خواندنی ها برچسب :

کانت

شورای عالی واتیکان در سال 1870 اساسنامه ای تدوین کرد که در ماده اول از فصل دوم آن آمده بود: «اگر شخصی بگوید که خدای واحد حقیقی را که خالق و خداوند ماست نمی توان با نور عقل طبیعی انسان از روی چیزهایی که خلق شده اند، به طور قطع شناخت، چنین شخصی ملعون باد.» (1)
فلسفه اومانیستی که در قرن شانزدهم با اصل دکارتی می اندیشم پس هستم که به صورت تفکر خاصّی درآمد و انسان را تنها مبنای شناخت تلقی می کرد در مسیر خود: در دو وجهه «من عقلانی و دین تجربی» در هیوم به تناقض منجر شد چنانچه او نه تنها جهان مادی بلکه نفس انسانی را که محور شناخت بود، منکر شد
جورج ادوارد مور، (George Edward Moore) در سال 1873 در لندن به دنیا آمد و در سال 1892 وارد کمبریج شد. نخستین کتاب خود ] Principia Ethica مبانی اخلاق ] را در سال 1903 منتشر کرد
امروزه علاوه بر این که پژوهش و تحقیق در باب آرای متفکران و اندیشمندان از اهمیّت برخوردار است، تحقیق و تأمّل در باب مقایسه آراء متفکران نیز موضوعیت و اهمیت یافته است. مقایسه و تطبیق آراء و نظرات اندیشمندان از جهات گوناگون و با رویکردهای متنوّعی صورت می گیرد.
فکر حقوق طبیعی یا فطری واعتقاد به وجود قواعدی برتر از حقوق موضوعه را می توان از بحث انگیزترین موضوعاتی دانست که پیشنیه آن به قرن ها پیش از میلاد حضرت مسیح علیه السلام باز می گردد.
*-عضو هیات علمی مؤسسه آموزشی - پژوهشی امام خمینی
ادموند هرسول(Edmund Husserl)(1938- 1859 م)فیلسوف آلمانی مؤسس فلسفه پدیدار شناسی است.او در رشته ریاضیات به تحصیل پرداخت و رساله دکتری خویش را به سال 1883 در باره«حساب تغیّرات»در دانشگاه وین تألیف 2l
اصطلاح بدیهی (self-evident) و پیشینی (a priori) دو اصطلاح از اصطلاحات مهم معرفت شناختی است که فلاسفه دربارة آنها بسیار بحث کرده اند. اما سوال مهمی که در این باره قابل طرح است، ربط و نسبت آنها با یکدیگر است. نویسنده در این مقاله، ضمن معرفی و تشریح این دو اصطلاح، به نسبت سنجی آنها پرداخته، نوع نسبت بین آنها را تبیین می کند.
تبیین جایگاه نظام سیاسی اسلام، از جمله مباحث حساس جامعه اسلامی ماست. در شماره پیشین، بحث نظام سیاسی اسلام و مبنای مشروعیت آن را به خوانندگان گرامی عرضه داشتیم
انسان مداری (Humanism) در طول تاریخ فلسفه غرب، به شکل های گوناگون ظهور یافته است. بیان مصادیق و جلوه های گوناگون آن در طول تاریخ حیات فلسفی غرب و بررسی جوانب مختلف آن نیازمند مجال وسیع دیگری است. اما در این مقال، فقط به خطوط برجسته انسان مداری در سیر تکوین فلسفه غرب اشاره می کنیم.
پیشخوان