ماهان شبکه ایرانیان

دنیای Star Wars بیشتر شبیه دنیای Marvel شده است.

اتفاقی که در پایان «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» Solo: A Star Wars Story می‌افتد، غافل‌گیر کننده است. حرکتی ناگهانی به سمت سبک فیلم‌های دنیای سینمایی مارول Marvel که از بیننده توقع دارد برای فهمیدن کامل ماجرا، تمام قسمت‌های مجموعه را دنبال کند. برخلاف مراحل تولید پردردسر آن، آیا «سولو» نشانه‌هایی از ماجراهای بعدی فیلم‌های «جنگ ستارگان»‌ را در خود دارد؟
در اکثر قسمت‌های فیلم، «سولو» شبیه فیلم‌های کلاسیک «جنگ ستارگان»ی تولید دیزنی است: داستانی هیجان‌انگیز بدون پیچیدگی که بی‌ربط با قصه‌های قبلی این مجموعه نیست. «جنگ ستارگان» با اشاره‌ها و نشانه‌های پنهانی به قسمت‌های قبلی این مجموعه، می‌تواند طرفدارانی که مصرانه این فیلم‌ها را دنبال می‌کنند را راضی نگه دارد و درعین‌حال، تماشاچیان جدید نیز با آن ارتباط برقرار می‌کنند. برای مثال در صحنه‌‌هایی به یک جفت تاس توجه زیادی شده است که نشانه‌ای از فیلم سال گذشته، «جنگ ستارگان: آخرین جدای» Star Wars: The Last Jedi دارد، ایجاد این ارتباط مستقیم بین این فیلم و فیلم سال گذشته، به نظر می‌رسد فقط برای اعتبار دادن به «سولو»، به عنوانی فیلمی در این مجموعه، باشد.جالب است که آن تاس‌ها، در اولین فیلم این مجموعه در سال 1977، تنها در یک صحنه نشان داده شده است، بااین‌حال به حدی جذاب بودند که در دو داستان الهام‌گرفته شده از آن فیلم، نیز از آن‌ استفاده شد. این تاس‌های معروف در عکس‌های فیلم 2015 این مجموعه، «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» Star Wars: The Force Awakens دیده شدند، اما در فیلم از آن استفاده نشد تا این‌که در 2017 در فیلم «آخرین جدای» دوباره به این مجموعه برگشتند. پابلو هیدالگو Pablo Hidalgo از کمپانی تهیه‌کننده فیلمِ لوکاس‌فیلم Lucasfilm، در مصاحبه‌ای گفت که این تاس‌ها همان تاس‌هایی هستند که هان، برای بردن Millennium Falcon از آن استفاده کرده بود. ایده‌ای که «سولو» با این کار ارائه می‌دهد: هان از سال‌ها قبل این تاس‌ها را داشت ولی در بازی ساباکی Sabacc که در آن فالکون Falcon را برد، از تاس استفاده نکرده بود.
بااین‌حال، پایان غافل‌گیر کننده فیلم چیز دیگری است: نشان دادن نمایی از کسی که به سمت سازمان مجرمین کریسمون داون Crimson Dawn می‌رود. این شخص، کسی نیست جز دارت ماول Darth Maul، یکی از شخصیت‌های شرور فیلم سال 1999، «جنگ ستارگان قسمت اول: تهدید شبح» Star Wars Episode I: The Phantom Menace.مسئله این نیست که برای بیشتر طرفداران این مجموعه که فقط داستان‌های اصلی آن را دنبال می‌کنند، دارت ماول در «تهدید شبح» کشته شد (که البته در داستان مصوری در سال 2012، دوباره به ماجرا برگشت)، بلکه نحوه نمایش این موضوع در پایان فیلمی است که داستان آن هیچ ربطی به این شخصیت ندارد و تنها برای نشان دادن ایده داستانی فیلم بعدی، استفاده شده است. حتی قول هان به گیرا Qira (با بازی امیلیا کلارک Emilia Clarke) که در آینده‌ای نزدیک بیشتر باهم همکاری خواهند کرد، بیشتر قولی به تماشاچیان بود: آره، رو این موضوع تمرکز می‌کنیم، پس حتماً قسمت‌های بعدی رو ببینید.
آوردن ماول به داستان، دقیقاً مانند آوردن شخصیت نیک فیوری Nick Fury (با بازی ساموئل ال. جکسون Samuel L. Jackson) در فیلم‌های اخیر مارول و تشکیل تیمی از شخصیت‌های شر و شیطان داستان است. درست است که ماول قصد ندارد تیمی از شخصیت‌های بد «جنگ ستارگان» بسازد، اما داستان فیلم به‌کلی با ورود شخصیتی که از قبل هیچ توضیحی برایش داده نشده بود، مختل شد.نمی‌توان گفت که این اتفاق بدی است، چراکه این روش چند سالی است که برای فیلم‌های مارول جواب داده است، اما وارد کردن داستانی کاملاً نامرتبط با روند داستان، اصلاً شبیه روند داستان‌سرایی مجموعه «جنگ ستارگان» نیست. پس احتمالاً در انتهای فیلم بعدی این مجموعه نیز جواب مشخصی به سؤالات فیلم داده نمی‌شود و اتفاقاتی می‌افتد که خبر از ماجرای فیلم بعدی دارد.
بدتر از همه این است که مشخص نیست این رشته داستان قرار است به کجا ختم شود. آیا قرار است دارت ماول رقیب شرور هان در همه فیلم‌های بعدی حضور داشته باشد؟ آیا سازمان جنایتکاری کریسمون داون قرار است در ماجراهای بعدی نیز باشد؟ «سولو» تلاش زیادی کرد تا بیننده را مجاب کند که حتماً فیلم‌های بعدی مجموعه را ببیند.
این اتفاق، مسلماً تغییر زیادی در ارتباط «جنگ ستارگان» و طرفدارانش ایجاد نمی‌کند، حتی به دلیل هرج‌ومرج مراحل تولید فیلم، ممکن است این اتفاق از روی عمد نبوده باشد.اما اگر هدف همین‌ بوده باشد و شاهد این روند در بقیه داستان‌های این مجموعه باشیم، باید دید واکنش تماشاچیان و درنهایت فروش فیلم‌ها چه تغییری خواهد کرد. هرچه‌باشد، مارول هم با این روش از طرفداران خود خواسته است که فیلم‌ها را پشت سرهم دنبال کنند، «جنگ ستارگان» از طرفدارانش انتظار دارد که فیلم‌ها، مجموعه‌های تلویزیونی، رمان‌ها، داستان‌های مصور را هم‌زمان دنبال کند و خیلی‌ها ممکن است از پس آن برنیایند.
نظر نویسنده این مقاله (Hollywoodreporter) شاید درست باشد اما به نظر من اگر اهل جنگ ستارگان و طرفدار واقعی آن و شخصیت‌هایش باشید مطمئنا و با پیگیری تمام اتفاقات و داستان‌ها را چه مصور و چه سریال و فیلم دنبال خواهید کرد. هر چه باشد دنیای مارول و روش روایت آن در سال‌های اخیر از بهترین اتفاقاتی‌ست که می‌توانست برای این دنیا بیا‌فتد. جنگ ستارگانی‌ها هم نباید عقب بیافتند!

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان