رمان-و-داستان

«من پناهنده نیستم»، و همه‌ی رمان‌هایی از این دست، حلقه‌ی مفقوده ما با مسائل مربوط به فلسطین است. ما تاریخ فلسطین را از اعلامیه بالفور تا جنگ‌های غزه در کتاب‌های خوانده و در گزارش‌های خبری دیده ایم.

من در این داستان می خواستم مظلومیت این افراد را یادآوری کنم. افرادی که حتی برای آبرویشان و وضعیت کاری شان، نمی توانند به یک مشاور مراجعه کرده و برای آن ها درد دل کنند.

با دخترهای انجمن شعر، گپ می‌زند و سیگار می‌کشد و این رئوف را معذب می‌کند؛ رئوفی که فوق‌العاده حساس است به‌طوری‌که شغلش در عطاری را به خاطر این که هر روز باید از دردهای اهل محل با خبر باشد، رها می‌کند.

کسانی که کتاب را می‌خوانند پیام می‌فرستند که این کتاب درمورد امروز ماست یا اشاره به فلان موضوع سیاسی خاص است.پاسخ من این بود که این مسائلی که در کتاب می‌بینید درد مستمر تاریخ ماست و مختص یک برهه نیست.

وضعیت سقط عمدی جنین در ایران و رشد آن تاسف‌بار و شوکه‌کننده است. سقط عمدی جنین یعنی نابود کردن جنین به خواست والدین، به صورت غیرقانونی و معمولا با همکاری پزشکان متخلف.

جنگی که قیصری روایت می‌کند و توصیف، جنگ انسان معاصر است، فارغ از مرزها، انسانی و ناب.

محمدرضا شرفی خبوشان، نویسنده و شاعر مطرح کشوری در نشست نقد رمان «خانه مغایرت» گفت: رمان خانه مغایرت گزارشگر واقعی نوع زیست و شیوه زندگی مردمان دیار یزد است.

وحید یامین پور ابتدا بابت نوشتن این رمان به سلمان کدیور تبریک گفت و افزود: این رمان حجیم، این قدرت را دارد که خواننده را پای خواندنش نگه دارد.

خرسندم که کتاب پس از بیست سال نوشته سلمان کدیور ، نویسنده جوان توسط شهرستان ادب منتشر شده است؛ پرداختی داستانی از یک واقعه مهم در تاریخ اسلام، فرصت هیجان‌انگیزی را برای همه فراهم کرده است.

در باورم نمی گنجید محمد از آن همه ضربه شمشیر جان سالم به در برده باشد. خانه غرق در خون را با چشمان خود دیده بودم. تن تکه تکه محمد را هم. معجزه ای این چنین را در خواب و رؤیا هم نمی دیدم.