ماهان شبکه ایرانیان

تحلیل و بررسی احکام مربوط به زنان از منظر فقه شیعه(۱)

چکیده   خداوند بر اساس حکمت بالغه خود، زن و مرد را از گوهری واحد خلق کرد و در بسیاری از جهات طبیعی و غریزی بین آن دو تفاوت هایی قرار داد

تحلیل و بررسی احکام مربوط به زنان از منظر فقه شیعه(1)

چکیده
 

خداوند بر اساس حکمت بالغه خود، زن و مرد را از گوهری واحد خلق کرد و در بسیاری از جهات طبیعی و غریزی بین آن دو تفاوت هایی قرار داد. این تفاوت ها باعث شد حقوق و تکالیف زن و مرد در موارد متعددی یکسان نباشد.
زن در فقه اسلامی علاوه بر احکام مشترک، دارای احکام ویژه و اختصاصی برای خود می باشد. تفاوت احکام زن و مرد در مواردی موجب بروز شبهاتی در حوزه عدالت در تشریع احکام شده که بر فقهای عظام است به نحو مناسب در صدد رفع این شبهات برآیند.
در این مقاله ضمن بیان احکام فقهی مختص به زن و مرد، به بیان راه های دفع شبهات و اشکالات مربوط به این احکام می پردازیم.

کلید واژه ها:زن، مرد، حکم، عدالت، حق (حقوق)، تکلیف، تشریع.
 

مقدمه
 

در بینش اسلامی، زن و مرد هر دو انسانند، هویتی یگانه دارند و از گوهری واحد برآمده اند(1) و در بعد انسانیت، یکی را بر دیگری تفاضلی نیست و تنها ملاک تفاوت و ارزش، تقواست (ان اکرمکم عندالله أتقاکم)(حجرات:13) که امری اکتسابی است و ربطی به جنسیت ندارد.
اسلام، طبیعت زن را نه پست تر از مرد می داند و نه همانند او، بلکه از آن حیث که یکی زن است و دیگری مرد، در بسیاری از جهات طبیعی و غریزی مشابه هم نیستند.
این اختلاف و عدم تشابه، نه موجب امتیاز یکی است و نه دلیل نقص دیگری. تداوم حیات بشر و نیاز زندگی اجتماعی او طبیعت این دو را ناهمگون و نامساوی خواسته تا مکمل یکدیگر گردند و در تکاپوی زندگی هماهنگ با هم.
این تفاوت ها به دو شکل طبیعی و اجتماعی وجود دارد:
1- تفاوت های طبیعی
این تفاوت ها شامل تفاوت های زیستی و روانی می شود که خارج از حوزه اختیارات ما هستند و نه تنها بی حکمت نیستند، بلکه برای وجود و بقا و کمال جامعه انسانی و نسل بشری ضروری می باشند.
در کتب مربوط به روان شناسی زن و مرد به این تفاوت ها اشاره شده است. این تفاوت ها در غالب افراد از جنس زن و مرد وجود دارد، گرچه ممکن است در موردی خاص استثنایی نیز وجود داشته باشد، لکن در مقایسه با نوع افراد مذکر و مؤنث قابل اعتنا نمی باشد.
در این قسمت، به نحو اجمال و با استناد به سه کتاب روان شناسی زن و مرد تألیف محمد مجد، روان شناسی زن تألیف شکوه نوابی نژاد و مبانی روان شناسی عمومی تألیف حمزه گنجی، برخی از این تفاوت ها را ذکر می کنیم:
دانشمندان معتقدند:بین دختر و پسر، هم در اساس خلقت و هم در نیمکره های راست و چپ و هم در نوع فعالیت های آنان تفاوت اساسی وجود دارد. از این رو، با توجه به آنچه دست آفرینش در آنها به ودیعه گذاشته است، متفاوت عمل می کنند.
تحقیقات نشان می دهد دو نیمکره مغز پسرها نسبت به دو نیمکره مغز دخترها بیشتر تخصصی شده اند. بدین ترتیب، پسرها نسبت به دخترها می توانند به کارهای متنوع تری دست بزنند، اما دامنه فعالیت های دخترها محدود خواهد بود.
تفاوت های موجود در سازمان دهی مغز دخترها و پسرها این اجازه را می دهد که دخترها از نظر استعدادهای کلامی، مثل خواندن املای کلمات و تلفظ دقیق آنها، از پسرها بهتر باشند، اما در فعالیت های تجسم فضایی، مثل خواندن نقشه جغرافیایی، نقشه جاده ها، تجسم اشیا در فضا و هندسه، پسرها بهتر از دخترها هستند.
مردان بر عکس زنان به لحاظ نوع ساختار روانی و وظایف تکوینی خود دارای روان و رفتاری سخت و خشن هستند.
قاطعیت در زنان در مقایسه با مردان کمتر و حالت های انفعالی آنان بیشتر از مردان است.
زنان غالباً دارای روح مسالمت آمیز و آرامش طلب، و با احساس و مهربان اند و در قضایا و مسائل حادّ زندگی با دقت و احساس می نگرند و با مایه ای از عطوفت و رأفت زنانه در کارها قضاوت می کنند. همین نکات و صفات ظریف زنانه است که تعادل و توازن را در خانه و جامعه فراهم می آورد.
مردها عموماً از نظر بدنی نیرومند تر از زن ها هستند و این به خاطر اثر هورمون های جنسی نر در رشد ماهیچه های آنهاست؛ اما در مقابل، آسیب پذیری بیشتری دارند، کمتر عمر می کنند و در معرض بیماری های زیادی قرار دارند.
مردان رفتارهای پرخاشگرانه بدنی را به مراتب بیشتر از زنان بروز می دهند.
پسران هوش مکانیکی بهتری نسبت به دختران دارند، ولی خانم ها هوش اجتماعی بسیار خوبی در شناخت مردم دارند.
زنان به مراتب بیشتر از مردان نفوذپذیرند؛ به ویژه در موقعیت هایی که زیر فشار دیگر اعضای گروه باشند آسان تر از مردان تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر عقیده می دهند.
2. تفاوت های اجتماعی
به لحاظ تفاوت های روحی، روانی و جسمی، افراد در اجتماع نقش های متفاوتی نیز ایفا می کنند. همین تفاوت نقش ها، باعث بروز تفاوت های اجتماعی یا کارکردهای مختلف اجتماعی می شود. بعضی از کارها بهتر است توسط مردان انجام شود؛ مثل حضور در جهاد و مانند آن. از سوی دیگر، کارهایی نظیر بچه داری و پرستاری از مجروحان و بیماران برای زنان مناسب تر است.
این تمایزهای طبیعی و به تبع آن تفاوت های اجتماعی ایجاب می کند زن و مرد از جنبه های حقوقی، کیفری و پذیرش مسئولیت های فردی و اجتماعی نیز یکسان نباشند و تفاوت هایی هر چند اندک در این زمینه ها داشته باشند. این تفاوت ها چون بر اساس ویژگی ها و استعدادها تنظیم شده اند موجب تبعیض و بی عدالتی نخواهند بود.
عدالت به معنای تساوی حق و تکلیف همه افراد نیست، بلکه به معنای رعایت استعدادها و جایگاه ها و توانمندی ها و شایستگی های خلقتی هر فرد است که براساس آن، حق و تکلیف افراد مشخص می شود. (مطهری، 1374،ج1، ص305)
ما معتقدیم:عدالت در تناسب بین حقوق و تکالیف زنان و حقوق و تکالیف مردان کاملاً رعایت شده و مواردی که در بدو نظر دور از عدالت جلوه می نماید با توجه به خصوصیات سرشتی و جایگاه زن و مرد کاملاً منطبق بر اصل عقلایی عدالت می باشد.
شارع مقدس که بر عدالت تأکید و امر می نماید، خود بر خلاف عدالت عمل نمی کند. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:«ان الله یامر بالعدل و الاحسان» (نحل:90) و «قل امر ربی بالقسط.»(اعراف:29)
حضرت علی نیز می فرمایند:«العدل حیاة الاحکام.» (ری شهری، 1416ق، ص1838)
بنابراین، عدالت، اساس، زیر ساخت، مایه حیات و دوام همه آفرینش و احکام شرعی است.
در حوزه تشریع و احکام شرعی، چون نظام تکوین خاستگاه تشریع و فقه، هماهنگ و همراه با نظام تکوین است، از این رو، آنچه برای انسان ها به طور اعم و برای زنان به طور اخص وضع گردیده، بر اساس بافت فطری و طبیعی، نیازهای روحی و جسمی و توانمندی های ذهنی، روحی و رفتاری آنان بنا شده است؛ حقیقتی که در آیات متعددی بدان اشاره گردیده است. در آیه 50 سوره «طه» می خوانیم:«الذی خلق کل شیء ثم هدی.» نیز در آیه 3 سوره اعلی می فرماید:«الذی خلق فسوی و الذی قدر فهدی.»
عطف با «فاء» و «ثم» که در این دو آیه مشاهده می شود اشاره روشنی است بر ترتب تشریع بر تکوین. البته در مواردی که جنسیت در خطاب شارع و اجرای حکم شرعی مدخلیت ندارد، احکام شرعی به طور مساوی برای زن و مرد بیان شده است.
در این نوشتار، سعی بر این است که:
اولاً، با مروری گذرا بر ابواب مختلف فقهی، احکام مختص به زنان و احکام اختصاصی مردان را به اجمال بیان نماییم که از این رهگذر می توان به جایگاه، مسئولیت ها و حقوق و تکالیف زن در فقه اسلامی پی برد. در این قسمت، احکام
شرعی الزامی (وجوب و حرمت) مورد بررسی قرار گرفته، سعی شده است احکامی بیان شود که مشهور بین فقها باشد.
ثانیاً، پس از روشن شدن جایگاه زن در فقه و با توجه به تغییر جایگاه اجتماعی زن در زمان ما و به تبع آن، بروز شبهاتی در زمینه تفاوت احکام مربوط به زن و مرد، در صدد رفع شبهات موجود برآمده ایم. به نظر می رسد با رویکردی جدید بر منابع شرعی و ادلّه احکام و چگونگی استنباط حکم از ادلّه می توان زمینه بروز این شبهات را از بین برد.

احکام اختصاصی زنان و مردان
 

اسلام دینی است فطری و همساز با طبیعت و سرنوشت انسان، و در برنامه هایی که برای هدایت و کمال انسان ارائه می دهد، تفاوت های موجود را در نظر دارد.
تفاوت های بین زن و مرد در برخی از دستورات و تعالیم اسلامی از همین جا نشأت می گیرد. مسلماً اگر تفاوت های طبیعی و اجتماعی منافاتی با تساوی ارزش زن و مرد ندارد، تفاوت در احکام شرعی نیز منافات با تساوی ارزش اجتماعی و معنوی زن و مرد ندارد.
در بخش احکام شرعی که بیان مسئولیت ها و تکالیف انسان است به سه نوع حکم برمی خوریم:
1. احکامی که عمومی اند و از هر کس، اعم از زن و مرد، که شرایط تکلیف را داشته باشد، خواسته شده است؛ مانند وجوب نماز و روزه و... .
2. احکامی که به لحاظ ویژگی های روحی و جسمی هر یک از زن و مرد، به یکی از آن دو اختصاص یافته است.
3. احکامی که لزوم انجام آن از خصوص زنان برداشته شده است، ولی در صورت انجام، کاری شایسته تحقق یافته؛ همانند مردان مستحق پاداش خواهند بود؛ مانند وجوب نماز جمعه و جماعت.
در بین احکام شرعی در ابواب مختلف فقهی، احکام شرعی نوع اول بیش از دو نوع دیگر می باشد؛ زیرا مخاطب تبشیرها و انذارهای الهی و محور غالب تکالیف و دستورات اسلامی انسان است.
قرآن کریم پیام ها و دستورهای خود را گاه با واژه هایی فراگیر مانند «انسان»، «بنی آدم» و «ناس» بیان می کند. این واژه ها بر نوع بشر، بی هیچ تمایز و تشخصی بین زن و مرد، اطلاق می شوند و گاه به صراحت هر دو را کنار هم قرار داده و مورد خطاب خویش قرار می دهد؛ برای نمونه، می فرماید:«من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طیبة و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون:(نحل:97)؛ هر زن و مردی که کار نیکو انجام دهد، اگر ایمان آورده باشد، زندگی خوش و پاکیزه ای بدو خواهیم داد و پاداشی بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد.
بنابراین، چون موضوع و محور در تکالیف و مسئولیت های اسلامی، انسان است، اصل در تکالیف و وظایف دینی بر اشتراک می باشد، مگر آنجا که دلیل خاص بر اختصاص داشته باشیم. با توجه به همین اصل، در مواردی که خطاب شرعی به صیغه های مذکر آمده (مانند:یا ایها الذین آمنوا) و یا ضمایر مذکر «کم»و «هم» به کار رفته، همه فقها و مفسّران بالاتفاق آن را حمل بر عموم می کنند، مگر آنکه قرینه خاص باشد. از این رو، هر جا که در اختصاص حکمی از احکام شریعت به زن یا مرد تردید داشته باشیم باید به سراغ دلیل محکم برای اثبات اختصاص برویم نه به دنبال دلیل جهت اثبات اشتراک.
بر اساس آنچه گفته شد، نادرستی این پرسش برای محقق در زمینه هر یک از مسائل و موضوعات مربوط به زنان که «آیا زن حق پذیرش فلان مسئولیت را دارد
یا نه»، مشخص می شود؛ زیرا طرح این گونه سؤالات از جانب کسانی است که در وظایف و مسئولیت های شرعی، اصل را بر اختصاص نهاده اند نه بر اشتراک. حال آنکه آنچه باید به عنوان پرسش نخستین در ذهن محقق جای گیرد این است:آیا زن از پذیرش فلان مسئولیت منع شده است یا نه؟
آنچه در این قسمت به عنوان احکام اختصاصی زن و مرد مطرح می شود، از جمله احکامی است که با دلیل خاص از تحت عمومات اشتراک احکام خارج شده است.
این احکام را به ترتیب ابواب فقهی بیان می کنیم:

باب طهارت
 

در این باب، غیر از موارد معدودی، در بقیه موارد هیچ تفاوتی در تکالیف الزامی بین زنان و مردان وجود ندارد. این موارد معدود عبارتند از:
1. وجوب تأمین کفن زن بر شوهر؛ (خمینی، 1406ق، ج1، ص67)
2. اولویت وارث مرد در ولایت بر امور میت نسبت به وارث زن؛ (همان، ص 60)
3. احکام ویژه مربوط به حالت های سه گانه خاص زنان (نجفی، 1365ش، ج1،ص410) که چون این حالات در خلقت مرد لحاظ نشده، احکام مربوط به آنها شامل مردان نمی شود. این حالت ها در زن لحاظ شده تا زن را آماده تولید مثل و عهده داری وظیفه سنگین مادری نماید و از نظر جسمی نیز جایگاه مناسبی برای پرورش و رشد جنین ایجاد شود.
4. اگر چیزی با بول نجس شده باشد و بخواهیم با آب قلیل آن را تطهیر کنیم، لازم است آب کشیدن تکرار شود و در هر مرتبه، غساله و آبی که در درون آن شیء متنجس نفوذ کرده، باید با فشار بیرون آورده شود. از این حکم، یک مورد در کلام فقها استثنا شده و آن موردی است که چیزی با بول پسر بچه شیرخواری که هنوز غذاخور نشده نجس شده است. در این مورد، نه تعدد و تکرار لازم است و نه
فشار دادن. این حکم مشهور بین اصحاب امامیه است. مشهور فقها این حکم را مختص به پسر شیرخوار می دانند نه دختر شیرخوار، (حلی، 1363ش، ج1، ص30/ کرکی، 1416ق، ج1، ص160/ اردبیلی، 1375ش، ج1، ص333/ نراقی، 1418ق، ج1، ص275/ بنی هاشمی، 1377ش، ج1، ص102)
5. چنانچه زنی (2) پرستاری بچه ای را می کند و فقط یک لباس دارد، اگر در هر روز یک مرتبه آن را بشوید، می تواند با آن لباس نمازهای خود را بخواند، هر چند بعد از شستن لباس مجدداً آلوده به بول شود.
مشهور فقها چنین نظری دارند و به دلیل آنکه این حکم خلاف اصل طهارت در نماز است، باید به مورد نص اکتفا شود. از این رو، این حکم شامل مرد پرستار نمی شود.(نجفی، 1365ش، ج8، ص159)

باب نماز
 

در باب نماز، موارد زیر از احکامی هستند که بین زن و مرد متفاوت می باشند؛
1. پوشش و کیفیت آن در حال نماز، مرد باید در نماز عورت خود را بپوشاند، ولی زن باید تمام بدن خود را غیر از مواضعی که استثنا شده بپوشاند؛ مثل صورت و دو دست تا مچ و دو پا تا مچ که مورد اخیر محل تردید است. (نجفی، 1365ش، ج8، ص159)
2. از آن رو که پوشیدن طلا و ابریشم خالص برای مرد جایز نیست، نمی تواند در چنین پوششی نماز بخواند؛ اما پوشیدن این لباس ها برای زن ها به اجماع و ضرورت مذهب، بلکه ضرورت دین، مطلقاً صحیح است، چه در نماز و چه در غیر آن. (نجفی، 1365ش، ج8، ص109)
3. در نمازهای جهریه بر مردان واجب است که حمد و سوره را بلند بخوانند، ولی زنان مخیرند که آهسته یا بلند بخوانند. البته اگر نامحرمی حضور داشته باشد، فتوای مشهور، وجوب آهسته خواندن است. (نجفی، 1365ش، ج9، ص364)
4. زن نمی تواند امام جماعت برای مردان به تنهایی و مردان و زنان با هم باشد. (نجفی، 1365ش، ج13، ص236)
5. نماز و روزه های فوت شده پدر به عهده پسر بزرگ تر اوست و چیزی بر دختران و یا فرزندان دیگر میت هر چند پسر باشند نیست. (نجفی، 1365ش، ج17، ص39) و اگر پسر بزرگ تر نبود، بر سایر مردان از نزدیکان میت به ترتیب اولویت در ارث واجب است.
6. نماز جمعه با حضور مردان به تنهایی منعقد می شود، ولی با حضور زنان به تنهایی منعقد نمی شود. زنان از جمله کسانی هستند که حکم نماز جمعه از آنها ساقط شده ولی در عین حال، اگر در نماز جمعه شرکت کنند، صحیح و مجزی است. (نجفی 1365ش، ج11، ص258)

باب روزه
 

در این باب، در ارتباط با حالت های ویژه زنان و احکام روزه زنان در این حالت ها صحبت شده که این احکام مخصوص زنان می باشد.

پی‌نوشت‌ها:
 

* استادیار دانشگاه بین المللی امام خمینی (قدس سره)
1- «یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة» (نساء:1)
2- مشهور فقها این حکم را مختص زن مربیه می دانند و سرایت حکم را به مرد مربی فاقد دلیل می دانند. (نجفی، 1365ش، ج8، ص159)
 

منبع:نشریه بانوان شیعه، شماره 21.
ادامه دارد...
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان