روزنامه جوان: واقعاً چرا باید یک کارگردان آثار ملی که از قضا توانسته مخاطبان زیادی را نیز با خود همراه کند و چهرهای نام آشنا و شناخته شده تلقی میشود در نگاه برخی سیاستمداران مورد بیاعتنایی قرار بگیرد.
رئیسجمهور در حالی روز گذشته برای درگذشت عزتالله انتظامی پیام تسلیت صادر کرد که از صدور پیام مشابه برای کارگردان کیف انگلیسی کاملاً پرهیز کرده است. این رویکردی بود که اغلب روزنامههای اصلاحطلب هم از خود نشان دادند.
واقعاً چرا باید یک کارگردان آثار ملی که از قضا توانسته مخاطبان زیادی را نیز با خود همراه کند و چهرهای نام آشنا و شناخته شده تلقی میشود در نگاه برخی سیاستمداران مورد بیاعتنایی قرار بگیرد.
رئیسجمهور با پرهیز از صدور پیام تسلیت برای درگذشت کارگردان فقید، مرحوم سیدضیاءالدین درّی تراز جدیدی از کیفیت برخورد سیاسی با درگذشتگان را به نام خود ثبت کرد. صدور پیامهای عرض تسلیت برای درگذشت مرحوم عزتالله انتظامی و سیدضیاءالدین درّی از جمله آداب ایرانی- اسلامی است که در بازه زمانی قبل از اسلام تا همین امروز بین مردم رایج بوده است. افراد غیر مسلم زیادی هستند که با فوت رقبا یا حتی دشمنانشان، نگاه رقابتی و خصمانه را در احترام گذاشتن به بازماندگان و حتی شخص متوفی دخالت نمیدهند و به حداقلهای اخلاقی و انسانی در این گزاره عمل میکنند، مگر اینکه فرد متوفی شخصی در حد صدام و هیتلر باشد!
چند روز از درگذشت دو چهره برجسته سینما و تلویزیون کشورمان میگذرد، اما برخی مدعیان زنده باد مخالف من و رسانههایشان حتی حاضر به گفتن یک تسلیت خشک و خالی برای درگذشت کارگردان کیف انگلیسی نشدهاند. اگر قرار باشد لیستی از افرادی که برای صدور پیام تسلیت توجه ویژهای به پیشینه و عملکرد سیاسی اموات دارند، قطعا برخی از تئوریسینها، چهرههای شاخص و نخبگان دارای رسانه در میان طیف به اصطلاح «میانه رو» یا اصلاحطلب را میتوان مشاهده کرد. واقعیت تلخ این است که بیاعتنایی نسبت به فوت ضیاءالدین درّی یک عقبه دارد که میتوان ریشه آن را در دوران پخش سریال کیف انگلیسی از تلویزیون همزمان با روی کار آمدن دولت موسوم به اصلاحات و مجلس ششمیها جستوجو کرد. درّی در گفتوگویی که سال پیش با «جوان» انجام داد به برخی از این موارد اشاره کرده بود: «من فیلم ضدجنگ نمیسازم، من در فیلمم سیاستهای استعماری را میزنم، سیاستهایی که ایران را وابسته میکند مورد حمله قرار میدهم. عدهای این را دوست ندارند، علنی هم عنوان نمیکنند. روششان این است که آدم را بایکوت میکنند... آن زمان فکر میکردند کیف انگلیسی برای این ساخته شده تا روشنفکران و تحصیلکردگان خارج از کشور را زیر سؤال ببرد. در صورتی که نگاه من این نبود، حرف من چیز دیگری بود. من خودم تحصیلکرده خارج از کشور بودم. اینها سوءبرداشت نیست، اینها مواضع تنگنظرانه است، چون آن زمان دولت دوم خرداد روی کار بود و خیلی از آنها در حد فاصل پایان جنگ تا دولت دوم مرحوم آقای هاشمی مزایایی کسب کردند و برای تحصیل به خارج از کشور رفتند و آن زمان مدعی اصلاحات بودند، بیشتر به اینها برخورده بود... این در طول تاریخ پارلمان کشور بیسابقه است که نمایندگان مجلس (ششم) در بیش از 130 نطق پیش از دستور به کیف انگلیسی حمله کردند... اگر این سریال در دوره پیش از دوم خرداد پخش میشد، احتمالاً همه آنها [اصلاحطلبان]دفاع میکردند... [در ابتدای دولت تدبیر و امید]با آقای ایوبی رابطه بدی نداشتم. سه سال عضو شورای پروانه نمایش بودم... همزمان فیلمنامهای ارائه دادم که موضوعش همان دوره [تاریخی رخدادهای سریال]کیف انگلیسی بود. در شورای فارابی تصویب هم شد، ولی به ما مساعدت ندادند، حتی نزد آقای علی جنتی هم رفتم، آقای جنتی گوشی را برداشت برای حرف زدن با آقای ایوبی همین که گوشی را برداشت گفت: باشه... باشه... و گوشی را گذاشت و گفت: شما عضو شورای راهبردی سینما [در دولت قبل]بودید؟ از شما انتظار نداشتیم و از این حرفها [؟!]...، ولی متأسفانه نگاه آقای ایوبی به این مسئله جناحی بود. من فیلمنامههای زیادی دارم، دوست ندارند من کار کنم. ظاهراً دست روی نقاط حساسی گذاشتهام. عدهای ترجیح میدهند درباره مسائل استراتژیک یا کار نشود یا کار اصیل ساخته نشود و خیانت به فرهنگ کشور از همین جا نطفهاش منعقد میشود.»