طبق آمار، در بین 50 تا 80درصد مادران، پس از زایمان تغییراتی در خلقوخو پدید میآید؛ البته مادران در حدود 25درصد این نمونهها، از همان دوران بارداری، متوجه تغییراتی در وضعیت روحی روانی خود میشوند. این تغییرات شامل خستگی زیاد، ناراحتی، عصبانیت و پرخاش، حساسیت زیاد، گریه و احساس تحت فشار قرارگرفتن و نیز تغییراتی در میزان اشتهاست. این علائم بهطورمعمول از روز سوم یا چهارم پس از زایمان آغاز میشود، روزهای پنجم تا هفتم تشدید میشود و در نهایت پس از دوهفته کاهش مییابد. در دهدرصد از خانمها نه تنها این علائم پس از گذشت دوهفته کاهش نمییابد بلکه ممکن است تشدید نیز شود و حتی تا ششماه ادامه یابد. در این نمونهها، اگر مادران از افراد متخصص کمک نگیرند، ممکن است این حالات افسردگی تا یکسال بعد نیز در آنها باقی بماند. مادرانی را که دچار این وضعیت میشوند، مبتلا به افسردگی پس از زایمان مینامیم.
وقتی بدانیم که در چه شرایطی احتمال بیشتری برای دچارشدن به این نوع افسردگی وجود دارد، فرصت خواهیم داشت که خودمان را برای رویارویی با آن آماده کنیم؛ البته تنها با ابتلا به یک یا چند مورد زیر، کسی گرفتار افسردگی پس از زایمان نمیشود بلکه تنها احتمال افسردگی افزایش مییابد. موارد قابل توجه در این زمینه عبارتاند از:
- اگر مادر در بارداریهای پیشین خود یا پس از زایمان، چنین دورههایی را تجربه کرده باشد، احتمال افسردگی افزایش مییابد.
- مادری که زایمانی دشوار و همراه با عوارض شدید جسمی داشته باشد، احتمال بیشتری برای ابتلا به افسردگی دارد.
- مادری که پیش از بارداری، سابقهٔ افسردگی داشته باشد، بیشتر در معرض ابتلا قرار خواهد گرفت. بهطورمعمول در حدود 10درصد از مادران به افسردگی پس از زایمان دچار میشوند؛ در حالی که در مادرانِ با سابقهٔ افسردگی، این میزان به 25درصد میرسد.
- بر اساس نظرات متخصصان در خصوص تأثیر عامل وراثت در این بیماری، اگر یکی از اعضای خانواده، سابقهٔ افسردگی پس از زایمان داشته باشند، احتمال بروز آن در فرد افزایش مییابد.
- مسائل استرسزایی همچون ازدستدادن شغل، مشکلات ارتباطی با همسر، مرگ یکی از نزدیکان یا تغییر خانه ممکن است، احتمال ابتلا را افزایش دهد.
احتمال ابتلا در خانمهایی که پیش از بارداریشان، هر ماه علائم قبل از قاعدگی را داشتهاند، نسبت به افرادی که این علائم را نداشتهاند یا خفیف داشتهاند، بیشتر است