ماهان شبکه ایرانیان

پیاده روی اربعین؛ حرکت عشق و ایمان

حضرت آیت‌الله عظمی  خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب نیز درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال ۱۳۸۵ چنین بیان کردند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشند، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی در دل م ...

حضرت آیت‌الله عظمی  خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب نیز درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال 1385 چنین بیان کردند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشند، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی در دل من و شما هست».[1]

اهمیت اربعین

اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر (ص)، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایه گذاری گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلی، در حوادث گوناگون- از قبیل شهادت حسین بن علی (علیه السّلام) در عاشورا- به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسلهای بعد، از دستاورد شهادت استفاده ی زیادی نخواهند برد.

درست است که خدای متعال، شهدا را در همین دنیا هم زنده نگه می دارد و شهید به طور قهری در تاریخ و یاد مردم ماندگار است؛ اما ابزار طبیعی یی که خدای متعال برای این کار- مثل همه ی کارها- قرار داده است، همین چیزی است که در اختیار و اراده ی ماست. ما هستیم که با تصمیم درست و بجا، می توانیم یاد شهدا و خاطره و فلسفه ی شهادت را احیا کنیم و زنده نگهداریم.

اگر زینب کبری (سلام الله علیها) و امام سجّاد (صلوات الله علیه) در طول آن روزهای اسارت- چه در همان عصر عاشورا در کربلا و چه در روزهای بعد در راه شام و کوفه و خود شهر شام و بعد از آن در زیارت کربلا و بعد عزیمت به مدینه و سپس در طول سالهای متمادی که این بزرگواران زنده ماندند- مجاهدات و تبیین و افشاگری نکرده بودند و حقیقت فلسفه ی عاشورا و هدف حسین بن علی و ظلم دشمن را بیان نمی کردند، واقعه ی عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقی نمی ماند.

چرا امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام)- طبق روایت- فرمودند که هرکس یک بیت شعر در باره ی حادثه ی عاشورا بگوید و کسانی را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟ چون تمام دستگاه های تبلیغاتی، برای منزوی کردن و در ظلمت نگهداشتن مسأله ی عاشورا و کلًا مسأله ی اهل بیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود. تبلیغ، این گونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهای ظالم و ستمگر، حد اکثر استفاده را از تبلیغات دروغ و مغرضانه و شیطنت آمیز می کردند. در چنین فضایی، مگر ممکن بود قضیه ی عاشورا- که با این عظمت در بیابانی در گوشه یی از دنیای اسلام اتفاق افتاده- با این تپش و نشاط باقی بماند؟ یقیناً بدون آن تلاشها، از بین می رفت.

آنچه این یاد را زنده کرد، تلاش بازماندگان حسین بن علی (علیه السّلام) بود. به همان اندازه که مجاهدت حسین بن علی (علیه السّلام) و یارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نیز مجاهدت زینب (علیهاالسّلام) و مجاهدت امام سجّاد (علیه السّلام) و بقیه ی بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آن ها، صحنه ی نظامی نبود؛ بلکه تبلیغی و فرهنگی بود. ما به این نکته ها باید توجه کنیم.

درسی که اربعین به ما می دهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطره ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببینید از اول انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب و امام و اسلام و این ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبلیغات و طوفانی که علیه جنگ به راه نیفتاد جنگی که دفاع و حراست از اسلام و میهن و حیثیت و شرف مردم بود. ببینید دشمنان علیه شهدای عزیزی که جانشان- یعنی بزرگترین سرمایه شان- را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه کردند و مستقیم و غیر مستقیم، با رادیوها و روزنامه ها و مجله ها و کتابهایی که منتشر می کردند، در ذهن آدم های ساده لوح در همه جای دنیا، چه تلقینی توانستند بکنند. [2]

خصیصه افشاگری حادثه اربعین

مرحوم سید بن طاووس- و بزرگان- نوشته اند که وقتی کاروان اسرا، یعنی جناب زینب (سلام الله علیها) و بقیه در اربعین وارد کربلا شدند، در آنجا فقط جابر بن عبد الله انصاری و عطیه ی عوفی نبودند، «رجال من بنی هاشم»؛ عده ای از بنی هاشم، عده ای از یاران بر گرد تربت سیدالشّهداء جمع شده بودند و به استقبال زینب کبری آمدند. شاید این سیاستِ ولائی هم که زینب کبری اصرار کرد که برویم به کربلا- در مراجعت از شام- به خاطر همین بود که این اجتماع کوچک اما پرمعنا، در آنجا حاصل شود. حالا بعضی استبعاد کردند که چطور ممکن است تا اربعین به کربلا رسیده باشند. مرحوم شهید آیت اللَّه قاضی یک نوشته ی مفصلی دارد، اثبات می کنند که نه، ممکن است که این اتفاق افتاده باشد. به هر حال آنچه در کلمات بزرگان و قدماء هست، این است که وقتی زینب کبری و مجموعه ی اهل بیت وارد کربلا شدند، عطیه ی عوفی و جناب جابر بن عبد الله و رجالی از بنی هاشم در آنجا حضور داشتند. این نشانه و نمونه ای از تحقق آن هدفی است که با شهادت ها باید تحقق پیدا می کرد؛ یعنی گسترش این فکر و جرئت دادن به مردم. از همین جا بود که ماجرای توابین به وجود آمد؛ اگرچه ماجرای توابین سرکوب شد؛ اما بعد با فاصله ی کوتاهی ماجرای قیام مختار و بقیه ی آن دلاوران کوفه اتفاق افتاد و نتیجه ی در هم پیچیده شدن دودمان بنی امیه ی ظالم و خبیث بر اثر همین شد. البته بعد از او سلسله ی مروانی ها آمدند؛ اما مبارزه ادامه پیدا کرد؛ راه باز شد. این خصوصیت اربعین است. یعنی در اربعین افشاگری هم هست، عمل هم هست، تحقق هدفهای آن افشاگری هم در اربعین وجود دارد. [3]

پیاده روی اربعین، یک پدیده ی الهی

به مناسبت ایام و به مناسبت این راه پیمایی عظیم و باشکوه که حقیقتاً یک پدیده ی عظیم تاریخی است، یک جمله ای عرض بکنیم. معمولًا در این جور پدیده هایی که انسان مشاهده میکند که تبلیغاتی برای آن انجام نگرفته لکن ناگهان یک پدیده ای در محیط دید انسان بُروز میکند، دست خدایی مشهودتر از همه جای دیگر است؛ یک نمونه اش خود انقلاب اسلامی [است ]. حالا مبارزات قبلی به جای خود محفوظ امّا حضور مردمی و گسترش مردمی در طول یک سال، یک سال و نیم در یک کشور وسیعی مثل کشور ما انجام گرفت. همان شعاری که مردم در تهران میدادند، در فلان روستا در دوردست هم که مردم راه پیمایی میکردند، همان شعار را میدادند. لذا امام آن وقت- آن طور که به ما اطّلاع دادند- فرموده بودند این انقلاب پیروز خواهد شد، چون نشانه ی حضور دست قدرتمند الهی است. یک وقت دیگری هم به خود من ایشان فرمودند، گفتند من در طول این انقلاب یک دست قدرتی را همیشه پشت این حرکت عظیم مردمی دیدم؛ حرکتهای مردمی این جوری است. قضیه ی تسخیر لانه ی جاسوسی هم این جوری است، قضیه ی حوادث بعدی هم که در این کشور اتّفاق افتاد این جوری است، قضیه ی نهم دی در این اواخر این جوری است، قضیه ی اعتکافها از همین قبیل است؛ اینها پدیده هایی است که هیچ تبلیغاتی هم برایش نمیشود، تلاشی هم انجام نمیگیرد. شما ببینید برای اینکه ده هزار نفر، پنجاه هزار نفر را یک جا جمع کنند، چقدر تلاش تبلیغاتی در دنیا انجام میگیرد، آخرش هم نمیشود. اینجا با وجود موانع فراوان، از ایران فقط دو میلیون نفر برای پیاده روی هشتاد کیلومتری- برای پیاده روی، نه برای لذّت بردن و در هتل لمیدن- بلند میشوند میروند کربلا؛ چند برابر آن [هم ] از خود عراق و از مناطق دیگر؛ این یک حادثه ی الهی است، این یک پدیده ی الهی است؛ این نشان دهنده ی این است که این راه، راه عشق است؛ منتها نه عشق مجنونانه، عشق همراه بصیرت؛ مثل عشق اولیا به خدا؛ اللهُمَّ ارزُقنی حُبَّک وَ حُبَّ مَن یحِبُّک وَ حُبَّ کلّ عَمَلٍ یوصِلُنی الی قُربِک؛این حبّ و این عشق، عشق همراه با بصیرت است؛ میداند، میفهمد و این جاذبه او را میکشد، این مغناطیس او را میکشد. خب، بنابراین کار، کار بزرگی است؛ پدیده، پدیده ی عظیمی است. من اوّلًا به کسانی که موفّق شدند و رفتند، خوشامد عرض میکنم و قبول الهی را برای کارشان درخواست میکنم و غبطه ی خودم را نسبت به کار آنها- که ما محروم بودیم، آنها موفّق شدند- عرض میکنم. از مردم عراق که پذیرایی کردند، محبّت کردند، این جمعیت عظیم را توانستند ظرف چند روز اداره کنند، تشکر میکنم. حادثه، حادثه ی فوق العاده مهمّی است. [4]

پیاده روی اربعین؛ حرکت عشق و ایمان

این روزها روزهای نزدیک به اربعین است. پدیدۀ بی نظیر و بی سابقه ای هم در این سالهای اخیر به وجود آمده و آن، پیاده روی میان نجف و کربلا یا بعضی از شهرهای دورتر از نجف تا کربلا است؛ بعضی از بصره، بعضی از مرز، بعضی از شهرهای دیگر، پیاده راه می اُفتند و حرکت میکنند. این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ ما هم از دور نگاه میکنیم به این حرکت، و غبطه میخوریم به حال آن کسانی که این توفیق را پیدا کردند و این حرکت را انجام دادند:

گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم

بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی[5]

شعار بزرگ الهی

این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنه ای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله، این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً». همان طور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک کننده و عمل کننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهل بیت و تفکّر شیعی همین جور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. این آن چیزی است که در سایر فِرَق اسلامی، خلأ آن محسوس است؛ سعی هم میکنند گاهی به یک نحوی این خلأ را پُر کنند، [امّا] نمیشود؛ چه کسی مثل خاندان پیغمبر -این عناصر برجسته، ممتاز، نورانی، ملکوتی- وجود دارد در بین معتقَداتِ شُعبِ دیگرِ اسلامی، که این جور مردم به آنها عشق بورزند، با آنها تعامل کنند، با آنها حرف بزنند، به آنها سلام کنند و از آنها ان شاءالله جواب بشنوند؛ چه کسی دیگر وجود دارد؟ این است که این یک فرصتی است در اختیار پیروان اهل بیت؛ این زیارت ائمّه (علیهم السّلام)، این معاشقۀمعنوی با این بزرگواران، این زیارتهای سرشار از مفاهیم عالی و ممتاز که در اختیار ما است.[6]

فرصتی که باید مغتنم شمرد

این حرکت عظیمِ مردم از ایران، از کشورهای دیگر اسلامی، از هند، از اروپا، حتّی از آمریکا و کشورهای دیگر، از راه های دور، افرادی می آیند در این راه پیمایی شرکت میکنند؛ دو روز، سه روز بیشتر یا کمتر - در این راه، پای پیاده حرکت میکنند؛ مردم عراق هم انصافاً با کمال بزرگواری و محبّت پذیرایی میکنند از اینها؛ خیلی حرکت عظیم و پرمعنا و پرمغزی است و کسانی که موفّق میشوند باید مغتنم بشمارند.[7]

بزرگ ترین گردهمایی عالم

امسال[8] شما ملاحظه کردید در اربعین حسینی میلیون ها انسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمان ها -البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّی ها هم بودند- که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگ ترین گردهمایی عالم به حساب آوردند؛ چه کسانی؟ آنهایی که دارند مسائل اسلامی را رصد می کنند.[9]

نماد عزّت اسلامی

من همین جا مناسب میدانم و لازم میدانم به مناسبت یاد از آن اجتماع عظیم، از دولت عراق، ملّت عراق، عشایر عراق که در این آزمون بسیار مهم فداکاری کردند، خدمت کردند، کَرم و بزرگواری نشان دادند، تشکّر کنم. حادثۀعجیبی بود حادثۀ امسالِ[10] اربعین کربلا. این راه را دشمنان اسلام و دشمنان اهل بیت به خیال خود مسدود کرده بودند. ببینید چه حرکت عظیمی اتّفاق افتاد! وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار میگیرد، این جور انعکاس پیدا میکند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان -سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تسنّن و تشیّع- با یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نسبت به یکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیّت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ چه عزّتی برای اسلام درست خواهد شد! وحدت؛ وحدت.[11]

نمونه ارتباط دوستانه دو ملت ایران و عراق

راه پیمایی مراسم روز اربعین یک نمونه از این ارتباط دوستانه [دو ملت ایران و عراق] است به گونه ای که مردم عراق در پذیرایی از زائران ایرانی، از انفاق و محبت و ارادت چیزی کم نمی گذارند. مسئولان دو کشور ایران و عراق، باید از این فضا و فرصت برای منافع دو کشور بیشترین استفاده را بکنند.[12]

 مهمان نوازی مردم عراق از زائران اربعین حسینی

میهمان نوازی و کَرَم در استقبال از زائران اربعین حسینی یکی دیگر از صفات ممتاز مردم عراق است. این رفتار عاشقانۀمعنوی در دنیای امروز مادی بسیار مهم و قابل توجه است و هنوز به درستی عمق این فضیلت مردم عراق شناخته نشده است.[13]

رعایت مقررات و ضوابط در سفر اربعین

البتّه این عرایض ما موجب نشود که بعضی ها خارج از مقرّرات بخواهند بلند شوند راه بیفتند و حرکت کنند؛ نه، طبق همان مقرّراتی که دولت اسلامی معیّن کرده است؛ خب، دوستان ما در دولت نشسته اند فکر کرده اند، مقرّراتی و ضوابطی برای این کار در نظر گرفته اند، این ضوابط حتماً مراعات بشود؛ جوری نباشد که کسانی خارج از این ضوابط بگویند «برویم همین طور حرکت کنیم، سر به بیابان بگذاریم -مثلاً- برویم»، این جوری مطلوب نیست؛ این ضوابط را حتماً بایستی رعایت کنند.[14]

روزهای پر التهاب زینب کبری (سلام الله علیها)

این روزها، روزهای دهه ی آخر صفر است؛ روزهای بعد از اربعین است. اگر نگاهی کنیم به تاریخ صدر اسلام، این روزها روزهای زینب کبری (سلام الله علیها) است. آن کاری هم که زینب کبری (سلام الله علیها) کرد، یک کارِ از همین جنس بود؛ یعنی کاری محضاً برای خدای متعال، در دل خطرها و محنتها و زحمتها؛ یک ابراز وجود معنوی و الهی دین در چهره ی مصمم زینب کبری (سلام الله علیها). خوب است بدانیم و بفهمیم حروف تاریخ گذشته ی بسیار ارجمندی را که تا امروز منشأ برکات فکری و معرفتی شده است و إن شاء اللَّه تا آخر دنیا هم خواهد بود.

زینب (سلام الله علیها)، هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثه ی روز عاشورا، آن سختی ها و آن محنتها؛ هم در حادثه ی بعد از شهادت حسین بن علی (علیه السّلام)، بی سرپناهی این مجموعه ی به جا مانده ی کودک و زن، به عنوان یک ولی الهی آن چنان درخشید که نظیر او را نمی شود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمی شود نظیری برای این پیدا کرد. بعد هم در حوادث پی درپی، در دوران اسارت زینب، در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگری است برای حرکت اسلامی و پیشرفت تفکر اسلامی و پیش بردن جامعه ی اسلامی. برای خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبری (سلام الله علیها) در نزد خداوند متعال یک مقامی یافته است که برای ما قابل توصیف نیست. [15]

زیارت اربعین حادثه ای وحدت ساز

من همین جا مناسب می دانم و لازم می دانم به مناسبت یاد از آن اجتماع عظیم، از دولت عراق، ملّت عراق، عشایر عراق که در این آزمون بسیار مهم فداکاری کردند، خدمت کردند، کرم و بزرگواری نشان دادند، تشکر کنم. حادثه ی عجیبی بود حادثه ی امسالِ اربعین کربلا. این راه را دشمنان اسلام و دشمنان اهل بیت به خیال خود مسدود کرده بودند. ببینید چه حرکت عظیمی اتّفاق افتاد! وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار می گیرد، این جور انعکاس پیدا می کند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان- سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تسنّن و تشیع- با یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نسبت به یکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ چه عزّتی برای اسلام درست خواهد شد! وحدت؛ وحدت. [16]

مهمان نوازی مردم عراق از زائران اربعین حسینی

میهمان نوازی و کَرَم در استقبال از زائران اربعین حسینی یکی دیگر از صفات ممتاز مردم عراق است. این رفتار عاشقانه ی معنوی در دنیای امروز مادی بسیار مهم و قابل توجه است و هنوز به درستی عمق این فضیلت مردم عراق شناخته نشده است. [17]

روضه اربعین

مایلم یک جمله هم ذکر مصیبت کنم. فردا اربعین سیدالشّهداست. به مناسبت سالگرد امام، ما از جاهای مختلف بر سر مزار او گرد آمده ایم. تناسب این جمع آمدن و گرد آمدن ما بر سر قبر امام، با اربعین تناسب عجیبی است. در روز اربعین هم، بعد از آن روزهای تلخ و آن شهادت عجیب، اولین زائران ابا عبد الله الحسین علیه السّلام بر سر قبر امامِ معصومِ شهید جمع شدند. از جمله کسانی که آن روز آمدند، یکی «جابر بن عبد اللّه انصاری» است و یکی «عطیة بن سعد عوفی» که او هم از اصحاب امیر المؤمنین علیه السّلام است. جابر بن عبد اللّه از صحابه ی پیامبر و از اصحاب جنگ بدر است؛ آن روز هم علی الظّاهر مرد مسنّی بوده است؛ شاید حد اقل شصت، هفتاد سال از سنین او بلکه بیشتر می گذشته است. اگر در جنگ بدر بوده، پس لا بد قاعدتاً در آن وقت باید بیش از هفتاد سال سن داشته باشد؛ لیکن «عطیه» از اصحاب امیر المؤمنین علیه السّلام است. او آن وقت جوان تر بوده؛ چون تا زمان امام باقر هم «عطیة بن سعد عوفی» علی الظّاهر زندگی کرده است. «عطیه» می گوید: وقتی به آنجا رسیدیم، خواستیم به طرف قبر برویم، اما این پیرمرد گفت اول دم شطّ فرات برویم و غسل کنیم. در شطّ فرات غسل کرد، سپس قطیفه ای به کمر پیچید و قطیفه ای هم بر دوش انداخت؛ مثل کسی که می خواهد خانه ی خدا را طواف و زیارت کند، به طرف قبر امام حسین علیه السّلام رفت. ظاهراً او نابینا هم بوده است. می گوید باهم رفتیم، تا نزدیک قبر امام حسین علیه السّلام رسیدیم. وقتی که قبر را لمس کرد و شناخت، احساساتش به جوش آمد. این پیرمرد که لا بد حسین بن علی علیه السّلام را بارها در آغوش پیامبر دیده بود، با صدای بلند سه مرتبه صدا زد: یا حسین، یا حسین، یا حسین! وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ. [18]

پی نوشت ها

[1] اول فرودین سال 1385

[2] نرم افزار حدیث ولایت

[3] همان

[4] همان

[5] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره پیاده روی اربعین 1394/9/9

[6] همان

[7] همان

[8] بیانات معظم له در سال 1393

[9] بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی 1393/10/19

[10] همان

[11] همان

[12] دیدار رئیس جمهوری عراق با رهبر انقلاب 1394/9/3

[13] دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب 1394/3/27

[14] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره پیاده روی اربعین 1394/9/9

[15] نرم افزار حدیث ولایت

[16] همان

[17] دیدار نخست‌وزیر عراق با رهبر انقلاب - 1394/03/27

[18] نرم افزار حدیث ولایت

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان