بررسی فیلم Pacific Rim: Uprising: نبرد ربات‌های غول‌پیکر، تنها نقطه قوت فیلم است

نکته منفی فیلم دوم یک مجموعه فیلم این است که معمولاً قسمت‌های بعدی مجموعه، داستان جالب و جدیدی برای ارائه ندارد

نکته منفی فیلم دوم یک مجموعه فیلم این است که معمولاً قسمت‌های بعدی مجموعه، داستان جالب و جدیدی برای ارائه ندارد. مگر این‌که بخشی از فیلم‌نامه‌ای از قبل طراحی‌شده و داستانی دنباله‌دار باشند، مانند مجموعه فیلم‌های «جنگ ستارگان» Star Wars و «هری پاتر» Harry Potter. معمولاً فیلم‌ بعد از یک فیلم موفق، تنها تلاشی برای بازسازی صحنه‌های محبوب فیلم قبل و بزرگ‌تر کردن و پرسروصداتر کردن آن است. وقتی اولین فیلم یک مجموعه تمام موانع را برای موفقیت و آشنا کردن مخاطب با فیلم طی می‌کند و شخصیت‌ها معرفی می‌شوند، فیلم دوم راه هموارتری در پیش خواهد داشت و می‌تواند با سرعت و بدون مانع پیش برود.
این اتفاق دقیقه برای «حاشیه اقیانوس آرام: طغیان» Pacific Rim: Uprising، فیلمی پرسرعت و هیجان‌انگیز، دنباله فیلم موفق گیرمو دل‌ تورو Guilermo del Toro، «حاشیه اقیانوس آرام» Pacific Rim، افتاد. این فیلم ساخته سال 2013، با موضوع حمله هیولاهای عظیمی به نام کایجو Kaiju از دنیای دیگر، به زمین و تلاش انسان‌ها برای مبارزه با آن‌ها، با ساخت ربات‌های بزرگی به نام جایگر Jaeger، قدم بزرگی درزمینهٔ فیلم‌های این ژانر برداشت.

فیلم دل تورو نسخه جدیدی از فیلم‌های ژاپنی دهه 50 تا 70، با موضوع هیولاهای غول‌پیکر که در آن هیولاهای عظیم‌الجثه به جنگ یکدیگر می‌رفتند و در طول نبرد خود شهرهایی را ویران می‌کردند، ارائه کرد؛ اما «حاشیه اقیانوس آرام» گاهی زیادی درگیر داستان اسطوره‌های خود می‌شد، زیرا دل‌ تورو و فیلم‌نامه‌نویس دیگر، تراویس بیچام Travis Beacham سعی در نمایش تمام مشکلات شخصیت‌های اصلی، در قالب تم اکثر داستان‌های دل تورو که شخصیت‌ها درگیر گذشته خود هستند، داشتند و موضوعات جدیدی مانند «رانش» Drift را معرفی کرد که ارتباط ذهنی‌ای است که خلبان‌های جایگر برای به راه انداختن دستگاه‌های عظیم، باید با یکدیگر برقرار می‌کردند.
«حاشیه اقیانوس آرام: طغیان» اصلاً قصد مطرح کردن یک موضوع جدید و یا تلف کردن وقت فیلم برای توضیح دادن یک اسطوره و یا کشف نکات جدیدی در مورد دنیای جدید فیلم را ندارد. نویسنده و کارگردان آن، استیون اس. دنایت Steven S.Deknight اولین فیلم خود را پس از سال‌ها تجربه نویسندگی و تهیه‌کنندگی و کارگردانی برنامه‌های تلویزیونی مانند «فرشته» Angel، «اسمالویل» Smallville و «اسپارتاکوس» Spartacus، کارگردانی کرده است. نویسنده‌های دیگر این فیلم، امیلی کارمایکل Emily Carmichael، کیرا اسنیدر Kira Snyder و تی.اس نولین T.S Nowlin تجربه‌های مشابه او را داشته‌اند. همه آن‌ها سابقه کار در تلویزیون را دارند و با «طغیان» مانند قسمت آخر پیچیده یک برنامه تلویزیونی اکشن و هیجان‌انگیز، بعد از کلی ماجراها و اتفاقات مختلف برخورد کرده‌اند.
سابقه آن‌ها در تولید داستان‌های تخیلی و اکشن، در «طغیان» به کار گرفته شده است و به همین دلیل «طغیان» با نبردهای پرشور و موقعیت‌های خطرناک و در آخر رسیدن به جنگ با غول آخر، بیشتر به بازی‌های ویدیویی اکشن شباهت دارد. داستان و شخصیت‌ها در درجه دوم اهمیت هستند و به نظر می‌رسد چیزی که اهمیت دارد درگیری غول‌های عظیم‌الجثه و ویرانی‌های عظیمی است که از خود به‌جا می‌گذارند.
جیک پنتکاست Jake Pentecost (با بازی جان بویگا John Boyega)، پسر قهرمان اصلی فیلم اول این مجموعه، استاکر پنتکاست Stacker Pentecost (با بازی ادریس البا Idris Elba)، فیلم را با تصاویری از انفجاری که در پایان فیلم اول اتفاق افتاد، آغاز می‌کند. از شکست کایجو‌ها 10 سال می‌گذرد، شکافی که از آن وارد این دنیا می‌شدند بسته شده است و زمین در حال بازسازی است. جیک دوره آموزشی خلبانی جایگر را دیده است اما ارتش را ترک کرده و در زمینه‌های جنگی به دنبال قطعات جایگر می‌گردد و در بازار سیاه می‌فروشد. در آغاز، «طغیان» شباهت‌هایی به فیلم‌های دیگری دارد، برای مثال صحنه اول که مشتری جیک به او تهمت کلاه‌برداری می‌زند، شباهت‌هایی به صحنه معرفی دوباره هان سولو Han Solo در «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» Star Wars: The Force Awakens دارد.
و هنگامی‌که جیک با آمارا Amara (با بازی کایلی اسپانی Cailee Spaeny)، دختر 15 ساله‌ای که در بین خرابه‌ها زندگی می‌کند، ملاقات می‌کند، نمی‌توان شباهت‌های این صحنه با صحنه اول رویارویی بویگا Boyega با دیزی رایدلی Daisy Ridley در «نیرو برمی‌خیزد» را ندیده نگرفت.
در طول داستان، تمرکز بیشتر روی شخصیت جیک است تا آمارا. اوضاع بین او و همکار قدیمی خلبانی‌اش نیت لمبرت Nate Lambert (با بازی اسکات ایستوود Scott Eastwood)، بعد از ترک کردن ارتش، خوب نیست. هر دوی این خلبان‌ها عاشق مکانیک جایگرها، جولز Jules (آدریا آرجونا Adria Arjona) هستند، اما تنها در دو دقیقه از فیلم به این مثلث عشقی پرداخته می‌شود و سرانجام آن مشخص نمی‌شود.
«طغیان» فیلمی است که فقط برای سرگرم کردن ساخته شده است. آمارا طرفدار جایگرهاست و با دیدن هر کدام از آن‌ها خوشحال می‌شود و مانند طرفداران بازیکنان فوتبال، جایگر موردعلاقه خود را انتخاب می‌کند. او مانند ماکو موری Mako Mori در فیلم اول (رینکو کیکوچی Rinko Kikuchi) به دلیل اتفاقاتی که در گذشته‌اش اتفاق افتاده، قادر به انجام Drift نیست. درگیری ماکو با این موضوع یکی از داستان‌های اصلی فیلم اول بود، اما در «طغیان» مشکل آمارا مطرح می‌شود و سپس به فراموشی سپرده می‌شود. مشخص است که هدف فیلم‌سازان آن تمرکز بر روی شخصیت‌ها نبوده و تنها نمایش جنگ ربات‌های غول‌پیکر مدنظر بوده است و نمایش مشکلات خسته‌کننده آدم‌ها ممکن است این موضوع را تحت‌الشعاع قرار دهد.
تنها مشکل «طغیان» ایجاد صحنه‌های احساسی و موقعیت‌های پیچیده‌ای است که چند دقیقه بعد به فراموشی سپرده می‌شوند. سؤالات بی‌جواب فیلم‌نامه زیادند، اما داستان به‌سرعت از هر موضوع غیرمنطقی‌ای عبور می‌کند. مبارزه ربات‌ها دیدنی است و با خلاقیت و سلاح‌های مختلف طراحی‌شده‌ است. بعضی معتقدند که نمایش صحنه‌های تخریب شهر در فیلم‌های این‌چنینی، بیننده را به یاد حملات 11 سپتامبر می‌اندازد و نگران موضوعات اخلاقی نمایش تخریب و ویرانی‌های گسترده در فیلم‌ها تنها برای سرگرمی، هستند. دل تورو در فیلم اول از صحنه‌های کلیشه‌ای خراب کردن ساختمان‌ها دوری کرده بود، اما در «طغیان» توجه زیادی به این موضوع شده است.
بااین‌حال، این صحنه‌های نبرد برای بسیاری از بیننده‌های طرفدار این‌گونه افکت‌های کامپیوتری، جذاب است. «طغیان» صحنه‌های هیجان‌انگیز زیادی دارد، اما به شخصیت‌ها توجه زیادی نکرده است. نویسنده‌ها موضوعات دیگر را رها کرده‌اند و فقط ربات‌ها را در جنگی پرسروصدا به جان هم انداخته‌اند. شاید برای فیلم بعدی این مجموعه بهتر باشد فیلم‌نامه‌ای ننویسند و فقط به چیزی که علاقه دارند و در آن مهارت دارند بپردازند.
نظر برخی از منتقدان در مورد «حاشیه اقیانوس آرام: طغیان»:
گلن کنی Glenn Kenny منتقد مجله نیویورک‌تایمز The New York Times در مورد این فیلم گفت: «فیلم توازنی بین صحنه‌های طنز و صحنه‌های الهام‌بخش «به خودت ایمان داشته باش» برقرار کرده است و کیفیت صحنه‌های اکشن آن نیز از سطح معمولی بالاتر است. از فیلم‌های موردعلاقه من در بچگی «گودزیلا» Godzilla بود و «حاشیه اقیانوس آرام: طغیان» مرا دوباره به آن حال و هوا برد. این بیشترین تعریفی است که می‌توانم از این فیلم بکنم.»
مایک رایان Mike Ryan منتقد آپ‌راکس Uproxx نظر کاملاً متفاوتی دارد و می‌گوید: ««طغیان» فیلم احمقانه‌ای است و خودش هم می‌داند که مسخره است و هدف آن فقط سرگرم‌ کردن بیننده است و نمی‌خواهد با شخصیت‌های پیچیده و داستان‌های اضافی بیننده را خسته کند چون می‌داند سرگذشت شخصیت‌هایش برای هیچ‌کس مهم نیست.»
دنیل اشیندل Daniel Schindel منتقد مجله The Film Stage نیز نظر مشابهی دارد، ازنظر او «حاشیه اقیانوس آرام: طغیان» فیلم با ارزشی نیست، بااین‌حال صحنه‌های جنگ ربات‌هایش هیجان‌انگیز است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر