به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اطلاعرسانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، یکشنبه، بیست و دوم مهرماه 1397، نشست «ادبیات معاصر هند» به همّت گروه شبه قاره فرهنگستان و با همکاری رایزنی فرهنگی هند در ایران، در محل فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
این نشست علمی با حضور غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان، دکتر محمدرضا نصیری، مدیر گروه شبهقاره، آزرمیدخت صفوی، رئیس دانشگاه اسلامی علیگر هند، باغفلکی، معاون رایزنی فرهنگی هند در ایران، کریم نجفی برزگر، استاد دانشگاه پیام نور، و توسلی، استاد دانشگاه سیستان، و جمعی از پژوهشگران و اعضای هیئت علمی فرهنگستان برگزار شد.
در ابتدای نشست غلامعلی حداد عادل ضمن خوشامدگوئی به میهمان درباره فعالیتهای علمی و پژوهشی آزرمیدخت صفوی در حوزه زبان و ادب فارسی سخن گفت و فعالیتهای وی را باعث ایجاد تحرک تازهای در زمینه ادبیات معاصر هند و مسائل زبان و ادب فارسی در هندوستان دانست.
پس از آن آزرمیدخت صفوی در سخنانی، با اشاره به لزوم توجه به ادبیات تطبیقی در حوزه آثار دو کشور ایران و هند اظهار کرد: امروزه ادبیات تطبیقی در سرتاسر جهان بسیار اهمیت و نفوذ بسیار پیدا کرده است. یکی از وجوه مهم و مشترک ادبیات کشورها که در حوزه ادبیات تطبیقی قرار میگیرد، آن جنبهای از ادبیات است که در جهت صلح و اخلاق و انساندوستی است؛ فرقی نمیکند که این ادیب، ایرانی است یا فرانسوی یا هندی. مهم این است که تمام این نویسندگان اعتلای انسان را در نظر دارند.
وی در ادامه به روابط میان ایران و هند پرداخت و گفت: بهترین نمونه تعامل فرهنگی و ادبی و نظری بین ایران و هند بوده است. ادب معاصر هند هم بسیار به ادبیات معاصر ایران نزدیک است. نقطه آغاز ادبیات معاصر در ایران و هند تقریباً همزمان است. در هند نسلی روی کار آمد که در آغاز به تغییر زبان روی آورد. کسانی مثل سر سیّد احمد خان یا مولانا ابوالکلام آزاد بهگونهای مینوشتند که از آن زبان پرتکلّف گذشته بگذرند و به یک زبان ساده برسند. از نظر محتوا نیز آنان به مسائل مردمگرایانه روی آوردند. پریم چاند نخستین کسی بود که درباره کسانی که به طبقات پایین جامعه تعلق داشتند، رمان و داستان نوشت؛ طبقهای که در هند هیچ نقشی در جامعه نداشتند. همچنین درباره مسائل مذهبی و اسلامی آثاری پدید آمد، از جمله درباره واقعه کربلا آثاری به وجود آمد، تا جایی که امروزه کربلا در ادب هند تبدیل به استعارهای شده است از تقابل حق و باطل، خیر و شر، ظالم و مظلوم. حتی غیرمسلمانان نیز بهراحتی این استعاره را در آثار خود به کار میبرند. از جمله این نویسندگان یکی قرهالعین حیدر، دختر سجاد حیدر (متخلص به یلدریم) است. این بانوی نویسنده یکی از مهمترین نویسندگان امروزی هند است که به واقعه کربلا بسیار توجه نشان داده است.
صفوی در ادامه افزود: ادبیات معاصر هند از چند سال پیش از استقلال هند آغاز شد؛ یعنی از سال 1947 میلادی. اصولاً هرگاه در جامعهای ظلم زیاد میشود، ادبیات به مقابله با آن برمیخیزد؛ همانطور که در ایران نیز این اتفاق افتاد. فیض احمد فیض، سعادت حسن مَنتو و عصمت جغتایی سه ادیب دیگر هندی بودند که در آن دوران پیش از استقلال هند در باب مسائل آزادیخواهانه و مردمی و مسائل زنان مینوشتند و میسرودند. فاصله طبقاتی و مسائل اجتماعی متأسفانه هنوز هم در هند وجود دارد و شاعران و نویسندگان هندی نیز همچنان در باب همین موضوعات مینویسند و میسرایند. مسئله زنان نیز همچنان وجود دارد؛ نهتنها در هند، که در تمام جهان وجود دارد. باید یک مطالعه تطبیقی انجام یابد میان آثاری که در ایران و هند، در ادب معاصر دو کشور، به وجود آمده است. ما باید با ادبیات معاصر همدیگر آشنا بشویم؛ چه در حوزه ادبیات داستانی و چه در حوزه شعر.
این استاد دانشگاه در پایان درباره رویکرد شاعران معاصر هند به قالبهای شعری اظهار کرد: امروزه در هند قالب غزل کمی کنار گذاشته شده و بیشتر شاعران رو به شعر بدون وزن یا قافیه آوردهاند که معادل همان شعر نیمایی و شعر نو در ایران است و در هندوستان به Blank verse معروف است.
پس از آن فتحالله مجتبائی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سخنانی کوتاه درباره ادب معاصر هند گفت: کار و تخصص من درواقع ادبیات معاصر هند نیست. من تا حدی درباره این موضوع مطالعه کردهام و بهواسطه فعالیتهایم در هند و پاکستان ارتباطاتی هم با نویسندگان و شاعران هندی داشتهام. در ادبیات هند و ایران تنها به شعر و فرهنگ نباید پرداخت. این دو کشور یک واحد فرهنگی بههمپیچیدهاند. این دو فرهنگ و مردمش طوری در طول سه هزاره به هم آمیختهاند که موجب حیرت میشود. متأسفانه در سالهای اخیر ما همیشه به غرب نگاه کردهایم، اما اکنون باید برگردیم و ایران را از سمت شرق بشناسیم و معرفی کنیم؛ مخصوصاً روابط ایران و هند. بررسی آثار موجود نشان میدهد که ارتباط میان این دو کشور و این دو فرهنگ تا حدی بوده است که مردمان و ادبا و نویسندگان آنها حتی به زبانهای محلی یکدیگر نیز آشنایی داشتهاند.
وی در ادامه با اشاره به اهمیت شناخت تاریخ و ضرورت مطالعه آن برای ملتها اظهار کرد: یک ملت اگر تاریخ خود را نشناسد، خودش را نمیشناسد. درباره اهمیت شناخت این دو ملت نسبت به یکدیگر کافی بدانیم که تقریباً هزار سال از تاریخ هند به زبان فارسی است و به این زبان مکتوب شده است. از سوی دیگر ریاضیات هندی در ریاضیات ما تأثیر فراوان داشته است. همین عدد صفر از اختراعات هندیهاست و همینطور دیگر اعداد. وقتی این حروف و ارقام به ایران آمد، آن را حروف هندی نامیدند و وقتی از ایران به مغربزمین رفت آن را اعداد عربی نامیدند. اینها جنبههایی است که باید بیشتر به آنها توجه شود.
باغفلکی، معاون رایزنی فرهنگی سفارت هند در ایران، دیگر سخنران این نشست علمی بود که در سخنان خود حوزههای قابل مطالعه در ادب معاصر را برشمرد و به مصادیق آنها اشاره کرد. وی در این باره گفت: در مورد ادبیات معاصر هند میتوان در چهار حوزه سخن گفت. شعر یکی از آن حوزههاست. حوزه نقد ادبی دیگر حوزه مورد مطالعه در ادبیات معاصر هند است که زمینه اصلی آن مربوط به ادبیات پسااستعماری هند میشود. نمایشنامهنویسی دیگر حوزهای است که میتوان به آن توجه کرد. داستاننویسی نیز دیگر حوزهای است که هندیها از این نظر بسیار قوی هستند و سابقهای طولانی در این زمینه دارند.
در پایان این نشست کریم نجفی برزگر، استاد دانشگاه پیام نور، نسخهای از کتاب دبستان مذاهب را که تصحیح کرده بود به دکتر مجتبائی تقدیم کرد.