دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان،گرفتار فاضلاب و پسماندهای شهری، نفتی و بیمارستانی است. این در حالی است که فاضلاب کشورهای همسایه نیز به این دریا سرازیر میشوند.
به گزارش ، آرمان نوشت: دریایی که مدت هاست به مامن زبالهها تبدیل شده و فعالان محیطزیست بارها از حال و روز بد آن گزارش دادهاند. تازه معضل آلودگی دریاها و دریاچهها با فاضلاب و پسماندها به خزر خلاصه نمیشود و باید بیش از پیش به حفاظت از عرصههای آبی توجه کرد، چرا که آنها نه تنها نقش قابل ملاحظهای در محیطزیست دارند، بلکه به صورت مستقیم روی زندگی انسانها اثرگذارند. آنچه در این بین چشمگیر است، دفع مکانیزه زباله هاست که به درستی انجام نمیگیرد. کیومرث کلانتری، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان تهران درباره آلودگی دریاها و دریاچهها با فاضلاب و پسماندها میگوید: دریاها و دریاچهها اکوسیستم زنده هستند و نباید به محل دپو و ریزش پسماند تبدیل شوند. باید پسماندها مدیریت شوند که راههای مدیریت آن هم متفاوت است. دفن، سوزاندن، گرفتن انرژی، تبدیل کردن زباله به کمپوست یا کود عالی، بازیافت و در نهایت کاهش تولید پسماندها از راههای مختلف مدیریت پسماند هستند.
عنوان شده که فاضلاب، منشأ 70درصد آلودگی سواحل دریای خزر است و ورود فاضلاب های خانگی و صنعتی به دریای خزر تهدیدی جدی برای انقراض نسل آبزیان به حساب میآید. لطفا شرح دهید که آلودگی دریاها و دریاچهها با فاضلاب و پسماندها به چه شکل صورت میگیرد؟
آلودگیهای دریاها و دریاچهها از دو طریق انسان ساخت و طبیعی شکل میگیرند. در بحث آلودگی انسان ساخت هم دو روش مد نظر است. برخی از آلودگیهای سواحل و خشکی که به دریاها و دریاچهها ورود پیدا میکنند ناشی از شناورها، اسکلت سازیها و مسائل مربوط به حمل و نقلهای دریایی است. از سوی دیگر، آلایندگیهای راه یافته به دریاها و دریاچهها هم یا پسماندهاست که به صورت غیراصولی به سواحل و کنارههای دریاها و دریاچهها ریخته میشوند یا پسابها و زهابهایی هستند که به صورت خام و به دور از چشم دستگاههای نظارتی وارد این عرصههای آبی میشوند. این پسماندها جز اینکه چشمانداز و زیباییهای طبیعی را به هم میریزند، سلامت آبزیان را هم به خطر میاندازند.
در واقع پسماندها مدتهای زیادی تجزیه نمیشوند و در نهایت مشکلاتی را برای محیطزیست فراهم میکنند. در ارتباط با پسماندها باید گفت که هیچپسابی نباید به صورت خام وارد دریاها، دریاچهها، تالابها، رودخانه و برکههای آبی شود. حتما باید این پسابها تصفیه و در حد استانداردهای قابل قبول به منبع پذیرنده وارد شوند. بنابراین تهدیدات به عرصههای آبی هم از ناحیه پسماندها و هم از ناحیه پسابهاست. پسابهایی که میخواهند به صورت خام وارد عرصههای آبی شود، قطعا بار آلایندگی دارند که در اغلب شرایط خودپالایی صورت نمیگیرد. مثل فلزات سنگین و مواد شیمیایی که واقعا قابلیت خودپالایی دریاها و دریاچه هم نمیتواند آنها را هضم کند و بپذیرد. البته وقتی پسابها با بار میکروبی وارد دریاها و دریاچهها میشوند، چون عرصه طبیعی است، خودپالایی دارند و تا حدودی اثرات آلایندگی آنها کمتر میشود، اما در اصل بر اساس قوانین و مقررات هیچپسابی که بار آلایندگی خارج از استاندارد و غیر قابل قبول دارد، نباید به دریاها و دریاچهها راه یابد. از همه این موارد مهمتر پسابهای خانگی و شهری است که از وقتی وارد دریاها و دریاچهها شده موجب رشد جلبکها و گونههای آبی، کم عمق شدن آب و در نهایت از بین رفتن کارایی و کاربرد عرصههای آبی میشود.
بنابراین باید ورودی پساب دریاها و دریاچهها استاندارد باشد و پسماندها به ویژه پسماندهای بیمارستانی نباید تحت هیچشرایطی رها شوند و این معضل باید مدیریت شود. در ارتباط با آلایندگیهای حمل و نقل مانند وسایل موتوری، قایق و کشتی هم باید مقررات رعایت شود. افرادی که از این وسایل استفاده میکنند، حق ندارند در دریاها و دریاچهها باری را حمل کنند که آلایندگیاش به عرصههای آبی ورود پیدا کند.
در سال 1383 قانون مدیریت پسماند در راستای حمایت از اصل پنجاهم قانون اساسی بر جلوگیری از تخریب محیطزیست و حفظ منابع، به تصویب نمایندگان رسید. این قانون مشتمل بر 29 ماده و 9 تبصره است که به تعریف و اقسام پسماند، وظایف، مجازات، نظارت سازمانها، مسئولان و شهروندان پرداخته است، اما شاهد هستیم که مدیریت پسماندها آن چنان که باید و شاید صورت نمیگیرد. دیدگاه شما در این باره چگونه است؟
جمعآوری انواع زبالهها در کشور قانونمند است؛ یعنی پسماندها در کشور در پنج گروه قرار دارند. مسئولیت مدیریت زبالههای عادی اعم از شهری و روستایی با شهرداریها و دهیاریهاست. مدیریت پسماند کشاورزی بر عهده جهاد کشاورزی است. مسئولیت پسماند بیمارستانی با وزارت بهداشت و درمان است و مسئولیت مدیریت پسماند صنعتی با وزارت صنعت، معدن و تجارت است.
مدیریت نظارت بر پسماندهای ویژه هم بر عهده سازمان حفاظت از محیطزیست است. بنابراین در کشور ما پسماندها قانونمندند و دستگاههای متولی مسئولیت نظارت بر پسماندها را بر عهده دارند. همچنین بر اساس ماده 23، نظارت بر مدیریت اصولی پسماندها بر عهده سازمان حفاظت محیطزیست است. هیچکشوری حق ندارد، حتی پسماند عادی خود را در دریاها و دریاچهها تخلیه کند. بنابراین اگر پسماندی وارد دریاها و دریاچهها شود، هیچمحمل قانونی ندارد. در کنوانسیونهای بینالمللی هم این مساله مورد توجه قرار گرفته است. در بحث آب داخلی هم باید بگویم که دریاها و دریاچهها اکوسیستم زنده هستند. از این رو هیچدستگاهی و بخشی حق ندارد، پسماند خود را در زیستگاه آبی رها کند. بنابراین سازمان حفاظت محیطزیست وظیفه قانونی دارد که به رصد و پایش پسماندها بپردازد.
تاکنون در مورد منابع آلودهکننده دریاها و دریاچهها هشدارهای زیادی داده شده و از دفع مکانیزه زبالهها به عنوان یکی از اقدامات پیشگیرانه یاد شده است، در حالی که همچنان با معضل دفع غیراصولی و غیربهداشتی پسماندهای بیمارستانی رو به رو هستیم، چرا که در مورد مکان یابی و دپو زباله غفلت شده است. با چه اقدام راهبردی باید ضعف این خلأ را پر کرد؟
دوباره تاکید میکنم دریاها و دریاچهها اکوسیستم زنده هستند و نباید به محل دپو و ریزش پسماند تبدیل شوند. باید پسماندها مدیریت شوند که راههای مدیریت آن هم متفاوت است. دفن، سوزاندن، گرفتن انرژی، تبدیل به کمپوست یا کود عالی، بازیافت و در نهایت کاهش تولید پسماندها از راههای مختلف مدیریت پسماند هستند. برای مثال زبالهها در جایی دفن میشوند که آن هم اصول خود را دارد. باید احداث تراشه و همچنین ریزش خاکهای پوششی و از همه مهمتر ایزوله کردن تراشه مورد توجه قرار بگیرد و در نهایت محل مورد نظر باید بر اساس ارزیابی زیستمحیطی انتخاب شود. باید بدانیم که سمت باد کجاست و دسترسیها و کیفیت خاکها چگونه است. همه این موارد بر اساس مطالعات محیطزیستی صورت میگیرد.
برای پیشگیری و مقابله با آلودگی دریاها با فاضلاب و پسماندها تاکنون چه اقداماتی به مرحله اجرا درآمده اند؟
در برخی مناطق ایران زبالهها سوزانده میشوند. در برخی مناطق البته بسیار کم از زبالهها انرژی گرفته میشود. در برخی مناطق دفن زباله صورت میگیرد و در بسیاری مناطق رهاسازی به صورت تلنبار در عرصههای طبیعی صورت میگیرد که مورد تایید سازمان حفاظت محیطزیست نیست.