ممکن است اصطلاح «رهبریِ قابل اعتماد» به گوشتان خورده باشد. کتابها، دورههای آموزشیِ رهبری و حتی کسبوکارها بر اساس این ایده بنا شدهاند. اما معمولاً شناسایی رهبران قابل اعتماد سادهتر از شناسایی شیوهای است که آنها را به چنین رهبری تبدیل کرده است.
عبارت رهبرِ قابل اعتماد دقیقاً به چه معناست؟ دقیقاً چه چیزی میتواند از افراد یک رهبر قابل اعتماد بسازد و چرا این ارزش را دارد که تلاش کنیم چنین رهبری بشویم ؟
پاسخهای متعدد و مختلفی برای این سؤالات وجود دارد. در این مقاله دربارهی چراییِ اهمیت این نوع رهبری به بحث میپردازیم و ویژگیهای مختلفی که باعث میشوند یک نفر تبدیل به رهبری قابل اعتماد شود را مورد بررسی قرار میدهیم.
چرا رهبریِ قابل اعتماد؟
مسئلهی رهبری امروزه کاملا با رهبری در نسل پدران ما متفاوت است. سبک مدیریتِ بالا به پائین دیگر جواب نمیدهد. کارگران و کارمندان امروزه خواهان این هستند که بهطور کامل در کارها مشارکت داده شوند و به آنچه که انجام میدهند متعهد باشند. آنها میخواهند این احساس را داشته باشند که کاری که انجام میدهند اهمیت دارد و این اهمیت توسط دیگران درک میشود و لازم میدانند که کسی مدیریت و ریاست آنها را به عهده داشته باشد که به او اعتقاد داشته باشند.
به دلیل این انتظارات سطح بالا، بسیار مهم و حیاتی است که رهبران بدانند که چگونه الهامبخشِ افراد تحت هدایت خود باشند و اعتماد آنها را جلب کنند. هنگامی که افراد در کنار رهبری کار میکنند که بهمعنای واقعیِ کلمه یک رهبر قابل اعتماد است، تمام قلب و ذهن خود را وقف کارشان میکنند. در چنین موقعیتهایی روح کار تیمی و وفاداری میتواند در درون سازمان جاری و ساری شود و در نتیجه روحیهی بالای کارکنان و بهروهوری در انجام وظایف و پروژهها به صورت خارق العادهای حاصل گردد.
رهبران قابل اعتماد الهامبخش و القا کنندهی اعتماد در سازمان خود هستند. افراد خواهان شفافیت در مورد مسائل و مشکلات هستند، و این موضوع به این معنی است که با شفاف بودن در مورد مسائل و مشکلات و برقرای اعتماد متقابل، افراد تعهد و تمایل بیشتری به حل مشکلات دارند تا نادیده گرفتن آنها.
رهبریِ قابل اعتماد چیست؟
رهبریِ قابل اعتماد میتواند الهامبخش افراد باشد تا بهخوبی با یکدیگر کار کنند، تلاش و کوشش مضاعفی داشته باشند و با هم بهخوبی ارتباط برقرار کنند. اما چگونه دیگران را به شیوهی قابل اعتماد هدایت و رهبری کنیم؟ این شیوهی رهبری شامل چه مواردی میشود؟ پاسخ سادهای برای این پرسشها وجود ندارد، چرا که این شیوهی رهبری موارد مختلفی را دربرمیگیرد و شامل مجموعهی متنوعی از مهارتها، اقدامات و رفتارها میشود. در اصل، رهبریِ قابل اعتماد، بهدرستی رفتار کردن و باثبات بودن است.
به عنوان مثال، رهبران قابل اعتماد با ثابت ماندن بر ارزشهای خود، الهام بخش افراد تحت هدایت خود میشوند. چنین رهبرانی به خوبی خود را میشناسند و در گرفتن تصمیماتی که به درست بودنشان ایمان دارند، اجازه نمیدهند هیچ کس مانع آنها شود. آنها صداقت و درستی و اصول اخلاقیِ خاصِ خود را دارند و حتی در مواقع بروز مشکلات نیز معقول و باثبات عمل میکنند.
چگونه به شیوهی قابل اعتماد دیگران را رهبری کنیم؟
مسیر رسیدن به این نوع رهبری، مسیر مستقیم و کاملاً مشخصی نیست. همانطور که پیش از این گفته شد، شامل مهارتها، رفتار و اقدامات بسیار مختلفی میشود. با تمرکز بر برخی از رایجترین ویژگیها و خصایص، میتوانید مسیر خود را برای رسیدن به رهبری قابل اعتماد شروع کنید.
حال نگاهی خواهیم انداخت به موارد اصلی و عمده در بحث رهبریِ قابل اعتماد (اخلاق، قدرت، ارتباطات و سازمان)، و چگونگی توسعهی این عوامل را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
اخلاق
رهبران قابل اعتماد، رهبرانی اخلاقمدار هستند. آنها اصول اخلاقی خود را مشخص نمودهاند و هیچگاه از اعتقاد خود بر درست بودن یا غلط بودن کار یا چیزی، کوتاه نمیآیند. اگر برای شناسایی ارزشها و اصول اخلاقی خود به کمک نیاز دارید، مقالهی رهبریِ اخلاقی شروع بسیار خوبی است.
قدرت
همهی رهبران از قدرت برخوردارند. اما رهبران قابل اعتماد میدانند که چگونه بهدرستی از قدرت خود استفاده کنند (به صلاح گروه خود و برای رسیدن به اهداف مورد نظر) انواع مختلفی از قدرت وجود دارد. یکی از آنها قدرت تخصص است. در این مورد به عنوان یک رهبر باید دربارهی کاری که انجام میدهید تخصص کامل داشته باشید و به همین دلیل افرادتان برایتان ارزش خاصی قائل خواهند شد.
رهبران قابل اعتماد با تکیه بر الگو بودن برای افراد خود، آنها را هدایت و رهبری میکنند. وقتی رهبران به گفتههای خود عمل کنند، از طرف اعضای تیم خود مورد احترام و تحسین قرار میگیرند. رهبران قابل اعتماد توجه دارند که از چه نوع قدرتی در چه موقعیتی استفاده کنند و همچنین شناخت و درک خوبی از قدرت دارند (اینکه از کجا میآید و چگونه میتوان با استفاده از آن کارها را بهخوبی به انجام رساند).
ارتباطات
رهبران قابل اعتماد به خوبی با دیگران ارتباط برقرار میکنند و جهت تفهیم ارزشهای خود برای افرادشان، الهامبخشی به آنها و صدور دستورات شفاف، از استراتژیهای مختلف بهره میگیرند. آنها معمولا از قصهپردازی به عنوان یک روش مؤثر برای انتقال پیامهای مهم خود به افرادشان استفاده میکنند. قصهپردازی میتواند الهامبخش تیم جهت سختکوشی بیشتر باشد و اگر بهخوبی صورت گیرد میتواند با اسطورهسازی مناسب، فرهنگ سازمانی را بهطور کامل تغییر دهد.
برقراری ارتباط امری دو طرفه است. رهبران قابل اعتماد میدانند که به دیگران و خواستههای آنها نیز باید توجه داشته باشند و به افراد خود بهخوبی گوش میدهند و پیشنهادهای خوب را فارغ از اینکه از جانب چه کسی است، میپذیرند .
ارتباطات خوب شامل بازخورد نیز میشوند. برای مدیران بسیار دشوار است تا بازخورد مورد نیاز جهت پیشرفت خود را دریافت کنند (چرا که مسلما هیچ کس دوست ندارد که به رئیس خود بگوید که نظراتش به درد نمیخورند!) اما رهبران قابل اعتماد بسیار تلاش میکنند تا فرهنگ ارتباطات شفاف را در تیم و سازمان خود نهادینه کنند. آنها میدانند که قطعا عملکردشان بی نقص نخواهد بود و علاقهمند به کار کردن با کسی هستند که بهطور شفاف نظرشان را در مورد عملکرد آنها بیان کند.
جهت افزایش مهارتهای خود در این حوزه، میتوانید مقالات گوش دادن فعال و چگونه با انتقادات سر و کار داشته باشیم را مطالعه کنید.
سازمان
احتمالا همهی ما رهبرانی را دیدهایم که منافع خود را بر منافع سازمان و افراد تحت هدایتشان ترجیح بدهند. اما رهبران قابل اعتماد هرگز فراموش نخواهند کرد که چه مسئولیت بزرگی را بهعهده دارند. آنها شرکت و افراد تحت هدایتشان را در اولویتِ اول خود قرار میدهند. اهداف یک رهبر باید منطبق با اهداف شرکت باشد. وقتی این دو نوع اهداف از انطباق کافی برخوردار نباشند، تمرکز رهبر به دو قسمت تقسیم شده و با مشکل مواجه خواهد شد.
با مطالعه در زمینهی مدیریت بر مبنای اهداف، بیشتر درمورد انطباق اهداف خود و اهداف سازمان بیاموزید.
رهبران قابل اعتماد به خوبی میدانند که چیزی باعث تحریک و انگیزش سازمان و افراد آن میشود. این موضوع از این جهت موضوع مهمی است که اگر با محرکهایی که بر عملکرد سازمان مؤثر هستند آشنایی نداشته باشید هیچوقت نخواهید فهمید که دقیقاً چه چیزی باعث شده که شرکت و یا تیم شما به خوبی کار نکنند.