عضو انجمن روانپزشکان ایران تاکید کرد که در جریان یک مصاحبه شغلی نمیتوان گرایشات غیرمعمول جنسی را شناسایی کرد؛ به همین دلیل پیشگیری از وقوع ارتکاب رفتارهای نامتناسب در محیطهایی مانند مدارس، با آموزش کارکنان آن، والدین، کودکان و نوجوانان به دست میآید.
به گزارش به نقل از ایسنا،امیر شعبانخانی در ارزیابی از میزان اثربخشی تدوین پروتکلهای ارزیابی سلامت روان و جنسی در گزینشهای شغلی گفت: در این جا منظور همه اختلالات جنسی نیست، بلکه آن دسته از اختلالاتی مد نظر است که فرد در برخی از موقعیتها، در مواجهه با برخی از اشیا یا تصورات، به شکلی غیرمعمول دچار برانگیختگی جنسی میشود و به آنها «پارافیلیا» میگویند. تشخیص دستهای از اختلالات یا گرایشات غیرمعمول جنسی که میتواند برای افراد هدف، بسیار آزارنده یا غیرقابل تحمل باشد، در جریان یک مصاحبه یا انجام یک آزمون تشخیصی، کار سادهای نیست و اغلب نیاز به اطلاعات گستردهای از سوی نزدیکان یا همکاران فرد مبتلا دارد. هرچند ممکن است با دستیابی به برخی از اطلاعات شخصی مانند ویژگیهای شخصیتی یا سابقه ارتکاب مکرر جرم بتوان احتمال بیشتری برای وجود چنین اختلالی در یک فرد داد، اما امکان تعیین دقیق افراد مبتلا به پارافیلیا بطور کلی و در سطح گسترده اندک است.
وی ادامه داد: آنچه مهم است پیشگیری از وقوع ارتکاب رفتارهای نامتناسب جنسی در محیطهایی چون مدارس است که با آموزش کارکنان مدارس، والدین و کودکان و نوجوانان میسر میشود. غربال کلی اختلالات روانپزشکی نیز راهگشا نیست؛ چون در بیشتر موارد، ابتلا به اختلالات روانپزشکی مانعی برای اشتغال محسوب نمیشود؛ بلکه باید تلاش شود تا جای ممکن انگ یا استیگمای ابتلا به اختلالات روانپزشکی در جامعه کاهش یابد، درمان به شکل گستردهتر و موثرتری در دسترس عموم قرار گیرد و از سویی از فشار اجتماع بر افراد مبتلا کاسته شود. علاوه بر آن میدانیم که حدود یکچهارم افراد جامعه دچار اختلالات روانپزشکی و نیازمند درمان هستند و نباید به این بهانه این نسبت قابل توجه از مردم را از حقوق اولیه خود محروم کرد. همچنین بیشتر مبتلایان به اختلالات روانپزشکی، دچار رفتارهای انحرافی یا کردارهای قانونشکنانه ناشی از این اختلالات نیستند و اغلب قانونشکنان را باید در میان افراد غیرمبتلا پیدا کرد.
عضو انجمن روانپزشکان ایران همچنین اضافه کرد: مهمترین عامل کمککننده در شناسایی افرادی که احتمال ارتکاب به رفتارهای نامتناسب جنسی نسبت به دیگران دارند، بررسی سابقه رفتاری آنهاست که گاهی با استفاده از سوابق قضایی قابل اتکا، بهدست میآید. با این حال، از آنجا که میدانیم اکثریت قاطع معلمان مدارس افرادی فرهیخته و دارای جایگاهی قابل احترام در جامعه هستند، به صرف تردید در وجود برخی از نشانههای مشکوک نمیتوان و نباید کسی را پیش از ارتکاب به رفتار ناشایست زیر سوال برد.
شعبانخانی با بیان اینکه اغلب، موارد تعرض جنسی به کودکان و نوجوانان در مدارس اتفاق نمیافتد، بلکه در خانه و توسط افراد بسیار نزدیک صورت میگیرد، تصریح کرد: با توجه به این موضوع باز هم باید بر پیشگیری از وقوع ارتکاب این رفتارها تاکید شود. اقداماتی مانند آموزش معلمان، والدین و کودکان و نوجوانان، تذکر دادن به افرادی که نشانههای خطر را بروز میدهند، مهیا کردن بستری برای آشکارسازی این رویدادها، فرهنگسازی عمومی برای هوشیار بودن اعضای خانواده و گفتوگوی آنها در این خصوص، حمایت همهجانبه از افراد قربانی توسط خانواده، جامعه و مراجع قانونی و تأمین قوانین مورد نیاز و رسیدگی قانونی به موضوع از جمله این موارد هستند.
نشانههای رفتار پرخطر چیست؟
عضو انجمن روانپزشکان ایران درباره نشانههای خطر در رفتار افراد بزرگسال نیز توضیح داد و گفت: بزرگسالانی که به مرزها و محدودههای خصوصی و شخصی افراد بیتوجه هستند، به هنگام خشم و پرخاش توهینهای جنسی بر زبان میآورند، کودکان را به داشتن اسرار شخصی و سکوت ترغیب میکنند، گرایش آشکاری به گذران اوقات شخصی خود با کودکان و ترجیح آن به ارتباط با همسالان دارند، یک دوست کودک ویژه دارند، کودکان را با عبارات جنسی توصیف میکنند، پورنوگرافیهای کودکان را تماشا میکنند، هنگام سوءمصرف الکل و سایر مواد رفتار نامتناسب جنسی نشان میدهند، رفتارهای نامتناسب خود را توجیه میکنند و به جای آن برای رفع مسئولیت از خود، دیگران را سرزنش میکنند و رفتارهای نامتناسب خود را کم اهمیت و بیضرر جلوه میدهند، بخشی از این نشانههای خطر هستند.
وی درباره زمان مناسب برای آگاهسازی کودکان گفت: آگاهسازی باید از سنین بسیار کم و متناسب با مراحل رشدی کودک و البته متناسب با فرهنگ خانواده انجام شود. باید والدین از آموزش کافی برای انتقال به موقع و تدریجی اطلاعات جنسی به فرزندان خود برخوردار شوند تا این اطلاعات به شکلی درست، کنترلشده و البته کافی منتقل شود. در صورت دریغ کردن این اطلاعات از کودکان، آنها به زودی به اطلاعاتی گمراهکننده، نامتناسب و گاه تهدیدکننده از سایر منابع دست پیدا میکنند. آموزش خانوادهها میتواند از طریق رسانهها، کتابهای آموزشی و کارشناسان آموزشدیده صورت گیرد و با توجه به این که در بسیاری از موارد ممکن است سؤالات تخصصی باقی بماند، مراجعه به روانپزشکان و روانشناسان بالینی راهگشاست.
شعبانخانی تاکید کرد: جای خالی آموزشهای عمومی در عرصههای آموزشی رسمی و رسانههای عمومی به شدت احساس میشود. سخن گفتن در این ارتباط برای بسیاری از افراد دشوار است و دامن زدن به این تابو در رسانههای عمومی رسمی نیز دشواری بیشتری در پی دارد. همچنین فقدان اطلاعرسانی مؤثر در ارتباط با رویدادهایی اینچنین و سرپوش گذاشتن بر این اخبار، میتواند امنیت و بیپروایی بیشتری برای مرتکبین به این رفتارها مهیا کند.
اختلالات خاموش چگونه شناسایی میشوند؟
عضو انجمن روانپزشکان ایران درباره چگونگی شناسایی اختلالات خاموش توضیح داد و گفت: گروهی از افراد ممکن است دارای گرایش به ارتکاب رفتارهای انحرافی جنسی باشند، اما به دلیل نبودن شرایط ارتکاب، چنین رفتاری را از خود نشان ندهند. آزار جنسی دیگران تنها در زمینه اختلال جنسی روی نمیدهد، بلکه زمینههای اجتماعی و فرهنگی نیز میتوانند زمینهساز باشند. برخی ویژگیهای شخصیتی، افراد را برای ارتکاب به آزار دیگران آزاد میگذارد و این افراد برای اجرای منویات خود تنها نیاز به شرایط مناسب دارند. گرایش خاموش در چنین افرادی وجود دارد و در صورتی که افراد آسیبپذیر آگاهی کافی داشته باشند، اطرافیان آنها حمایتگر و آگاه باشند و قانون مؤثری جریان داشته و به اجرا درآید، این گرایش به احتمال زیاد خاموش میماند یا در صورت بروز به کمک عوامل یادشده سرکوب میشود.