جنگ جهانی دوم مربوط میداند.
او با تاکید بر اینکه رابطه ایران ولهستان از جنگ جهانی دوم شروع نمیشود، به ایسنا توضیح میدهد: هر چند یک فصل بسیار مهمِ ارتباط این دو کشور با ورود مهاجران لهستانی براثر جنگ جهانی دوم و آواره شدن آنهاست که با اشغال ایران توسط متفقین و تغییر مواضع ایران، آنها وارد این کشور شدند، اما رابطه این دو کشور بسیار کهنتر است.
وی یکی از رابطههای بسیار کهن در این زمینه را رابطهای میداند که بین دو کشور ایران و لهستان در دوره صفویه به وجود آمده و میگوید: این ارتباط جدای از مسایل سیاسی و درگیریهای اروپا و عثمانی و نزدیکی با رقبای عثمانی که یکی از آنها دولت صفوی بود، شکل گرفت که از جنس فرهنگی بود.
او یکی از آثار این رابطه فرهنگی را سفارش تُجار لهستانی به قالی بافها و کارگاههای فرش بافی به شهر اصفهان میداند و ادامه میدهد: فرشهایی که هنرمندان اصفهانی برای لهستان و اروپا بافتند، تا زمان جنگ جهانی مشهور به فرش لهستانی بود و مردم فکر میکردند این فرشها در لهستان بافته شده است، اما امروزه میدانند این فرشها در ایران و به سفارش بافته شده که اکنون نیز چند نمونهی با ارزش در موزه فرش نگهداری میشود.
رئیس ایکوم ایران اظهار میکند: این رابطه به این شکل و در قالب رابطه تنگاتنگ تجار لهستانی با ایران و برعکس ادامه داشت، حتی بعدها میبینیم که بخشهایی نه به حقیقت واقعی که براساس فرهنگ عمومی، نام لهستان مترادف بسیاری از رفتارهای اجتماعی ایرانیها میشود، از مبلمان داخلی منازل تا بسیاری از پدیدههایی که در زندگی داخلی مردم است، این اتفاق به دوران بعد از جنگ برمیگردد.
«محیط طباطبایی» حتی به این نکته نیز اشاره میکند که مهمانداریها از مهاجران لهستانی فقط مختص ایرانها نبود، بلکه همه میزبان لهستانیها شدند. یکی از گروههای جالب توجه، کلیمیهای ایران هستند که کلیمیهای لهستان را در کنیسه حییم در خیابان سیتیر پذیرا شدند و در زیرزمین جا دادند، این اتفاق در شرایطی رخ داد که مذهب کیلیمان لهستانی «اشکنازی» و مذهب کلیمیان ایران «سافارادی» بود، کلیمیان ایران، یک کنیسه لهستانی در کنار کنیسهی خود ساختند، محل عبادت کلیمیان لهستانی باشد.
وی اضافه میکند: با وجود تفاوت رفتاری مذهبی این دو گروه با یکدیگر، آنها سالهای سال در ایران زندگی کردند، تا نفرِ آخر آنها که روایت است چندین سال پیش فوت کرده است.
او ادامه میدهد: میتوان گفت این شیوه و رفتار مهمان نوازی و رفتار تاریخی ایران و نگاه ایران و تفاوت آن با سایر حوزههای فرهنگی اینگونه است که ایران از دوران قدیم تا امروز محل تعامل فرهنگهای مختلف مانند رم، شرق دور بوده و تحول پیدا کرده است.
محیط طباطبایی این رفتار را جزو ویژگی و مزیت فرهنگِ تاریخی ایران میداند و ادامه میدهد: ایرانی حتی در دورانی که به لحاظ سیاسی قدرت جهانی ندارد، جهانی فکر میکند. اما به لحاظ فرهنگی دیدِ جهانی و رفتار و ویژگی خاصی دارد، این یک ویژگی خاص است که هر پدیدهای وارد ایران شود، تحول پیدا کند و از ایران به نقطه دیگری از دنیا نقل مکان کند.
این پژوهشگر تاکید میکند: پدیده ورود لهستانیها پس از جنگ به ایران، یکی از همین شاخصههایی است که در همه نقاط شهر ما هنوزیادگاریهای این حضور وجود دارد، حتی در رفتار و ادبیات عادی زندگی مردم شهرها به خصوص اصفهان.