فریده خلعتبری مدیر نشر شباویز و از فعالان بینالمللی عرصه نشر در گفتگو با خبرنگار مهر با اذعان به اینکه حضور ضعیف ایران در بازار جهانی کتاب کمتر از آنچه تصور کنیم به مساله نپیوستن ایران به معاهده کپیرایت ارتباط پیدا میکند، عنوان داشت: اینکه گفته میشود چون ایران عضو معاهده کپیرایت نیست در بازار جهانی کتاب نیز راه به جایی نمیبرد مساله درستی نیست. عضو نبودن در این معاهده در نبود ما در بازار جهانی کتاب تاثیر زیادی ندارد. مساله اصلی این است که اگر ما با وجود اینکه از نظر تولید محتوا به ویژه در زمینه ادبیات حرفهای زیادی برای گفتن داریم و میتوانیم از هر نظر برتر از غیر ایرانیها باشیم باید به این مرحله از خود باوری برسیدم که کتاب تولید شده توسط ما ارزش جهانی شدن دارد.
وی ادامه داد: یک واقعیت تلخ پیرامون ما هست و آن اینکه از نویسندگان ما به طور عمده کارشان تاثیرگرفته از آثار سایر همکاران غیر ایرانیشان است است و یا حتی گرتهبرداری از آنهاست. حالا نمیگویم کپیبرداری اما میگویم خلوص کاریشان پایین است. آنها باور ندارند که ممکن است کارشان در محیط بینالمللی بررسی شود. فکر میکنند بازارشان صرفا داخلی است و عیبی ندارد برای این بازار کمی هم از نظر و فکر دیگران به ویژه نویسندگان غیر ایرانی بهره ببرند. غافل از اینکه در بازار جهانی همه دنبال نمایش خودشان هستند و در چنین فضایی معلوم است که کسی سراغ آثاری نمیرود که در مضمون و اندیشه آن ناخالصی وجود داشته باشد. من بر همین اساس بر این اعتقادک که ادبیات ایران برای عرضه جهانی بیشتر باید خلوص خود را بالا ببرد.
خلعتبری با تاکید بر اینکه ناشر و نویسنده ایرانی باید خودش را برای عرضه در دروازههای جهانی نشر آماده کند، افزود: اینکه امیدوارم باشیم ناشری خارجی از جایی رد شود و به حسب تصادف کارمان را ببیند حاصلی برای ما ندارد. باید خودمان آثارمان را در جایی، درست معرفی کنیم. اما این اتفاق نمیافتد. نمایشگاههای کتاب ما این امکان را فراهم نمیکند. بازدیدکنندگان بینالملی نمایشگاه کتاب تهران به طور عمده خریدار حق نشر کتاب ایرانی نیستند و علاقهای به خرید آثار ایرانی هم ندارند. آنها در نمایشگاه ما اگر برای گردش نیامده باشند، برای عرضه آثار خود آمدهاند. به عبارت دیگر ما به صورت هدفمند دست به انتخاب میهمان برای حضور در نمایشگاهمان نمیزنیم و برای همین نتیجهای هم نمیگیریم. در گام نخست برای جهانی شدن این رویه باید اصلاح شود. ما باید از ناشرانی برای حضور در کشور و نمایشگاه کتاب دعوت کنیم که خریدار عمده آثار ما باشند و بتوانند امکانات بالقوه ما را بشناسند و مورد استفاده قرار دهند.
وی افزود: همه ناشران ما امکان حضور در نمایشگاههای خارجی را ندارند و نمیتوانند آثارشان را آنجا عرضه و معرفی کنند. از سوی دیگر در غرفههای ایران در نمایشگاههای بینالمللی کتاب معمولا ناشران قدرتمندی که از این ظرفیت استفاده کنند حضور ندارند. کتاب در غرفههای ما در نمایشگاههای خارجی بیشتر دکور است. به طور عمده نه قرار قبلی با ناشری وجود دارد و نه دیداری با کسی که بتواند آثارشان را بخرد. در این وضعیت اگر کسی بخواهد روی آثار ما سرمایهگذاری کند باید تعجب کرد. از سوی دیگر ناشری که امکانی برای حضور در نمایشگاههای خارجی را ندارد و ارزی در اختیارش نیست تا به این سفر برود چگونه میتواند هزینههای معرفی خودش را در دنیا متقبل شود. اگر ناشری بخواهد در بازار جهانی جایگاهی کسب کند، باید برایش هزینه کند، هزینه هم ارزی است. حالا من میپرسم آیا ناشران ما در این زمینه سهمیه ارز دارند؟ جز بازار آزاد کاری میتواند بکند؟
مدیر نشر شباویز افزود: ناشر ایرانی نه در بخش بینالمللی نمایشگاه تهران مشتری برای کتابش دارد و نه میتواند به سفر خارجی برود. بخش دولتی هم که برای معرفی آثارش وقت و نیروی چندانی نمیگذارد. عملا همه راهها بسته است و حمایتی نیست. اگر هست راهی به جهانیشدن تولیدات داخلی نمیبرد. ما الان چند سالی است که برای ترجمه آثارمان به سایر زبانها گرنت میدهیم. ما گرنت را به ناشر خارجی میدهیم. غافل از اینکه کتاب قبل از این باید اول بتواند ترجمه شود و از پس هزینه ترجمهاش برآید تا بعد برسد به دست ناشر و مخاطب خارجی و گرنت هم بگیرد. اگر قرار است ناشر خودش ترجمه کند و خودش ناشر خارجی را پیدا کند و خودش با او مذاکره کند دیگر گرنت به چه کار او میآید؟ گرنت هم به نظر میرسد اسبابی شده برای رانتخواری عدهای خاص و نتیجهای برای ما ندارد.
خلعتبری با اشاره به اینکه تمام بدنه نشر ایران باید امکاناتش را برای تشویق نویسنده اصیل ایرانی مهیا کند، گفت: ما تعداد زیادی جایزه ادبی داریم که شاید جذاب باشند اما این جوایز همیشه در حال توزیع میان گروهها و افراد خاصی است. نفرات تازه خیلی سخت به دایره آنها راه پیدا میکنند. با این همه وقتی نویسندهای میبیند که هر کاری میکند و هر چه مینویسد در این حلقه راه پیدا میکند دیگر به خودش برای تولید اثر ادبی فاخر سخت نمیگیرد و به تکرار خودش میافتد. این اتفاق الان در حوزه تصویرگری در ایران نیز در حال رخدادن است. آثار شبیه هم شدهاند؛ چه در متن و چه در طرح. این آثار راهی به بازار جهانی پیدا نمیکند. وقتی ناشر خارجی میبیند که آثار برگزیده کشور ما که در ایران جایزه هم گرفته است، اصالت ندارد و گرته برداری از آثار غیر ایرانی است چرا باید به سراغ آن بیاید. ما در واقع با پررنگ کردن این دست نویسندهها در حال کمرنگ کردن نام و یاد نویسندههای جوانی هستیم که میتوانستند یک اتفاق ویژه را برای ما رقم بزنند. ما الان نویسندگانی داریم که چندین و چند جلد کتاب از آنها ترجمه شده و به ناشران خارجی عرضه شده است اما خبری از آنها در رسانهها نیست و بالعکس نویسندگانی که آثاری از آنها با هزینهدولتی ترجمه شده و در همه نمایشگاههای خارجی هم رفتهاند اما کتابشان توسط هیچ ناشر غیر ایرانی عرضه نمیشود و راهی به بازار جهانی فروش کتاب ندارد. در واقع بضاعت اصلی امروز در دست کسانی است که توانایی برای عرضه و معرفی کتاب در عرصه جهانی را ندارند.