ماهان شبکه ایرانیان

هردو بدعهد!/ تکرار بدون کم‌وکاست سیاست‌های اوباما توسط ترامپ

هردو بدعهد!/ تکرار بدون کم‌وکاست سیاست‌های اوباما توسط ترامپ
بدعهدی  از جمله مسلمات و بدیهیات سیاست خارجی کاخ سفید است و ربطی به دموکرات و جمهوری خواه هم ندارد. آمریکایی‌ها چند مرحله در برخورد با کشورهای غیرهمسو تدارک دیده‌اند که مهمترین بخش آن، به گفتگو و مذاکره باز می‌گردد و به فراخور تهدیدی که از طرف آنها متوجه واشنگتن می‌شود، مراحل بعدی را عملیاتی می‌کنند اما در اصل ماجرا، یعنی استفاده ابزاری از گفتگو تفاوتی وجود ندارد. نمونه بارز آن، مذاکرات اخیرکره شمالی با کاخ سفید است.
 
کره شمالی پس از سپری کردن یک دوره طولانی از استکبارستیزی، با امید به آینده‌ای بهتر، وارد گفتگو با آمریکا شد اما با وجود اینکه مقامات پیونگ یانگ، گام‌های بلندی برای اعتمادسازی برداشتند، واشنگتن همچنان شیوه فشار و تهدید را در پیش گرفته است. آخرین نمونه از رفتار زورگویانه آمریکا در قبال کره شمالی را می‌توان در لغو دیدارهای مقامات دو کشور که بنا بود پنجشنبه هفته گذشته برگزار شود مشاهده کرد.
 
البته این امر مسبوق به سابقه است و در اردیبهشت سال جاری نیز در بحبوحه شادی آمریکا و متحدانش یعنی سئول و توکیو، مذاکرات کره شمالی با آمریکا و شرکایش لغو شده بود. باید دید در مدتی که از آغاز مذاکرات پیونگ یانگ و واشنگتن گذشته، چه اتفاق خاصی رخ داده که اعتماد نیم‌بند کره شمالی به آمریکا را از بین برده و این کشور را به‌رغم فشار سنگین تحریم‌ها، متقاعد کرده که مذاکرات را ادامه ندهد.

ادامه تهدیدات علیه پیونگ یانگ، اصرار آمریکا در خصوص برگزاری رزمایش‌های مشترک با متحدانش در شبه جزیره کره، مواضع و اظهارات توهین آمیز کاخ سفید علیه کره شمالی و از همه مهم‌تر، بدعهدی رسوای آمریکا در برابر ایران و خروجش از برجام، تحولاتی هستند که در بازه زمانی کلید خوردن گفتگوی «اون» و «ترامپ» رخ داده است. هر یک از این اتفاقات به تنهایی می‌تواند عاملی برای تشدید عدم اعتماد به واشنگتن و نیمه کاره رها کردن گفتگوها به شمار آید، به ویژه آنکه آمریکا هر بار کره شمالی را که همچنان یک قدرت هسته‌ای است، بارها تحقیر کرده است.
 
قرار بود که با شروع مذاکرات و همگامی پیونگ یانگ با روند خلع سلاح هسته‌ای، تحریم‌ها تخفیف یابد، درهای جهان به روی کره شمالی باز شوند اما در مقابل و در گرما گرم مذاکرات، رگباری از اظهارات موهن از سوی مقامات بلندپایه آمریکایی از جمله «جان بولتون» و «مایک پمپئو» به سوی این کشور سرازیر شد و تحریم روی تحریم آمد.
 
کره شمالی تا پیش از توقف مذاکرات، چندین زندانی آمریکایی را آزاد و شروع به تخریب تاسیسات اصلی مربوط به آزمایش‌های هسته‌ای‌اش کرده بود تا صداقت خود را به همگان نشان دهد اما پاسخی بسیار خفت بار دریافت کرد. بنابراین تعجبی ندارد که وقتی در برابر مواضع صادقانه خود، چنین رفتارهایی را مشاهده کند، عطای مذاکرات را به لقای آن ببخشد.
 
نکته اینجاست که آمریکای دوران اوباما نیز کره شمالی را یک تهدید می‌دانست و از هیچ اقدامی برای تحریم و تحت فشار دادن مضاعف این کشور فروگذار نکرد. بنابراین، جمهوری خواهان و دموکرات‌ها یک سیاست مشترک در مقابل پیونگ یانگ در پیش گرفته‌اند اما تنها تفاوت این دو در روش هاست.
 
آمریکایی‌ها دقیقاً و بدون هیچ تغییری در کلیات، همین روش را سال‌هاست که در قبال ایران به اجرا گذاشته‌اند و برخی هم ژست صلح‌طلبی کاخ سفید را باور کرده‌اند تا جایی که پس از اعمال وحشیانه‌ترین و سنگین‌ترین تحریم‌ها که مردم عادی را هدف قرار داده، هم‌پالکی‌های ترامپ مثل «استیو منوچین»، وزیر خزانه‌داری آمریکا صراحتاً اعلام می‌کند که این تحریم‌ها، ایران را پای میز مذاکره برای حصول توافق جدید خواهد آورد! به‌بیان‌دیگر، راهبرد آمریکا ارائه پیشنهاد گفتگو در ابتدای امر است، کما اینکه پیش از عربده‌کشی ترامپ برای خروج از برجام نیز شاهد بودیم که وی بارها سخن از توافقی جدید به میان آورد و تروئیکای اروپایی را به نیابت از خود برای ترغیب ایران به پذیرش شروط فرابرجامی، به گفتگو با مقامات کشورمان فرستاد.
 
اگر کمی به عقب برگردیم، می‌بینیم که مشابه این رویکرد در دوران اوبامای به‌اصطلاح مودب نیز اتفاق افتاد. تیم دموکرات رئیس‌جمهور قبلی، پیش از اعمال تحریم‌هایی که برخی فکر می‌کنند ترامپ مبدع آن بوده، برای مذاکره با جمهوری اسلامی به‌دفعات، پیغام فرستاد و چراغ سبز نشان داد، یعنی همان سیاستی که ترامپ قبل از خروج از برجام در پیش گرفت.
 
ایران اما زیر بار شروط اوباما نرفت و برای اولین بار، شدیدترین تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی اعمال شد؛ به‌گونه‌ای که تحریم‌های اخیر را «بازگشت» تحریم‌های ثانویه دوران اوباما می‌نامند و ترامپ فقط برخی از موارد آن را تشدید کرد.
 
به هر ترتیب، گفتگوهای هسته‌ای ایران با کشورهای 1+5 به نتیجه رسید، کشورمان به همه تعهدات خود عمل کرد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی 12 بار بر پایبندی ایران به برجام تاکید کرد  اما در عمل، نه‌تنها تحریم‌های ظالمانه که هدف اصلی گفتگوهای هسته‌ای بود، رفع نشدند، بلکه در روز اول اجرای برجام و پس‌ازآن، بارها لیست تحریم افراد حقیقی و حقوقی از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا به‌روزرسانی شد؛ ضمن اینکه اروپا نیز نقش تماشاچی و حتی تشویق‌کننده تحریم‌ها را بازی کرد!

تکرار بدون کم‌وکاست سیاست‌های اوباما توسط ترامپ آیا عجیب و عبرت‌انگیز نیست؟! رئیس‌جمهور فعلی و هتاک آمریکا بارها ایران را به توافقی جدید و مذاکره‌ای تازه دعوت کرد و تحریم‌های سلفش را وقتی بازگرداند که جمهوری اسلامی زیر بار تهدیدات و زیاده‌خواهی واشنگتن نرفت.
 
بنابراین، پیشنهاد گفتگو و مذاکره از سوی آمریکایی‌ها، به مفهوم یک گپ و گعده ساده نیست، بلکه مقدمه‌ای برای اخذ تعهدات «نقد» و ارائه وعده‌های به‌ظاهر متقن و محکم است که هیچ‌گاه عملی نخواهند شد.
 
این هشدار رهبر بصیر انقلاب خواندنی است: « بعد که قضیه تمام شد و کارش گذشت، زیر همین وعده هم میزند، این وعده قرص‌ومحکم را هم مثل باد هوا فراموش می‌کند! روش مذاکره آمریکایی‌ها این است. حالا با این دولت، با این رژیم زورگوی متقلب، باید نشست مذاکره کرد؟ چرا مذاکره کنیم؟ برجام نمونه واضح این است... مذاکره دشمنی را کم نمی‌کند، مذاکره یک وسیله‌ای به او می‌دهد تا اعمال دشمنی بیشتری بکند. لذاست که مذاکره نمی‌کنیم و ممنوع است؛ همه هم بدانند.» (دیدار با اقشار مختلف مردم - 22 مرداد 97)‌
 
بنابراین، اصل غیرقابل تغییر «عدم مذاکره با آمریکا» بر اصولی کاملاً منطقی و مستدل استوار است و نمی‌توان و نباید با طرح موضوعات حاشیه‌ای، از این راهبرد کلان غفلت کرد و با کلید زدن گفتگوهای مجدد، ظرفیت‌های کشور را معطل وعدهای پوچ و غیرقابل تحقق آمریکا و متحدانش کرد.
 
 
منبع: حمایت
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان