به گزارش ایسنا، رمان «ولی دیوانهوار...» نوشته شیوا ارسطویی در 147 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 16هزار تومان در نشر چشمه منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: جدیدترین رمان شیوا ارسطویی در عین اینکه یکی از تکنیکیترین نوشتههای این نویسنده شناخته شده محسوب میشود، از جمله آثاری است که میتواند مخاطبهای زیادی را همراه خود کند. زبان قصهگو و استفاده از ریتمی سریع و در عین حال تداعیهای هوشمندانه، رمان «ولی دیوانهوار...» را به یکی از آثار مهم این داستاننویس تبدیل کرده است. از سویی دیگر هویت راوی در این رمان، در تقابل با دورههای مختلف تاریخی روایت میشود. شیوا ارسطویی رمانی نوشته است که روایتهای آن گره خورده با تاریخ معاصر. رمان پیوندی است بین هویت درونِ راوی با سایهها و نجواهایی که بیرون از او در حال گستردهکردن خود هستند.
همچنین رمان «کمی مایل به سرخ» نوشته فرشته نوبخت در 121 صفحه با شمارگان 700 نسخه و قیمت 14 هزار تومان در نشر یادشده در دسترس مخاطبان ادبیات داستانی قرار گرفته است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: «کمی مایل به سرخ» رمانی است با محوریت یک زنِ جوان که باید با واقعیتهایی مواجه شود که مدتها پنهان یا مستتر بوده است. قصه از یک حادثه مهم شروع میشود. زنی روزنامهنگار تصادف شدیدی میکند و چیزی نزدیک سه ماه به کما فرو میرود. بعدِ بیدار شدن و گذر از مرزِ باریکِ مرگ و زندگی به تدریج درمییابیم که او چه گذشتهای داشته است و چه حفرههایی در زندگیاش وجود دارد. از سویی او میخواهد با خواندن روزنامهها و کتابهای منتشرشده در سه ماه غیبتش دریابد چه اتفاقهایی افتاده. ماجراهایی که بعضی آدمها را عوض کرده و برخی دیگر را غریبه، و در مجموع روندی را رقم زده است که باید کشف شود... «کمی مایل به سرخ» رمان خوش ضربآهنگی است با فضاهایی متفاوت. نوبخت از دیالوگ بسیار ستفاده کرده است و همچنین از برشهای ظریفی، و تلاش داشته رمانی بنویسد که در آن بتوان به لایههای شخصیتی متناقض آدمهایی پی برد که انگار بعد از بازآمدن از مرگ قهرمان اصلی، بیشتر از گذشته باید روایت شوند. و این مثل گشودن جعبه پاندوراست...
دیگر رمان منتشرشده در نشر چشمه، کتاب «غاب؛ نامههایی به کرت کوبین» نوشته زکریا قائمی است که در 97 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 11هزار تومان عرضه شده است.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: تازهترین کتاب زکریا قائمی نشان از روایتهایی برآمده از اضطرابهای وجودیاش دارد. نویسنده رمان تحسی شده «تجریش» باز هم قصه یک پرسهزن را نوشته است که در خیابانها میچرخد و موسیقی گوش میکند و با جهان در حال گپ و گفت است... قهرمان قائمی مرد جوانی است عاصی که با ماشینش مسافرکشی میکند. اوبرای این کار شأنی هویتساز قایل است و از این پرسهزنی حظ میبرد. روزی زن جوانی مسافرش میشود و این آشنایی چنان پیش میرود که زن به او اعتماد میکند و مشتری دائمیاش میشود... کتاب شروعی روایی و لحنی خطابی دارد، که به صورت نامهای بلند نوشته شده است. این مسافرکش شیفته موسیقی، ادبیات و البته فلسفه در سایه این اتفاق خودش را بازمییابد، و درک میکند که گریختن از گذشته و دیگری کار راحتی نیست. قائمی رمانی نوشته که در آن آدمها خود را در نقابی از دیالوگ و تردید به جهان پنهان کردهاند و ناگهان جنونی آنی وامیداردشان تا از پرده بیرون بیایند و نشان بدهند که روزگار را چگونه رقم خواهند زد.