نصب الاهی امام معصوم(ع) از منظر اهل بیت(ع)(۵)

۳.روایت مخالف   در منابع، روایتی ثبت شده است که براساس آن، امام صادق(ص) به صراحت، وجوب اطاعت از اهل بیت(ع) را نفی می کنند و معتقدند سخنی به این معنی، که اطاعت از وی واجب است، نگفته اند: دو مرد زیدی مذهب آمدند و به امام گفتند: آیا در میان شما امامی وجود دارد که اطاعتش واجب باشد؟ فرمود: نه

نصب الاهی امام معصوم(ع) از منظر اهل بیت(ع)(5)

3.روایت مخالف
 

در منابع، روایتی ثبت شده است که براساس آن، امام صادق(ص) به صراحت، وجوب اطاعت از اهل بیت(ع) را نفی می کنند و معتقدند سخنی به این معنی، که اطاعت از وی واجب است، نگفته اند:
دو مرد زیدی مذهب آمدند و به امام گفتند: آیا در میان شما امامی وجود دارد که اطاعتش واجب باشد؟ فرمود: نه. آن دو نفر گفتند: افراد موثقی به ما خبر داده اند که شما به این مطلب معتقدی و بر آن فتوی می دهی، آنها اشخاصی باتقوایند و دروغ نمی گویند. امام ناراحت شد و فرمود: من به آنها چنین فرمانی نداده ام.(1)
از این حدیث برمی آید که، حضرت صادق(ص) هیچ گاه خود را امامی که اطاعتش از سوی خداوند واجب باشد، نمی دانستند.(2)
با در نظر گرفتن شرایط حاکم در آن گفتگو، می توان این حدیث را با اخبار متعدد سابق به وجوه زیر جمع کرد:
1.مطابق این روایت مخاطبان امام زیدی بوده اند و حضرت هم در ادامه خبر، آنها را نفرین کرده است. از این رو، روشن است که شرایط برای بیان واقعی مسایل اعتقادی، آماده نبوده است. با توجه به این که اعتقاد امام به امامت الاهی خود به پشتوانه احادیث متعدد اثبات شد، به نظر می رسد امام با در نظر گرفتن شرایط، تقیه نموده، در نفی وجوب اطاعت، مطلب دیگری را قصد کرده اند.(3)
2.از آن جا که طبق روایت، سؤال کننده ها به امامت زید اعتقاد داشته اند و مخاطبشان در سؤال، شخص امام بوده است. در واقع آنها از امام سؤال کرده اند که آیا در میان شما اهل بیت(ع)، امامی هست که اطاعتش بر ما واجب باشد؟ شاید منظورشان از این سؤال حجیت بخشی به قیام، در مقابل حکومت به رهبری زید بن علی بوده است. پاسخ منفی امام هم در واقع نپذیرفتن مقصود آن هاست. به عبارت دیگر، امام می فرماید: اطاعت از کسی که منظور شماست(زید) واجب نیست.(4)

4.مطرح نبودن نصب الاهی امامان معصوم(ع) در متون اولیه
 

به گفته برخی از نویسندگان، هیچ یک از اخباری که بیان کننده نصب الاهی امامان معصوم(ع) است، در متون اولیه یافت نمی شود. از این رو، به نظر می رسد اخبار متعدد شاهد بر الاهی بودن امامت ایشان محصول آن زمان نبوده است؛ چرا که در غیر این صورت، این روایات در منابع اولیه نیز ذکر می شد.(5)
در پاسخ این سؤال نکاتی قابل ذکر است:
الف.نصب الاهی امام و معرفی جانشین در برخی از منابع اولیه مانند «کتاب سلیم بن قیس» و «مسایل علی بن جعفر» و منابع دیگر نیز مطرح شده است. مثلاً در کتاب «مسایل علی بن جعفر»، که از متون اولیه شیعی است، درباره امامت امام کاظم(ع) آمده است:
از پدرم جعفر بن محمد شنیدم، که به گروهی از نزدیکان و اصحاب خود می فرمود: وصیت مرا درباره فرزندم موسی بپذیرید؛ زیرا او برترین فرزندان و یادگاران من است. او جانشین من و حجت خدای متعال بر همه مردم پس از من می باشد.(6)
ب.چنان چه در منابع تاریخی آمده است، بیشتر امامان معصوم(ع) در مدت امامتشان، زیر فشارها و مراقبت های شدید حاکمان وقت بودند. نوشتن مباحث عقیدتی، به خصوص بحث امامت، که در حقیقت مقابله مستقیم با حاکمان وقت بود، برای امام و شیعیان امری خطرناک محسوب می شد. بنابراین، به نظر می رسد شیعیان از نوشتن مباحثی مانند امامت، تا حدودی دوری جسته، به نقل آن برای یکدیگر اکتفا می کردند. آنها می توانستند در شرایط تقیه، این عقاید را انکار کنند، و این شیوه نسبت به ثبت مباحثی مانند امامت، که احتمال دسترسی حاکمان به آن می رفت، خطر کمتری داشت.
ج.مطابق نقل تاریخ، پس از رحلت نبی اکرم(ص) در طول ده ها سال، ثبت و نوشتن حدیث ممنوع بود.(7) از این رو، بسیاری از مسلمانان و شیعیان برای جلوگیری از فراموش شدن سنت نبوی و سخنان اهل بیت(ع) به نقل سینه به سینه روی آوردند. این عمل در گذر زمان تبدیل به یک سنت شد به طوری که حتی وقتی به دستور عمر بن عبدالعزیز ممنوعیت نوشتن روایات لغو گردید، این سنت شفاهی تا حدودی باقی ماند. شاهد ما بر رواج سنت شفاهی این است که در منابع روایی نزدیک به آن زمان نیز سلسله سند و نقل راویان برای یکدیگر آمده و کمتر از کتاب دیگری نقل شده است.
د.با مراجعه به منابع به نظر می رسد، با وجود شرایط سخت و خفقان حاکم بر جامعه، کتبی توسط اصحاب اهل بیت(ع) در حوزه های فقه و اصول، اخلاق و احیاناً عقاید نوشته شده است.(8) به گواهی کتاب های تاریخ حدیث، متأسفانه بیشتر این کتاب ها به مرور زمان از بین رفته است.(9) البته، با در نظر گرفتن شرایط آن دوران و دقت در نکاتی مانند «نبود امکانات، وجود مشکلات در نسخه برداری و حفظ و نگهداری کتاب ها، وجود نزاع های عقیدتی و جنگ ها» پذیرش زوال تدریجی این آثار آسان خواهد شد. هرچند برخی از این کتاب ها در اختیار علمای گذشته بوده، اما بر اثر حوادثی از بین رفته است. آقا بزرگ تهرانی معتقد است: تعدادی از متون روایی در جریان حوادث، به خصوص آتش سوزی کتابخانه کرخ بغداد از بین رفت و تعدادی نیز با حمله مغول به سرزمین اسلامی ناپدید گشت.(10) علاوه بر عوامل ذکر شده، به نظر می رسد وقتی مطالب آثار اولیه در کتاب های بعد ثبت و نقل گردید، از رغبت و میل شیعیان نسبت به نگهداری و نسخه برداری از متون اولیه کاسته شد. این امر زمینه زوال این آثار را فراهم نمود.(11)
در نتیجه، از این مطلب که برخی از روایات در متون اولیه ای، که به دست ما رسیده است وجود ندارد، نمی توان به جعلی بودن آنها رسید. به خصوص اگر زحمات طاقت فرسایی که برخی دانشمندان برای جمع آوری روایات و درک صحت و فهم آنها تحمل کرده اند و شرایط سختی که برای پذیرش احادیث قرار داده اند را در نظر بگیریم، دیگر ادعای جعلی بودن آنها قابل قبول نخواهد بود.

نتیجه گیری
 

با توجه به مجموع مطالب و روایات ذکر شده در این تحقیق می توان گفت: دیدگاه همه اهل بیت(ع) درباره ی نصب امام معصوم(ع) یکسان است. انبوه سخنانی که از هریک از ایشان درباره ی این موضوع مطرح شده است، نشان دهنده این است که به اعتقاد این بزرگواران، نه تنها مقام امامت و رهبری جامعه فقط با نصب و گزینش الاهی ممکن است، بلکه از منظر آنان امام معصوم(ع)، جایگاه خاصی در عالم خلقت دارد و سبب نزول نعمت های الاهی بر دیگر مخلوقات می باشد. ایشان در سخنان فراوانی، وجوب شناخت و اطاعت از امام معصوم(ع) را به مردم یادآور شده اند. این امر نقش مردم را در این موضوع روشن می سازد. در حقیقت، به اعتقاد اهل بیت(ع) مردم باید با پذیرش و حمایت از امامی که توسط خداوند معین شده است، زمینه را برای حاکمیت امام در جامعه فراهم سازند. بنابراین، می توان گفت: اهل بیت(ع) گزینش و نصب امام را تنها در اختیار خداوند می دانند. مردم چه بخواهند و چه نخواهند فرد مورد نظر خدای متعال امام است. نظر مردم در تعیین امام و رهبر جامعه تأثیری ندارد. به اعتقاد ایشان نقش مردم در تحقق حاکمیت امام معصوم(ع) روشن می شود که باید مطابق دستور الاهی عمل کرده با حمایت خویش از امام معصوم(ع) حاکمیت آن حضرت را تحقق بخشند.

پی نوشت:
 

1.کلینی، همان، ص 233ــ232/شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 187.
2.ر.ک: احمد کاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایه الفقیه، ص 41.
3.مازندرانی معتقد است: امام تقیه کرده است و ممکن است بگوییم امام در پاسخ خود چنین قصد کرده که امامی که اطاعتش واجب باشد در خاندان دیگری از فرزندان امیرمؤمنان(ع) وجود ندارد یا امامی که به گمان شما اطاعتش بر مردم واجب باشد، در آن مجلس نیست و این که امام فرمود: «من به آنها چنین فرمانی ندادم»، یعنی به آنها اجازه ندادم وجوب اطاعت از من را به دیگران اطلاع دهند.(ر.ک: محمد صالح مازندرانی، شرح اصول الکافی، تعلیقه ابوالحسن شعرانی، ج 5، ص 324ــ323.)
4.مصطفوی در توضیح روایت، این وجه را ذکر کرده است.(ر.ک: کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج 1، ص 337). البته مازندرانی نیز چنانچه در پاورقی قبل گفته شد به این وجه اشاره کرده است.
5.ر.ک: احمد کاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایه الفقیه، ص 91.
6.علی بن جعفر، مسائل علی بن جعفر، ص 320.
7.ر.ک: عبدالحسین امینی، الغدیر، ج 6، ص 420ــ416.
8.به نظر می رسد، در آن دوران درباره مباحث اعتقادی به خصوص امامت، آثار چندانی نوشته نشده باشد. مثلاً کتاب «اصول اربعمائه» چهارصد کتاب بوده است که توسط شاگردان امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) نوشته شده است. آقا بزرگ تهرانی معتقد است عمده این کتاب در باب فقه و اصول بوده است.(ر.ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 2، ص 134).
9.ر.ک: سیدرضا مؤدب، تاریخ حدیث، ص 82 ــ 55/ر.ک: اسدالله جمشیدی، تاریخ حدیث، ص 206ــ163.
10.ر.ک: تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه.
11.ر.ک: همان.
 

منابع
نهج البلاغه، شرح عبدالحمید ابن ابی الحدید، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404ق.
ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی تا.
ــــــ، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، 1385ق.
ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، تحقیق طه محمد الزینی، بی جا، حلبی، بی تا.
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، تحقیق علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
ابن کثیر دمشقی، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، 1407ق.
احمد کاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایه الفقیه، بیروت، دارالجدید، 1998م.
آل یاسین، شیخ راضی، صلح امام حسن(ع)، ترجمه سیدعلی خامنه ای، بی جا، آسیا، 1365ش.
الهامی، داود، سیری در تاریخ تشیع، قم، مکتب اسلام، 1375ش.
امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، 1416ق.
بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح البخاری، بی جا، دارالفکر، 1401ق.
بدری، سیدسامی، شبهات و ردود، قم، زنکغراف الکرمانی، 1421ق.
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1403ق.
پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1380ش.
تهرانی، آقا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه،(بیروت، دارالاضواء، 1403ه.ق).
جمشیدی، اسد الله، تاریخ حدیث، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رح)، 1386ش.
جمعی از نویسندگان زیر نظر محمود یزدی مطلق، امامت پژوهی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1381ش.
الحمیری المعافری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، آثار شیعه، 1410ق.
دمشقی، ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، 1407ق.
ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، 1413ق.
ـــــــ، میزان الاعتدال، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالمعرفه، 1382ق.
رنجبر، محسن، نقش امام سجاد(ع) در رهبری شیعه، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رح)، 1380ش.
سید مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامه، قم، اسماعیلیان، 1410ق.
شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه، 1404ق.
صدوق، محمد بن علی، أمالی، بی جا، کتابخانه اسلامیه، 1362ش.
ـــــــ، الخصال، قم، جامعه مدرسین، 1403ق.
ـــــــ، علل الشرایع، قم، مکتبه الداوری، بی تا.
ـــــــ، عیون اخبار الرضا(ع)، بی جا، جهان، 1378ق.
ـــــــ، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1413ق.
ـــــــ، کمال الدین، قم، دار الکتب الاسلامیه، 1395ق.
صغیر، محمد حسین، الفکر الامامی من النص حتی المرجعیه، بیروت، دار المورخ العربی، 1421ق.
صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404ق.
طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1374ش.
طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بی جا، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد، مرتضی، 1403ق.
طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، 1387ق.
طوسی، محمد بن حسن، التهذیب فی الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش.
ـــــــ، الغیبه، تحقیق شیخ عباد الله طهرانی و شیخ علی احمد ناصح، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1411ق.
عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
علی بن جعفر، مسایل علی بن جعفر، قم، مؤسسه آل البیت، 1409ق.
قلمداران، حیدر علی، پاسخی کوتاه به دو پرسش مهم پیرامون امامت و خلافت، بی جا، حقیقت، 1382ش.
ـــــــ، طریق الاتحاد، تعلیقه ابوالفضل برقعی، تعریب سعد رستم، بی جا، بی نا، بی تا.
قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، نجف، مرتضویه، 1356ق.
قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سیدعلی جمال اشرف الحسینی، (بی جا، دارالاسوه، 1416ق).
کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، کتاب فروشی علمیه اسلامیه، بی تا).
ــــــ، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش.
ــــــ، اصول کافی، شرح محمد صالح مازندرانی و تعلیقه ابوالحسن الشعرانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1421ق.
مؤدب، سیدرضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1384ش.
مدرسی طباطبایی، سیدحسین، مکتب در فرایند تکامل، ترجمه هاشم ایزدپناه، تهران، کویر، 1387ش.
مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
ــــــ، الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
نیسابوری، الحاکم، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف عبدالرحمن المرعشی، CD مکتبه اهل البیت(ع)، 1384ش.
نیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا.
داود الهامی، وصایت ملاک تعیین امام، کلام اسلامی، ش 36، زمستان 1379، ص 70ــ 88.
سیداحمد خاتمی، «ضرورت و مشروعیت از دیدگاه امام علی(ع)»، حکومت اسلامی، ش 17، پاییز 1379، ص 88 ــ 109.
فاکر میبدی، بیعت و نقش آن در حکومت اسلامی، حکومت اسلامی، ش 5، پاییز 1376، ص 180ــ206.
مجید بنی هاشمی، «مواضع سیاسی امام رضا(ع) در برابر مأمون»، گلستان قرآن، ش 193، آذر 1383، ص 23ــ27.
مسعودی، ابوالحسن، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم، داراهجره، 1409ق.
منبع: نشریه معرفت کلامی شماره 1
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر