هنرمندان اهالی موسیقیای چون جانی گرینوود (Jonny Greenwood) تا هنرمندان تازهکاری مانند تامار کالی (Tamar Kali) که آثارشان بهتنهایی بهاندازه خود فیلم جذاب است.
موسیقی فیلمهای سال 2017، بهاندازه خود فیلمها بهیادماندنی بودند. از پل توماس اندرسن (Paul Thomas Anderson) تا جانی گرینوود و دیوید لاوری (David Lowery) و دنیل هارت (Daniel Hart)، بسیاری از آهنگسازان معروف با بهترین کارهایشان به سینما بازگشتند. در این سال همچنین شاهد همکاری دوباره برخی هنرمندان باهم بودیم، مانند همکاری دوباره آهنگساز دنیل پمبرتون (Daniel Pemberton) با گای ریچی (Guy Ritchie) کارگردان و همکاری تامار کالی در فیلم بعدی دی ریس (Dee Rees) که انتظار برای تماشای آن را سختتر کرده است. در کنار آنها، هنرمندانی مانند (Daniel Lopatin) بودند که موسیقی جدیدی به سینما آوردند.
10- شاه آرتور – King Arthur
(دنیل پمبرتون Daniel Pemberton)بعضیاوقات، فیلمهای بد، موسیقی خیلی خوبی دارند، اتفاق عجیبی است و این اتفاق برای آخرین فیلم گای ریچی، «شاه آرتور» افتاد. فیلمی با داستانی مشابه «بازی تاجوتخت» Game of Thrones و Snatch که بسیار ناموفق بود و میتوان گفت تقریباً فیلم بدی بود. «تقریباً» که گفته شد تنها به خاطر دو چیز فیلم است ویلا فیلمی واقعاً بد میشد: اول حضور جود لا Jude Law در این فیلم در نقش جادوگر بدجنسی که در همان اوایل فیلم، همسرش را قربانی میکند و دوم، موسیقی تأثیرگذار و قوی دنیل پمبرتون.
پمبرتون که به خاطر آثار غیرمتعارف مانند موسیقی فیلم «مشاور» The Counselor و «مردی از یو.ان.سی.ال.ای» The Man from U.N.C.L.E، انتظار آثاری جدید و جالب از او میرود، به معنای واقعی کلمه به این فیلم روح داده است، موسیقی او همراه مردان در جنگ پیش میرود. موسیقیای کاملاً متفاوت با موسیقیهای ساخته هانس زیمر Hans Zimmer برای صحنههای حماسی که عادت به شنیدن آن داریم. روش پمبرتون متفاوت است، عنصر اصلی موسیقی او، نوای درامی است که چیزی بین اجرای گروه Blue Man و ضرب گرفتن مردی در ایستگاه متروی Times Square روی قوطیهای رنگ، است. فیلم «شاه آرتور» در زنده کردن یک افسانه قدیمی در دنیای مدرن موفق نبود، اما موسیقی پمبرتون بسیار موفق بود.
9- بیعشق – Loveless
(آهنگسازان ساشا و اوگنی گلپرین Evgueni Galperine & Sacha Galperine)قطعه 11Cycles of E بهتنهایی اثری فوقالعاده است که در آن طوفانی از صداها دور یک نوت ضعیف میچرخند. هر صدایی از این چرخه، قدری غمگینتر از قطعه قبلی است، گویی چیزی در وسط این چرخه وجود دارد که سعی در بیرون آمدن و غمگینتر کردن اوضاع دارد. در فیلم «بیعشق» ساخته آندری زویاگینتسف Andrey Zvyaginstev، بینظمی و آشفتگی فیلم حس دلسردی و ناامیدی برای پیدا کردن بچه گمشده را در بیننده ایجاد میکند.
قطعه ساخته ساشا و اوگنی گلپرین در پس این فیلم ناراحتکننده شنیده میشود، اما این آهنگ از همان اول هرچه لازم است را به ما میگوید: این فیلم داستان یک عملیات نجات نیست، بلکه داستان مردمی است که در جامعه غمگینی زندگی میکنند و با بدبختیهایشان کنار آمدهاند. در دنیایی بدون همدلی، هرچه که از دست بدهی برای همیشه از دست دادهای.
8- وینسنت دوستداشتنی – Loving Vincent
(کلینت منسل Clint Mansell)قطعه ساخت کلینت منسل بدون هیچ تصویری به زیبایی صحنهای را روایت میکند، حس نگاه کردن به یکی از نقاشیهای وینسنت ونگوگ، اگر با دقت به آن گوش کنید میتوانید زیبایی نقاشی «شب پرستاره» The Starry Night را با چشمانی بسته، درک کنید. این اثر، تعادلی به این فیلم تا حدی گیجکننده که برخی از آثار برجسته هنری را نمایش میدهد، بخشیده است. موسیقی جدید منسل، روح تازهای به این روایت داده است. آوای محزون این آهنگ، مانند حرکت قلمموی ونگوگ پیش میرود و حالوهوای احساسی در دنیایی نامطمئن را به وجود میآورد. میتوان نبوغ نقاش و درگیریهای او را در این قطعه احساس کرد.
7- سیاهترین ساعت – Darkest Hour
(داریو ماریانلی Dario Marianelli)
آهنگساز، داریو ماریانلی به مجله IndieWire گفت: « فیلمهای جو رایت Joe Wright بستر خوبی برای موسیقی فراهم میکند. فضایی تئاتری در سینما که البته ممکن است ازنظر دو چیز متفاوت بیایند.» مانند فیلمهای «تاوان» Atonement و «آنا کارنینا» Anna Karenina و بعدازآن، «سیاهترین ساعت» که این رویه را ادامه داد. قطعه ساخته ماریانلی، داستان زندگی وینستون چرچیل را با هیجان و جذابیت زیادی توصیف میکند.
این آهنگ در حمایت از دیدگاه چرچیل نیست، بلکه باعث ایجاد شک و تردید در تفکر او میشود. بازی عالی گری اولدمن Gary Oldman مدیون موسیقی عالی فیلم است. موسیقی آگاهی زیادی به شخصیت چرچیل اضافه میکند و انسانیت بیشتری به او میبخشد. موسیقی است که «سیاهترین ساعت» و مردم بریتانیا را سرپا نگه میدارد.
6- کوه میان ما – The Mountain Between Us
(رامین جوادی Ramin Djawadi)رامین جوادی که شهرت او پس از ساخت موسیقی سریال «بازی تاجوتخت» Game of Thrones بیشتر شد، چندین سال است به ساخت موسیقی فیلم مشغول است، شروع فعالیت او، از سال 2001 با فیلم «زخمهای خروج» Exit Wounds بود. برخی از کارهای او مشهورتر از بقیه هستند، مانند موسیقی فیلم «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» Pirates of the CaribbeanL The Curse of the Black Pearl، اما بیشتر این فیلمها به او فرصت مناسبی برای نشان دادن تمام استعدادش را ندادند. فیلم بیادعای «کوه میان ما» فرصتی به جوادی برای ساخت شاهکارش را داد.
«کوه میان ما» فیلمی ملودرام با بازی ادریس البا Idris Elba و کیت وینسلت Kate Winslet، در مورد رابطه این دو بعد از سقوط هواپیمایشان در کوهستان است. «کوه میان ما» داستانی عاشقانه در فضایی دراماتیک است. هدف جوادی، کم کردن فاصله بین این دو موضوع بود، حماسی کردن این داستان عاشقانه و تلطیف محیط اطراف آنها.
لازم به گفتن نیست که با ساخت قطعه تأثیرگذار و فراموشنشدنی، به زیبایی از پس این کار برآمد، آوای پیانو بازیگران را در این مسیر همراهی میکند. این موسیقی نوایی است که میتواند هر اتفاق عادی و سادهای مانند مسیر رفتوآمد هرروزه را مانند یک سفر هیجانانگیز جلوه دهد.
به همچنین بخوانید:
معرفی فیلم Darkest Hour: یک چرچیل متفاوت
نقد و بررسی فیلم Loving Vincent: انیمیشنی دربارهی زندگی و مرگ ونگوگ نقاش
آهنگساز «بازی تاجوتخت» از سفرش از وستروس به «وست ورلد» میگوید
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
1