ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

احسان-اقبال-سعید

مرد در دوران پیشامدرن با صفاتی شناخته می شد که نخست آن سختی و ستبری و نیز ستیزه جویی و در میان آتش رفتن است. نوعی نان و نام آوردن و از زخم ها دم نزدن و دگر چیزها ... انگار نمی برازید که مرد از درد بنالد و فغان کند یا گونه خیس و زبان به گله بگشاید.
خشونت در اشکال دل آزار تا نامحسوسش همزاد بشر بوده و نیز هست. تمنای محو آن راه بر سراب آرزو بردن است که ثروت، شهوت،قدرت و حسادت همان دیریابن محبوب تا همیشه ی بشرند و کمی می یابند و بیشی در حسرت استغثا می کنند.
از الزامات کافه داری موسیقی است و نسبت برخی جریانات فکری با این پدیده همیشه مبهم  و گاه تار بوده پس با این پدیده چه خواهند کرد و منطق کسب و کار هم که سلطنت با مشتری است او را باید نکو داشت پس با مراجعان احتمالی با پوشش نامتعارف یا برافتاده چه خواهند نمود؟
نام دکتر فاطمی اما بر ساختمانی در میدان مشق ماند و خیابانی هم در مرکز تهران هنوز رد او را بر پیشانی دارد... تاریخ انگار جدال نام ها و رنگ هاست و روایتی که نو می شود و جماعتی که از یاد می برند و بی تفاوت از معابر و مقابر، تنها سرخویش می گیرند و می پرسند "دل خوش سیری چند؟"
نویسنده موضعی میانه دارد و هم کارگر ناگزیری را درک می کند که هشت فرزند گرسنه دارد و هم مردم مقاومی که کار برای اشغالگر را خطا و گناه می دانند و این کلمات حکایت از نگاه جامعه شناسانه و انسانی شهید سنوار دارد.
اگر دولت وفاق ملی بتواند کف زندگی شرافتمندانه را فراهم آورد و کردارش در برابر برگزینندگانش بوی وفای عهد و ماندن بر قول بدهد و مخالفان و بی تفاوت ها را هم شریک توسعه نماید، تمثال و تندیس وفاق ملی، حول محور انسان ایرانی برافراشته خواهد شد؛ و پیروز آن ایران با تمام دیروز و فردایش خواهد بود.
اگر این دولت بکوشد تا امکان زیست و برخورداری را فارغ از همه گفتارها فراهم آورد و نان،درمان و امن و ایمان را تا دورترین و دیرترین نقاط و اذهان ببرد می تواند مفهوم وفاق ملی پیرامون وطن را بپرورد و خیر فرد و امت و نیز ملت را فراهم نماید.
در هشتاد سالگی آن اتفاق نامبارک که بدون هیچ توضیح و شرحی و تنها با دوخط یادداشت به دولت ایران صورت گرفت می‌توان آموخت که قدرتمند شدن کلید اجرای تفاهم، توافق یا صیانت از منافع یک ملت است.
انسان پرسشگر درگیر مسئله مرگ و رنج در اشکال گوناگونش بود می خواست تا برای آن پاسخ و نیز التیام بیابد.ادیان واپسین با تکیه و تاکید بر تکامل بشر و رسیدن به آستان کتابت و سخنوری با کلام و کلمه با انسان سخن گفتند و کسانی با جانهای بیقرار و پرسشگر خواستند تا برای رسیدن به پرسش اساسی "ز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟"
پزشکیان همان وکیل الرعایا را در خاطر می آورد. کریم خانی که برای حرمت دیانت و جان و امان رعیت جان می فشاند و از متعادل ترین امیران دوران پیشامدرن ایران زمین است. همو که در پیش چشم فرستادگان بریتانیا سوغات و صله هایشان را بر زمین می زند و می گوید"من یک مرد ایلیاتی ام... تفنگ و قرآنم بس".
پیشخوان