به گزارش خبرگزاری مهر، احمد پوری شاعر و منتقد با اشاره به این که معمولا وقتی جایزهای به نام یکی از افراد سرشناس ادبی برگزار میشود، سطح انتظارات از آن بالا میرود، گفت: وقتی از جایزه شعر احمد شاملو حرف میزنیم، همه فقط شاملو را نگاه میکنند، به همین خاطر با شنیدن نام برگزیده حیرت میکنند که شعر او کجا و شعر شاملو کجا؟ در حالی که هدف اصلی از برگزاری چنین جایزهای این است که در میان شاعران امروز به یک اتفاق نظر برسیم. اصلا فرض کنید این جایزه میتوانست اسم دیگری داشته باشد. با چنین نگاهی، احتمالاً تشنج برآمده از اسم جایزه کمتر میشود.
او افزود: در دهه پنجاه خورشیدی جایزهای به اسم فروغ فرخزاد برگزار شد که برادر فروغ متولی برگزاری آن بود؛ کسی که جامعه روشنفکری آن زمان او را قبول نداشت. اما وسعت نظر آن دوران بسیار بیشتر بود. حتی خود شاملو دراین جایزه شرکت کرد و برنده شد.
پوری با تاکید براین که تعصبورزی کمتر، روند کار جایزهها را هموارتر میکند، گفت: البته میفهمم که نام شاملو توقعات و انتظارات زیادی ایجاد میکند، ولی این جایزهای است برای شعر و داوران آن قرار است یک مجموعهشعر را به عنوان مجموعه برگزیده آن سال و به عنوان یک مجموعه شعر خوب معرفی کنند. ممکن است برخی بر این باور باشند که داورها فاقد صلاحیت لازم هستند که خب این موضوعی است جداگانه که باید درباره آن بحث کرد، اما این که هوا و وحشت برمان دارد که جایزه شاملو به فلان کس رسیده که در مقایسه با شاملو شعر بدی دارد، سختگیری بیموردی است.
این مترجم شعر همچنین درباره برخی انتقادات نسبت به داوریهای این جایزه تصریح کرد: داوری شعر فرایند پیچیدهای است و این گونه نیست که بتوانیم بگوییم هر مجموعهای را که داوران انتخاب کنند، بیبروبرگرد مجموعهای عالی است که تمام ویژگیهای شعریاش با استانداردهای یک شعر بسیار خوب مطابقت دارد، چنین چیزی امکان ندارد. حتی نسبت به داوریهای جوایز مطرح و بزرگ دنیا مثل نوبل و بوکر ادبی هم همیشه انتقاداتی وجود دارد و برخی، از انتخابهای صورتگرفته ناراضی هستند و معتقدند که حق به حقدار نرسیده است. بنابراین قصه انتقاد به داوری سر دراز دارد و همیشه ادامه خواهد داشت.
او همچنین درباره موضوع انتخاب داوران از میان طیفهای مختلف روشنفکری در مرحله دوم هر دوره این جایزه گفت: در دوره اول و دوم بر این موضوع تاکید شده بود که داوران جایزه فقط از بین شاعرها انتخاب نشوند و طیف روشنفکری گستردهتری را وارد جریان داوری کنیم؛ به این دلیل که سلیقه آنها را هم به عنوان یک روشنفکرِ مخاطب شعر و نماینده این طیف بسنجیم. البته فکر بدی نبود، ولی واقعیت این است که یک مقدار داوری را پیچیدهتر کرد. چون اگر داوران همگی از میان اهل فن باشند، راحتتر به نتیجه میرسند. زیرا آنها معیارهای توافقشدهای با هم دارند. در دوره اول که من به عنوان داور مرحله دوم حضور داشتم، این پیچیدگی داوری را در میان افرادی از طیفهای مختلف شاهد بودم.
پوری قرار گرفتن شاعران شناخته شده و باتجربهتر را در کنار شاعران جوان از نقطهضعفهای این جایزه دانست و گفت: معتقدم قرار گرفتن یک شاعر برجسته که تا امروز کارنامه خوبی داشته، در کنار شاعران جوانی که تنها یک یا دو کتاب منتشر کردهاند و تازه وارد عرصه شعر شدهاند، داوری را سختتر میکند. با این روش در هر دوره شاعران شناخته شده برنده جایزه خواهند شد و جوانها عقب میافتند. اگر بخشی برای شاعران قدیمیتر و بخشی برای شاعران نوگام درنظر گرفته شود، داوری عادلانهتری صورت خواهد گرفت.
این نویسنده در پایان صحبتهای خود برگزاری جایزهای به اسم احمد شاملو را تشویق بزرگی برای برگزیدگان آن دانست و افزود: حداقل تاثیر چنین جایزهای این است که هرسال یک تا سه نفر را به طور جدی به کار ادبیات و شعر مشغول کند، تا جایی که به این زودیها دست از شعر نکشند و با تلاش بیشتر به تعالی برسند. این خودش کار بزرگی است. ما ادعا نداریم که یک جایزه میتواند لشکری از شاعران را متولد کند یا تاثیر بالایی در کیفیت شعر امروز داشته باشد، اما اگرهمین تاثیر کوچک درحد یکی و دونفر درست انجام شود، کار بزرگی است.